eitaa logo
ماه مــــهــــــــــر
5.2هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
12هزار ویدیو
384 فایل
آیدی کانال👇 @mah_mehr_com 🌹کاربران می توانند مطالب کانال با ذکر منبع فوروارد کنند🌹 مطالب کانال : 👈قصــــــــــــّه و داستان آمـــــــــــــوزشی 👈کلیب آموزشی و تربیتی ***ثبت‌شده‌در‌وزرات‌ارشاداسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
فایل PDF ویژه‌نامه «کبوتران حرم رحلت امام 97».pdf
8.48M
📚کتاب 📜عنوان: کبوتران حرم 📖موضوع: آشنایی کودکان با شخصیت امام خمینی با شعر و داستان و سرگرمی @mah_mehr_com
▪️ رنگ‌آمیزی حرم با صفای امام رضا علیه‌السلام ➖ایشالا به زودی زیارتشون نصیب همه ما بشه 🤲 📎 📎 📎 @montazar
بذارید بچه ها گاهی کنن 👌 در خاک میکروبی وجود دارد که شباهت زیادی به داروی ضدافسردگی دارد؛ خاک بازی کودک سبب افزایش هورمون شادی در مغز، کاهش استرس و تقویت سیستم ایمنی او میشود @mah_mehr_com
⚠️هنگامی که در کودک یکی از افراد خانواده کم است یا دیده نمی شود ✍ می توان نتیجه گرفت که کودک در خود او را آرزومند است.👌 @mah_mehr_com
🌸همسفر حج مردی از سفر حج برگشته سرگذشت مسافرت خودش و همراهانش را برای امام صادق علیه‌السلام تعریف میکرد مخصوصا یکی از همسفران خویش را بسیار میستود،که چه مرد بزرگواری بود، ما به معیت همچو مرد شریفی مفتخر بودیم یکسره مشغول طاعت و عبادت بود، همینکه در منزلی فرود می آمدیم او فورا به گوشه ای میرفت و سجاده خویش را پهن میکرد و به طاعت و عبادت خویش مشغول میشد. امام فرمود : پس چه کسی کارهای او را انجام میداد؟ و که حیوان او را تیمار میکرد؟ البته افتخار این کارها با ما بود او فقط به کارهای مقدس خویش مشغول بود و کاری به این کارها نداشت. امام فرمود:بنابراین همه شما از او برتر بوده اید. 🌸نویسنده: استاد شهید مرتضی مطهری @mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 💠 جوجه گنجشک‌ها را نجات بده 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 موضوع قصه: مهربانی امام رضا علیه‌السلام با حیوانات @mah_mehr_com
۱٠ روش صحیح مقابله با نق و غر کودک👇 ✅ با بی توجهیِ زبانی و غیر زبانی به غرغرِ کودکتان؛ مشغول انجام کارهایتان شوید! به گونه ای که انگار اصلاً توجهی به اطراف: ندارید. @mah_mehr_com
دشمن اسرائیل.mp3
10.53M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🔴 ماجرای فوق العاده جذاب پرتاب اولین موشک🚀 ساخت حسن آقا 🔵 حسن آقا توی یکی از سخنرانی هاش گفت: اصلا بعد از مرگ من روی قبرم بنویسید،اینحا مدفن کسی است که میخواست اسرائیل را نابود کند💪 🔹قصه قهرمان ها🔸 @mah_mehr_com
30.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انیمیشن باغ زیتون داستانی از محبت به پرستوی زخمی است که منجر به حمله کلاغ ها می شود و در نهایت با مقاومت باغبان و پسرش پیروز می شوند. این پویانمایی داستان مقاومت پیرمرد فلسطینی است که به مناسبت روز جهانی قدس، روایت شده است 🫒🫒🫒🫒🫒🫒🫒🫒🫒🫒 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط آخریه😂😂 اسم این بانمک رو چی بذاریم؟؟؟ به نظرتون چی به بچه ها یاد میده؟؟؟ @mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای سلامتی امام زمان عج 🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com #مــــاه_مــــــهــر 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
اختلاف دو تصویر را پیدا کن  @mah_mehr_com
‍ « » یکی بود یکی نبود زهره دختر مهربان و با ادبی بود که با خانواده اش در شهری کوچک زندگی میکرد روزی از روزها مامان زهره به او گفت: " زهره جون من امروز برای انجام کاری باید از خانه بیرون بروم شما رو میبرم خونه ی خاله سارا زهره خیلی خوشحال شدچون میتوانست با پسر خاله اش بردیا بازی کند. مامان زهره در راه به او گفت دختر قشنگم یادت باشه که اگر احتیاج به دستشویی داشتی خودت به تنهایی بروی و بعد از آن دستهایت را با آب و صابون بشویی اگر گرسنه شدی به خاله سارا بگو راستی یادت باشه هر اتفاقی افتاد که ناراحتت میکنه به من سریع زنگ بزنی مراقب خودت باش مادر زهره او را به خانه خاله سارا رساند، زهره از مامانش خدا حافظی کرد. بردیا با دیدن زهره خیلی خوشحال شد و از زهره خواست تا به اتاقش بروند و بازی کنند آنها توپ بازی خونه سازی نقاشی و رنگ بازی کردند. بعد از رنگ بازی دست و صورتشان رنگی شد و خاله سارا از آنها خواست تا دست و صورتشان را در دستشویی یا حمام بشویند. وقتی خاله سارا از اتاق بیرون رفت تا برای بچه ها لباس و حوله بیاورد بردیا به زهره گفت : بیا باهم بریم حموم آب بازی کنیم. راستی برای اینکه لباسات خیس نشه همه لباساتو دربیار زهره از این حرف بردیا تعجب کرد و به یاد حرفهای مادرش افتاد که همیشه می گفت زهره جون هیچ کس بجز مامان و بابا اجازه نداره زیر لباستو ببینه اگر هم جایی قرار باشه لباست رو در بیاری باید قبلش به ما بگی زیر لباس بخش خصوصی بدن انسانهاست. و به بردیا "گفت این کار اصلا درست نیست تو خودت برو و دست و بدنت رو بشور. بعد من میرم بردیا با خنده گفت : تو چقدر لوسی فقط بچه های ننر از این حرفها میزنن و زهره را هل داد زهره هم که از مادرش یاد گرفته بود که در این جور مواقع باید چه کار کند، جیغ بلندی زد و خاله سارا را صدا کرد. خاله سارا خیلی سریع به داخل اتاق آمد و زهره از او خواست تا تلفنش را به او بدهد. زهره با مامانش تماس گرفت و ماجرا را توضیح داد و از او خواست به دنبالش بیاید. وقتی مامان زهره به آنجا آمد برای زهره يك عروسک خیلی قشنگ هدیه خریده بود. مامان زهره به دخترش "گفت آفرین بهت دختر گلم تو بهترین کار رو کردی که با صدای بلند خاله رو خبر کردی و به من زنگ زدی حق با توئه هیچ کسی به جز مامان و بابا حق نداره بدنتو لمس کنه یا ببینه مامان زهره روی او را بوسید هر دو از خاله سارا خدا حافظی کردند و به خانه شان برگشتند. پایان... @mah_mehr_com