هدایت شده از امام زمان و من
هدایت شده از امام زمان و من
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دارم میرم کربلا😘😊
🚩 #کربلا
@mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_حسین علیه السلام
انیمیشن روایتی کودکانه از امام حسین علیه السلام برای کودکان
🌺حتما برای دوستان خودبفرستید🙏
┄┄┅🍃🌸♥️🌸🍃┅┅
@mah_mehr_com
37.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 #انیمیشن اوّلین زائر
🔸داستان زندگی جابر بن عبدالله انصاری
@mah_mehr_com
6.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 #انیمیشن زیبای سرزمین تو
🔸پیاده روی اربعین
@mah_mehr_com
10.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ نماهنگ شور اربعین
❤️با اجرای مداح نوجوان عباس ناهیدی
@mah_mehr_com
ما را به کربلا ببرید_کانال قصه های کودکانه.mp3
13.88M
#قصه_کودکانه
#قصه_صوتی
🖤ما را به کربلا ببرید
چندهفتهای میشد که یزید بعد از پدرش، معاویه، خلیفه شده بود و میخواست به اجبار و زور از داییجانِ ما، امام حسین(ع)، بیعت بگیرد... بهتر است ادامهی داستان را بشنوید.
چند هفتهای میشد که یزید بعد از پدرش، معاویه، خلیفه شده بود و میخواست به اجبار و زور از داییجانِ ما بیعت بگیرد؛ یعنی داییجان بپذیرد که او از طرف خداوند خلیفهی مسلمانان است و بعد هم زیر بار حرفهای زور و نادرستش برود، اما داییجان نپذیرفت.
همهی ما در مدینه بودیم. داییجان همهی اقوام را جمع کرد و قرار بر این شد که به سمت مکه حرکت کنیم تا از دستِ حاکم ستمگر مدینه رها شویم. ما هرچه که لازم داشتیم جمع کردیم و به مکه رفتیم. اما دشمنان داییجان در آنجا هم ما را راحت نگذاشتند. دائم پیک میفرستادند و از داییجان بیعت میخواستند. بزرگترهای ما از این کار خیلی ناراحت بودند. مخصوصاً مادرم که آرام و قرار نداشت و مثل پروانه دور داییجان میچرخید.
آنروز ما در صحرای عرفات بودیم که داییجان گفت: «آماده باشید، از اینجا میرویم.»
مادر پرسید: به کجا حسین جان!؟
داییجان گفت: «به سمت شهر کوفه در سرزمین عراق!»
👆بهتره ادامه قصه را خودتون بشنوید
🌸🍂🖤🍃🌸
@mah_mehr_com
33.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#انیمیشن پهلوانان
این قسمت : فیروز و پیروز
@mah_mehr_com
ماه مــــهــــــــــر
کدوم کلمه با بقیهی فرق دارد؟ ماه مهر ╔═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_
ماه مهر
╔═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com