🏴 اشعار #شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
ویرانه ام پُر می شود از عطر گیسویت
با با کجا بودی...چرا خاکی شده مویت
پیدا نکردم جای سالم در سرت بابا
تا بوسه ای برچینم از مابِین ابرویت
پرواز کردم سوی تو اما زمین خوردم
این روزها زخمی شده بال پرستویت
سجاده ام را پهن کردم کنج ویرانه
من هم شبیه عمه ام هستم دعاگویت
این است روز و شب دعایم: کاش من را باز
یک بار دیگر می نشاندی روی زانویت
🔸شاعر:
#احسان_نرگسی_رضاپور
#حب_الحسين_يجمعنا
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ما_ملت_امام_حسینیم
صفر...
حدیث سفرِ
اولین مسافر است!
با پاهای تاول زده،
و دلتنگیهای بهانهگیر ...
صفر...
موسم باز شدنِ
زخمهای کهنه است!
چیزی شبیه خار که
در زخم پای کودکی فرو میرود!
صفر...
اصلاً روایت بیتابی قدمهاست!
فصل انگشتان تاول زده،
فصل دلتنگیهای بهانهگیر!
تو بیتاب،
بدنبال پدرت "حسین"
و ما بیتاب، به دنبال...
دردی مشترک در مسیری مشترک!
گویی اینجا،
مسیرِ بیتابیِ یتیمان تاریخ است!
#رقیةبنتالحسینسلاماللهعلیها💔
#حضرت_رقیه 🖤