eitaa logo
255 دنبال‌کننده
230 عکس
20 ویدیو
4 فایل
مدرس حوزه و دانشگاه؛ نویسنده، پژوهشگر حوزه دین و فرهنگ ارتباط با نویسنده سید جواد محمدزاده: @seyedjmdz
مشاهده در ایتا
دانلود
به چه می اندیشی ؟ رود با اقیانوس هیچ تفاوتی ندارد ، در هر دو آب جریان دارد ؛ ولی اندیشه رود کجا و اقیانوس کجا! جنگ تمدن غرب با تمدن اسلامی در همین است ؛ به چه می اندیشی ؟ اندیشه را بساز . اندیشه را بپز . اندیشه را تراش بده . اندیشه را چفت و بست ببند. اندیشه را سامان بده . اندیشه را قاب کن . اندیشه را جهت بده . اندیشه را بپروران . اندیشه را رنگ بده . اندیشه را جان ببخش. اندیشه را بیفزا. اندیشه را قوت بده . اندیشه را بشکاف . اندیشه را غنی بده اندیشه را گره بزن . اندیشه را حفر کن . به چه می اندیشی ؟! ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
دو کلمه حرف حساب 1. مارادونا نشوید؛ برد پیت نشوید ! چمران نشوید ! آوینی نشوید ! مطهری نشوید ؛ بهشتی نشوید ! ✔مطیع شوید ، فرمانبردار، تسلیم ؛ آن وقت همه چیز خواهید شد. 2.دنبال پول نروید ! دنبال پست و مقام نروید ! دنبال دنیا نروید ! می آید ؛ بگذارید پول دنبال شما بدود! پست و مقام منت شما را بکشد ! دنیال ذلیلانه پی شما بیاید ! ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
🗓قطار ایدئولوژی شکل ، فرم ، سرعت و کوپه های قطار با هواپیما فرق نمی کند ! با صندلی های اتوبوس هیچ اختلافی ندارد ! کشتی اقیانوس پیما با ایران پیما میلی متری برتری ندارد ! تفاوتی ندارد ! بلکه مقایسه با هم از اساس نادرست است. ریل با هزار پا در هوا ، لاستیک با آهن ، تخت با صندلی ؛ زمین با آسمان ، جاده با دریا ؛ معادله چند مجهولی قطار ایدئولوژی است . زندگی مجردی یا متاهلی یکسان است ! مرد با زن برابر است ! فرزند آوری یا عشق های سفید ! تفاوتی نمی کند ! سالها مجرد ماندن یا سالها مرد و زن در کنار هم زندگی کردن بر هیچ ترازویی قابل وزن گیری نیست ! یک عدد بلیط قطار ایدئولوژی تهیه کنید . قطار ایدئولوژی را روغن کاری کنید تا مقصد راه طولانی در پیش است . نظام فکری در پهنه قرآن و گفت و گوی باری تعالی با شیطان رجیم به اکران درآمده است و شیطان از همان مکتب ایدئولوژی خود سخنرانی کرده است . تعظیم نکرد ! تکبر کرد ! فخر فروخت ! جاه طلبید ! آتش خورد ! کینه جوید ! لگد زد ! مهر شکاند ! عصا قورت داد ! آتش کشید خرمن عبادات را ! لجن شد ! متعفن گشت ! سیاه شد ! نفرین خدا را خرید ! یار جمع کرد ! مکتب خانه راه انداخت ؛ تا ایدئولوژی خود را وسوسه قلب انسانها کند . «الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ» هنر ابلیس ، تغییر باورها ، اندیشه ها ، افکار ، ویروسی سازی سیستم فکری و فلسفی فطری انسان است . {حجاب ، عفت ، غیبت ، ریا ، عجب ، حسد ، دروغ ، کینه ، تهمت ، ناسزا ، رشوه ، بد اخلاقی ، کلاشی ، کلاه برداری ، احتکار ، تجاوز ، طلاق ؛ } در کعبه قطار ایدئولوژی ؛حاجت روا خواهد شد . یک بلیط قطار ایدئولوژی را خریداری کنید و آسوده بنشیند و از منظره لذت ببرید . ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
پای سجاده الهی باوَرَت کردم ؛ باوَرَم کن. الهی همه آرزویم ، رفتن امروز شد! ندانستم ، پشت در تو نشسته ای ؛ به انتظار سید جواد محمدزاده
🗓 خدا آمد ... نفس ها تُند تند می زند ! ماراتن آغاز شده بود ! زمین از حرکت ایستاد ! حوا برآشفت ؛ تَشر زد! آدم سکوت خود را مچاله کرد ! کوه رژیم لاغری گرفت ! خورشید دوان دوان خود را رساند ! حوریان دست از انار قرمز شستند ! فرشتگان فال قهوه راه انداختند ! 🚩خدا آمد ؛ سلام کرد « سَلامٌ‏ قَوْلًا مِنْ‏ رَبٍ‏ رَحِيمٍ» احوال پرسید ؟ خبر گرفت ؟ پرسید شنیده ام دکان عطاری زده ای ؟ فرزند به دنیا آورده ای ؟ پدر شده ای ؟ تابستانها لب دریا شنای قورباغه می روی ؟ کباب با دو سیخ اضافه می خوری ؟ شبها جلال آل احمد می خوانی ؟ کتاب گویا گوش می دهی ؟ گفتم : آری . هر چه شنیده ای درست است . ولی نگفته اند ؛ دیروز بیمارستان سِرم وصل کردم ! ؟ فرزندم نمازش را با یقین نمی خواند !؟ دوست عزیزم ممبینی اهل خوزستان شهید مدافع حرم شده است !؟ نگفته اند !؟ گفت : نه کسی نگفت،اینها را که گفتی همه را دیده ام . گفت : راستی قرار ما چه شد ؟ عهد ما چه شد ؟ خاطرت هست ؟ زیر آبشار بید مجنون ، روی نیمکت چوبین ، عسل مصفی به لب ؛ گفتی ؛چشم ، اطاعت ، به دیده منت ، با افتخار ، مخلصم گفتم بنویس ؛ «‏ أَ لَمْ‏ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ‏ يا بَنِي‏ آدَمَ‏ أَنْ‏ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ‏ » عهد می کنم شیطان را نپرستم } و تو امضاء کردی . قول دادی ، نوشتی ، گفتی ، فریاد زدی ، نوح را با کشتی فرستادم دیدی ؟ ابراهیم را با تبر فرستادم همراه شدی ؟ عیسی را با حیات فرستادم زنده گشتی ؟ موسی را با عصا فرستادم از دریا عبور کردی ؟ محمد را با همه هستی ام ، قرآن فرستادم خواندی ؟ «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي‏ كُلِ‏ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ‏ اعْبُدُوا اللَّهَ‏ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ » نگفتی شیطان را می پرستی یا مرا ؟ نمی دانم ، شاید شیطان ! ولی تو را می پرستم ! خدایا تو با من حرف می زنی ؟ متعجبم ؟ بیدارم ؟ آری منم ، خدای تو ، تعجب برای چه ؟ من با شیطان هم حرف زده ام ، تو که عزیز مخلوق منی . خدای من جانم بنده من شیطان چه کرد؟ عاقبتش چه شد ؟ حوصله شنیدن داری ؟ تا وایفای خانه ما روشن است می توانم با تو سخن بگویم . بگو خدای من می شنونم سرا پا . ◾گردن کشی ابلیس گردن کشید ! گردن کشی کرد ! 📌 عصا قورت داد! 📌 عبادت اختلاس کرد ! 📌سجده ها احتکار کرد ! 📌 دروغ های تقلبی وارد بازار کرد ! 📌شایعه ساخت ! 📌ترقه و بمب تهمت منفجر کرد ! 📌رقص کنان شبها فریاد می زد ! 📌مست ، عریان ، عربده کشان می ترساند ! 📌زمین اخلاق را شخم می زد ! 📌گندم پوسیده ،دست مردم می داد ! 📌کشتی را سوراخ به دریا می انداخت ! 📌آب میان شیر می ریخت ! 📌 درخت صله رحم را خشک می کرد ! 📌نهال قهر می نشاند ! 📌طلسم و جادو بی نمازی منتشر می ساخت ! 📌زنجیر شهوت به پا می بست ! 📌جهنم بی محبتی به راه انداخت ! 📌آتش دورویی می افشاند ! 📌گیسو پریشان ، دلربایی می کرد ! 📌 وسوسه می کرد ! 📌مغز ها را ویروسی می ساخت ! 📌 زیست انسانی را حیوانی کرده بود ! 📌ترانه نهلیسم سر داده بود ! 📌چشمه اخلاص را گل آلود می کرد ! 📌زمین صدقات را شوره زار تحویل می داد ! 📌کارخانه قرض را پلمپ کرده بود ! 📌 از مرگ هیولا ساخته بود ! 📌غیرت را قی کرده بود ! 📌 سفره هفت سین غیبت پهن کرده بود ! 📌 برج قارون را مهندسی می کرد ! 📌رستم و سهراب را افسانه ساخته بود ! 📌 پشه را فیل ، فیل را پشه معرفی می کرد ! 📌مرا یعنی خدا را بت در دستان مردم می نهاد ! 📌 قبله را پول ، زن ، فرزند ، ثبت کرده بود ! 📌غصه را نماز قضا نمی دانست ! 📌بهشت را جوجه کباب با رب انار می فروخت ! 📌 کاکتوس را بجای گل نرگس معطر ساخته بود ! ◾گردن کشید ، گردن کشی کرد ؟! ابلیس را اخراج کردم. ✔مواظب خودت باش. ✔گه گاهی خبر مرا بگیر . ✔خدای تو هستم . ✍سید جواد محمدزاده ‏@mahammmadzadeseyedjavad
🗓مسلمان 17 رکعتی ؟! دو رکعت صبح ، چهاررکعت ظهر ، چهار رکعت عصر ،سه رکعت مغرب ، چهار رکعت عشاء ؛ می شود 17 رکعت نماز در یک روز . ◀مسلمان 17 رکعتی ؟! گردباد موفقیت چنان جشنواره های ما را در نوردیده که ساختن انسان های 17 رکعتی را شایسته جایزه نوبل می کنیم ! همت بلند یک مسئول ، یک امام جماعت ، یک پدر ، یک مادر ، یک استاد ، مربی ، معلم ، این است که ؛ نمازهای سه وعده خود و زیر مجموعه هایش را اول وقت با سجاده ای رنگین ، مهری خوش نقش اقامه کند ! مادری از هیئتی تشکر کرد ، از روحانی در مسجد قدر دانی کرد که فرزندش را اهل نماز کرده اید ، خوشحال بود که مسلمان 17 رکعتی شده است ! اگر خانم محجبه ، آقای مومن و متدین ، تنها همین شاخصه "دو چهار چهار سه چهار "را در بهترین مسجد با کاشی کاری فیروزه ای با صدای حزن انگیز و حالتی مکشوف بجا بیاورد ؛ یا شهید می شود ! یا مفقود الاثر ! ◀مسلمانی همین است ؟! روزهای جمعه جوجه کباب به راه بیاندازد و کرور کرور عکس به دامان فضای مجازی بریزد که دلها بسوزاند و قلبها بشکند ! در صف انتظار بازنشستگی از حول حلیم در دیگ اسراف بیافتد و یک کاخ شاهانه بسازد تا همان 17 رکعت را غلیظ و شدید در ارتفاعات کنار ابر و خورشید بجا بیاورد ؟! سانروف ماشین لاکچری را باز کند و کودک خود را بر آن بنشاند و قهقهه مستانه سر دهد که این زندگی مومنانه من است ؟! گه گاهی هم ریالی به گدا بدهد ، همان مبل شکسته ، فرش کهنه ، آیینه رنگ و رو رفته ، کفش میرزا نوروز ، تا وجدان مسلمانی او ترک بر ندارد !؟ دروغ مصلحتی را چنان ماهرانه آموخته است که شیطان با همه لشکر خود در دانشگاه او بورسیه شده اند ! کلکسیون عطر همراه دارد ، تا نمازهای 17 رکعتش پر ثواب شود ! مسلمان 17 رکعتی آهسته راه می رود ، آهسته غذا می خورد ، آهسته می خوابد ، آهسته زندگی می کند ، آهسته می میرد . عاش و مات . ◀مسلمان باید شُد . بلندی همت برای رسیدن به مطامع دنیا یک تفکر موریانه خورده غربی است که در طاقچه های ذهن فرزندانمان ، همسران ، شاگردان خود می نهیم و موسسات و مدارس این رسیدن به مقامات پر درآمد و زندگی تجمل گرانه را نشانه درستی مسیر و موفقیت روز افزون خود می پندارند . بلندی همت در اهتمام به؛ ✏گره گشایی از شبهات جوانان است . ✏گره خرافات از پای عقل زدودن است . ✏گره زدن دو جوان در ازدواج است . ✏باز کردن گره مشکلات معیشتی مردم است . ✏فرو نشادن خشم گره خورده دو خانواده است . ✏گره جهانی به افکار محله ای و شهری و روستایی یک انسان است . ✏گره دست به دست مردم آفریقا سپردن است . ✏ گره بر پیشنانی نشاندن از فرط غصه دین خوردن است. ✏آبرو گره زدن در بازار سکه ودلار برای حیات یک فرد است . ✏گره محبت میان سیل زده های منجیل و کرمان و سرپل ذهاب است . ✔مسلمانی به 17 رکعت کشیده و ته حلقی نیست . ✔مسلمانی به همت بلند است . ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
👌دو کلمه حرف حساب 1- آمبولانسی «راه» نشان ندهید ! آمپول دگزامتازون تجویز نکنید! درمان کنید ؛ جراحی کنید ؛ نترسید از خون ریزی ، از شکافتن ؛ غده را از درون مغز او بیرون بکشید . این شجاعت است نه نیمه های شب در قبرستان قدم زدن . 2- کلاشینکفِ «می دانم» را کنار بگذارید . خشاب خالی پر نکنید ! سینه ستبر ، سر جلو ، زبان گشاده بگویید نمی دانم ،پاسخ را بلد نیستم . نسلی را از گمراهی با همین نمی دانم نجات خواهید داد . ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آه ای قلم کمرت بشکند اگر از این جوان ننویسی ! آه ای قلم نفست بند بیاید اگر نفس های این مومن را نشماری ! آه ای قلم دستت بشکند اگر با سیاهی ات، دستش را بلند نکنی ! آه ای قلم پایت قلم شود اگر پای سجاده او زانو نزنی ! آه ای قلم چشمت کور باد اگر چشم ها را خیره به رکوع و سجودش نسازی ! آه ای قلم تکه تکه شوی اگر سجده خالصانه او را اکران نکنی ! آه ای قلم مفقود الاثر شوی اگر دنیا را گرد قبله او نگردانی ! آه ای قلم علیل شوی اگر جهان را زیر چهار چرخ او نیاوری ! آه ای قلم بی خانمان شوی اگر سایه بان سر او نشوی ! آه ای قلم عقیم گردی اگر دفتر صد برگ را از شجاعت مومنانه او ننویسی ! آه ای قلم بی صاحب شوی اگر خاک کفش جانماز او را سرمه چشمانت نکنی ! آه ای قلم نامرد شوی اگر از جوانمردی روزی حلال او سخنی نگویی ! آه ای قلم قیامت سرب داغ در دهانت بریزند اگر عرش الهی را زیر مهر نمازش نبینی ! آه ای قلم نکیر و منکر با گرز آهنین بر جانت بکوبند اگر تمام کتاب و دفتر را غزل سرایی از او نکنی ! آه ای قلم لال شوی اگر نگویی ، فریاد نزنی از جهاد فی سبیل الله او . آه ای قلم سر از بدنت جدا شود اگر سر زنده ترین انسان را روایت نکنی ! آه ای قلم در گورستان یهودیان تو را به خاک بسپارند اگر حیات او را بر پرده افکار ننشانی ! آه ای قلم کنیز زر اندوزان و قلدران شوی اگر از بی عدالتی دق نکنی ! آه ای قلم اعدامت کنند اگر پای چوبه دار از فقر و گرسنگی مردمان پاک، قلم فرسایی نکنی ! آه آه آه چه بنویسم ! چه بگویم ! از تلاش تو ! از نماز تو ! از جهاد تو !از اخلاص تو ! ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
آهای آدمها ؛ با شمایم ؛ با تو ؛ خدا با پای خودش آمده است! سید جواد محمدزاده
🗓آندوسکوپی روزه روزه چیست ؟ روزه «خودداری از انجام مبطلات روزه بین اذان صبح تا اذان مغرب به قصد انجام دستور خداوند است که از فروع دین اسلام بوده و در ادیان پیش نیز وجود داشته است . » 📌گروهی با شنیدن روزه ؛ کوزه پر طمطراق استدلال خود را از سرداب ذهنشان می گشایند و خود را بسان ارسطو و افلاطون می پندارند! و هزران دلیل برای انکار روزه ردیف می کنند ! "همه فرانسوی ها پنیر دوست دارند ، "پی پر فرانسوی است ، "بنابر این پی پر پنیر دوست دارد ! و تکلیف روزه گرفتن از خود سلب می کنند و شطرنج می چینند و قهوه روبوستا می نوشند . 📌گروهی با روئیت هلال روزه ؛ کمر درد می گیرند ! دیافراگم آنان سوراخ می شود ! مهره های ستون فقراتشان به سخن می افتد ، راه می رود ، غذا می خورد ! قوز قرنیه آنان ملتهب می شود ! « فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ» را برعکس در حال حرکتند ! 📌گروهی لابراتوار پزشکی روزه ؛ راه می اندازند ! مقاله می نویسند ، کنفرانس می دهند ، رسانه تلویزیون را تسخیر خود می کنند واندر فواید روزه در حذف چربیهای اضافی بدن تحلیل ها نثار می کنند ! روزه فشار روی مفاصل کمر و اندامهای تحتانی را کم و دستگاههای قلبی و عروقی و گوارشی تنظیم می سازد. 📌گروه شکم پرستان با شنیدن صدای روزه ؛ یخچال ساید بای ساید را پز از ادویه جات متنوع ، روغن کره حیوانی ، گوشت تازه بره کوهستان ، جوجه کباب زعفرانی ، نوشیدنی های خنک ، سبزی های معطر ، میوه های رنگین ، دسرهای لذیذ ، زولبیا بامیه ،می کنند و خیال خود را آسوده می سازند . 📌گروهی مترصد در کمینگاه روزه ؛ خود را استتار می کنند تا در فرصتی مناسب ؛ بهانه را شکار کنند ! «مسافرت ، عطسه ای ، سرفه ای ، خوابی » تا پرچم بیفرازند و پا روی پا بیافشانند و قلدرانه راه بروند و رستم و سهراب بخوانند . 📌گروهی روزه را میان بقچه سجاده قنداق می کنند ! دو رکعت ، ده رکعت ، شانزده رکعت ، بیشت وهشت رکعت ، صد رکعت ، هزار رکعت هم باشد می خوانند . روزه را دوست دارند چون سر بر خاک می گذارند و از قیل و قال دنیا بی خبر می شوند . 📌گروهی از فرهنگ برگشتگان روزه ؛ را در همان افطاری های مجلل و طلایی مومیایی شده ، خلاصه می کنند ! و سلسله سفره های رنگین را جلال و شکوه می بخشند . 📌گروهی روزه را میان کوله های اطعام به فقرا و مساکین پیدا می کنند . کیسه روی دوش می اندازند و خانه به خانه یتیمان می روند و قوت نانی به کام آنان می رسانند . 📌گروهی روزه را می گیرند ! محکم ! طناب بسته ! مهم نیست چه می شود ! چه می خواهد ! چه گفته ! روزه می گیرند . از اذان صبح تا اذان مغرب چیزی نمی خورند ،نمی آشامند ! تکلیف خود را فقهی ادا می کنند . در پایان هم فطریه می دهند . 📌گروهی روزه را با شبکه های قرآن خوانی تراز می کنند ! روزی ده جزء ! از رادیو ، شبکه یک ، دو ، سه ، چهار ، پویا ، هر جا شد جزء به جزء قرآن می خوانند . ❌روزه نیامده است که بگیریم ! نخوریم ! نیاشامیم ! دروغ نگوییم ! قی نکنیم ! آمیزش نکنیم ! استمناء نکنیم ! اماله نکنیم ! بر حیض و جنابت نمانیم ! غبار غلیط به حلق نرسانیم ! ✔روزه آمده است که ما سیر کنیم . سفر کنیم . بدانیم . بفهمیم . بیاندیشیم . ببینیم . بشنویم ، معراج کنیم . ◀ندیده ها را ببینیم ، ◀نشنیده ها را بشنویم ، ◀نرفته را برویم ، ◀ندانسته را بدانیم ، ◀سفر کنیم به اعماق ، ◀سیر کنیم به آفاق ، ◀از تن خاکی به نفخه روح عروج کنیم ، 👌خدا با پای خودش آمده است تا لقمه زلال معرفت در دهان بنده بگذارد ؛ 👌خدا با پای خودش آمده است تا شپشهای گندیده غرور و دنیا دوستی را بکُشد؛ 👌خدا با پای خودش آمده است تا شانه کند ،افکار تو را ؛ ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
📿پای سجاده الهی لبریزم اشکم ، می کو ! لبریز محبتم ، عشق کو ! لبریز نگاهم ، ساقی کو ! لبریز عاداتم ، مرگ کو ! لبریز غریبه هایم ، آشنا کو ! لبریز انعکاس آیینه ام ، یار کو ! لبریز تاب جعد مشکینم ،حافظ کو ! لبریز انتظارم ، مسیحا کو ! لبریز بغض خفته ام ، اشک کو ! لبریز زیبایی ام ؛ زیبا کو ! لبریز ظلمتم ؛ نور کو ! لبریز زیارتم ؛ حرم کو ! لبریز شراب طهورم ؛ جام کو ! لبریز نوشتنم ؛ قلم کو ! لبریز رکوعم ؛ قبله کو ! لبریز سخنم ؛ صاحب کو ! لبریز دروغم ؛ راست کو ! لبریز دیگ و بادیه ام ؛ شیر کو ! لبریز جرینگ سکه ام ؛ سرمایه کو ! لبریز بدلیجاتم ؛ اصل کو ! لبریز عرضم ؛ گوهر کو ! لبریز نازم ؛ نیاز کو ؛ لبریز غم ام ؛ شادی کو ! لبریز عبادتم ؛ اخلاص کو ! لبریز شور جوانی ام ؛ عقل کو ! لبریز خنده زمینم ؛ عرش کو ! لبریز الوان نعمتم ، رحمت کو ! لبریز گل نرگس و مریمم ، مهدی کو ! لبریز لب شکر شکنم ، شیرین کو ! لبریز بتکده ام ، رب کو ! لبریز هرمنوتیک ام ؛ عالم کو ! لبریز تو ام ؛ عاشق تو ام ؛ لبریز خدا ؛ ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
🗓مورچه شده ایم ! شاید باورمان نشود ، ولی در پروسه زندگی مدرنیته ؛ 🚩 مورچه شده ایم ! همان حشره ای نحیف و لاغر اندام و نازک بال . مورچه اول : کاغذی را دید که قلم روی آن راه می رود ؟ تعجب کرد ! درخت و کوه و جنگل را در آن صفحه دید ! شگفت زده شد ! مورچه دوم : گفت آن ‌نقش ها و زیبایی ها را قلم نیافریده است ! کار انگشتان است که قلم را به دست گرفته و حرکت می دهد ! مورچه سوم : صدا کلفت کرد و گفت ؛ نخیر آقا ، کار قلم نیست ! انگشت نیست ! این نقاشی های فرح انگیز و دلربا اثر بازوی قوی است وگرنه انگشت که لاغر و ریز نقش است . مورچه چهارم : گفت : کار شانه است . مورچه پنجم : گفت : کار ستون فقرات است . مورچه ششم : کار سینه ستبر اوست . مورچه هفتم ، هشتم ، نهم تا هزارم . مهتر مورچه گفت : چرا صورت را می بینید ؟ سیر کنید ! او انسان است .چیزی ندارد ! می میرد ، می گندد ، می پوسد ، بوی تعفن می گیرد . کارگردان اصلی را ببینید ، خدا را بنگرید . 🚩مورچه شده ایم ! مثنوی معنوی دفتر چهارم . صفحه 810 ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
هدایت شده از بهتر بنویسیم
💠 دوره یادداشت‌نویسی در فضای مجازی (۱۰ جلسه فشرده) 🔸️ویژه فضای مجازی 🔸️با محوریت ریاست جمهوری 🔸️ به مناسبت ماه مبارک رمضان 📎برای آگاهی بیشتر از محتوای دوره و نام‌نویسی، در کانال تخصصی "بهتر بنویسیم" عضو شوید: 🌐 eitaa.com/behtarbenevisim
🗓 شاقول دینداری جنگ جهانی با هفتاد میلیون کشته از تعداد تلفات انسانهایی که نتوانستند از معبر دینداری عبور کنند کمتر است ! دعوای بین ظاهر و باطن ، ریش و تسبیح و سجاده عرفان و شهود ، روزه و نمازشب ، پیشانی پینه بسته ، پیراهن سفید عطر زده ، ژنده پوشی ، کاخ و کوخ نشینی ؛ همه این اینها می رساند که پر تکرارترین و جذاب ترین بحث های دورهمی در خلوت و جلوت اندازه گیری پلاکت خون دینداری افراد و جامعه است . ❓براستی شاقول دینداری چیست ؟ ❓دیندار کیست ؟ تاریخ انسانیت خنجرهای خونینی که بر پیکره خود دیده ؛ نشان از انسانهایی دارد که خانه اندیشه خود را بر ظواهر پی ریخته اند . جریان خوارج ، غالیان ، شمشیربدستان مقابل حقیقت دین حسین بن علی (ع) ، واقفیه ، انجمن حجتیه ، و هزاران نفر و گروه دیگر . ⏸سجده های طولانی ، ⏸رکوع های ممتد ، ⏸ نماز با دوز بالا ، ⏸حج های پی در پی ، ⏸ناله های شبانه ، هر چند وظیفه یک مسلمان است ولی هیچگاه شاقول دینداری فرد و جامعه نبوده است ! همام این شاقول را از مولی الموحدین امام المتقین امیر المومنین علی (ع) درخواست کرد که دقیقه تمام نشده بود«فَصَعِقَ هَمَّامٌ صَعْقَةً كَانَتْ نَفْسُهُ فِيهَا» ناله ای از جان برکشید و روح از کالبد بدنش پر کشید . ✔شاقول دینداری ؛ 1-دروغ حتی به شوخی نمی گویند . 2-نه شیک پوش و نه ژنده پوشند . 3-متکبرانه و ذلیلانه راه نمی روند . 4-گوش خود مفت و مجانی کف خیابان غیبت پهن نمی کنند . 5-حالشان یکسان است مریض باشند یا سلامت . 6-قرآن را تکرار نمی کنند ، تفکرانه می خوانند . 7-روز سینه ستبر ، بردبار ، شب اشک آلود پای سجاده اند . 8-بزرگی رئیس و کدخدا و ابر مردها از چشمانشان افتاده است . 9-بهشت و جهنم را در سینمای سه بعدی حقیقت دیده اند . 10-اهل غذای چرب و چیل نیستند ، گه گاهی جوجه کباب می کنند . 11- دامن گناه به تن ندارند . 12- صبر را بالشت خود می کنند و لحاف عفت بر سر می گذارند . 13-شب ها ایستاده می خوابند ، نماز وتر به دست ، اشک بر چشم . 14. با خدا حرف می زنند ، درد و دل می کنند . 15. دخل خود را هر روز چرتکه می اندازند 16.قهقهه بلند را نمی داند . 17.همه سایه محبت او را چشیده اند . 18. خدا را منتقم می شمارد . ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
🔥«الصّوم جَُنَّة مِنَ النّار» [روزه سپر آتش است ] ♨و چه می دانیم آتش چیست ؟ ♨نار کدام است ؟ ☄آتش همان زبان چرب و چیل زیر میز رئیس نابلد است . ☄آتش همان زبان تیغ دار همسر پای سفره هفت سین است . ☄آتش همان زبان نرم و نازک در مقابل هیبت پوشالی دشمن است . ☄آتش همان زبان سرخ است که سر سبز را می دهد بر باد . ☄آتش همان زبان با شکوه و جلال است که خرج شِکوه و شکایت از خدا می شود . ☄آتش همان زبان اُف و اُوف در کشتزار امتحان و ابتلاها ست . ☄آتش همان نیش عقرب زبان تو است که پایی را قطع می کند . ☄آتش همان زبان لااله الا الله است که پر از غمزه شیطانی است. ☄آتش همان زبان شور بختی در درگاه خداست . ☄آتش همان زبان برافروخته ای است که تَرک تَرک بر دلها می اندازد . ☄آتش همان زبان کلمات قطاری است که نثار هر جنبنده ای می شود . ☄آتش همان زبان نمّامی است که آبروی همسایه را می برد. ☄آتش همان زبان قهقهه متکبرانه است که انسانی را به سخره می گیرد. ☄ آتش همان زبان را چین چین دادن است تا سخن چین گردد. ☄آتش همان زبان دروغ را میان تشت خالی نهادن است . ☄آتش همان زبان مراء و جدال با پدر است . ☄آتش همان زبان زلزله خیز در کاشانه زوج جوان است . ☄آتش همان زبان عشوه گر با نامحرم است . ☄آتش همان زبان غشّ در معامله است . ☄ آتش همان زبان رها در آوردگاه دهان است . ☄ آتش همان غیب گویی از ندانسته های مردم است . ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
👌دو کلمه حرف حساب 1.چرا تلاش وافر می کنید ، فرزندان ، شاگردان سرشار از استدلال و منطق بشوند ؟ این یک مسیر سنگلاخ طاقت فرسا است. احکام الهی به ما می آموزد در کنار استدلال چوبین ؛ تعبد و اطاعت محض را آموزش دهید . 2.بفهمانید همه راه ها تلاش نیست ؛ زحمت نیست ؛ دود چراغ خوردن نیست ؛ دعا و توسل ، قرآن خواندن ؛ را هم از فرزند خواندگی در بیاورید . ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
💎او یک رهبر است. سن و سالی ندارم ؛ از علم و دانش قد یک دانه گندم خورده ام ؛ کمی تاریخ خوانده ام ؛ آقا روح الله را هم ندیده ام ؛ یک بار در انبوه جمعیت ، روی زیلوهای بیت، پای سخنرانی ایشان ایستاده ام ؛ 🔹باید گفت ؛ نسل ما همان «دهه شصتی ها» در فوران آتشفشان اطلاعات جهانی؛ فرصت فکر کردن هم ندارد! و چریکی خود را از گدازه های استعمار نوین تمدن غربی نجات می دهد . آدولف هیتلر ، ناپلئون بناپارت ، مهاتما گاندی ، فیدل کاسترو ، شیخ فضل الله نوری ، میرزاری شیرازی ،سید قطب ، ژوزف استالین ،میخائیل گورباچف ، مختار ثقفی ، سلیمان بن صرد خزاعی و هزاران نفر از شخصیت هایی که رهبری یک جامعه را بدست گرفتند را دیده ام و گه گاهی میان چکاچک شمشیرهایشان قلب و جانم زخمی شده است و بر پیکر مردگان آنان نماز میت خوانده ام. 💎 ولی هیچگاه یک رهبر ندیدم ! آنچه دیدم ؛یک سیاستمدار ، یک فرمانده نظامی ، یک جنگجو ، یک فقیه ، یک مبارز نستوه ، یک جهان گشا ، یک مدیر زبردست ، یک چریک بی نظیر ، یک مجتهد جامع الشرایط بوده اند . هر کدام از رهبران یک ویژگی منحصر به فرد داشتند . 💎 ولی هیچگاه یک رهبر ندیدم ! برگ برگ تاریخ را ورق زدم ، زیر و رو کردم تا نشانی از یک رهبر بیابم ! ولی نیافتم !!! تا اینکه محمد امین را یافتم ؛ باب العلم را شناختم ؛ حسن بن علی را دیدم ؛ در رکاب حسین بن علی شمشیر زدم ؛ با دعای سجاد اشک ریختم ؛ پای درس باقر العلوم نشستم ؛ در سازمان وکالت صادق منصب گرفتم ؛ موسی بن جعفر را زنجیر بسته ، مشاهده کردم ؛ ولیعهدی علی بن موسی الرضا را نقطه عطف تاریخ شمردم ؛ جواد الائمه را جهانی تر از همه رصد کردم ، هدایت گری هادی را ثبت کردم ؛ علی بن نقی را در پادگان سیل آسا بر جهان نظاره کردم ؛ حجت ابن الحسن را حاضر یافتم . 💎رهبر بودند ، یک رهبر واقعی . یک جنگاور ، مبارز ، شجاع ، زاهد ، شب زنده دار ، نماز شب خوان ، سجاده نشین ، دانش گرا ، متبحر ، عالم و اندیشمند ، مسلط به جهان ، مدافع مظلوم و مقابل ظالم و مستکبر ، آینده بین ، روشن ضمیر ، انسان شناس ، موحد ، متقی ، مدیر ، مدبر ، مطیع الله ، مردمی ، خاکی ، زمینی ، آسمانی . 🔰و امروز سید علی خامنه ای یک رهبر است ؛ یک رهبر . ◀یک مجاهد ؛ ◀یک استراتژیست جنگی و نظامی ؛ ◀یک تئوریسین اسلام شناس؛ ◀یک مبارز، انقلابی شجاع ، ◀یک دین شناس حقیقی، ◀یک فقیه جامع الشرایط، ◀یک بنده مومن متعبد ، ◀یک عالم جامع علوم ، ◀یک هادی امت ، ◀یک ابر مرد تمدن ساز ، ◀یک مدافع مظلوم و مقابل ظالم و مستکبر ، ◀یک شهید ، ◀یک متقی ، ◀یک مدیر و مدبر. 🔰او یک رَهبر است . ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
دعای روز سوم ماه مبارک رمضان 🙏التماس دعا @mahammmadzadeseyedjavad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لاکچری ترین طالبی ! (گران قیمت ترین طالبی جهان در مالزی با موسیقی و ماساژ رشد میکند ) 🍈عبادت لاکچری تا حالا یک عبادت لاکچری دیده اید ؟ شنیده اید؟ خوانده اید ؟ اینکه چند رکعت نیم خورده خم و راست بشوید، چند صفحه با صوت عبدالباسط قرآن بخوانی ، تسبیح بچرخانید، نماز شب بخوانید ، سی روز روزه بگیرد ، سه ماه رجب و شعبان و رمضان را احیا بگرید ، به فقراء کمک کنید ، صدقه بدهید ، که عبادت لاکچری نیست ! عبادت بخور و نمیر یک انسان است که بتواند زنده بماند ، راه برود و جان به جان آفرین تسلیم نکند. عبادتی که ؛ انسان عبادت نکند ؛ بلکه شش دانگ عبد باشد در برابر مولی ، خاضع ، ذلیل ، مطیع ، فرمانبردار ،مطیع تصمیم های او باشد !بهشت و جهنم را نپرستد ! انار و شراب طهور طلب نکند ! عبادت مشتاقانه ، نه واجب نه حرام ، عاشقانه ، بی صبرانه ؛ این عبادت لاکچری است . ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
📚قصّه پر غُصه زندگی ها وارونه شده ! یا للعجب ! جناب مستطاب《گاو 》روزی در دشت سراسر علفزار فرود آمد. و تا چشم کار می کرد سبزه بود که می دید . چند دقیقه فکر کرد ! تصمیم گرفت وقت را غنیمت بشمارد و از تازه های دشت علفزار تناول کند . فربه شد ، چاقِ چاق شد . غروب که شد جناب《گاو》 سر بالا کرد و نگاهی انداخت؛ دید هر چه سبزه بود همه را خورده است و چیزی برای فردا باقی نمانده است ! به فکر فرو رفت ! فردا چه بخورم ؟! چطور شکم خود را سیر کنم ؟! غصه خورد ! غصه خورد ! آنقدر غصه خورد تا لاغر شد ، نحیف ، مثل نی قلیان . صبح از خواب بلند شد ، عجیب بود ! دشت دوباره روییده بود ، سبزه زار شده بود . دوباره جناب《 گاو》 سرش را پایین انداخت و شروع کرد به خوردن ، غروب که شد ، چاق و فربه شد . سرش را بالا آورد و نگاهی انداخت ؛ دید هر چه سبزه روییده بود همه را خورده است و چیزی برای فردا باقی نمانده است ! غصه خورد ! با خودش گفت : فردا چه بخورم ؟! چطور شکم خود را سیر کنم ؟! آنقدر غصه خورد تا لاغر شد ، نحیف ، مثل نی قلیان .خوابید . صبح که از خواب بلند شد . عجیب بود ! دشت دوباره روییده شده بود .... این ادامه داشت روزها دشت می رویید و جناب گاو می خورد و شبها غصه فردا می خورد و لاغر می شد. و این کار هر روز او شده بود . ⏸نفس آنگاوست و آندشت اینجهان ⏸کوهمی لاغر شود از خوف نان ⏸ که چه خواهم خورد مستقبل عجب ⏸لوت فردا از کجا سازم طلب ⏸ سالها خوردی و کم نامد زخور ⏸ترک مستقبل کن و ماضی نگر ⏸ لوت و پوت خورده را هم یاد آر ⏸ منگر اندر غابر و کم باش زار مثنوی 📍 مولانا دفتر پنجم صفحه 969 ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
صدای مردم در صف نانوایی بالاترین صدا ، صدای مردم است . صدای مردم در صف نانوایی را باید شنید و تحلیل های سیاسی فرهنگی عمیق را پای صحبت صدای مردم در صف نانواییهای آنان یاد گرفت ، از سختی ها و مشکلات مردم آگاه شد . این صدای مردم است همان ولی نعمتان انقلاب . پیرمردی کنارم ایستاد سلام کرد؛ و سر صحبت را باز کرد ؛ از نبود نظارت بر نانوایی و بدی نان گفت ، از گرانی های پی در پی و دست های پینه بسته خود گفت . دیدم مرد میانسالی وسط حرفهای ما پرید و گفت ؛ حاج آقا سن شما قد نمی دهد، آیا مردم ما سزاوار این گرانی ها هستند ؟ یک آقایی تو صف دو تایی ایستاده بود ، دید بحث ما داغ شده با همان صدای شکسته خود گفت : والله ما شهید دادیم ، حرفهای ما رو به مسئولین برسونید . جوانی سیگار می کشید با صدای بلند و کلفت خودش گفت : این چه اوضاعیه ؟ یک کیلو گوشت شده آرزوی مردم ! ماشین پراید شده آرزوی یک جوان ! حاج آقا تو بگو واقعا حرفهای ما درسته ؟ خانمی هم با کنایه گفت : آقا ؛مرتضی علی هست اون آقا بود . یکی هم که معلوم بود کارگر بود آمد جلو و گفت : حاج آقا می دونی مشکل اصلی مملکت ما چیه؟ گرانی نیست ؟ مشکل ما اختلاس مسئولین هست ، این را باید حل کرد. جالبه شاطر نانوایی هم دید دارم حرفها رو گوش میکنم گفت ؛ حاج آقا هر روز دارن اجناس رو گرون می کنن . هر بار که نانوایی میرم توفیق شنیدن حرفهای مردم را دارم . ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
🗓ایدئولوژی شیطان انسان در رزمگاه شیطان دست و پنجه نرم می کند ، می جنگد و این شیطان است که با دندانهای خون ریز بر پیکره پاک و زلال انسان چنگ می کشد و آن را چاک چاک می کند . شناخت ایدئولوژی شیطان ، انسان را سریعتر و پر قدرت تر به عرش الهی می رساند . 《إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا》 اول : تزیین و تسویل شیطان برای تجاری سازی کالای خود ، زنجیره آرایشگری اعمال و رفتار را در پهنه خلقت افتتاح کرده است تا هر آنچه زشت و پلید است را با بسته بندی با زرورق های طلایی بزک کند و جنس بنجل اعمال قبیح را وارد بازار انسانیت کند با همان شیوه استعمار گری خود . 《وَإِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُ》 دوم : وعده وعده های پوشالی او« همچون شیطان بزرگ آمریکا که جهان را تسخیر می کند به نام آزادی ، حقوق بشر و در همان کشورها زندان گوانتانامو می سازد » دست ها را علیل می کند ! قلب ها منجمد می سازد ! انسانها را از هم دور می کند ! 《الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ》 سوم :تسویف مبتلا کردن بشریت به ویروس منحوس فردا فردا کردن از مبانی اندیشه ای مستطاب شیطان رجیم است که میلیون ها نفر را با همین شگرد به قعر سقوط می کشاند . چهارم : ترس سینمای هالیوودی ، ترس را چنان پردازش می کنند که انسانها را برده خود بسازند و توان حرکت را بگیرند . ترس از آینده ، ترس از ازدواج ، ترس از فرزند آوری ، ترس از اختراع ، ترس از نماز شب خواندن ، ترس از روزه گرفتن ، ترس از راستگویی 《إِنَّمَا ذَٰلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ》 پنجم :کینه تمدن غربی سیستم محبت رسانی انسانی را به قلوب بشریت مختل کرده است. و دریچه های آن را با برج سازی کینه ها ، فاصله انداختن بین خطوط انسانیت ، چاه دو دستگی حفر کردن ها ، قطار کینه ساختن و انسانها را بر سکوی اختلاف نشاندن بسته است و کار شیطان را ریل سازی مدرنیسم کرده است . 《إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ》 ششم :اسراف شیطان با اسراف عقد برادر خواندگی بسته است و بسیاری از انسانها را به جشن اسراف خود دعوت کردو از شیرینی و میوه های کال اسراف به کام آنان ریخت . استفاده نکردن از عمر ، از پدر و مادر ، از سلامتی ، بهره نگرفتن از علم ، عبادت نکردن اسراف است 《إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ ۖ》 ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad