eitaa logo
ماه مــــهــــــــــر
5.9هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
14.4هزار ویدیو
443 فایل
آیدی کانال👇 @mah_mehr_com 🌹کاربران می توانند مطالب کانال با ذکر منبع فوروارد کنند🌹 مطالب کانال : 👈قصــــــــــــّه و داستان آمـــــــــــــوزشی 👈کلیب آموزشی و تربیتی ***ثبت‌شده‌در‌وزرات‌ارشاداسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
: مادرش گفت: "ماهک جون اما تنگ خونه ی ما برای این ماهی ها کوچیکه. ماهی کوچولو دلش میگیره. تازه دلش برای مادربزرگ هم تنگ میشه." اما ماهک شروع کرد به اصرار کردن: "مامان من خودم همش مراقبشم، باهاش حرف میزنم تا دلش برای مادربزرگ تنگ نشه. مامان... لطفا اجازه بده." مادربزرگ از توی خونه اومد بیرون و گفت: "ببینم ماهک جون.. تو دوس داری بری توی یه اتاق خیلی کوچیک که نتونی توش بدوی و بازی کنی، بدون پدر و مادرت زندگی کنی؟" ماهک گفت: "معلومه که نه... من خونه ی خودمون رو دوست دارم. دلم میخواد پیش مامان و بابام باشم." مادربزرگ گفت: "آهان... دیدی... پس چجوری دلت میاد این ماهی کوچولو رو از مامان و باباش جدا کنی و ببریش توی یه جای خیلی کوچیک؟ مگه تو ماهی ها رو دوست نداری؟" ماهک کمی فکر کرد و گفت: "چرا. من ماهی ها رو خیلی دوست دارم. دلم نمیخواد ماهی کوچولو غصه بخوره. میزارم پیش پدر مادرش بمونه. خودم هر هفته میام باهاشون بازی میکنم و بهشون غذا میدم." مادربزرگ ماهک، اونو بوسید و  ماهک از ماهی ها خداحافظی کردو رفت . @mah_mehr_com