3.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صبحانه با شهیدان
"میشه این گریه هارو دید و نسوخت؟💔″
روایت همسر شهید بخشی از دلتنگیهای دخترش :
🔹 خیلی وقتها دلتنگ پدرش میشود و میگوید: «مامان! بابایم کجاست؟»
من میگویم: «بابا رفته پیش خدا»،
◇ میپرسد: «کی برمیگردد؟»
و من میگویم: «بابا دیگر برنمیگردد.»، سؤال زیاد دارد و خیلی دلتنگ او میشود.
◇ یک شب یادم هست از خانه یکی از بستگان به منزل آمدیم و محمدحسین در بغل من بود که باز سمیرا شروع کرد به بهانه گرفتن.
◇ میگفت: «مامان! کسی نیست من را بغل کند.»، من او را هم در بغل گرفتم تا هر دو را نوازش کنم
اما سمیرا آرام نشد، سراغ پدرش را میگرفت.
عکس پدرش را به ناچار مقابلش گذاشتم تا کمی آرام شود.
◇ او عکس پدر را گرفت و شروع کرد به گریه کردن. من از گریههای او فیلم میگرفتم و خودم هم همزمان اشک میریختم.
◇ فیلم اشکهای جانسوز سمیرا فرزند «شهید احمدحسین بخشی» که توسط مادرش بهثبت رسیده است.
▪️این گریههای دخترانه برای ما قدمتی ۱۴۰۰ ساله داره..به یاد سه ساله #امام_حسین علیه السلام رقیه خاتون سلام الله علیها
🩸#شهید_احمدحسین_بخشی
یکی از رزمندگان گردان زرهی لشکر فاطمیون بود که با اصابت موشک کورنت توسط تروریستهای تکفیری، در شهر تدمر در ۱۳ مرداد ماه سال ۹۴ در سوریه بهشهادت رسید.
◇ پیکر مطهر این شهید ۳۲ ساله حدود ۴۰ روز بعد به محل سکونتش در شهر کاشان منتقل شد و در آرامگاه دارالسلام به خاک سپرده شد. شهید بخشی وقتی بهشهادت رسید، یک دختر ۲ساله بهنام سمیرا و یک پسر به نام محمدحسین داشت که هنوز به دنیا نیامده بود.
شهیدمدافعحرم شهدایفاطمیون
🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷
@Borujerd_nk