#تربیت_کودک
چهار جمله با تاثیر مثبت در تربیت کودک!
❣ خودت تصمیم بگیر
این گونه به کودک می آموزیم که مسئولیت عمل خودش را برعهده دارد و هر تصمیمی که بگیرد باید منتظر عواقب بد یا خوبش باشد.
❣دوستت دارم ولی این کار تو را نمی پسندم
کار [درست] و [نادرست] را به صورت واضح برای کودک مشخص کنید یعنی به او بیاموزید ما کار [درست] و کار [نادرست] داریم، نه بچه خوب و بچه بد.
❣ از تو می خواهم مشکل من را حل کنی
اگر کودک رفتاری دارد که باعث رنجش شما می شود، به او بگویید که دچار مشکل شده اید و از او بخواهید در حل مشکل به شما کمک کند؛
❣احساس تو را درک می کنم
وقتی کودک عصبانی است و مثلا می گوید «از تو متنفرم» یا «خیلی بدی»، بگوییم ولی من عاشق تو هستم و در هر شرایطی تو رو دوست دارم.
@mah_mehr_com
5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🐥بچه ها آموزش امروزمون #خمیربازیه
@mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خلاقیت🍭
آموزش ساخت عروسک جورابی 😍
من که عاشقش شدم خیلی خوشگله 😌
@mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای لحظاتی به دنیای کودکی سفر کنید...
#نوستالژی
@mah_mehr_com
سرود بگو چقد گریه کنم؟.mp3
11.7M
💫سرود فوقالعاده زیبای
«بگو چقد گریه کنم؟»
💔دردودلی کودکانه با تشـــــنه لب کربلا
پر از مفاهیم ناب دینی و ایجاد حس
حماسه در کودکان
شعر و نوای: عبدالحسین شفیع پور
همخوانی: گروه سرود محیصا
@mah_mehr_com
#محرم_متفاوت 🖤
💔 سیدالشهداء؛
♦️یکی بود، یکی نبود
زیر این سقف کبود، غیر از خدای مهربون هیچکس نبود.
خدا بود و خدا بود و خدا بود.
✍🏻وقتی به دنیا آمد، همه ی خانواده خیلی خوشحال شدند. یک نوزاد تپل و مپل دوست داشتنی، خوش بو و خنده رو؛ اسمش را حسین گذاشتند.
تا کوچولو بود، توی دامن پیامبر مینشست، یا روی دوشش سوار میشد. یا همراهش به مسجد میرفت. گاهی اوقات امام حسین و امام حسن توی حیاط خانه ی پیامبر با هم بازی می کردند؛ به دنبال هم می دویدند و برای پیدا کردن هم، توی همه ی اتاقها سرک می کشیدند؛ پیامبر از دیدنشان و از شنیدن صدای خنده ها و حرفهای شیرین کودکانه شان، خیلی لذت می برد و همیشه میگفت:«حسن و حسین، پاره های تن من هستند.»
پیامبر خیلی دوستش داشت؛ آنقدر که روزی در نماز جماعت، وقتی به سجده رفت و حسین بر پشتش سوار شد، آنقدر سجده را طولانی کرد، تا خودش پایین بیاید؛
خواهرش زینب هم خیلی دوستش داشت و یک لحظه هم از او دور نمیشد؛ او هم خیلی خواهرش را دوست می داشت؛ آنقدر که یک روز وقتی دید، زینب خوابیده و خورشید روی صورتش می تابد، جلوی نور خورشید ایستاد تا جلوی نور و گرمای خورشید را بگیرد و خواهرش اذیت نشود...
اصلاً همه دوستش داشتند و کسی را پیدا نمیکردی که دوستش نداشته باشد.
از همان اول هم مهربان و خوش اخلاق و بخشنده بود. اما هیچوقت زورگویی را قبول نمیکرد.
ایشان بعد از شهادت برادرش امام حسن، امام سوم ما شیعیان شد.
وقتی یزید اعلام کرد که پادشاه مسلمانان است، امام حسین خیلی ناراحت شد، چون یزید مردی خیلی ظالم و بی دین بود.
یزید خواست به زور امام حسین را مجبور کند تا او را قبول کند؛ اما امام حسین حرف زور را قبول نمیکرد. برای همین از مدینه به مکه رفت و وقتی یزید، آنجا هم به سراغش آمد، به دعوت مردم کوفه به عراق سفر کرد؛ و همانطور که قبلاً برایتان گفتم، مردم کوفه گول پول و طلای یزیدشاه را خوردند و امام حسین به اجبار به کربلا رفت.
امام حسین حتی دلش برای آدمهای لشکر یزید هم می سوخت و دلش میخواست راه درست را به آنها نشان بدهد، اما انگار گوشهای آنها، حرف درست امام را نمی شنید!
شب عاشورا امام حسین به همه ی یارانش که تعدادشان زیاد هم نبود، فرمود:«فردا روز سختی است؛ اما پایان این سختی شیرین است. اما هر کس دلش نمیخواهد بماند، می تواند برود.»
همه ی آنها گفتند که خیلی امام را دوست دارند و هیچوقت تنهایش نمیگذارند.
امام حسین و یارانش آن شب تا صبح بیدار بودند؛ آنها با هم صحبت می کردند و به روی هم لبخند می زدند و توی دلشان هیچ غم و غصه ای نبود؛ نماز میخواندند و دعا می کردند.
امام حسین به همه ی چادرها سر میزد و با آنها با مهربانی حرف می زد و به چادر بعدی میرفت، با خواهرش زینب هم خیلی صحبت کرد.
بعد هم دور چادرها میگشت و هر جا خاری بود، آن خار را از سر راه می کند...
همه ی آن شب به یاد خدا گذشت.
صبح تا ظهر عاشورا، یاران امام حسین، کوچک و بزرگ، پیر و جوان، همه، مردانگی شان را نشان دادند و در کنار امام حسین ایستادند؛
ظهر که شد، تا وقت نماز رسید، امام حسین که بخاطر دین خدا تسلیم یزیدشاه ظالم نشده بود، با سختی خیلی زیاد، همراه یاران نماز ظهر را به جماعت خواندند. و یکی یکی در راه خدا به شهادت رسیدند و از آغوش امام حسین راهی بهشت شدند.
امام حسین باز هم تلاش کرد، حتی یک نفر از لشکر یزید را از اشتباه و گناه، نجات بدهد؛ اما آنها گول پول و طلا را خورده بودند و حرف درست و حق امام، برایشان اثر نداشت.
هیچ روزی به سختی روز عاشورا نبود و نیست و نخواهد بود....
«اصلاً حسین، جنس غمش فرق میکند؛»
♥️راستی بچه ها؛ این شبها که هیئت میرین، یاد ما هم باشین مهربونهای خوش قلب🖤
@mah_mehr_com
13.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایتی متفاوت از غدیر خم تا روز عاشورا😭
#محرم
#مــــاه_مــــــهــر
🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
#مــــــاهـ_مـــــــــهـر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️کارتون نوستالژیک دهه هفتاد
#نوستالژی
#مــــاه_مــــــهــر
🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
#مــــــاهـ_مـــــــــهـر
شعر
#حجاب
🌸سلام گل های زیبا
🌱چادر به سر با حیا
🌸دلم میخواد که باشم
🌱دوست شما بچه ها
🌸وقتی که بیرون می رم
🌱منم چادر میپوشم
🌸مثل یه دختر خوب
🌱در حفظ اون میکوشم
🌸حجاب برای دختر
🌱نشونه ی وقاره
🌸هرکی که با حجابه
🌱خدا دوستش می داره
🌸وقتی چادر میپوشیم
🌱فرشته ها میخندن
🌸دست و پای شیطون رو
🌱با خوشحالی می بندن
🌸ما دوست داریم خدا رو
🌱چون خیلی مهربونه
🌸گوش میکنیم به حرفاش
🌱بی عذر و بی بهونه
🌸همیشه با متانت
🌱همیشه با حجابیم
🌸ما نوگلای خندان
🌱فرزند انقلابیم
اللهم عجل لولیک فرج
#امام_زمان
#مــــاه_مــــــهــر
🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
#مــــــاهـ_مـــــــــهـر
9.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قصه شب
💠 حلما کوچولوی قهرمان؛ قسمت سیزدهم
🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا
💠 موضوع قصه: ارزشهای اخلاقی و اهداف حرکت امام حسین علیهالسلام.
📎 #قصه_شب
📎 #کودکانه
📎 #خانواده_حسینی
@mah_mehr_com
🌱روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید
🔹امام حسن(ع): انديشيدن، مايه زنده دلىِ صاحب بصيرت است.
امروز جمعه
۲۹ تیر ماه
۱۳ محرم ۱۴۴۶
۱۹ ژولای ۲۰۲۴
#مــــاه_مــــــهــر
🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
#مــــــاهـ_مـــــــــهـر
#سلام_امام_زمانم
یک طرف دست دعا
و یک طرف بار گناه
این تناقض ها
نمک پاشیده روی زخمتان
تعجیل در فرج مولایمان #صلوات به همراه ترک حداقل یک گناه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مــــاه_مــــــهــر
🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
#مــــــاهـ_مـــــــــهـر
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀