eitaa logo
محله شهیدمحلاتی
408 دنبال‌کننده
6هزار عکس
6هزار ویدیو
100 فایل
برای ارتباط برقرار کردن به آیدی زیر پیام بدهید : @STabatabai
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت1_بخش 1.mp3
34.47M
📌مصاحبه اختصاصی واحد سیاسی مصاف (نجوا) 👈با موضوع: گزینه‌های برخورد با ایران از دوران انقلاب اسلامی (قسمت اول) 🔹 با حضور: آقای دکتر ثروتی (کارشناس مسائل سیاسی) 👈فایل صوتی🎧 @mahale114
قسمت1_بخش2.mp3
9.02M
📌مصاحبه اختصاصی واحد سیاسی مصاف (نجوا) 👈با موضوع: گزینه‌های برخورد با ایران بعد از دفاع مقدس (قسمت دوم) 🔹 با حضور: آقای دکتر ثروتی (کارشناس مسائل سیاسی) 👈فایل صوتی🎧 @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان حضرت آیت الله ناصری (رحمة الله عليه) که شاید بی ربط با اتفاقات اخیر جامعه نباشه... ✅ در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ مسجد کمرزرین اصفهان ؛ عفت و نجابت چی شد !!! خدا شاهد است اینجور که عمل میشه ما مستحق عذابیم... این سبکی که داره عمل میشه ما مستحق عذابیم، عذاب بر ما نازل میشود، اونی که ما را آدم میکنه عذاب الهیه که بگرویم به خدا... دعایی که مستجاب میشه بعد از نزول عذاب است تا عذاب نیومده آدم باید توبه کنه و توسل به اهل بیت علیهم السلام و حضرت حق پیدا کنه و دعا بکنه که دعاش مستجاب بشه... شادی روح آیت الله ناصري (رحمة الله عليه) فاتحه مع صلوات @mahale114
جهنم درون ۱.MP3
10.47M
جهنمِ درون ۱! • چرا ما باید از خداوند اطاعت کنیم؟ • چرا خدا اینقدر دستورات و فرمانهای ریز و درشت صادر کرده است؟ @mahale114
امام علی علیه السلام میفرماید: 💠تمام زهد در دو جمله از قرآن آمده است: خداوند سبحان فرمود(آیه 23 سوره حدید): « تا بر آنچه از دستتان رفته تأسف مخوريد، و بر آنچـه به شما رسيده شـاد نگـرديد». پس آن كه بر گذشته اندوه نخورد، و بر آينده شاد نگردد هر دو جانب زهد را يافته حکمت 439 نهج البلاغه @mahale114
✍ قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری روزی طلبه جوانی که در زمان شاه‌عباس در اصفهان درس می‌خواند نزد شیخ بهایی آمد و گفت: من دیگر از درس‌خواندن خسته شده‌ام و می‌خواهم دنبال تجارت و کار و کاسبی بروم، چون درس‌خواندن برای آدم، آب و نان نمی‌شود و کسی از طلبگی به جایی نمی‌رسد و به‌جز بی‌پولی و حسرت، عایدی ندارد. شیخ گفت: بسیار خب! حالا که می‌روی حرفی نیست. فعلا این قطعه سنگ را بگیر و به نانوایی برو چند عدد نان بیاور با هم غذایی بخوریم و بعد هر کجا می‌خواهی برو، من مانع کسب‌وکار و تجارتت نمی‌شوم. جوان با حیرت و تردید، سنگ را گرفت و به نانوایی رفت و سنگ را به نانوا داد تا نان بگیرد ولی نانوا او را مسخره نمود و از مغازه بیرون کرد. پسر جوان با ناراحتی پیش شیخ بهایی برگشت و گفت: مرا مسخره کرده‌ای؟ نانوا نان را نداد هیچ، جلوی مردم مرا مسخره کرد و به ریش من هم خندید. شیخ گفت: اشکالی ندارد. پس به بازار علوفه‌فروشان برو و بگو این سنگ خیلی باارزش است، سعی کن با آن قدری علوفه و کاه و جو برای اسب‌هایمان بخری. او دوباره به بازار رفت تا علوفه بخرد ولی آن‌ها نیز چیزی به او ندادند و به او خندیدند. جوان که دیگر خیلی ناراحت شده بود، نزد شیخ آمد و ماجرا را تعریف کرد. شیخ بهایی گفت: خیلی ناراحت نباش. حالا این سنگ را بردار و به بازار صرافان و زرگران ببر و به فلان دکان برو و بگو این سنگ را گرو بردار و در ازای آن، صد سکه به من قرض بده که اکنون نیاز دارم. طلبه جوان گفت: با این سنگ، نان و علوفه ندادند، چگونه زرگران بابت آن پول می‌دهند؟ شیخ گفت: امتحان آن که ضرر ندارد. طلبه جوان با اینکه ناراحت بود، ولی با بی‌میلی و به احترام شیخ به بازار صرافان و جواهرفروشان رفت و به همان دکانی که شیخ گفته بود، رفت و گفت: این سنگ را در مقابل صد سکه به امانت نزد تو می‌سپارم. مرد زرگر نگاهی به سنگ کرد و با تعجب، نگاهی به پسر جوان انداخت و به او گفت: قدری بنشین تا پولت را حاضر کنم. سپس شاگرد خود را صدا زد و در گوش او چیزی گفت و شاگرد از مغازه بیرون رفت. پس از مدت کمی شاگرد با دو مامور به دکان بازگشت. ماموران پسرجوان را گرفتند و می‌خواستند او را با خود ببرند. او با تعجب گفت: مگر من چه کرده‌ام؟ مرد زرگر گفت: می‌دانی این سنگ چیست و چقدر می‌ارزد؟ پسر گفت: نه، مگر چقدر می‌ارزد؟ زرگر گفت: ارزش این گوهر، بیش از ۱۰هزار سکه است. راستش را بگو، تو در تمام عمر خود حتی هزار سکه را یک‌جا ندیده‌ای، چنین سنگ گران‌قیمتی را از کجا آورده‌ای؟ پسر جوان که از تعجب زبانش بند آمده بود و فکر نمی‌کرد سنگی که نانوا با آن نان هم نداده بود، این مقدار ارزش داشته باشد، با لکنت‌زبان گفت: به خدا من دزدی نکرده‌ام. من با شیخ بهایی نشسته بودم که او این سنگ را به من داد تا برای وام‌گرفتن به اینجا بیاورم. اگر باور نمی‌کنید با من به مدرسه بیایید تا به نزد شیخ برویم. ماموران پسر جوان را با ناباوری گرفتند و نزد شیخ بهایی آوردند. ماموران پس از ادای احترام به شیخ بهایی، قضیه مرد جوان را به او گفتند. او ماموران را مرخص کرد و گفت: آری این مرد راست می‌گوید. من این سنگ قیمتی را به او داده بودم تا گرو گذاشته، برایم قدری پول نقد بگیرد. پس از رفتن ماموران، طلبه جوان با شگفتی و خنده گفت: ای شیخ! قضیه چیست؟ امروز با این سنگ، عجب بلاهایی سر من آورده‌ای! مگر این سنگ چیست که با آن کاه و جو ندادند ولی مرد صراف بابت آن ۱۰هزار سکه می‌پردازد. شیخ بهایی گفت: مرد جوان! این سنگ قیمتی که می‌بینی، گوهر شب‌چراغ است و این گوهر کمیاب، در شب تاریک چون چراغ می‌درخشد و نور می‌دهد. همان طور که دیدی، قدر زر را زرگر می‌شناسد و قدر گوهر را گوهری می‌داند. نانوا و قصاب، تفاوت بین سنگ و گوهر را تشخیص نمی‌دهند و همگان ارزش آن را نمی‌دانند. وضع ما هم همین طور است. ارزش علم و عالم را انسان‌های عاقل و فرزانه می‌دانند و هر بقال و عطاری نمی‌داند ارزش طلب علم و گوهر دانش چقدر است و فایده آن چیست. حال خود دانی، خواهی پی تجارت برو و خواهی به تحصیل علم بپرداز. پسر جوان از اینکه می خواست از طلب علم دست بکشد، پشیمان شد و به آموزش علم ادامه داد تا به مقام استادی بزرگ رسید. @mahale114
شبنامه 1050.mp3
13.72M
مهم / بیانیه قابل تأمل خاتمی درباره آشوب‌ها و حمایت علنی روزنامه اصلاح طلب از تجزیه ایران شبنامه / در ساعات گذشته شاهد انتشار بیانیه‌ای قابل تأمل از سوی سید محمد خاتمی درباره ناآرامی‌های اخیر بودیم / این بیانیه از این جهت که نگاه رئیس جمهور اصلاحات به مسئله و نگاه کلی حاکم بر جریان اصلاحات نسبت به اقدامات خشونت بار اخیر را نشان می‌دهد بسیار مهم به نظر می‌رسد / در کنار این بیانیه، متنی هم از سوی یک رسانه‌ی اصلاح طلب منتشر شده که می‌توان آن را حمایت رسمی و علنی اصلاحات از تجزیه ایران دانست... / @mahale114
Mehdi Rasouli - Engar Na Engar.mp3
3.24M
🎙حاج مهدی رسولی 🏴انگار نه انگار السلام علیك یا فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) 🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم @mahale114
4_5789716258328939622.mp3
15.13M
🔊 صوتی                   📝 حوریهٔ انسیه 👤 حاج‌عبدالرضا هلالی              @mahale114
4_5789728224107826489.mp3
2.94M
🔊 صوتی | زمینه              📝 اسم تو می‌بارد 👤 حاج‌‌سیدمجید بنی‌_فاطمه              @mahale114
47.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از هو کردن خاتمی در دانشگاه تهران و آتش زدن عکس احمدی نژاد در دانشگاه امیرکبیر تا برگزاری مسابقه آشپزی و پلی استیشن در روز دانشجو؛ آیا این کارها اسمش جنبش دانشجویی است؟ در قسمت ۴۵ ‎برنامه حافظه تاریخی ایرانی از تاریخ و تطور جنبش دانشجویی صحبت کرده ایم + معرفی ۵ جلد کتابی که باید در دفتر هر تشکل دانشجویی وجود داشته باشد @mahale114