eitaa logo
244 دنبال‌کننده
229 عکس
20 ویدیو
4 فایل
مدرس حوزه و دانشگاه؛ نویسنده، پژوهشگر حوزه دین و فرهنگ ارتباط با نویسنده سید جواد محمدزاده: @seyedjmdz
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼عید آمد. 🌼عید امامت آمد. 🌼امام آمد. امامت؛ تابنده تر شد. جان؛ تازه گشت. جانِ جانان؛ درخشنده تر شد. شمسِ حقیقت؛ طلوع فروزان شد. 🌼عید آمد. 🌼عید امامت آمد. 🌼امام آمد. پاییز دلها؛ بهار شد. دستهای محبت؛ گشوده شد. قلب ها؛ ضربان دار شد. افکارِ قندیل بسته؛ آب شد. چشم های کینه؛ نورانی شد. بغض های گره زده؛ باز شد. 🌼عید آمد. 🌼عید امامت آمد. 🌼امام آمد. کهکشان علم؛ به چرخش درآمد. منظومه انسانیت؛ راه افتاد. کویر لوت معرفت؛ چمن زار شد. انسان های پراکنده؛ اقیانوس شدند. قایق شکسته ناامیدی؛ امیدوار شد. 🌼عید آمد. 🌼عید امامت آمد. 🌼امام آمد. انسان؛ درخشد. ترانه شد. رنگین کمان شد. خلیفه الله شد. صبغه الله شد. خلیل الله شد. کلیم الله شد. صفی الله شد. عین الله شد. اذن الله شد. ☄انسان شد. ☄انسان شهید شد. ☄انسان شاهد شد. بالا رفت . پر گشود. یار شد. جنگید. سربریده شد. بلال حبشی شد. سلمان فارسی شد. میثم تمار شد. حبیت و مسلم و عون و جعفر شد. 🌼عید آمد. 🌼عید امامت آمد. 🌼امام آمد. و من و تو برگزیده شدیم! چرا؛ نمی دانم!! ولی انسان نام گرفته ایم!! تا با امام؛ هم قدم هم کلام هم سخن هم راه هم نفس هم فکر هم راز هم خانه هم سایه هم سفره هم سفر هم نشین هم رزم هم قلم هم خوان با امام خود یکی شویم!! 🌼عید آمد. 🌼عید امامت آمد. 🌼امام آمد. ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
هدایت شده از بهتر بنویسیم
♦️بسیاری از کلمات در میان مردم و حتی فرهیختگان رایج شده که با نگاه فنی، غلط است. به تعدادی از این کلمات نگاه کنید،👇 🔹غلط است:👇 🔸پیشخوان 🔹درست است؛👇 🔸پیشخان 🔹غلط است:👇 🔸گفتار یکم 🔹درست است 🔸نوشتار یکم (برای تقسیم بندی متن نوشتاری) 🔹غلط است:👇 🔸بنام خدا 🔹درست است؛👇 🔸به نام خدا 🔹غلط است:👇 🔸استعفا داد 🔹درست است؛👇 🔸استعفا کرد 🔹غلط است:👇 🔸الاهم فی الاهم 🔹درست است؛👇 🔸الاهم فالاهم 🔹غلط است:👇 🔸سوره مبارکه 🔹درست است؛👇 🔸سوره مبارک 🔹غلط است:👇 🔸گناهان کبیره 🔹درست است؛👇 🔸گناهان بزرگ یا کبیر 🔹غلط است:👇 🔸اطاق، باطری، بلیط؛ اپراطور 🔹درست است؛👇 🔸اتاق، باتری، بلیت، اپراتور 🔹غلط است:👇 🔸آنچه که 🔹درست است؛👇 🔸آنچه 🔹غلط است:👇 🔸اگر چناچه 🔹درست است؛👇 🔸اگر 🔹غلط است:👇 🔸نامه توسط پست رسید 🔹درست است؛👇 🔸نامه با پست رسید. 🔹غلط است؛👇 🔸می باشد(از مصدر باشیدن که اصلا در فارسی وجود ندارد) 🔹درست است؛👇 🔸هست یا است. 🔹غلط است؛👇 🔸همایش برگزار گردید یا می گردد 🔹درست است ؛👇 🔸برگزار شد یا می شود. (گردید=چرخید) 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
دغدغه! نوشتار اول ویژه نامه نگین آفرینش حضرت محمد (ص) آب؟ نان؟ شکم و شهوت؟ لباس و تاج و تخت؟ مبل و سیستم و ماشین؟ سفر و عشق و لب ساحل؟ جنگ و خون و کشتن؟ خانه و ویلا و باغ و مزرعه؟ اسب و بیلیارد و استخر؟ دغدغه انسان چیست؟ دغدغه من و تو؛ کدام است؟ دغدغه در کدام طبقه از افکار ما زندگی می کند؟ انسان با دو گِرم دغدغه، طلا می شود نه با هشتاد کیلو وزن! تفاوت ها در کت و شلوار همرنگ نیست! تفاوت در لباس دغدغه آدمیان است. کباب باشد یا چنجه، آش باشد یا نان خشکیده! چه فرقی می کند, وقتی انسان عاری از دغدغه باشد. سنگ با چوب چه فرقی می کند! کاسه مغز آدم با کاسه بشقاب بلورین چه فرقی می کند اگر سلولهای خاکستری نجوشد و نخروشد و نتراشد و نهراسد و نکوبد و نخواهد! پیام آمد! پیامبر آمد! محمد فرستاده الهی فرود آمد! ؛ بانگ برافراشت! فریاد زد! آی انسان! برایتان دغدغه آورده ام! دغدغه انسانیت دغدغه علم دغدغه سلامت دغدغه امنیت دغدغه رشد دوست دغدغه باز کردن گره از مشکل همسایه دغدغه خالی بودن یخچال پسرک همکلاسی دغدغه ظلم ستیزی دغدغه بی خانمانی آن مرد سیاهپوست آفریقایی دغدغه آوار شدن خانه بر روی مردمان قاره اروپا دغدغه شلیک گلوله رژیم سفاک اسرائیل دغدغه جهیزیه دخترک دانشجو دغدغه درس نخواندن بچه های خیابان بهشت دغدغه ظهور دغدغه دین اسلام ناب محمدی دغدغه تربیت دینی دغدغه عشق و محبت دغدغه نماز شب و اشک و مناجات دغدغه تلاش و کار و تولید دغدغه شهادت و سر سپردن در راه امام پیام آمد! پیامبر آمد! محمد فرستاده الهی فرود آمد! ✍️سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad الله علیه و آله و سلم
چگونه شویم 💠استراتژی اردو نطفه ساختن جوانان را در اردو منعقد سازید. علقه رکوع و سجود را در گردش توپ در سبزه زار طبیعت به گردن آنان بیاویزید. پوست و گوشت سجاده را بر فراز شادی و لبخند طنیده در اردو به جوانان بدوزید. استخوان بندی نظام واره نماز را در کوهنوردی با سنگ محبت به قلب جوانان متصل کنید. جنین افکار دخترکان و پسرکان را در حال دویدن در جنگل و لای درختان به نماز گره بزنید. اردو ببرید و در چکاچک خنده و شادی؛ دو رکعت نماز با جوانان بخوانید. که اگر نماز را با سیستم دو، چهار، دو اردو در کالبد ذهن خود بکارد و آبیاری کند؛ خواهد شد. بگذارید در شکوفه های بهاری، نماز میوه دهد. بگذارید در میان برگ ریزان پاییز و قدم زدن بر روی برگ های زرد، نماز بروید. بگذارید در سفیدی برف، نماز بتابد. بگذارید در نم نم باران، نماز فرود آید. دست جوانان را بگیرید و همراه چند عدد سیخ کباب و چند جوجه آغشته به پیاز و زردچوبه و زعفران به دل طبیعت بروید. بازی کنید. بخندید. توپ و تور و فوتبال راه بیاندازید. آتش روشن کنید. کباب کنید. خاطره بگویید. بخوابید. چای زغالی بخورید و آنگاه دو رکعت نماز بخوانیدو قدری از نماز بگویید و بشونید. ساختن یک هنر انسانی منسجم و هدفمند و هوشمندانه است که با اردو می توان به آن دست یافت. سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
💠صعود! نوشتار دوم ویژه نامه نگین آفرینش حضرت محمد (ص) بلال حبشی به قله اورست صعود کرد! سلمان فارسی به قله هیمالیا صعود کرد! میثم تمار به قله دماوند صعود کرد! اویس قرنی به قله دنا صعود کرد! مطهری و بهشتی به جام باشگاه های جهان صعود کردند! بالا رفتن از یک کوه، یک قله، یک تله از خاک؛ صعود نیست! سقوط است اگر از قله انسانیت بالا نرفته باشید و در دامنه زمینگیر گشته باشید. رفتن به دانشگاه و نشستن پشت میز و مدرک دکتری کسب کردن؛ صعود نیست! سقوط است اگر نتوانی الفبای مسئولیت پذیری و دردمندی انسان را بیاموزید و کشف کنید. لباس عروس به تن کردن و دست شاه داماد را گرفتن و به خانه بخت رفتن؛ صعود نیست! سقوط است اگر زندگی مرد کنار زن؛ آنان را به عرش الهی نزدیکتر نسازد و در همان فرش میخکوب شهوت کند. جرینگ جرینگ سکه ها و شمارش دلار و برج و باروت و ثروت؛ صعود نیست! سقوط است اگر نتوانی افسار پول و مال را به دست بگیرید و این اسب سرکش را رام کنید. کسب مدال طلای المپیک و تشویق یک ملت؛ صعود نیست! سقوط است اگر نتوانید بینی شیطان رجیم را در روی تشک به خاک بمالید و دست یک یتیم و مستمند را بگیرید. زیارت مکه و طواف و رمی جمره و غار حراء رفتن؛ صعود نیست! سقوط است اگر دل حرم اغیار باشد و اسباب و اثاثیه خدا در میان کوچه و خیابان پهن باشد. صعود؛ بالا رفتن از فریب نیست! صعود؛ زیرکی در گرفتن پست نیست! صعود؛ کلاه بر سر عقل گذاشتن نیست! صعود؛ نشستن و حذف یکی یکی از بازیکنان نیست! صعود؛ رشوه دادن و کار راه انداختن نیست! صعود؛ نان بریدن نیست! صعود؛ همان سقوط است. سقوط از من خودخواهی سقوط از نادانی به آگاهی سقوط از جهل به دانایی سقوط از من به ما سقوط از دره گناه به اقیانوس طهارت سقوط از کویر سنگدلی به دشت محبت سقوط از فرش به عرش سقوط از مرد یا زن به خانواده صعود؛ همان سقوط است. محمد آمد! پیامبر آمد! صعود آورد! انسان برای صعود به قله انسانیت و از آنجا به آسمان توحید الهی به توسل و توکل و تعقل و تلاش نیاز دارد. 🌼سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
💠 بُت سومین نوشتار ویژه نامه نگین آفرینش حضرت محمد (ص) کاهن اعظم آمن هوتپ، بُتی را تراشیده و به حراج گذاشته است. چنگیز خان مغول، نمایشگاه بُت های سخنگو راه انداخته است. کانت و هگل و مارکس، بُت های سه بعدی متحرک ساخته اند. ادیسون و گراهام‌بل و داوینچی، بُت های رنگارنگ به بازار فرستاده اند. حراجی شده است. بت آورده اند. بُت هبل، بئت یعوق، بُت لات و عزی! فرعون نمرده است، زنده است! سامری همچنان با گوساله خود؛ بُت فروشی می کند. ابوسفیان و ابولهب؛ نعره می زنندو می تازندو بُت می فروشند. محمد آمد. پیامبر آمد. محمد پیام آورده است. بُت پرستی؛ مدرن شده است! با آسانسور در افکار می نشیند! از پله برقی آدمها بالا می رود! پسرک جوان، ازدواج نمی کند، می گوید؛ با کدام پول؟ با کدام سرمایه؟ دخترک جوان, بله را نمی گوید! می گوید؛ با کدام خانه؟ با کدام مهریه؟ با کدام ماشین به او بله بگویم؟! بُت پرست شده ایم و به پول و خانه و ماشین و سرمایه هویت بخشیده ایم و خدا را در اعماق زمین افکار دفن کرده ایم. بُت پرستی من و شما مبارک باد. کاسب که روزگاری حبیب خدا بود و دست در دست خدا می گذاشت، برای جلب یک عدد مشتری لنگ و لوک، به هزار دروغ متوسل می شود تا کالای بنجل خود را به قیمت گزاف بفروشد و روزی بدست بیاورد! بُت پرست شده ایم و روزی دهنده را مشتری پنداشته ایم و خدا را در پستوی مغازه خود چهار قفله کرده ایم. بُت پرستی من و شما مبارک باد. پرسیده ایم؛ این کار برای من چه سود دارد؟ چه فایده دارد؟ کمک به فقیر کنم چه سودی نصیب من می شود؟ خانه مستمندی را بسازم چه مبلغی به حسابم واریز می شود؟ شام و ناهاری به نیازمندان بدهم چه فایده ای برای آینده من دارد؟ بُت پرست شده ایم و در کوچه و بازار فریاد می زنیم که خدا نمی بیند و کار نیک به دستش نمی رسد! بُت پرستی من و تو مبارک باد. ستون فقرات را تا کمر خم می کنیم. زبان را چرب و نرم می کنیم. چاه چاپلوسی را پر از کلمات و وصف های ریز و درشت نثار رئیس و بالا دست می کنیم تا یک وام و اضافه حقوق و کار نصیب ما شود. بُت پرست شده ایم و آدمیان را از مرز انسان به خدایی رسانده ایم. بُت پرستی من و تو مبارک باد. اشک می ریزیم، ناله می کنیم، فریاد می زنیم، غصه می خوریم، برای فردای نیامده!! برای آینده ندیده! برای روزهای نرسیده! بُت پرست شده ایم و خدا را در زیر چرخ های افکار ناامیدانه له کرده‌ ایم. بُت پرستی من و تو مبارک باد. فرزند به دنیا نمی آوریم. همه اقوام و عشیره و استاد و رسانه ها؛ کنار هم جمع می شوند تا یک زوج؛ یک عدد فرزند به بار بنشاند. پدر و مادر با صدای بلند می گویند؛ که گفته آنکه دندان دهد نان دهد!! بُت پرست شده ایم و خالق را خالق نمی دانیم. بُت پرستی من و تو مبارک باد. بُت پرستی من و تو مبارک باد. ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
برگ ریزان است! درختان هاج و واج برگ می ریزند! آسمان رنگ پریده در لای برگ‌ها فریاد می زند! برگ‌ریزان است! و انسان غرق تماشای زیبایی زردی درختان؛ می خندد! برگ‌ ریزان است! درخت محبت؛ زرد گشته است! چشمه عشق؛ خشکیده است! ماسک بر دهان؛ همه را کر و لال کرده است! برگ ریزان است! فرزندان به تبلت؛ چسبانده شدند! مادران به تلگرام؛ قفل گشته اند! دخترکان به استوری ها؛ میخکوب مانده اند! پسرکان غرق در لایک؛ مدهوش نشته اند! برگ ریزان است! دست گدایی؛ خالی بر می گردد! مهمان در همان؛ پشت درب می ماند! مستاجر در اجاره؛ سراسیمه به دیوار می خورد! کارگر در چهار راه با بیل به سر خود می کوبد! جنین در شکم مادر؛ تقاضای ترکیه می کند! برگ ریزان است! ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
چگونه بسازیم استراتژی عملیات بیست_ششم نماز یک عملیات با وسعت جغرافیایی یک جهان برای به خاک کشاندن شیطان است. رمز عملیات؛‌ الله اکبر، خدا بزرگتر است از همه خدایان سنگی و گلی و ماشینی و فلزی و رباطی هدف؛ منهدم ساختن وسوسه های پلید شیطانی است. مهمات؛ قیام و رکوع و سجود و سجده و تشهد و سلام است. زمان عملیات؛ صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشاء است. برای خوان ساختن جوانان چندین عملیات تعریف کنید و آنان را به میدان عملیات های مختلف ببرید تا آشنا شوند و مهارت ها را بیاموزند و بدانند. عملیات، ساخت یک خانه عملیات، ساخت یک اسباب بازی عملیات، یک اردو عملیات،‌ یک مسافرت عملیات،‌ تولید یک شیرینی عملیات، تهیه و تدارک یک مهمانی عملیات، پختن و درست کردن یک غذای لذیذ جوانان را با عملیات های مختلف؛ بزرگ کنید و آهسته آهسته با هر عملیات یک مفهوم را به آنان بیاموزانید. نماز یک عملیات جدی و شوق آفرین برای تسخیر قلوب انسان و اتصال آن به عرش الهی است. ✍️سید جواد محمدزاده https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
مطلب مهم قرار بود امروز،‌ مطلب مهمی را با شما خوبان مطرح کنم و کمی از بار بر دوش مانده سخن بگویم. حرف بزنم و بنویسم. بنویسم و بگویم. حرف های مهم را کنار هم چیدم و دسته بندی کردم. کمی دور تر رفتم تا از میان انبوه کلمه های مهم؛ چند جمله بسیار مهم بردارم تا در معرض دید شما مهربانان بگذارم ولی هر چه بود مهم بود و من سراغ هر چه می رفتم؛ مهم تر از مهم بود. دست کشیدم و گوشه ای نشستم و با خود خلوت کردم. کدام مهم را با شما به گفتگو بنشینم؟ پاسخی دریافت نکردم؟ تصمیم گرفتم ننویسم از حرف های مهم! وجدانم راضی نشد. قول داده بودم از مهم بنویسم و بگویم. دل را به دریا زدم و گفتم بادا باد! می نویسم. حرف مهم من این جمله است؛ من و تو انسان هستیم. همین. انسان. انسان باشیم. همین. والسلام سید جواد محمدزاده https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
هدایت شده از محمد زنگوئی
هیئت تحریریه سفیر امین انتصاب به‌جا و ارزشمند برادر بزرگوار حجة الاسلام و المسلمین سید جواد محمد زاده، نویسنده محترم مجله سفیر امین را به ریاست سازمان تبلیغات اسلامی شهرستان گرگان تبریک عرض کرده و برای ایشان و سایر همکاران محترمشان آرزوی سربلندی و توفیقات روز افزون را از خداوند منان خواهان است. •┈┈••••✾•🌿🌺سفیر امین🌺🌿•✾•••┈┈• ✏️https://eitaa.com/safiramin
هدایت شده از نهضت اسلامی گلستان
مراسم تکریم و معارفه رییس اداره تبلیغات اسلامی شهرستان گرگان برگزار شد مراسم تودیع و معارفه رئیس اداره تبلیغات اسلامی شهرستان گرگان در سالن ولایت اداره کل تبلیغات اسلامی گلستان برگزار شد که در این مراسم ضمن قدردانی از زحمات حجت الاسلام حسن مهاجر نیشابوری، حجت الاسلام سیدجواد محمدزاده به عنوان رئیس اداره شهرستان گرگان انتخاب شد. @nehzat_eslami_golestan
حد وسط وسط کجاست؟ کجا بایستیم؛ وسط قرار می گیریم؟ مرز افراط و تفریط کدام است؟ وسط؛‌ انجام واجبات الهی و تن دادن به تقوا است. وسط؛ همان انجام وظایف شخصی و اجتماعی انسان است. افراط؛‌ نپرداختن به تکالیف انسانی است. تفریط؛‌ کمر همت نبستن در راه عمل به وظیفه است. سید جواد محمدزاده https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
جزیره برادر عزیز؛ خواهر گرامی! کار فرهنگیِ جزیره ای؛ را رها کنید! کار فرهنگیِ جبهه ای؛ را آغاز کنید. تلاش نکنید؛ بیست و چهار ساعته کار نکنید!! کار فرهنگیِ؛ تک نفره بدون جبهه میوه نمی دهد! بلند شوید؛ دست هم را بگیرید؛ جمع شوید؛ جبهه شوید؛ کار فرهنگیِ جبهه‌ای کنید. ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
سلام بر همه شما عزیزان و سروران دیشب منزل خانواده ای رفتیم که نیاز به چرخ خیاطی و هزینه رهن خانه داشت. می خواهیم کمک کنیم تا بخشی از مشکل این خانواده حل بشه. شماره کارت:6037998134923431 سید جواد محمدزاده خدا به شماتوفیق داد خبرم کنید.
الحمد لله کتاب دوم بنده با موضوع لوازم التحریر نویسندگی به زیور چاپ آراسته شد. ویژگی این کتاب؛ روش های بدیع و کاربردی در نویسندگی است. البته با لطف خداوند طوری نگاشته شد که همزمان که کتاب را شخص می خواند هم تمرین نوشتن است و هم آموزش کاربردی نویسندگی. در ادامه محتاج دعای شما خوبان هستم. کوچک شما. سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
مدل فرهنگی شما کدام است؟
پریدن پریدن به کجا؟ با چه ابزاری؟ هدف از پریدن چیست؟ برای پریدن یک جو انسانیت کافی است. ابزار پریدن؛ بال و پر نیست! عشق است. کجا؟ زیر خاک پای پدر یا مادر. روی سجاده نماز. صورت به صورت در صفحات قرآن. لای کتاب و علم و دانش. سید جواد محمدزاده https://eitaa.com/mahammmadzadeseyedjavad
ذائقه کشی در کتابخوانی! چند سالی است که متولیان فرهنگی برای نشر کتاب و کتابخوانی در سطح جامعه اقدام به گذاشتن کیوسک ها و یا همان کتابخانه های کوچک در مترو یا ایستگاه اتوبوس یا محل انتظار در مطب پزشکان و هواپیما کرده اند. و در مناسبت ها و همایش های متعدد کتاب رایگان هدیه می دهند. کتاب یار مهربان و دانا و خوش بیان است اگر ذائقه مخاطب را نکشته باشیم و آن را عقیم نساخته باشیم! مهمتر از فرهنگ کتابخوانی؛ ذوق افزایی در خواندن کتاب و خریدن کتاب است که این کار سخت را رستم و سهراب می طلبد تا دست تک تک جوانان را بگیرند و آن ها را شیفته خواندن آن کنند. ایستگاه های مطالعه در هر نقطه و مکان عمومی؛ بیش از آنکه راهبرنده باشد و افراد را کتابخوان کند, ذائقه آنان را منهدم می سازد. چرا که مراجعه به کتاب بدون ایجاد سوال؛ یعنی خودسوزی کتابخوانی و باد آورده را باد خواهد برد. و از طرفی کتابهایی که دراین ایستگاه ها گذاشته می شود؛ نازل ترین نوع کتاب و کم ارزش ترین محتوی را دارد که هر خواننده ای را مجبور به پرتاب کتاب به گوشه ای می سازد. برای کتابخوانی نیاز به مسابقه و قرار دادن جوایز اعجاز آور نداریم. کتاب را اگر درست بنویسم و چاپ زیبایی انجام دهیم و معرفی کاملی ترتیب بدهیم و کاربردی طراحی کنیم؛ قطعا روی دست کتاب را خواهند برد و خواهند خواند و منتشر می کنند. سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
کتاب خواستم از کتاب بنویسم و بگویم ... خواستم از یار مهربان بنویسم.... خواستم از دانایی و خوش زبانی کتاب بنویسم... خواستم درباره کتاب بسراییم... خواستم مثنوی هفتاد من بگویم .... ولی خودم را در آیینه دیدم ... دیدم بیش از آنکه کتاب بخوانم با گوشی همراه هستم... دیدم فضای مجازی مرا اسیر کرده .... دیدم تنها مانده ام در این ازدحام تنهایی... دیدم کتاب را ... حالا از روی شما شرمنده ام که نمی توانم از کتاب بنویسم ... من مانده ام و یک عدد لپ تاپ و گوشی ... البته الان در حال نوشتن سومین کتابم هستم. ارادتمند. سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
پاییز یک فصل زیبا نیست! برگ ریزان برای مرد و زن عاشق نیست! رنگارنگ طبیعت برای به به و چه چه نیست! تغییر فصول برای پر کردن تقویم نیست! بهار و تابستان و پاییز و زمستان از سر تغییر نیست! طبیعت طبیعت نیست! با محقق می شود. پاییز برای کاران و مسولان فرهنگی حرف دارد. حرف پاییز همان فرهنگ سازی توحیدی است. حرف پاییز اتصال مردم به الله است. حرف پاییز تفکر است. حرف پاییز گفتمان سازی است. حرف پاییز راه رفتن و ساختن است. حرف پاییز فرهنگ زیبا سخن گفتن و زیبا نوشتن و زیبا زندگی کردن است. حرف پاییز دورهمی خانواده است. حرف پاییز معماری توحیدی شهر است. حرف پاییز دوستی با همسر و فرزند و همسایه ..است. حرف پاییز .... ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
🔹نیازمندی ها به کمی حیات در دل های مرده نیازمندیم به کمی هوا در این دنیای مسموم نیازمندیم به کمی تفکر در باب جهان نیازمندیم به کمی گرما برای آدم های سرد نیازمندیم به کمی مردانگی برای نامردان جهان نیازمندیم به کمی صداقت برای زندگی در جهان دروغ نیازمندیم به قدری آرامش‌ برای تحمل انسان بی خرد نیازمندیم به قدری آداب برای به جا آوردن ادب نیازمندیم به قدری نور در این تاریکی نیازمندیم به قدری نشاط در دنیای غمدیده ی مان نیازمندیم به قدری اشک برای رفع سنگینی دل ها نیازمندیم به قدری کم شدن بار های روی دوشمان نیازمندیم به قدری فرار از هیاهوی روزمره نیازمندیم به قدری سکوت از همهمه ی شهر نیازمندیم به قدری دانش برای ارتقای خود نیازمندیم به یک شانه برای گریه های شبانه نیازمندیم به یک آغوش برای تسلی دل های شکسته نیازمندیم به یک همراه برای ادامه زندگی نیازمندیم به یک فریاد برای خاتمه بر درد هامان نیازمندیم به یک پرتوی امید بین ناامیدی ها نیازمندیم به یک باران برای پاکی شهر نیازمندیم به یک صدا برای شنیده شدن نیازمندیم به یک توان برای محبت کردن نیازمندیم به یک دنیا با قابلیت زندگی نیازمندیم به یک صبر برای مصیبت های پی در پی نیازمندیم به یک عزم برای مقابله با جهل نیازمندیم به یک دارو برای مغز های مریض نیازمندیم به یک غذا برای روح های ضعیفمان نیازمندیم به یک کفش برای طی کردن مسیر موفقیت نیازمندیم به یک چای برای چشیدن طمع زندگی نیازمندیم ✍️
دختر عزیزم حنانه سادات که به تازگی نوشتن را شروع کرده است، این متن را نوشته است. به امید موفقیت در نویسندگی برای همه و دختر گلم.