داستان های عبرت آموز(تلنگر آمیز) داستان زیبای زیارت امام رضا علیه السلام و تاجر 🎙 حجت‌الاسلام #عالی #امام_رضا علیه السلام #مــــاه_مـــهــر 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com #ماه_مهـــــــر

💎 وجود آمدن چشمۀ جوشان به اراده حضرت 🔶 در سفری خدمت امام رضاعليه السّلام بوديم. به بيابانی رسيديم كه نزديک بود در اثر تشنگی هلاک شويم. امام هشتم عليه السّلام فرمودند: به فلان مكان برويد، چشمه ای را مشاهده می كنيد. 🔷 همه کاروان به آن جا رفتیم. از آن چشمه نوشیدیم و حیوانات را سیراب کردیم. ✅ اما هنگام حركت هرچه جستجو كرديم، از چشمه اثری نديديم. 🌐 (بحارالانوار، ج 49، ص 37 و عيون اخبارالرضا، ج 2، ص 217.) 📎 #اهل_بیت 📎 #کودکانه 📎 #امام_رضا علیه السلام 📎 #داستان @mah_mehr_com

💎 التماس گنجشک 🔶 سليمان جعفری در باغی خدمت امام رضاعليه السّلام بود كه ناگهان گنجشكی مقابل حضرت آمد. او میان زمين و هوا مدام بال بال میزد. امام رضا علیه السلام فرمودند: می دانی اين حيوان چه می گويد؟ ماری می خواهد به جوجه هایش آسيب برساند. اين عصا را بردار و آن را بكش! 🔷 سليمان می گويد: من عصا را برداشتم و داخل خانه ای كه حضرت فرموده بود رفتم، ديدم كه ماری به طرف جوجه ها در حركت است. من او را كشته و به خدمت حضرت برگشتم. 🌐 (بحارالانوار، ج 49، ص 88.) 📎 #اهل_بیت 📎 #کودکانه 📎 #امام_رضا علیه السلام 📎 #داستان @mah_mehr_com

کرب و بلامو بده اینبارم... 🖤 👤 #کلیپ «خیلی دوستت دارم» از گروه #نجم_الثاقب تقدیم نگاهتان ▪️ #امام_رضا @mah_mehr_com

#کاربرگ #رنگ_امیزی #مناسبتی #امام_رضا #ماز 🌺حتما برای دوستان خودبفرستید🙏 ┄┄┅🍃🌸♥️🌸🍃┅┅ @mah_mehr_com

کارتون مذهبی #شهادت_امام_رضا #امام_رضا فوروارد کن 🌺 @mah_mehr_com

قصه شب 💠 «سنگ طلا نمی خوام!» 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 موضوع قصه: بزرگی و مهربانی امام رضا علیه‌السلام 📎 #قصه_شب 📎 #کودکانه 📎 #امام_رضا @mah_mehr_com

🔸️کلیپ شعر خورشید سرزمین ما #امام_رضا(ع) @mah_mehr_com

قصه شب 💠 «سنگ طلا نمی خوام!» 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 موضوع قصه: بزرگی و مهربانی امام رضا علیه‌السلام 📎 #قصه_شب 📎 #کودکانه 📎 #امام_رضا @mah_mehr_com

#‌کلیپ #نماهنک #امام_رضا(ع) #کودکانه @mah_mehr_com

📱 ویژهٔ #استوری ؛ #تصویری 📝 من همون بچه‌ی بازیگوش توی صحنم ◽ #امام_رضا #چهارشنبه‌های‌امام‌رضایی❤️ @mah_mehr_com

💠 «قصه ، سنگ طلا نمی خوام!» 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا ❇️ موضوع قصه: بزرگی و مهربانی امام رضا علیه‌السلام 💠 صبح فردا باعجله وسایلش رو برداشت و به ذوق دیدن امام هشتم رفت؛ وقتی به نیشابور رسید، کاروان امام رضا علیه‌السلام رو دید، ولی همون‌طور که پسرک گفته بود، کسی اجازه نزدیک‌شدن به امام هشتم رو نداشت؛ پیرمرد یه فکری کرد؛ وسایل کارش رو برداشت و به‌طرف سربازها رفت و گفت: سلام! خسته نباشید؛ من برای اصلاح موی امام هشتم اومدم؛ اگه اجازه بدید، پیششون برم. 📎 #قصه 📎 #کودکانه 📎 #امام_رضا @mah_mehr_com