eitaa logo
محله شهیدمحلاتی
410 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
5.2هزار ویدیو
93 فایل
برای ارتباط برقرار کردن به آیدی زیر پیام بدهید : @STabatabai
مشاهده در ایتا
دانلود
48245_13971119220137_3006424.mp3
3.37M
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ بعد_از_شهادت 🎤سید رضا نریمانی @mahale114
شبنامه 1069.mp3
10.31M
سال 2023 جهان چگونه خواهد بود؟ / گزارش روزنامه صهیونیست و مجله آمریکایی از جهان در سال 2023 شبنامه / جهان در سال 2023 چگونه خواهد بود؟ / گزارشی از روزنامه ی اسرائیلی درباره سه تهدید مهم رژیم در سال 2023 / اسرائیل هیوم: باید مصر و اردن را در سال 2023 حفظ کنیم / مجله آمریکایی: ده تهدید در سال 2023 می‌تواند برای جهان وجود داشته باشد / احتمال این تهدیدها کم است اما اگر رخ دهد می‌تواند فاجعه رقم بزند / از جنگ ایران و آمریکا تا برخورد شهاب سنگ به برخی نقاط / @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَةُ الزّهَراء 🔶 《 بهشت بی‌نشان 》 کاری از شبکه نوجوانTV حسینیه حضرت زینب س @NojavanTV 🤝 با همکاری مدرسه امام علی النقی(ع) ؛ قم: محله شهید محلاتی ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ @mahale114
🏴 به مناسبت شهادت حضرت زهرا(س) 🔳 تجمع بزرگ نوجوان فاطمی 📆زمان: سه‌شنبه ششم دیماه ۱۴۰۱ ⏰ همراه با اقامه نماز ظهر 🕌 محل تجمع: میدان شهید محلاتی حسینیه حضرت زینب(س) @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻توضیحات حجت الاسلام گرجی دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان قم در خصوص تحویل طومار مردمی حمایت از عفاف و حجاب به دو نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی @mahale114
فصل یازدهم : صفحه چهارم : نماز ناتمام ، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) .................... شنیده‌ها حاکی از آن بود که دشمن از قصرشیرین وارد خاک ایران شده و با عبور از سرپل‌ذهاب، کرند غرب و اسلام‌آباد، در راه رسیدن به کرمانشاه است. چنین چیزی باورم نمی‌شد و دشمن را تا به آن روز، این‌قدر گستاخ ندیده بودم. مگر اینکه به‌چشم می‌دیدم تا باور کنم. از کرمانشاه تا مرز راه بسیاری است. وقتی از کرمانشاه به‌سمت چهارزبر خارج شدیم، دیدم بیرون شهر، توپخانۀ پدافند ارتش مستقر شده و پشت‌سرهم آتش می‌ریزد. آنجا دیگر با این واقعیت تلخ کنار آمدم و شنیده‌ها را پذیرفتم. بیست کیلومتر پس از کرمانشاه، از ماهی‌دشت عبور کردیم و به دشتی رسیدیم که تعدادی تپه در آن به چشم می‌خورد. در همین لحظه جنگنده‌های دشمن که از سمت عراق می‌آمدند بر پهنۀ آسمان ظاهر شدند. باتوجه‌به خطر بمباران کاروان اتوبوس‌ها، سریع پیاده‌مان کردند و در دشت متفرق شدیم. وقتی از اتوبوس‌ها پیاده شدیم دیدم حدود بیست نفر آخوند عمامه‌به‌سر، مثل من در دشت هستند. بیشتر ترسیدم. با خود گفتم دیگر خلبان با دیدن ما دست از سرمان برنمی‌دارد و همه را قتل‌عام می‌کند؛ اما آنها به انداختن بمبی در میان دشت اکتفا کردند و رفتند. ابتدا به مقر شهید شهبازی چهارزبر رفتیم. مقر خالی بود، ولی انواع جنگنده‌ها آنجا مانور می‌داد و آتش و خمپاره به جای‌جای مقر اصابت می‌کرد. جنگ عجیب‌وغریبی شده بود. همه دست به دست هم داده بودند تا راه را برای منافقین باز کنند و آن‌ها را به تهران برسانند، ولی کور خوانده بودند. مادامی‌که گردانی مثل گردان حضرت اباالفضل(ع) روبه‌رویشان قرار گرفته بود، این خیالبافی‌ها به جایی نمی‌رسید و توهمی ‌بیش نبود. وقتی فهمیدیم اصل درگیری بر روی جاده است و تنگۀ چهارزبر تبدیل به مرصاد و کمینگاه الهی برای نابودی منافقین شده است، سریع خودمان را به آنجا رساندیم. حاج‌میرزا فرماندهی محور را به‌عهده داشت و از روی برانکارد اوضاع را مدیریت می‌کرد. ابتدا فکر کردم دوباره مجروح شده است، اما وقتی دیدم به‌خاطر پای قطع‌شده‌اش این ترفند را برای جابه‌جایی به‌کار می‌برد، حسی از اطمینان خاطر و غرور پیدا کردم. هنگامی که با یکی از دوستان برای دیدن سنگرها رفتیم دیدم تعدادی از عشایر منطقه، زن و مرد آمده‌اند و با تفنگ‌های «ام‌یک» و «برنو» خودشان، در سنگرها حاضر شده‌اند. از آن‌ها تشکر کردم و گفتم: «اینجا خطر داره. شما به چادرهای خودتون برگردید و کار رو به بسیجیان بسپارید.» چیزی که به هیچ‌وجه قبول نکردند و تا آخر ماندند. وقتی روحیۀ سرشار آن‌ها را دیدم خودم نیز روحیه گرفتم و گفتم تا وقتی زن و مرد از خاک و وطن خود دفاع می‌کنند دشمن هیچ غلطی نخواهد کرد. شب در حالی شروع شد که آن‌ها از گیر افتادن در پشت تنگه خسته بودند و ما برای اجرای عملیات و تارومار کردن آن‌ها آماده بودیم. بلندگوهای آنان ساعت‌ها بود که یکسره اطلاعیه و اعلامیه می‌خواند و از دادن هرگونه شعار و دروغ برای تضعیف روحیۀ بسیجیان، دریغ نداشت. چیزی که در خاطرم مانده، تکیه به تجهیزاتشان بود که آن هم صدقه‌سر صدام به آن‌ها رسیده بود. دائم می‌گفتند: «ارتش آزادی‌بخش خلق ایران با پیشرفته‌ترین و به‌روزترین سلاح‌های جنگی آمده است. اگر به ما ملحق شوید با شما کاری نداریم و اگر تسلیم نشوید حکم اعدامتان صادر می‌شود.» یکی از این ماشین‌ها که جلوتر بود، در بلندگو حرف‌های رکیک می‌زد و با توهین و ناسزا به امام و سپاه دل ما را به درد می‌آورد. جدای از خاکریز ما، تلی از خاک بر روی جاده ریخته بودند که مانع از جلو آمدن ماشین‌ها می‌شد. همین ماشین، ضمن فحش‌هایی که می‌داد، با دورخیزی توانست از این تل عبور کند و جلو بیاید. اگر کسی سد راهش نمی‌شد ماشین‌های دیگر جلو می‌آمدند و دیگر کسی جلودارشان نبود. من کنار سنگر ضدهوایی بودم. رزمندۀ بسیجی که پشت آن نشسته بود وقتی صحنه را دید، گفت: «به‌خدا قسم نمی‌ذارم این ماشین بره. اون به امام توهین کرده.» ضدّهوایی برای شکار هواپیما بود، اما او چهارلول را به‌سمت ماشین گرفت و آن‌قدر آن را به رگبار بست تا ماشین منفجر شد. پس از این صحنه، فرمان عملیات صادر شد و ما برای عقب راندن آن‌ها جلو رفتیم. @mahale114
◾بدرقه یاس◾ (تشییع نمادین) ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ زمان: امشب همراه با اقامه نماز مغرب و عشاء مکان: از مسجد بقیه الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تا حسینیه حضرت زینب (سلام الله علیها) خدایا...! مادرم را کجا می‌برند! @mahale114
درشهرمون مهمان داریم... زمان و مکان تشییع شهید گمنام: امروز سه شنبه 6 دی ماه 1401 ساعت 12 و نیم از مسجد شهدای زاویه به سمت پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق (ع) واقع در بلوار شهید محلاتی @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَةُ الزّهَراء 《 مادر بی‌حرم 》 کاری از شبکه نوجوانTV حسینیه حضرت زینب سلام الله علیها @NojavanTV با همکاری مدرسه امام علی النقی(ع) @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 چگونه حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها اجازه ندادند عده‌ای تاریخ را لوث کنند؟ 🔻 «استاد شهید مطهری» پ ن: 🔻سوال شیعیان که سالیان سال است بدونه پاسخ مانده! 🔸چرا حضرت زهرا س وصیت کرد دوست ندارد کسی در تشییع جنازه اش شرکت کند؟ 🔹چرا حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها را شبانه دفن کردند؟ 🔸چرا قبرش از دیدگان پنهان ماند؟ ✍️سیدنا ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ @mahale114
Pahlavanie Man Khodanghdar .mp3
5.57M
خدانگهدار ای پرستوی علی... خدانگهدار ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ @mahale114
44.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مباحث مهدوی 👈💢 شرح و تفسیر دعای ندبه و امام شناسی 👈 رائفی پور جلسه سوم3⃣ قسمت چهارم 4⃣( ادامه دارد...) ✅به یاری خدا و یاری امام زمان (عج) ادامه مباحث را روزانه تقدیم حضورتان خواهیم کرد. 👈 حداکثری لطفا به ترتیب شماره بندی، با یک صلوات به نیت ظهور منتشر بفرمایید 🌺 ‏‏‏‏ @mahale114
4_5805258709886046131.mp3
4.1M
🔊 📌 «عامل سقوط در فتنه‌ها» 👤 استاد ▪️ اصلا دلتون برای کسی که در فتنه‌ها سقوط کرده نسوزه... 🔅 غربال در مسئله‌ی بسیار روشنیه، ریزش‌ها و رویش‌ها وابسته به سوابق آدم‌هاست... ☑️@mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2.mp3
36.11M
🎧 صوت : ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ 💠 چادری که پَرَش بوسه احمد دارد 🎙 حاج مهدی رسولی یکشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۱ مسجد دانشگاه تهران @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️سخنان حضرت زهرا(س) در آخرین ساعات حیات که دل امیرالمؤمنین(ع) را به درد آورد ◾️سالروز شهادت پاره تن رسول‌الله حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها تسلیت باد! 🔻«استاد شهید مطهری» ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ @mahale114
موضوع: معاینه رایگان بیماران با استعانت از خداوند متعال در ایام شهادت بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تیم پزشکی با مدیریت جناب آقای نیک آزما مسؤول محترم واحد پزشکی خادمیاران رضوی در تاریخ دوشنبه ۶ دی ماه در حسینیه حضرت زینب سلام الله علیها مستقر شدند و تعداد ۵۲ نفر از اهالی محترم منطقه (محله شهید محلاتی) توسط پزشک محترم جناب آقای دکتر کریمی و ۲۱ بانو توسط مامای محترم سرکار خانم ... و تعدادی دیگر توسط جناب آقای سلیمانی کارشناس محترم پرستاری به صورت رایگان ویزیت شدند. با آرزوی موفقیت‌های روزافزون برای تک تک آن عزیزان محترم، از زحمات آنها تقدیر رو تشکر میکنیم. @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ درد دل امیرالمومنین(ع) با حضرت فاطمه زهرا(س) ⭕️ «اسناد شهید مطهری» ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ @mahale114
Fadaeian_Fatemiyeh1401-04_14011002_04.mp3
8.71M
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ 🎤سید رضا نریمانی-حاج محمود کریمی @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام ، شهادت بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ، مادر مهربانی ها رو تسلیت عرض می کنم. التماس دعا @mahale114
فصل یازدهم : صفحه پنجم : نماز ناتمام ، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) .................... از تنگۀ چهارزبر تا گردنۀ حسن آباد پشت‌سرهم ماشین بود. نه راه پس داشتند و نه راه پیش. عده‌ای از آن‌ها به اطراف جاده و پوشش گیاهی آن پناهنده شدند و عده‌ای نیز به عقب فرار کردند. هرچند در پشت‌‌سر، از دست مردم منطقه، راه فراری نداشتند و خود عشایر و روستاییان با آن‌ها درگیر می‌شدند. مثلاً حین پاک‌سازی‌ها به پیرمردی برخوردیم که خودش منافقی را دستگیر کرده بود و منتظر بود تا ما برسیم و او را تحویل دهد. پیرمرد داس خود را زیر گلوی منافق گذاشته بود و منتظر حرکتی از جانب او بود تا داس تیزش را بکشد و او را به هلاکت برساند. اتفاقاً آن منافق یکی از فرماندهان رده‌بالایشان بود و بعدها مصاحبه‌اش را از تلویزیون دیدم. از این جهت، عملیات مرصاد بلوغ همکاری بین مردم، ارتش و سپاه برای دفاع از وطن به‌شمار می‌رفت و همدلی‌ها فوق‌العاده بود. در عملیات، ابتدا برای گرفتن تنگۀ اصلی اقدام کردیم. با حمله‌ای جانانه که هم‌زمان توسط نیروهای چند گردان انجام می‌گرفت، منطقه تصرف شد، اما وحشت منافقین آن‌ها را به پشت درختان می‌کشاند و همین کار پاک‌سازی را سخت می‌کرد. بهرام مبارکی فرمانده گردان 154 بود. او اصالتی آبادانی داشت و چهرۀ ملیح و جنوبی‌اش او را از ما همدانی‌ها متمایز کرده بود. در ساعات اولیۀ شروع عملیات، همان‌طور که پابه‌پای نیروهایش آن‌ها را مدیریت می‌کرد، برای لحظه‌ای رو به جاده و پشت به درختان شد. در همین هنگام دختر منافقی که خود را لابه‌لای درختان قایم کرده بود و از صداها به نقش محوری مبارکی به‌عنوان فرمانده پی برده بود، با کلت، پشت مبارکی درآمد و با شلیک گلوله‌ای به سر مبارکی او را شهید کرد. جنگیدن با دشمنی که زبان اجنبی دارد به‌مراتب آسان‌تر است. فارسی‌زبان بودن منافقین سبب شده بود تا حجابی بین ما و آنان نباشد و گاهی با تبلیغات کور خود، گاهی با شنود کردن حرف‌های ما و گاهی نیز با پوشیدن لباس بسیجیان و پنهان کردن خود در بین ما، زهرشان را بریزند و از پشت خنجر بزنند. اصولاً در این نوع جنگیدن مهارت بهتری داشتند و در اینجا نیز به ترور رو آورده بودند. برای این هدف شرورانه، دنبال لباس بسیجی‌ها می‌گشتند. یک لحظه دیدم یکی از بچه‌ها بدون اینکه کسی دوروبرش باشد، دستان خود را به‌نشانۀ تسلیم بالا آورده است و به‌سختی و بدون هیچ حرکتی در حال حرف‌زدن است. جلوتر که رفتم، دیدم یک منافق از پشت صخره‌ای به‌سمت او سلاح گرفته و به او می‌گوید: «تکان بخوری می‌زنمت. لباست رو دربیار بده.» بسیجی وقت‌کشی می‌کرد تا بچه‌ها برای کمک برسند. بچه‌ها را خبر کردم و او را محاصره کردیم، اما بااین‌حال حاضر نبود خود را تسلیم کند. طوری نیز خود را قایم کرده بود که امکان زدن او را نداشتم. همین‌طور که با منافق حرف می‌زدیم یکی از بچه‌ها رفت او را از گوشه‌ای زد و بسیجی را نجات داد. پس از بازپس‌گیری تنگه و عقب زدن منافقین، که مهم‌ترین قسمت عملیات بود، در جاده راه افتادیم و به پاک‌سازی جاده مشغول شدیم. در مسیر، تانک‌ها و نفربرهای آن‌ها را می‌دیدیم که برخلاف تبلیغات پرزرق‌وبرقشان، تانک‌های شهری بود و به‌جای شنی، لاستیک و تایر داشت. اگر کسی در این مسیر جلوی راهشان سبز می‌شد، به‌راحتی با یک کلاش می‌توانست برای آن‌ها دردسر ایجاد کند و آن‌ها را معطل نماید. من همراه حاج‌مهدی ظفری و دیگر دوستان، این مسیر را تا گیلانغرب آمدیم. در مسیر، وقتی به اسلام‌آباد رسیدیم در بیمارستان امام‌خمینی این شهر که نیم‌سوخته بود، جنایت وحشتناکی برایمان بازگو شد. منافقین با بی‌رحمی‌ تمام، عده‌ای از بیماران و زنان و کودکان ‌معصومِ بستری در این بیمارستان را زنده‌زنده در آتش سوزانده بودند. بعضی از طبقۀ دوم به زمین پرت شده بودند و بعضی نیز به تیرباران در وسط حیاط بیمارستان محکوم شده بودند. بااینکه جنازه‌ها را جمع کرده بودند، اما هنوز ردّ خون، به‌عنوان سند مظلومیت شهدای این واقعه، بر زمین دیده می‌شد. کمی بعدتر از بازگشت ما از جبهۀ جنوب و حضور در عملیات مرصاد، صدامیان از جادۀ خرمشهر حمله کرده بودند و لشکر 27 حضرت رسول با آن‌ها درگیر شده بود. در این درگیری فرمانده دلاور گردان کمیل، مرتضی خانجانی عزیز به توفیق شهادت نائل شد و در واپسین لحظه‌ها خود را به قافلۀ شهدا رساند. @mahale114
2_144123984236732995.mp3
5.98M
آنچه خواهید شنید؛ ✍" حرص"؛ حضرت آدم را نیز،در دام شیطان،گرفتار کرد! اگر در روحمان،صفت حرص وجود دارد؛ طعمه لذیذی برای شیطانیم حرص را از وجودمان پاک کنیم @mahale114
علیه السلام میفرماید: عجِبتُ لِمَن يَحتَمي عنِ الطَّعامِ لِمَضَرَّتِهِ و لا يَحتَمِي مِنَ الذنبِ لِمَعَرَّتِهِ! در شگفتم از كسى كه از خوردن غذايى كه برايش ضرر دارد پرهيز مى كند، اما از گناه، كه مايه ننگ و رسوايى است پرهيز نمى كند! ميزان الحكمه جلد۴، صفحه ۲۶۴ @mahale114
✍ رفتار دیگران آینه‌ای برای پالایش روح توست 🔹دو آتش‌نشان وارد جنگلی می‌شوند تا آتش کوچکی را خاموش کنند. 🔸آخر کار وقتی از جنگل بیرون می‌آیند و کنار رودخانه می‌روند، صورت یکی کثیف و آلوده به خاکستر شده و صورت آن یکی تمیز است. 🔹سوال: کدامشان صورتش را می‌شوید؟ 🔸آنکه صورتش کثیف شده به آن یکی نگاه می‌کند و فکر می‌کند صورت خودش هم مانند او تمیز است. اما آنکه صورتش تمیز است، می‌بیند که سرتاپای رفیقش غبار گرفته است و به خودش می‌گوید حتما من هم کثیفم، باید خودم را تمیز کنم. 🔹حالا فکر کنید چند بار اتفاق افتاده که دیگران از رفتار بد ما یا ما از رفتار بد دیگران بـــه شست‌وشو و پالایش روح خودمان پرداخته باشیم. 🔸وقتی فرد مقابل ما مهربان و خوب و دوست‌داشتنی است، کمی باید به خودمان شک کنیم. @mahale114