#محرم_متفاوت 🖤
💔سقای علمدار؛
♦️یکی بود، یکی نبود
زیر این سقف کبود، غیر از خدای مهربون هیچکس نبود.
خدا بود و خدا بود و خدا بود.
✍🏻اسمش عباس بود؛
صورتش مثل قرص ماه زیبا بود و به همین خاطر به او قمر بنی هاشم یعنی ماه فامیل بنی هاشم میگفتند.
از همان وقتی ک خیلی کوچولو بود، تا وقتی که خیلی بزرگ شد، همه و همه جا از ادب و اخلاقش تعریف میکردند.
قوی و شجاع بود و از هیچ چیز نمیترسید.
برادرش امام حسین را خیلی دوست داشت و همیشه با احترام خیلی زیادی با او صحبت و رفتار می کرد و همیشه به حرفش گوش می داد.
امام حسین هم خیلی او را دوست داشت و هر جا عباس بود، خیالش از همه چیز راحت بود که عباس هست.
سفر کربلا و سختی های راه با وجود عباس، آسانتر می شد؛
بچه ها آب که میخواستند، زود به دنبال عمو عباس می گشتند؛
خسته که می شدند، می دانستند عمو عباس هست؛
وقتی به زمین می افتادند و لباسشان خاکی و زانویشان زخم میشد، عمو عباس را صدا می زدند؛
همه ی کاروان کوچک امام حسین، دلشان به عباس خوش بود.
هر کسی هر کاری داشت، می دانست اگر از عباس بخواهد، او هر طور شده ناامیدش نمی کند؛
از لشکر یزید برای عباس امان نامه فرستادند تا امام حسین را رها کند؛ اما او خیلی ناراحت شد و امان نامه را پاره کرد؛ چون اصلاً نمیخواست برادر عزیزش را تنها بگذارد.
ظهر عاشورا هوا خیلی گرم بود و خورشید به شدت می تابید؛ همه خسته و تشنه بودند. هیچ آبی در ظرفها باقی نمانده بود و بچه ها بی تاب شده بودند.
همه دور عمو عباس جمع شدند و عمو به آنها گفت:«تا شما کمی بازی کنید، من می روم برایتان آب میآورم، خوب گوش کنید؛ رمز بین ما، سه تا الله اکبر باشد؛ الله اکبر اول را وقتی می گویم که به فرات برسم، الله اکبر دوم را وقتی که ظرف را پر از آب کرده باشم میگویم، و الله اکبر سوم را که گفتم، بدانید نزدیک چادرها هستم و به زودی با ظرف پر از آب، پیشتان میآیم.»
بچه ها با چشمانی خسته اما امیدوار با لبخندشان عمو را بدرقه کردند.
عباس هر طور بود خود را به فرات رساند؛ بچه ها اولین الله اکبر را که شنیدند، همگی از خوشحالی بالا و پایین پریدند.
عباس آنقدر تشنه بود که دستانش را پر از آب کرد تا کمی بنوشد، اما تا خواست آب را به دهانش نزدیک کند، به یاد تشنگی بچه ها و بقیه افتاد، خجالت کشید و آب را به فرات ریخت.
فوری ظرف را پر از آب کرد و الله اکبر دوم را گفت.
شنیدن الله اکبر دوم، بچه ها را خیلی بیشتر خوشحال کرد و حالا بی صبرانه منتظر شنیدن الله اکبر سوم بودند؛ اما...
.
.
بجای الله اکبر سوم، شنیدند که عمو عباس ناله زد:«برادرم حسین...»
امام حسین برادرش عباس را در آغوش گرفت و بوسید و گفت:
«آب به خیمه نرسید، فدای سرت؛
حسین قامتش خمید، فدای سرت»
♥️راستی بچه ها؛ این شبها که هیئت میرین، یاد ما هم باشین مهربونهای خوش قلب🖤
@mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مداحی جانسوز محسن ابراهیم زاده
به مناسبت روز عاشورا
@mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نیومدم بازی کنم من اومدم نوکری
@mah_mehr_com
💫کاربرگ مخصوص ایام شهادت حضرت امام حسین علیه السلام 💔
#کاربرگ
@mah_mehr_com
🔹شعر کودکانه:
سلام بر امام حسین(ع)
قشنگ ترین سلام ها
می خوای بگم کدامه؟
سلامی از ته دل
به سومین امامه
میشه که در شب و روز
بگیم سلام بر حسین
سلام امام حسین جان
سلام امام حسین جان
@mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قصه شب
💠 حلما کوچولوی قهرمان؛ قسمت دهم
🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا
💠 موضوع قصه: ارزشهای اخلاقی و اهداف حرکت امام حسین علیهالسلام.
📎 #قصه_شب
📎 #کودکانه
@mah_mehr_com
💫چگونگی آشنایی کودکان با معارف کربلا
📌قسمت نهم
🔹خلاقیت
تا جایی که شده با خلاقیت کودکان را با معارف عاشورایی آشنا کنیم تا نتیجه بهتری بگیریم؛ مادرها با درست کردن سربندها و یا با نذریهای متفاوت، با قصههای تازه، داستان کربلا را برای بچهها بیان کنند.مثلا عروسک هایی که خودمان در منزل تهیه می کنیم، در مراسم عزاداری بین دخترها تقسیم کنیم و یا خوراکی های مورد علاقه ی کودکان را بخریم و بین آنها پخش کنیم.
#تربیت_دینی
#محرم
@mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قصههای_دردونه_خدا
#قسمت_نهم
بچهها، حضرت عباس، برادر امام حسین علیهالسلام بودن. یه برادر مهربون و قوی.
@mah_mehr_com
[ عکس ]
🔸خواص عاشورایی:
حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) _ قسمت اول
💠مادر سیدالشهداء (علیهالسّلام) فاطمه زهرا بنت رسولالله (صلیالله علیه وآله وسلّم) است که قرآن کریم در آیه تطهیر به طهارت وی شهادت داده است . پدر ایشان نیز حضرت علی بن ابیطالب (علیهالسّلام)، امیر مؤمنان و مولای متقیان است.
🔺روز عاشورا بعد از آن که امام (علیهالسّلام) تمام یاران خود را از دست داد و یکه و تنها ماند، به فرمان عمر سعد از هر سو امام (علیهالسّلام) را محاصره و به او حمله کردند. به این ترتیب بین حضرت و خیمهها فاصله ایجاد کردند.
🔻امام، دشمن را به مبارزه طلبید. هر کس از جنگاوران نامدار دشمن را که به او نزدیک میشد، از تیغ میگذراند و گروه بسیاری را به هلاکت رساند. امام (ع) شجاعانه میجنگید و به سپاه دشمن که تعداد آنان به سی هزار رسیده بود، یورش میبرد و آنان همانند ملخهای پراکنده شده، از برابر وی فرار میکردند.
🔹عمر سعد به سپاهش گفت: وای بر شما آیا میدانید با چه کسی مبارزه میکنید؟ این شخص فرزند قَتّال (بسیار کشنده) عرب است؛ از هر سو بر او یورش برید. پس گروهی بزرگ از نیزهداران و تیراندازان به او حمله کردند.
#تقویم_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#دهم_محرم
@mah_mehr_com
🔸خواص عاشورایی:
حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) _ قسمت دوم
💠امام حسین (علیهالسّلام) آنقدر جنگید تا آنکه پیکر پاکش دهها زخم برداشت و در حالیکه از نبرد، ناتوان شده بود، ایستاد تا اندکی بیاساید. در همان حال که ایستاده بود، سنگی آمد و بر پیشانی او خورد و خون از پیشانیاش جاری گشت.
🔹گوشه جامه را برگرفت تا با آن، خون از پیشانیاش پاک کند که تیر سه شعبه حرمله آمد و در قلب حضرت جای گرفت. امام حسین (علیهالسّلام) فرمود: «بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله». سپس تیر را گرفت و از پشت بیرون کشید.
♦️خون، همچون ناودان جاری شد. دست خود را روی زخم گذاشت، چون پر از خون شد، به طرف آسمان پاشید، حتی یک قطره هم برنگشت. سپس بار دیگر دست را پر از خون کرد و آن را به سر و صورت و محاسنش کشید و فرمود: به خدا سوگند، اینگونه خونآلود خواهم بود تا جدم را دیدار کنم.
✅آنگاه سنان بن انس (یا شمر بن ذیالجوشن) لعنت الله علیه، از اسب پیاده شد و محاسن حسین (علیهالسّلام) را گرفت و با شمشیر بر گلوی وی میزد و میگفت: «به خدا سوگند، سرت را از تنت جدا میکنم، در حالیکه میدانم تو پسر رسول خدایی ». سپس سر مبارک امام را از تن جدا کرد و آن را به خولی داد.
#تقویم_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#دهم_محرم
@mah_mehr_com
34.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#امام_حسین
#قهرمانان_کربلا
جنگیدنِ با دشمن...
و شهید شدن...
کار سختی است؛
اما...
گاهی نجنگیدن و زندهماندن...
میتواند خیلی سختتر باشد!
حضرت زینب(سلاماللهعلیها)...
یک ماموریت خیلی سخت...
به عهده داشت!
ماموریتی که برادر و امامش...
حسین(علیهالسلام)...
به عهدهاش گذاشته بود:
مراقب خانوادهام باش...
و بدون آنکه ضعف از خودت نشان بدهی..
حرف راست را به مردم بگو!
اگر شجاعت...
و قهرمانی حضرت زینب نبود...
شاید هیچوقت...
هیچکسی...
نمیفهمید در کربلا...
چه اتفاقی افتاده است!
حضرت زینب(سلاماللهعلیها)...
قهرمانی بود که...
در سختیها نشکست...
و راست ایستاد...
و حرف حق را گفت!
@mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ده نودی های که ما بهشون میگیم
گودزیلا، با پول های خودشون #نذری آماده کردن
برای مجلس امام حسین🖤
@mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قصههای_دردونه_خدا
#قسمت_دهم
بچهها آقاامام حسین(ع) مثل یه پدر مهربون، هرجا صداشون کنیم، صدامونو میشنون و هوای ما رو دارن.
@mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌انیمیشن شهادت حضرت ابوالفضل علیه السلام
این همه آدم رفتند و نیامده اند؛ و فقط یک نفر است که رفت و هنوز هم در تاریخ دارند میگویند:
نیامد نیامد …
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
#مــــاه_مــــــهــر
🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
#مــــــاهـ_مـــــــــهـر