۱۴ مهر ۱۴۰۳
۱۴ مهر ۱۴۰۳
۱۴ مهر ۱۴۰۳
بــرای مَهـدی
به یاد مَهـدی
کنـــار مَهـدی
فـدای مَهـدی
اللّٰهـم عجِّـل لولیـک الفـرجـ | 1403/7/14 🍃
۱۴ مهر ۱۴۰۳
پـــدر یعــنی:
بجـای پنهـان شـدن در پناهگـاه
آمـد تـا امتـش را در آغـوش بگیـرد(:🤍
#رهبرانه | #لبیک_یا_خامنهای | #جمعه_نصر | #ادیت
⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯
🌿|Panah|: @mah_penhan_ma
۱۴ مهر ۱۴۰۳
نگاهــت میکنـم خامـوش و
خامـوشــی زبــان دارد
زبـانِ عاشقـان، چشـم اسـت و
چشـم، از دل نشـان دارد(:💚
#رهبرانه | #لبیک_یا_خامنهای | #جمعه_نصر | #ادیت
⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯
🌿|Panah|: @mah_penhan_ma
۱۴ مهر ۱۴۰۳
شمـا گـر سنگـرشکــن داریـد
مـا خیـبـرشکــن داریــم...😉
#رهبرانه | #لبیک_یا_خامنهای | #جمعه_نصر | #ادیت
⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯
🌿|Panah|: @mah_penhan_ma
۱۴ مهر ۱۴۰۳
۱۴ مهر ۱۴۰۳
reza_narimani_tanha_yaram.mp3
3.74M
چیشـد کـه دور شــدم ازت
چیشـد رفتـم راهـو غلـط؟
دور مــن رو خــط نـکــش
منـکــه دارم تــو رو فقــط
#امام_حسین | #مداحی
⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯
🌿|Panah|: @mah_penhan_ma
۱۷ مهر ۱۴۰۳
تندتر از آب روان، عمر گران میگذرد!
دل به اندیشهٔ من دار ای دوست
چیست آن علتِ اشک و غمِ تو جانانم؟
هیچ سبب نیست که دلیلی سبب غم باشد
خوب تو بنگر، که زود میگذرد هرروزت
گاه با خنده و گاهی با غم
گاه با اخم و گهی با لبخند
منکه ترجیح دهم آن رخ زیبای تو را
با همان خنده و آن قهقهه بینم جانم،
آری
حرف من با تو همین است که تو
نگُذر از گذرِ هرروزت
تا نباشد غمی، درک نکنی شادی را
تا نباشد شبی، در پسِ آن صبحی نیست
روزها خوب و بَد اند، لیک بِدان این را تو
که تو آن خوبترین، خوبترین، خوبِ منی،
لحظهها میگذرد، ثانیهها میگذرد
تندتر از آبِ روان، عمر گران میگذرد
گر شکستی و گریستی و به خاک افتادی
آخرش نور به زخم و غم تو، میگذرد، میگذرد!
✍🏻 سیده.ف | ۱۴۰۳/۷/۱۸ | دوستانه
#شعر | #نوشتن | #ادیت | #عکاسی | #دوستانه | #حس_خوب
⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯
🌿|Panah|: @mah_penhan_ma
۱۸ مهر ۱۴۰۳
چـون تُـو پنـــاهِ منـی
جمـع بُـوَد خاطــرم♥️
✍🏻 سیده.ف | ۱۴۰۳/۷/۲۳ | بندگی
#مهربانخدایم | #نوشتن
⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯
🌿|Panah|: @mah_penhan_ma
۲۳ مهر ۱۴۰۳
با چشمی لرزان و قلبی بیتاب گوش میدادم به صحبت دوست از سفر عاشقیاش، کربلای آقاجانم اباعبدالله🌱
با آنکه احوال خوش دوست از تجربهاش، بر جان من مینشست و خوشحال بودم از حال خوبش، در دِل سخنی گفتم:
من دور ز یار و یار اندر دل،
کاش این دیدهٔ من، گنبدِ دلبر بیند...
سخن اندر سخن در ذهن میآمد و افسوس پشت افسوس.
چندی بعد، با صدای دوست دیگرم که صدایم زد، برگشتم و ناگهان مهمان تماس تصویری از حرم آقا علی ابن موسی الرضا شدم...
با بُهت، تعجب و عشق گفتم سلام جانانِ من، سلام قرارِ دلِ بیقرارِ من♡
دلِ بیتاب مرا دید و این بار او گفت:
آمدم ای دوست، نباشد غمت(:
دنیای من، امام رضای من
کاری ندارد برای تو
اندکی حرمت، اندکی حرمش من را بس(:💚
✍🏻 سیده.ف | ۱۴۰۳/۷/۲۳ | دلتنگی
#امام_رضا | #امام_حسین | #نوشتن
⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯⋯
🌿|Panah|: @mah_penhan_ma
۲۴ مهر ۱۴۰۳