eitaa logo
محله نیوز
789 دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
56 فایل
به کانال (محله ۱۵خرداد قم) خوش اومدین اینجا میخاهیم از محله های شهرک جهاد، شهرک محلاتی، شهرک شهدا، دروازه ری،آتش نشانی،نوبهار باخبر بشیم.‌ آیدی ادمین کانال جهت ارتباط و ارسال مطالب و اخبار شما 👇👇👇 @ResaneNewz کانال: https://eitaa.com/mahalle_newz
مشاهده در ایتا
دانلود
مردی که یک ملت بود.mp3
9.22M
💌 نسلی در حال بلوغ است؛ که آرمانهای ها را بزودی، تحقق خواهد بخشید! نسلی در حال صف‌کِشی است؛ که اولین فتوحاتش، خواهد بود! شهادت این ، نخِ تسبیحی است که در حال جمع کردنِ صفوف تمام جبهه‌ی حق، از سراسر دنیاست! چشمانمان را برای دیدن حوادث آخرالزمانی باز کنیم💪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ـ میخوام برســــم ؛ به مقام اونایی که خدا بهشون میگه ! برای منم ممکنه ؟ ـ میشــــه، امّــا شرط داره! ـ شــرطش چیه💥؟ ♻️
محله نیوز
44 ـ ورود به خانه فاطمه (علیها السلام) به کنار دیوار پناه مى برد . عُمَر و یارانش وارد خانه مى شوند
۴۶_ریسمان بر گردن على(علیه السلام) هواداران خلیفه به سراغ على(علیه السلام) مى روند . تعداد آنها زیاد است ، آنها با شمشیرهاى برهنه آمده اند ، على(علیه السلام) تک و تنهاست . آنها مى خواهند على(علیه السلام) را از خانه بیرون ببرند . هر کارى مى کنند نمى توانند او را از جاى خود حرکت بدهند . عُمَر دستور مى دهد تا ریسمانى بیاورند، ریسمان را بر گردن على(علیه السلام)مى اندازند، عمر فریاد مى زند: «الله اکبر، الله اکبر»، همه جمعیّت با او هم صدا مى شوند، آنها مى خواهند على(علیه السلام) را به سوى مسجد ببرند تا با خلیفه بیعت کند. ۴۷_فاطمه(علیها السلام) به میدان مى آید... آنها مى خواهند على(علیه السلام) را از خانه بیرون ببرند ، فاطمه(علیها السلام) از جا برمى خیزد ، و در چهارچوبه درِ خانه مى ایستد ، او راه را مى بندد تا نتوانند على(علیه السلام) را ببرند . عُمَر به قُنفُذ اشاره مى کند، قُنفُذ با غلافِ شمشیر فاطمه(علیها السلام) را مى زند ، خود عُمَر هم با تازیانه مى زند ..
48 ـ شهادت محسن(علیه السلام) عُمَر لگد محکمى به فاطمه(علیها السلام) مى زند ، اینجاست که صداى فاطمه(علیها السلام)بلند مى شود، او خدمتکار خود را صدا میزند «اى فِضّه مرا دریاب ! به خدا محسن(علیه السلام)مرا کشتند» .   49 ـ اجبار به بیعت با خلیفه ابوبکر به مسجد آمده است. او منتظر است تا على(علیه السلام)را براى بیعت بیاورند ، على(علیه السلام)را وارد مسجد مى کنند، در اطراف ابوبکر عدّه اى با شمشیر ایستاده اند ، عُمَر شمشیر خود را بالاى سر على(علیه السلام)مى گیرد. ابوبکر به على(علیه السلام) مى گوید: «من خلیفه پیامبر هستم، تو چاره اى ندارى ، باید با من بیعت کنى» . على(علیه السلام) در پاسخ مى گوید: «تو مردم را به دلیل خویشاوندى خویش با پیامبر به بیعت خود فرا خوانده اى ، اکنون ، من هم به همان دلیل تو را به بیعت با خود فرا مى خوانم ! تو مى دانى من به پیامبر از همه شما نزدیک تر هستم» 50 ـ تهدید به قتل على(علیه السلام) ابوبکر به فکر فرو مى رود و جوابى ندارد. عُمَر از جا بلند مى شود و رو به ابوبکر مى کند و فریاد مى زند: «چرا بالاى منبر نشسته اى و هیچ نمى گویى ؟ آیا دستور مى دهى تا من گردن على(علیه السلام) را بزنم؟» . شمشیرها در دست هواداران خلیفه مى چرخد. عُمَر رو به على(علیه السلام) مى کند و مى گوید: «تو هیچ چاره اى ندارى ، تو حتماً باید با خلیفه بیعت کنى» . علیه السلام) رو به او مى کند و مى گوید: «شیرِ خلافت را خوب بدوش که نیمى از آن براى خودت است ، به خدا قسم ، حرصِ امروز تو ، براى ریاست فرداست» . آنگاه رو به جمعیّت مى کند و مى گوید: «اگر یاورانى وفادار داشتم هرگز کار من به اینجا نمى کشید
51 ـ دفاع اُمّ سَلَمه و امّ اَیمَن امّ سَلَمه ، همسر پیامبر و امّ اَیمَن وارد مسجد مى شوند و به عُمَر مى گویند: «چقدر زود حسد خود را نسبت به آل محمّد نشان دادید ؟» عُمر فریاد مى زند: «ما چه کار به سخن زنان داریم ؟»، او دستور مى دهد تا آنها را از مسجد بیرون کنند . ۵۲_فریاد فاطمه(علیها السلام) در مسجد ابوبکر بار دیگر فریاد مى زند: «اى على ! برخیز و بیعت کن، زیرا اگر این کار را نکنى ما گردن تو را مى زنیم» . به راستى چه خواهد شد ؟ آیا على(علیه السلام) بیعت خواهد کرد ؟ شمشیر را بالاى سر على(علیه السلام) نگاه داشته اند، همه منتظر دستور خلیفه اند . ناگهان فریادى بلند مى شود: «پسرعمویم، على را رها کنید! به خدا قسم، اگر او را رها نکنید، نفرین خواهم کرد». این فاطمه(علیها السلام) است که (با بدن زخمى و پهلوى شکسته) به یارى على(علیه السلام) آمده است! او بار دیگر فریاد مى زند: به خدا قسم اگر على را رها نکنید، گیسوان خود را پریشان مى کنم، پیراهنِ پیامبر را بر سر مى افکنم و شما را نفرین مى کنم...».   53 ـ فاطمه(علیها السلام) آماده نفرین است لرزه بر ستون هاى مسجد مى افتد، گویا زلزله اى در راه است، همه نگران مى شوند، نکند فاطمه(علیها السلام) نفرین کند!! خلیفه و هواداران او مى فهمند که اینجا دیگر فاطمه(علیها السلام) صبر نخواهد کرد، فاطمه(علیها السلام) آماده است تا نفرین کند، ترس تمام وجود آنان را فرا مى گیرد، چشم هاى آنان به ستون هاى مسجد خیره مانده است که چگونه به لرزه در آمده اند! عذاب خدا نزدیک است. ۵۴_سخن سلمان فارسى(رضی الله عنه) سلمان به دستور على(علیه السلام) به سوى فاطمه(علیها السلام) مى دود تا با او سخن بگوید، او مى بیند که فاطمه(علیها السلام)دست هاى خود را به سوى آسمان گرفته است و مى خواهد نفرین کند، سلمان با فاطمه(علیها السلام)سخن مى گوید: «بانوى من! پدر تو براى مردم، مایه رحمت و مهربانى بود...». فاطمه(علیها السلام) به یاد مهربانى هاى پدر مى افتد و دست هاى خود را پایین مى آورد، لرزش ستون هاى مسجد تمام مى شود، همه جا آرام مى شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محله نیوز
#خطبه_فدکیه قسمت 7 ✨اِبْتَعَثَهُ اللّهُ اِتْماماً لِأَمْرِهِ، وَ عَزِيمَةً عَلىٰ اِمْضاءِ حُكْمِهِ،
قسمت 8 🌤فَأَنارَ اللّهُ بِأَبِى مُحَمَّدٍ صَلَّى ‌اَللَّهُ ‌عَلَيْهِ ‌وَ آلِهِ ظُلَمَها، وَ فَرَّجَ عَنِ الْقُلُوبِ بُهَمَها، وَ جَلا عَنِ الاَبْصارِ عَمَهَها، وَ عَنِ الاَنْفُسِ غُمَمَها. وَ قامَ فِى النّاسِ بِالْهِدايَةِ، فَاَنْقَذَهُمْ مِنَ الْغَوايَةِ، وَ بَصَّرَهُمْ مِنَ الْعَمايَةِ، وَ هَداهُمْ اِلىٰ الدِّينِ الْقَوِيمِ، وَ دَعاهُمْ اِلَى الطَّرِيقِ الْمُسْتَقِيمِ. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ 🌤از آن روى خداوند به وسيله ‌ى پدرم محمّد صلى‌ الله‌ عليه ‌و ‏آله تاريكى ‌هاى شرك و انکار خدا را از دل‌ها زدود و پرده‌ هاى تاريك را از ديده‌ ها كنار زده، روشن نمود و ابرهاى تيره ‌ى نادانى را از جان‌ها برداشت. در ميان مردمان به هدایتگری پرداخت و آنان را از غفلت و گمراهى رهايى بخشيد و از نابينايى به بصيرت بُرد و به دين استوار رهنمون شده و به راه هموار و درست دعوت كرد. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ 🥀🥀🥀 ◾️eitaa.com/yase_nabavii ◾️کانال یاس نبوی
🏴🏴 🏴 🏴 سلام‌الله‌علیها: 🏴بر من مصیبت‌هایی وارد شد که اگر بر روز وارد میشد، آن را به شب تبدیل می‌کرد... 🔸️ مادر هر کاری کند؛ اهل خانه هم یاد می‌گیرند... مثلا اگر شهید شود ... 🏴 🏴🏴 🥀🥀🥀 ◾️eitaa.com/yase_nabavii ◾️کانال یاس نبوی
محله نیوز
#خطبه_فدکیه قسمت 8 🌤فَأَنارَ اللّهُ بِأَبِى مُحَمَّدٍ صَلَّى ‌اَللَّهُ ‌عَلَيْهِ ‌وَ آلِهِ ظُلَمَه
قسمت 9 🌿ثُمَّ قَبَضَهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اِلَيْهِ قَبْضَ رَأْفَةٍ وَ رَحْمَةٍ وَ اخْتِيارٍ، رَغْبَةً بِمُحَمَّدٍ صَلَّى ‌اَللَّهُ ‌عَلَيْهِ ‌وَ آلِهِ عَنْ تَعَبِ هَذِهِ الدَّارِ، مَوْضُوعاً عَنْهُ اَعْباءُ الْاَوْزارِ، مَحْفُوفاً بِالْمَلائِكَةِ الْاَبْرارِ، وَ رِضْوانِ الرَّبِّ الْغَفّارِ، وَ مُجاوَرَةِ الْمَلِكِ الْجَبّارِ. صَلَّى اللّهُ عَلىٰ أَبِى، نَبِيِّهِ، وَ أَمِينِهِ عَلَى الْوَحْىِ وَ صَفِيِّهِ، وَ خِيَرَتِهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ رَضِيِّهِ .فَعَلَيْهِ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ 🌿سپس خداوند با رأفت و مهر و اختيار خويش او را برگرفت تا از رنج اين جهان برهاند و سنگينى‌ها و سختی‏هاى نبوّت را از دوشش بردارد. پس او را برگرفت و به جهان ديگر بُرد، به همراهى فرشتگان نيكوكار و در پرتو خشنودى پروردگار آمرزنده و همسايگى فرمانروای چیره. درود خدا بر پدرم، فرستاده و امانت دار وحى او و برگزيده و نيكوكار در ميان آفريدگان و مورد خشنودى آفريدگار. پس بر او باد درود و سلام و رحمت و بركات خداوند! 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ 🥀🥀🥀 ◾️eitaa.com/yase_nabavii ◾️کانال یاس نبوی
120629_006.MP3
12M
🥀روضه حضرت زهرا سلام الله علیها🥀 ترکی جانسوز🍂🍂 🎤حاج رسول مصطفوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محله نیوز
#خطبه_فدکیه قسمت 9 🌿ثُمَّ قَبَضَهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اِلَيْهِ قَبْضَ رَأْفَةٍ وَ رَحْمَةٍ وَ اخ
قسمت 10 👥ثمَّ الْتَفَتَتْ عليهاالسلام اِلىٰ أَهْلِ الْمَجْلِسِ وَ قالَتْ لِجَمِيعِ الْمُهاجِرِينَ وَ الْاَنْصارِ و اَنْتُمْ، عِبادَ اللّهِ، نَصْبُ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ، وَ حَمَلَةُ دِينِهِ وَ وَحْيِهِ، وَ أُمَناءُ اللّهِ عَلىٰ اَنْفُسِكُمْ، وَ بُلَغاؤُهُ اِلَى الْأُمَمِ حَوْلَكُمْ، زَعِيمُ حَقٍّ لِلّهِ فِيكُمْ، وَ عَهْدٌ قَدَّمَهُ اِلَيْكُمْ. و نَحْنُ بَقِيَّةٌ اِسْتَخْلَفَها عَلَيْكُمْ، وَ مَعَنا كِتابُ اللّهِ النّاطِقُ، وَ الْقُرْآنُ الصّادِقُ، وَ النُّورُ السّاطِعُ، وَ الضِّياءُ اللاّمِعُ. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ 👥آن‌گاه او بر مردمان توجّهى نمود و تمامى مهاجران و انصار را خطاب نموده، فرمود: و شما بندگان خدا و پرچم‌هاى بر افراشته ‌ى امر و نهى خداييد و حاملان دين و وحى او، از سوى خداوند امانت ‌دار برگروه خود و مبلّغ بر امت‏هاى اطراف‌تان! رهبر بر حقِّ خداوند [امام اميرالمؤمنین] در ميان شماست، او پيمانى است از زمان‌هاى پيشين با شمايان. و اكنون ماييم يادگاران خداوند در ميان شما؛ همراه ماست كتاب گوياى او و قرآن راستين و نور فراگير و پرتو تابان؛ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ 🥀🥀🥀 ◾️eitaa.com/yase_nabavii ◾️کانال یاس نبوی
🔚7)هدف ازآفرینش: 🌀(نیازی نداشت)جزاین که می خواست حکمتش راازاین طریق آشکارسازد.مردم رابه اطاعتش دعوت کند. 🔚قدرت بی پایان خودراازاین دریچه نشان دهد.خلایق رابه عبودیت خودرهنمون گرددودعوت پیامبرانش را ازطریق هماهنگی تکوین وتشریع قوت بخشد (وقتی بندگان،قدرت و حکمت خدارادرعالم هستی مشاهده کنند،مجذوب طاعت وعبودیت اومی شوند)....>> ▪️بخشی از👆خطبه ی فدکیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6010178986921953872.mp3
1.18M
▪️اینجاخیمه گاه فاطمه سلام الله است
محله نیوز
51 ـ دفاع اُمّ سَلَمه و امّ اَیمَن امّ سَلَمه ، همسر پیامبر و امّ اَیمَن وارد مسجد مى شوند و به عُمَ
۵۵_رها کردن على(علیه السلام) خلیفه با ترس و دلهره دستور مى دهد که على(ع) را رها کنند، اکنون آنان شمشیر از سر على(ع)برمى دارند و ریسمان را هم از گردنش باز مى کنند. على(ع)مى تواند به خانه خود برود . آرى، تا زمانى که فاطمه(ع)هست، نمى توان از على(علیه السلام) بیعت گرفت! ۵۶_رفتن فاطمه(ع) به زیارت حمزه(ع) روزهاى دوشنبه و جمعه که فرا مى رسد، فاطمه(علیها السلام) از مدینه به سوى قبرستان اُحُد مى رود. فاصله بین مدینه تا آنجا تقریباً شش کیلومتر است، او با پاى پیاده و آرام آرام این مسافت را طى مى کند تا به زیارت قبر حمزه(ع)برود. حمزه(ع)عموى پیامبر بود و همواره پیامبر را یارى مى کرد. در جنگ اُحد که در سال سوم هجرى روى داد او مظلومانه شهید شد. ۵۷ ـ دیدار سلمان فارسى شدت غصه ها و دردهایى که این روزها پیش آمده است، قلب سلمان را به درد مى آورد، او دیگر زیاد از خانه بیرون نمى آید، مدّتى مى گذرد...، یک روز على(علیه السلام)به او مى گوید: سلمان! آیا تو هم در حقّ ما، کوتاهى مى کنى؟ چرا به دیدار ما نمى آیى؟ به دیدار فاطمه برو! او مى خواهد تو را ببیند». سلمان که پیرمردى سالخورده است، با عجله به سوى خانه فاطمه(ع)حرکت مى کند... فاطمه(علیها السلام) به او ماجرایى را مى گوید: «امروز در فکر بودم که دشمنان بعد از پیامبر، چقدر در حقّ ما ستم کردند، ناگهان در باز شد، سه خانم وارد شدند... آنان، سه حوریّه ، یکى از آنان همسر بهشتى تو بود که به دیدار من آمده بود، آن دو حوریّه دیگر، همسران ابوذر و مقداد بودند». سلمان به فکر فرو مى رود، زنان مدینه چنان دچار ترس و وحشت از حکومت شده اند که دیگر به این خانه نمى آیند، فاطمه(علیها السلام) دلتنگ شده است و خدا سه حوریّه بهشتى را به زمین فرستاده است تا به دیدار او بروند و با او سخن بگویند. سپس فاطمه(علیها السلام) ظرفى از خرما به سلمان مى دهد که از بهترین بهشت است.  
۵۸ ـ مبارزه اقتصادى فاطمه(علیها السلام) فاطمه(ع) از یک طرف داغدار پدر است ، هنوز مصیبت او را فراموش نکرده است ، از طرف دیگر مظلومیّت على(ع) ، قلب او را به درد آورده است . اگر چه فاطمه(علیها السلام) بیمار شده است ، امّا هنوز به فکر یارى امام خود است. فاطمه(ع) کسى است که سالیانه هفتاد هزار دینار سرخ درآمد دارد. آیا مى دانى این مقدار یعنى چقدر پول ؟ بیش از سیصد کیلو طلاى سرخ !   ۵۹ ـ تصمیم براى غصب فدک در گوشه اى از مدینه جلسه اى تشکیل شده است . در این جلسه خلیفه همراه با عُمَر و جمع دیگری حضور دارند . عُمَر مشغول سخن گفتن با خلیفه است: ــ اى خلیفه ! تو مى دانى که مردم بنده دنیا هستند و همه به پول علاقه دارند ، تو باید فدک را از فاطمه بگیرى تا مردم به این خاندان علاقمند نشوند . ــ امّا فدک از آنِ فاطمه است ، همه مردم این را مى دانند ، سه سال است که فدک در دست اوست . ــ من فکر همه چیز را کرده ام ، فقط کافى است نماینده و کارگزار فاطمه را از فدک بیرون کنى . ابوبکر سخن عُمَر را قبول مى کند ، عدّه اى را مأمور مى کند تا به فدک بروند و کارگزار فاطمه(علیها السلام) را از آنجا بیرون کنند . 60 ـ اعتراض على(علیه السلام) به غصب فدک على(ع) به ابوبکر این نامه را مى نویسد: «به خدا قسم ، اگر اجازه داشتم با شما جنگ مى کردم و با شمشیر خود همه شما را به سزاى کارهایتان مى رساندم ...من همان کسى هستم که در جنگ ها به استقبال مرگ مى رفتم ، آیا یادتان هست چگونه به قلبِ دشمن، حمله مى کردم ؟ امّا من امروز در مقابل همه سختى ها صبر مى کنم».
۶۱ ـ ترس شدید ابوبکر ابوبکر دستور مى دهد تا مردم در مسجد جمع شوند ، او مى خواهد براى مردم سخنرانى کند . ابوبکر چنین مى گوید: «اى مردم ! من مى خواستم پولِ فدک را صرف تقویت سپاه اسلام بنمایم ، امّا على با این نظر مخالفت کرده و مرا تهدید کرده است ، گویا او با اصل خلافت من مخالف است . من از همان روز اوّل ، از درگیر شدن با على مى ترسیدم و از جنگ با او گریزان بودم ».   ۶۲ ـ عُمَر، خلیفه را دلدارى مى دهد عُمَر برمى خیزد و چنین مى گوید: «خلیفه ! چرا این قدر ترسو و ضعیف هستى ؟ من چقدر زحمت کشیدم تا این خلافت را براى تو آماده کردم ، امّا تو حاضر نیستى از آن بهره مند بشوی . من بودم که نیروهاى شایسته و کاردان را گرد تو جمع کردم و دشمنانت را آرام کردم . اگر من با تو نبودم على ، استخوان هاى تو را در هم شکسته بود ... از تهدید على وحشت نکن». چه بسا که سخنان ابوبکر و عمر، چیزى جز عوام فریبى نباشد، آنان قبلاً با هم هماهنگ کرده بودند و این سخنان را گفتند تا مردم را فریب بدهند.   ۶۳ ـ طلب یارى از معاذ «مَعاذ» از بزرگان انصار است، زمانى که پیامبر در مکّه بود و بت پرستان او را اذیّت و آزار مى کردند، معاذ همراه با 74 نفر از مردم مدینه به مکّه رفت، با پیامبر دیدار کرد و از ان حضرت خواست تا به مدینه هجرت کند. همه آنان با پیامبر پیمان بستند که از او و خاندانش دفاع کنند، ولى آنان بعد از پیامبر، پیمان خود را فراموش کردند و از حکومت ظلم و ستم طرفدارى کردند. اکنون فاطمه(ع) نزد معاذ مى رود به او مى گوید: ــ اى معاذ! آیا پیمان «عقبه» را به یاد دارى؟ ــ آرى. ــ اى معاذ! اکنون ابوبکر فدک را از من گرفته است و کارگزار مرا از آنجا خارج کرده است. من آمده ام تا تو مرا یارى کنى و حق مرا از ابوبکر بگیرى! _ یاری من چه فایده اى دارد؟ من یک نفر هستم و کارى نمى توانم بکنم! فاطمه(علیها السلام) وقتى این سخن را مى شنود از جا برمى خیزد، او آخرین سخن خود را به معاذ مى گوید: «به خدا قسم، دیگر با تو حرف نمى زنم تا من و تو نزد پیامبر جمع شویم!». اگر آن روز معاذ فاطمه(علیها السلام) را یارى مى کرد، مسیر تاریخ عوض مى شد.  
2450971171.mp3
7.59M
🔊🔉نواهنگ محشر و بسیار زیبای مادر منه با صدای محمد حسین پویانفر 🎼باور منه تنها یاور منه دنیا اینو میدونه زهرا🥀 مادر منه 👌👌👌 😍😭😍😭😍😭😍😭
پیامبر اعظم (ص): إنَّ الله وَعَدَ أن یَدخُلَ الجَّنَّه ثَلاثَه نُفُورٍ بِغَیرحِسابٍ و یَشفَعُ کُلَّ واحِدٍ مِنهُم فِی ثَمانِینٍ الفاً، المُؤذِّن و الامام، و رَجُل یَتَوَضَّا ثُمَّ یَدخُل المَسجِد فَیُصَلِّی فِی الجَماعَه؛ همانا خداوند به سه گروه وعده داد، بدون حساب وارد بهشت شوند، و هر یک از این سه گروه (روز قیامت) می توانند هشتاد هزار نفر راشفاعت کنند وآن ها عبارتند از: ۱- مؤذن ۲- امام جماعت ۳- کسی که وضو بگیرد، سپس داخل مسجد شود و نماز را به جماعت به جا آورد. (مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۴۸۸) ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌@yase_nabavii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مقام عرشی حضرت زهرا_9.mp3
13.23M
"س" ۹ ✨ ـ چرا حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ، بعد از شهادت حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، آنهمــــه بی‌تابی و بی‌قراری می‌کردند؟ ـ مگر ایشان، تجلّی اسم "صبور" خداوند نیستند؟ ✦ ـ اینهمه گریه، چه پیامی می‌توانست داشته باشد؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا