012-FileMehrabon-www.MaryamNashiba.Com_.mp3
1.65M
#قصه_شب
💠 فیل مهربون
🔻موضوع: مهربونی و همکاری دوستان
🎼 با صدای بانو مریم نشیبا
#هر_شب_یک_قصه
#شببخیر 🌖
💭 ماه مهر
╔═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🌱 روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید
🔹امام حسین(ع): شکر و سپاس از نعمتهای گذشته، نعمتهای آینده را در پی دارد.
امروز چهارشنبه
۶ دی ماه
۱۳ جمادیالثانی۱۴۴۵
۲۷ دسامبر ۲۰۲۳
ماه مهر
╔═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
#سلام_امام_زمانم
در رهگذرم بیا فقط یڪ لحظہ
در چشم ترم بیا فقط یڪ لحظہ
در لحظہ احتضار اگر زحمٺ نیسٺ
بالاے سرم بیا فقط یڪ لحظہ
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
ماه مهر
╔═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
InShot_20231225_202309542_25122023.mp3
14.47M
#خرگوش_عصبانی🐰
༺◍⃟👧🏻👦🏻჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
رویکرد:
زود عصبانی نشویم ❤️
#قصه
#داستان
#کودک_۴_۱۱
ماه مهر
╔═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
خب بگید ببینم کدوم سیب فرق داره
ماه مهر
╔═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
اگر به فرزندتان چنین حرفهایی میزنید:
🔸️لیاقت هیچ چیز را نداری!
🔸️خرس گنده، باز داری گریه میکنی؟
🔸️تو ناخواسته به دنیا اومدی!
🔸️حقت بود!
یا در حضور او در بارهاش به دیگران چنین چیزهایی میگویید:
🔸️حمید بچه خجالتیه!
🔸️نمیدونم این دختر کی میخواد بزرگ بشه!
🔸️شیما از اون یکی دخترم خوشگلتره!
🔸️کاش سینا به اندازه داداشش زبر و زرنگ بود!
🔸️مردم پسر/دختر دارن ما هم پسر/دختر داریم!
انتظار داشتهباشید:
🔻شنیدن این گفتارها به زودی درونی شود و تبدیل به خودگوییهای تحقیرآمیز او نسبت به خود گردد.
🔻شرم و احساس حقارت در فرزندتان رشد کند.
🔻اعتماد به نفس مناسبی نداشته باشد.
🔻 احساس خوبی نسبت به خود نداشته و با دیدن هر گونه توجهی جذب دیگری شود!
🔻در بزرگسالی در روابط صمیمانه دچار مشکل شود یا انتخاب نامناسب کند.
ماه مهر
╔═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
✨﷽✨
🌻این پنج دعا را در حق فرزندانمان فراموش نکنیم!
🌹آقا مجتبی تهرانی(ره) می فرمودند:
🍃🌸 من نسبت به هر پنج بچه ای که دارم روزانه در پنج نمازی که در شبانه روز میخواندم.پنج دعا می کردم میگفتم:
1⃣خدایا سالم باشد
2⃣صالح باشد
3⃣خوش روزی باشد
4⃣خوش قدم باشد
5⃣و عاقبت بخیر
🔻با این پنج دعا دنیا و آخرت را با هم جمع کرده بودم ، ضرر هم نکردم. نه در دخترش نه در پسرش الحمدلله. خودم این کار را کردم.
🔻یک بار هم این کار را تعطیل نکردم.
📕به نقل از مرحوم آقا مجتبی تهرانی
@mah_mehr_com
عمو عباس #مادر مهربونی داشت.
عمو عباس یه مادر خانمی داشت.
ام البنین نام مادرش بود.
صبر و دعا کار مادرش بود
به پسراش یاد داده بود؛
شجاع و باوفا باشند.
به پسراش یاد داده بود؛
با برادر همراه باشند.
مادر،مادر، مادر
بچه ها مامان جون عمو عباس، خانم «ام البنین» همه شما را خیلی دوست دارند.
✍ ساجده طالبی
@mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ حضرت ام البنین چه نیت هایی کرده بود که خدا چنین فرزندانی بهش داد...؟
#استاد_پناهیان
#مادر_ادب
@mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی
این کاردستی جووووووون میده واسه
تقویت خلاقیتِ بچه ها 😍
ببینید بسازید لذت ببرید👌
@mah_mehr_com
#تربیتفرزند...🌹
✅پدر و مادر دانا به فرزندشان میگویند که درس بخوان تا فهم تو و نگرش و حال و احساس تو رشد پيدا کند و زندگی و درک بهتری داشته باشی.از دنيا و كارت لذت بيشتری ببری و اینگونه که باشد به انسانهای ديگر هم كمك خواهی كرد.
❌والدين نادان به فرزندانشان میگویند درس نخون خاک بر سرت، بزرگ ميشی هيشكی زنت نميشه، بدبخت ميشی. فلانيو ميبينی؟ درس نخوند بدبخت شد تو هم ميشی عين اون!
⚠️ يادمان باشد رفتار ما با كودكانمان در بزرگسالی تبديل به صدای درون آنها برای تمام عمر خواهد شد.
#تربیت_فرزند #نوجوان
اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ💚
@mah_mehr_com
ماه مــــهــــــــــر
#قصه_های_پیامبران 🍃حضرت سلیمان #ادامه_داستان... -اصلاً ناراحت نباشین من و افرادم کمک میکنیم تا
#قصه_های_پیامبران
🍃حضرت سلیمان
#ادامه_داستان...
بلقیس دوباره به همه جای قصر نگاه کرد و یک نفر پرسید:
-آیا این تخت شماست؟
-این تخت من است. من تختم را به خوبی میشناسم حتی اگه تغییر کنه.
بلقیس جلو رفت و برروی تخت دست کشید و گفت:
-بله خودشه این تخت منه، چه طور این جا آمده؟
حضرت سلیمان با لبخند گفت:
-تخت بزرگ و سنگین و زیبای تو به دستور خدای مهربان و یگانه این جا آمده.
بلقیس با تعجب گفت:
-چه طوری؟ راه اورشلیم تا سبا خیلی طولانی است.
حضرت سلیمان گفت:
-خدای یگانه ما قدرت همه چیز را دارد.
و اینها هم نشانه ی قدرت خدای یگانه است که ما باید از نعمتهایش تشکر کنیم.
بعد از آن ملکه سبا همراه حضرت سلیمان وارد قصر اصلی شد. راهرویی وجود داشت که از بلور ساخته شده بود و زیر آن آب قرار داشت. ملکه سبا وقتی به آن جا رسید. فکر کرد باید از نهر آب رد شود. دامن خود را بالا گرفت تا خیس نشود در حالی که تعجب کرده بود که نهر آب در این جا چه میکند!
حضرت سلیمان لبخندی زد و گفت:
-حیاط قصر از بلور ساخته شده، این آب نیست.
ملکه سبا کمی فکر کرد و گفت:
-من خیلی به خودم ستم کردم. من خورشید را میپرستیدم.
او کمی فکر کرد و گفت:
-اما خدای ما خورشید این کارها را نمی تونه انجام بده و همیشه فقط طلوع و غروب میکنه.
حضرت سلیمان گفت:
-خورشید خدا نیست.
بلقیس با دقت به حرفهای سلیمان گوش میداد. حضرت سلیمان گفت:
خدای یگانه خورشید را آفریده و طلوع و غروب خورشید هم با اجازه و قدرت خدای یگانه است. خدای یگانه هرچیزی را که در این جهان وجود دارد برای ما آفریده تا استفاده کنیم.
بلقیس که از خدای یگانه و حضرت سلیمان خوشش آمده بود گفت:
-خدای یگانه واقعاً قابل پرستش است.
من میخوام خدای یگانه را بپرستم. خدایی که مهربان است و همه چیز را برای ما آفریده و به فکر ماست.
بلقیس لبخندی زد و گفت:
-من به سبا برمی گردم و از این به بعد من و همه ی مردم شهرم خدای یگانه را میپرستیم.
حضرت سلیمان خیلی خوشحال شده بود، چون توانسته بود مردم سبا و بلقیس را به سمت خدا راهنمایی کند.
حضرت سلیمان با خوشحالی کنار دریا راه میرفت و به زیباییهایی که خدا آفریده بود نگاه میکرد.
#این_داستان_ادامه_دارد...
🌸🌸🌸🌸
@mah_mehr_com