eitaa logo
247 دنبال‌کننده
230 عکس
20 ویدیو
4 فایل
مدرس حوزه و دانشگاه؛ نویسنده، پژوهشگر حوزه دین و فرهنگ ارتباط با نویسنده سید جواد محمدزاده: @seyedjmdz
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓مورچه شده ایم ! شاید باورمان نشود ، ولی در پروسه زندگی مدرنیته ؛ 🚩 مورچه شده ایم ! همان حشره ای نحیف و لاغر اندام و نازک بال . مورچه اول : کاغذی را دید که قلم روی آن راه می رود ؟ تعجب کرد ! درخت و کوه و جنگل را در آن صفحه دید ! شگفت زده شد ! مورچه دوم : گفت آن ‌نقش ها و زیبایی ها را قلم نیافریده است ! کار انگشتان است که قلم را به دست گرفته و حرکت می دهد ! مورچه سوم : صدا کلفت کرد و گفت ؛ نخیر آقا ، کار قلم نیست ! انگشت نیست ! این نقاشی های فرح انگیز و دلربا اثر بازوی قوی است وگرنه انگشت که لاغر و ریز نقش است . مورچه چهارم : گفت : کار شانه است . مورچه پنجم : گفت : کار ستون فقرات است . مورچه ششم : کار سینه ستبر اوست . مورچه هفتم ، هشتم ، نهم تا هزارم . مهتر مورچه گفت : چرا صورت را می بینید ؟ سیر کنید ! او انسان است .چیزی ندارد ! می میرد ، می گندد ، می پوسد ، بوی تعفن می گیرد . کارگردان اصلی را ببینید ، خدا را بنگرید . 🚩مورچه شده ایم ! مثنوی معنوی دفتر چهارم . صفحه 810 ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
هدایت شده از بهتر بنویسیم
💠 دوره یادداشت‌نویسی در فضای مجازی (۱۰ جلسه فشرده) 🔸️ویژه فضای مجازی 🔸️با محوریت ریاست جمهوری 🔸️ به مناسبت ماه مبارک رمضان 📎برای آگاهی بیشتر از محتوای دوره و نام‌نویسی، در کانال تخصصی "بهتر بنویسیم" عضو شوید: 🌐 eitaa.com/behtarbenevisim
🗓 شاقول دینداری جنگ جهانی با هفتاد میلیون کشته از تعداد تلفات انسانهایی که نتوانستند از معبر دینداری عبور کنند کمتر است ! دعوای بین ظاهر و باطن ، ریش و تسبیح و سجاده عرفان و شهود ، روزه و نمازشب ، پیشانی پینه بسته ، پیراهن سفید عطر زده ، ژنده پوشی ، کاخ و کوخ نشینی ؛ همه این اینها می رساند که پر تکرارترین و جذاب ترین بحث های دورهمی در خلوت و جلوت اندازه گیری پلاکت خون دینداری افراد و جامعه است . ❓براستی شاقول دینداری چیست ؟ ❓دیندار کیست ؟ تاریخ انسانیت خنجرهای خونینی که بر پیکره خود دیده ؛ نشان از انسانهایی دارد که خانه اندیشه خود را بر ظواهر پی ریخته اند . جریان خوارج ، غالیان ، شمشیربدستان مقابل حقیقت دین حسین بن علی (ع) ، واقفیه ، انجمن حجتیه ، و هزاران نفر و گروه دیگر . ⏸سجده های طولانی ، ⏸رکوع های ممتد ، ⏸ نماز با دوز بالا ، ⏸حج های پی در پی ، ⏸ناله های شبانه ، هر چند وظیفه یک مسلمان است ولی هیچگاه شاقول دینداری فرد و جامعه نبوده است ! همام این شاقول را از مولی الموحدین امام المتقین امیر المومنین علی (ع) درخواست کرد که دقیقه تمام نشده بود«فَصَعِقَ هَمَّامٌ صَعْقَةً كَانَتْ نَفْسُهُ فِيهَا» ناله ای از جان برکشید و روح از کالبد بدنش پر کشید . ✔شاقول دینداری ؛ 1-دروغ حتی به شوخی نمی گویند . 2-نه شیک پوش و نه ژنده پوشند . 3-متکبرانه و ذلیلانه راه نمی روند . 4-گوش خود مفت و مجانی کف خیابان غیبت پهن نمی کنند . 5-حالشان یکسان است مریض باشند یا سلامت . 6-قرآن را تکرار نمی کنند ، تفکرانه می خوانند . 7-روز سینه ستبر ، بردبار ، شب اشک آلود پای سجاده اند . 8-بزرگی رئیس و کدخدا و ابر مردها از چشمانشان افتاده است . 9-بهشت و جهنم را در سینمای سه بعدی حقیقت دیده اند . 10-اهل غذای چرب و چیل نیستند ، گه گاهی جوجه کباب می کنند . 11- دامن گناه به تن ندارند . 12- صبر را بالشت خود می کنند و لحاف عفت بر سر می گذارند . 13-شب ها ایستاده می خوابند ، نماز وتر به دست ، اشک بر چشم . 14. با خدا حرف می زنند ، درد و دل می کنند . 15. دخل خود را هر روز چرتکه می اندازند 16.قهقهه بلند را نمی داند . 17.همه سایه محبت او را چشیده اند . 18. خدا را منتقم می شمارد . ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
🔥«الصّوم جَُنَّة مِنَ النّار» [روزه سپر آتش است ] ♨و چه می دانیم آتش چیست ؟ ♨نار کدام است ؟ ☄آتش همان زبان چرب و چیل زیر میز رئیس نابلد است . ☄آتش همان زبان تیغ دار همسر پای سفره هفت سین است . ☄آتش همان زبان نرم و نازک در مقابل هیبت پوشالی دشمن است . ☄آتش همان زبان سرخ است که سر سبز را می دهد بر باد . ☄آتش همان زبان با شکوه و جلال است که خرج شِکوه و شکایت از خدا می شود . ☄آتش همان زبان اُف و اُوف در کشتزار امتحان و ابتلاها ست . ☄آتش همان نیش عقرب زبان تو است که پایی را قطع می کند . ☄آتش همان زبان لااله الا الله است که پر از غمزه شیطانی است. ☄آتش همان زبان شور بختی در درگاه خداست . ☄آتش همان زبان برافروخته ای است که تَرک تَرک بر دلها می اندازد . ☄آتش همان زبان کلمات قطاری است که نثار هر جنبنده ای می شود . ☄آتش همان زبان نمّامی است که آبروی همسایه را می برد. ☄آتش همان زبان قهقهه متکبرانه است که انسانی را به سخره می گیرد. ☄ آتش همان زبان را چین چین دادن است تا سخن چین گردد. ☄آتش همان زبان دروغ را میان تشت خالی نهادن است . ☄آتش همان زبان مراء و جدال با پدر است . ☄آتش همان زبان زلزله خیز در کاشانه زوج جوان است . ☄آتش همان زبان عشوه گر با نامحرم است . ☄آتش همان زبان غشّ در معامله است . ☄ آتش همان زبان رها در آوردگاه دهان است . ☄ آتش همان غیب گویی از ندانسته های مردم است . ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
👌دو کلمه حرف حساب 1.چرا تلاش وافر می کنید ، فرزندان ، شاگردان سرشار از استدلال و منطق بشوند ؟ این یک مسیر سنگلاخ طاقت فرسا است. احکام الهی به ما می آموزد در کنار استدلال چوبین ؛ تعبد و اطاعت محض را آموزش دهید . 2.بفهمانید همه راه ها تلاش نیست ؛ زحمت نیست ؛ دود چراغ خوردن نیست ؛ دعا و توسل ، قرآن خواندن ؛ را هم از فرزند خواندگی در بیاورید . ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
💎او یک رهبر است. سن و سالی ندارم ؛ از علم و دانش قد یک دانه گندم خورده ام ؛ کمی تاریخ خوانده ام ؛ آقا روح الله را هم ندیده ام ؛ یک بار در انبوه جمعیت ، روی زیلوهای بیت، پای سخنرانی ایشان ایستاده ام ؛ 🔹باید گفت ؛ نسل ما همان «دهه شصتی ها» در فوران آتشفشان اطلاعات جهانی؛ فرصت فکر کردن هم ندارد! و چریکی خود را از گدازه های استعمار نوین تمدن غربی نجات می دهد . آدولف هیتلر ، ناپلئون بناپارت ، مهاتما گاندی ، فیدل کاسترو ، شیخ فضل الله نوری ، میرزاری شیرازی ،سید قطب ، ژوزف استالین ،میخائیل گورباچف ، مختار ثقفی ، سلیمان بن صرد خزاعی و هزاران نفر از شخصیت هایی که رهبری یک جامعه را بدست گرفتند را دیده ام و گه گاهی میان چکاچک شمشیرهایشان قلب و جانم زخمی شده است و بر پیکر مردگان آنان نماز میت خوانده ام. 💎 ولی هیچگاه یک رهبر ندیدم ! آنچه دیدم ؛یک سیاستمدار ، یک فرمانده نظامی ، یک جنگجو ، یک فقیه ، یک مبارز نستوه ، یک جهان گشا ، یک مدیر زبردست ، یک چریک بی نظیر ، یک مجتهد جامع الشرایط بوده اند . هر کدام از رهبران یک ویژگی منحصر به فرد داشتند . 💎 ولی هیچگاه یک رهبر ندیدم ! برگ برگ تاریخ را ورق زدم ، زیر و رو کردم تا نشانی از یک رهبر بیابم ! ولی نیافتم !!! تا اینکه محمد امین را یافتم ؛ باب العلم را شناختم ؛ حسن بن علی را دیدم ؛ در رکاب حسین بن علی شمشیر زدم ؛ با دعای سجاد اشک ریختم ؛ پای درس باقر العلوم نشستم ؛ در سازمان وکالت صادق منصب گرفتم ؛ موسی بن جعفر را زنجیر بسته ، مشاهده کردم ؛ ولیعهدی علی بن موسی الرضا را نقطه عطف تاریخ شمردم ؛ جواد الائمه را جهانی تر از همه رصد کردم ، هدایت گری هادی را ثبت کردم ؛ علی بن نقی را در پادگان سیل آسا بر جهان نظاره کردم ؛ حجت ابن الحسن را حاضر یافتم . 💎رهبر بودند ، یک رهبر واقعی . یک جنگاور ، مبارز ، شجاع ، زاهد ، شب زنده دار ، نماز شب خوان ، سجاده نشین ، دانش گرا ، متبحر ، عالم و اندیشمند ، مسلط به جهان ، مدافع مظلوم و مقابل ظالم و مستکبر ، آینده بین ، روشن ضمیر ، انسان شناس ، موحد ، متقی ، مدیر ، مدبر ، مطیع الله ، مردمی ، خاکی ، زمینی ، آسمانی . 🔰و امروز سید علی خامنه ای یک رهبر است ؛ یک رهبر . ◀یک مجاهد ؛ ◀یک استراتژیست جنگی و نظامی ؛ ◀یک تئوریسین اسلام شناس؛ ◀یک مبارز، انقلابی شجاع ، ◀یک دین شناس حقیقی، ◀یک فقیه جامع الشرایط، ◀یک بنده مومن متعبد ، ◀یک عالم جامع علوم ، ◀یک هادی امت ، ◀یک ابر مرد تمدن ساز ، ◀یک مدافع مظلوم و مقابل ظالم و مستکبر ، ◀یک شهید ، ◀یک متقی ، ◀یک مدیر و مدبر. 🔰او یک رَهبر است . ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
دعای روز سوم ماه مبارک رمضان 🙏التماس دعا @mahammmadzadeseyedjavad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لاکچری ترین طالبی ! (گران قیمت ترین طالبی جهان در مالزی با موسیقی و ماساژ رشد میکند ) 🍈عبادت لاکچری تا حالا یک عبادت لاکچری دیده اید ؟ شنیده اید؟ خوانده اید ؟ اینکه چند رکعت نیم خورده خم و راست بشوید، چند صفحه با صوت عبدالباسط قرآن بخوانی ، تسبیح بچرخانید، نماز شب بخوانید ، سی روز روزه بگیرد ، سه ماه رجب و شعبان و رمضان را احیا بگرید ، به فقراء کمک کنید ، صدقه بدهید ، که عبادت لاکچری نیست ! عبادت بخور و نمیر یک انسان است که بتواند زنده بماند ، راه برود و جان به جان آفرین تسلیم نکند. عبادتی که ؛ انسان عبادت نکند ؛ بلکه شش دانگ عبد باشد در برابر مولی ، خاضع ، ذلیل ، مطیع ، فرمانبردار ،مطیع تصمیم های او باشد !بهشت و جهنم را نپرستد ! انار و شراب طهور طلب نکند ! عبادت مشتاقانه ، نه واجب نه حرام ، عاشقانه ، بی صبرانه ؛ این عبادت لاکچری است . ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
📚قصّه پر غُصه زندگی ها وارونه شده ! یا للعجب ! جناب مستطاب《گاو 》روزی در دشت سراسر علفزار فرود آمد. و تا چشم کار می کرد سبزه بود که می دید . چند دقیقه فکر کرد ! تصمیم گرفت وقت را غنیمت بشمارد و از تازه های دشت علفزار تناول کند . فربه شد ، چاقِ چاق شد . غروب که شد جناب《گاو》 سر بالا کرد و نگاهی انداخت؛ دید هر چه سبزه بود همه را خورده است و چیزی برای فردا باقی نمانده است ! به فکر فرو رفت ! فردا چه بخورم ؟! چطور شکم خود را سیر کنم ؟! غصه خورد ! غصه خورد ! آنقدر غصه خورد تا لاغر شد ، نحیف ، مثل نی قلیان . صبح از خواب بلند شد ، عجیب بود ! دشت دوباره روییده بود ، سبزه زار شده بود . دوباره جناب《 گاو》 سرش را پایین انداخت و شروع کرد به خوردن ، غروب که شد ، چاق و فربه شد . سرش را بالا آورد و نگاهی انداخت ؛ دید هر چه سبزه روییده بود همه را خورده است و چیزی برای فردا باقی نمانده است ! غصه خورد ! با خودش گفت : فردا چه بخورم ؟! چطور شکم خود را سیر کنم ؟! آنقدر غصه خورد تا لاغر شد ، نحیف ، مثل نی قلیان .خوابید . صبح که از خواب بلند شد . عجیب بود ! دشت دوباره روییده شده بود .... این ادامه داشت روزها دشت می رویید و جناب گاو می خورد و شبها غصه فردا می خورد و لاغر می شد. و این کار هر روز او شده بود . ⏸نفس آنگاوست و آندشت اینجهان ⏸کوهمی لاغر شود از خوف نان ⏸ که چه خواهم خورد مستقبل عجب ⏸لوت فردا از کجا سازم طلب ⏸ سالها خوردی و کم نامد زخور ⏸ترک مستقبل کن و ماضی نگر ⏸ لوت و پوت خورده را هم یاد آر ⏸ منگر اندر غابر و کم باش زار مثنوی 📍 مولانا دفتر پنجم صفحه 969 ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
صدای مردم در صف نانوایی بالاترین صدا ، صدای مردم است . صدای مردم در صف نانوایی را باید شنید و تحلیل های سیاسی فرهنگی عمیق را پای صحبت صدای مردم در صف نانواییهای آنان یاد گرفت ، از سختی ها و مشکلات مردم آگاه شد . این صدای مردم است همان ولی نعمتان انقلاب . پیرمردی کنارم ایستاد سلام کرد؛ و سر صحبت را باز کرد ؛ از نبود نظارت بر نانوایی و بدی نان گفت ، از گرانی های پی در پی و دست های پینه بسته خود گفت . دیدم مرد میانسالی وسط حرفهای ما پرید و گفت ؛ حاج آقا سن شما قد نمی دهد، آیا مردم ما سزاوار این گرانی ها هستند ؟ یک آقایی تو صف دو تایی ایستاده بود ، دید بحث ما داغ شده با همان صدای شکسته خود گفت : والله ما شهید دادیم ، حرفهای ما رو به مسئولین برسونید . جوانی سیگار می کشید با صدای بلند و کلفت خودش گفت : این چه اوضاعیه ؟ یک کیلو گوشت شده آرزوی مردم ! ماشین پراید شده آرزوی یک جوان ! حاج آقا تو بگو واقعا حرفهای ما درسته ؟ خانمی هم با کنایه گفت : آقا ؛مرتضی علی هست اون آقا بود . یکی هم که معلوم بود کارگر بود آمد جلو و گفت : حاج آقا می دونی مشکل اصلی مملکت ما چیه؟ گرانی نیست ؟ مشکل ما اختلاس مسئولین هست ، این را باید حل کرد. جالبه شاطر نانوایی هم دید دارم حرفها رو گوش میکنم گفت ؛ حاج آقا هر روز دارن اجناس رو گرون می کنن . هر بار که نانوایی میرم توفیق شنیدن حرفهای مردم را دارم . ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
🗓ایدئولوژی شیطان انسان در رزمگاه شیطان دست و پنجه نرم می کند ، می جنگد و این شیطان است که با دندانهای خون ریز بر پیکره پاک و زلال انسان چنگ می کشد و آن را چاک چاک می کند . شناخت ایدئولوژی شیطان ، انسان را سریعتر و پر قدرت تر به عرش الهی می رساند . 《إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا》 اول : تزیین و تسویل شیطان برای تجاری سازی کالای خود ، زنجیره آرایشگری اعمال و رفتار را در پهنه خلقت افتتاح کرده است تا هر آنچه زشت و پلید است را با بسته بندی با زرورق های طلایی بزک کند و جنس بنجل اعمال قبیح را وارد بازار انسانیت کند با همان شیوه استعمار گری خود . 《وَإِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُ》 دوم : وعده وعده های پوشالی او« همچون شیطان بزرگ آمریکا که جهان را تسخیر می کند به نام آزادی ، حقوق بشر و در همان کشورها زندان گوانتانامو می سازد » دست ها را علیل می کند ! قلب ها منجمد می سازد ! انسانها را از هم دور می کند ! 《الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ》 سوم :تسویف مبتلا کردن بشریت به ویروس منحوس فردا فردا کردن از مبانی اندیشه ای مستطاب شیطان رجیم است که میلیون ها نفر را با همین شگرد به قعر سقوط می کشاند . چهارم : ترس سینمای هالیوودی ، ترس را چنان پردازش می کنند که انسانها را برده خود بسازند و توان حرکت را بگیرند . ترس از آینده ، ترس از ازدواج ، ترس از فرزند آوری ، ترس از اختراع ، ترس از نماز شب خواندن ، ترس از روزه گرفتن ، ترس از راستگویی 《إِنَّمَا ذَٰلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ》 پنجم :کینه تمدن غربی سیستم محبت رسانی انسانی را به قلوب بشریت مختل کرده است. و دریچه های آن را با برج سازی کینه ها ، فاصله انداختن بین خطوط انسانیت ، چاه دو دستگی حفر کردن ها ، قطار کینه ساختن و انسانها را بر سکوی اختلاف نشاندن بسته است و کار شیطان را ریل سازی مدرنیسم کرده است . 《إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ》 ششم :اسراف شیطان با اسراف عقد برادر خواندگی بسته است و بسیاری از انسانها را به جشن اسراف خود دعوت کردو از شیرینی و میوه های کال اسراف به کام آنان ریخت . استفاده نکردن از عمر ، از پدر و مادر ، از سلامتی ، بهره نگرفتن از علم ، عبادت نکردن اسراف است 《إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ ۖ》 ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
مناجات مکانیکی
چگونه می توان انسان کامل شد ؟ 1- دنیا با همه زیبایی ها در چشم انسان کوچک باشد . 2- پرخوری ، شکم بارگی در او نیست ، به اندازه می خورد . 3- آرزوهای او بی نهایت نیست به اندازه همت او بلند است . 4-سکوت ویژگی آشکار او است ، سخنان پرمغز و سنجیده می گوید 5-ظاهر انسانی معولی و متوسط جامعه است ولی در مدیریت چونان شیر بیشه می خروشد و حرکت می کند . 6- سرزنش را نیاموخته است . 7- زبان به شکوه و شکایت هیچگاه باز نمی کرد . 8-بیشتر شنونده است تا گوینده سخن . 9-بر سر دو راهی کار ، هر کدام با خواسته نفس او نزدیکتر بود مخالفت می کرد . 10-همیشه معتدل رفتار می کرد . ✍سید جواد محمدزاده نهج البلاغه. حکمت ۲۸۹ @mahammmadzadeseyedjavad
🗓می خوانیم که خوانده باشیم ❔! سال هاست که با آمدن ماه مبارک رمضان ، چندین پرسش هم به سراغ من می آید . ❓ از خود می پرسم : این همه جهد و تقلا برای احتکار ثواب ها برای یک انسان کافی است ؟ ❓قرآن را به صد تلاوت ختم کنیم و مستانه سر سفره افطار ؛ تمام آرزوهایمان را از درگاه خدا بخواهیم ؟ ❓چرا قصه اصحاب کهف و جوانان با اراده و مومن نتوانسته است بر کارهای تشکیلاتی ما جان بیافزاید ؟ ❓چرا نیاموخته ایم بدون پول ، بدون رسانه ، تریبون ، کتاب ، فروشگاه ، مدرسه ، حتی یک اعلامیه ، بدون هیچ امکاناتی چند جوان جامعه مشرک را به جامعه موحد تغییر دادند؟! ❓چرا هنوز در مرحله تجوید، لحن ، قرائت ، حفظ ؛ مانده ایم ؟! چه زمانی تفکر خواهیم کرد ؟ آیات را کالبد شکافی می کنیم ؟ ❓آمار بالای طلاق ، در جامعه قرآنی نشان از چیست ؟ ❓رشد جوانان بیکار در جامعه ای که تمام شبکه های آن قرآن پخش می کند ، چرا باید باشد ؟ ❓کتاب هنوز غریب ترین کالا در خانه ها و کم ارزش ترین موجود در فهم مخاطبان است ؟ ❓تربیت فرزندان را به جناب pou سپرده ایم ؟! ❓برای همه این پرشهای ویرانگر یک پاسخ بیشتر نیافتم ؛ ما در باتلاق ظواهر گرفتار آمده ایم ! ما در زمین لیست آمار و ارقام فرود آمده ایم ! ما در ساحل ثواب و عقاب لنگر انداخته ایم ! ما در الفاظ و الحان و اصوات صوت قطار را به صدا در آورده ایم ! ما ایستادیم . قرآن آمده است تا ما را از ایستادن به حرکت وادار کند . ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
چگونه تدریس موفقی داشته باشیم ؟ 《ویژه اساتید و معلم ها 》 1. تکلیف ندهید دادن تکلیف و یا تحقیق به شاگردان ، هیچ سودی برای طرفین به همراه ندارد بلکه ذائقه علم آموزی را در نطفه می میراند وآنها را به جریان آهن ربای اینترنت و کپی پیست متصل می سازد . 2.زندگی کنید . استادی که نتواند در کلاس درس طعم زندگی را به نوآموزان بچشاند ، باید برگه استعفای خود را بنویسید و روی میز رئیس خود بگذارد و غزل خداحافظی را صد مرتبه بخواند . زندگی با شاگرد همان شاگرد پروری هنرمندانه است که باید شمع شد تا نور آفرید. 3.درس ندهید . تلاش برای تدریس آب در هاونگ کوبیدن است . درس را باید شاگرد بدهد و استاد کلاس را تبدیل به یک میدان قلق گیری در فهم و یادگیری نماید . 4.تشویق و تنبیه نکنید . برای یک مراسم خواستگاری صدها مقدمه را رعایت می کنیم تا اصل مطلب از دهان بزرگترها صادر شود ؛ چطور توقع داریم که بدون هیچ مقدمه ای ، و صرف برگزاری کلاس قاعده تشویق یا تنبیه را عملی سازیم . 5.سبد سازی کنید . درهرکلاس چند سبد درست کنید ، و یک سرگروه تعیین کنید تا زیرمجموعه را شکل بدهد ؛ کلاس شما سه یا چهار نفره می شود. 6.نمره دهید . نمره نهایی را در همان جلسه اول به همه بگویید . خیال شاگردان را از نمره راحت کنید . ذهنی که درگیر نمره است هیچ وقت با استاد و مباحث او گره نمی خورد و از نردبان بالا نمی آید . 7.تر و تمیز نخواهید . خودشان بنویسند با دست خط خرچنگ قورباغه . کثیف و چروک شده ، نترسید ؛ این جملات اتو کشیده ، زرورق های طلا کوب ، لفظ قلم ها؛ ذهن و فکر شاگردان را کوتله می کند . 8.رفرنس ندهید . بگذارید خودشان فکر کنند . آنها را بوعلی سینا و فارابی ببیند . کوچک نشمارید . کانت و هگل را بت نکنید که با تبر ابراهیم هم نمی شود آنها را شکاند . 9.سه ضلعی باشید . کلاس را به سه ضلع تقسیم کنید . ضلع اول حرفهای شما باشد . ضلع دوم حرفهای دانش جویان و ضلع سوم را رها کنید و بگذارید از زمین و زمان بگویند ؛ از خورشید و ماه ، از گرانی مرغ تا شیر ، از مای بی بی گرفته تا قیمت قبر در بهشت زهرا . 10.گرده افشانی کنید . علم آموزی از دیوار کردن دور دنیا سخت تر و جانکاه تر است ! برای ساده سازی دروس ؛ گرده های انگیزه سازی را باید بر نهاد افکار شاگردان نشاند و آن وقت منتظر ماند تا شکوفه ها ثمر دهد . ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
🔥«الصّوم جَُنَّة مِنَ النّار؛ روزه سپر آتش است» ♨️و چه می دانیم آتش چیست ؟ ♨️نار کدام است ؟ ☄️آتش همان زبان چرب و چیل زیر میز رئیس نابلد است . ☄️آتش همان زبان تیغ دار همسر پای سفره هفت سین است . ☄️آتش همان زبان نرم و نازک در مقابل هیبت پوشالی دشمن است . ☄️آتش همان زبان سرخ است که سر سبز را می دهد بر باد . ☄️آتش همان زبان با شکوه و جلال است که خرج شِکوه و شکایت از خدا می شود . ☄️آتش همان زبان اُف و اُوف در کشتزار امتحان و ابتلاها ست . ☄️آتش همان نیش عقرب زبان تو است که پایی را قطع می کند . ☄️آتش همان زبان لااله الا الله است که پر از غمزه شیطانی است. ☄️آتش همان زبان شور بختی در درگاه خداست . ☄️آتش همان زبان برافروخته ای است که تَرک تَرک بر دلها می اندازد . ☄️آتش همان زبان کلمات قطاری است که نثار هر جنبنده ای می شود . ☄️آتش همان زبان نمّامی است که آبروی همسایه را می برد. ☄️آتش همان زبان قهقهه متکبرانه است که انسانی را به سخره می گیرد. ☄️ آتش همان زبان را چین چین دادن است تا سخن چین گردد. ☄️آتش همان زبان دروغ را میان تشت خالی نهادن است . ☄️آتش همان زبان مراء و جدال با پدر است . ☄️آتش همان زبان زلزله خیز در کاشانه زوج جوان است . ☄️آتش همان زبان عشوه گر با نامحرم است . ☄️آتش همان زبان غشّ در معامله است . ☄️ آتش همان زبان رها در آوردگاه دهان است . ☄️ آتش همان غیب گویی از ندانسته های مردم است . ✍️ سید جواد محمدزاده @HOWZAVIAN
الهی العفو خدایا مرا ببخش ؛ آفریده هایت را به زیبا و زشت تقسیم کردم . الهی العفو خدایا مرا ببخش ؛ مرگ را پلید و زندگی را حیات دانستم . الهی العفو خدایا مرا ببخش ؛ نعمت ها را نشانه دوستی و مشکلات را علامت قهر تو فهمیدم. الهی العفو خدایا مرا ببخش ؛ بین اسب با الاغ تفاوت نگاه دارم . الهی العفو خدایا مرا ببخش؛ پدر را خوب و مادر را نازنین سرودم . الهی العفو خدایا مرا ببخش؛ چوپان را بی سواد و دکتر را پر سواد معرفی کردم . الهی العفو خدایا مرا ببخش؛ خوشبختی را در پول ، بدبختی را در فقر و نداری دیدم . الهی العفو خدایا مرا ببخش ؛ فرزند را یک بار اضافه برشمردم . الهی العفو خدایا مرا ببخش ؛ شب هاخواب چشمانم را می بندد ، روزها زرق و برق دنیا چشمانم را قفل می سازد . ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
موریانه « تُوجیه » سوال : چرا امروز غذا درست نکردی؟ جواب : از خواب دیر بلند شدم. سوال: چرا نماز ها را سر وقت نمی خوانی ؟ جواب: کارهام خیلی زیاده . سوال : چرا خانه پدر و مادر نرفتی ؟ جواب : فرصت ندارم . سوال : چرا ازدواج نمی کنی ؟ جواب : پول ندارم. سوال : چرا فرزند دار نمی شوی ؟ جواب : هنوز خودمون بچه ایم . چنان بر ارکان توجیه کارها مسلط شده ایم ، که سازمان ملل دستگاه هدایت جهان را بر متدولوژی توجیه سازی بتن ریزی کرده است ! موریانه توجیه بی سروصدا ، صداقت ، راستگویی ، شفافیت ، تلاش و زحمت ، ایثار و فدارکاری و خصوصیات والای انسانی را می خورد ؛ بی آنکه تبری بر گُرده آنان زده شود ! انسان با قدرت عقل و بهره گیری از علم و دانش می تواند اتم را بشکافد ؛ فضا را در نوردد ؛ جهان را بپیماید ؛ دریا را بشکافد و غواصی کند ؛ امحاء و احشای قلب و عروق را جراحی کند ؛ مردمک چشم را در بیاورد ؛ ✔با برنامه ریزی ؛ ✔ مطالعه ؛ ✔انجام صحیح کار ها ؛ ✔پاک سازی افکار التقاطی ؛ ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
ریگ داغ ریگ ها را دیده ای ؟ از شدت گرمای خورشید،داغِ داغ می شود ؟ دست تاب تحمل چند خرده ریگ را ندارد ؟ قلم اگر نتواند؛ کلمات را در کوره معانی چنان حرارت دهد ؛ که دست گناه را ذوب کند؛ مرده ای زنده کند ؛ مادری را به آغوش فرزند برساند؛ بی نمازی را نماز خوان کند؛ حاجی را مومن کند؛ بی حجابی را با حجاب سازد؛ رودی را اقیانوس کند ؛ طلاقی را به آشتی بکشاند؛ دو قرص نانی به فقیر برساند؛ پوزه شیطان را به خاک بمالاند؛ پدری را فرزند نیکو سرشت هدیه دهد؛ لاتی را به شهادت نائل گرداند؛ اشکی را جاری سازد ؛ گره ای از کودک نابینا باز کند ؛ خیابانی در بن بست چهارم جوانی بگشاید ؛ هواپیمایی را از سقوط برهاند؛ اگر نتواند؛ قلم نیست ، یک شی است ؛ از خانواده اشیاء ؛ همانند لوستر ، بشقاب ، قاشق و چنگال که گه گاهی برو بیایی دارد، سرو صدایی بهم می رساند . دلخوش به این قلم مکن که راهزن عبادت شش هزار ساله من و تو خواهد بود ! ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
یک قاعده برای موفقیت . سوختن . قاعده همین است باید بسوزید . تا در کوره نسوزی؛ هیچ فرزندی را تربیت نخواهی کرد. هیچ شاگردی شما را تحسین نمی کند . هیچ کاسبی از شما راضی نیست. هیچ درختی میوه ناب نمی دهد. هیچ عالمی از حوزه صادر نمی شود. هیچ دانشجویی جویای دانش نمی گردد‌. هیچ مریضی درمان نمی شود . هیچ اتفاقی رخ نمی دهد. باید سوخت همچون خدا که انسان و عالم را آفرید. باید سوخت همچون پیامبر اکرم ص که قرآن آورد. باید سوخت همچون امام که ولایت را تاباند . بسوزید تا خورشید باشید . نور بدهید. ظلمت کده را نورانی کنید . ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad
🗓 بانوی ایستاده ◾️به بهانه وفات حضرت خدیجه(س) 🔸بانویی که ایستاد؛ پای عشق محمد لیلی و مجنون ، شیرین و فرهاد ؛ عشق را سرمشق از خدیجه گرفته بودند . می دانستند اگر بخواهند شهره عالم شوند به عشق ؛ باید بایستند همانند خدیجه که پای عشق محمد ایستاد . زخم زبان ها ، اذیت ها ، خاک روبه ها ، جعل خبرهای دروغین ، فتوشاپ سازی از محمد، سنگ پراکنی ها ، جنون و ساحر خواندن همسر ؛ هیچکدام نتوانست پر مگسی از عشق به محمد را در دل خدیجه بکاهد .و او پای این عشق خود ایستاد . 🔸بانویی که ایستاد ؛ پای تربیت فرزند هیچ تکنولوژی وفضاپیمایی نتوانسته است رباط تربیت ساز یک انسان را خلق کند . غزالی درست می گفت :تربیت پس از پیامبری ، شریف ترین کار آدمی است . افلاطون خوب فهمیده بود : فنی عالی تر و مقدس تر از تربیت نیست و کانت از صمیم دل می گفت : بزرگ‌ترین و دشوارترین مسئله آدمی تربیت است. همان عنصری که تمدن غربی قرن هاست فاتحه آن را خوانده است و تربیت نسل را به هری پاترها، مرد عنکبوتی ها ، بت من ها سپرده است . تربیت ریشه در هزاران نسل پیشین انسانی دارد و سایه تاثیر آن بر تمام نسل های پسینی نیز ادامه خواهد داشت . بانویی که ایستاد ؛ فاطمه را بپروراند و نسل سراسر خیر امامت و ولایت را تا قیامت مهره چینی کند خدیجه بود . 🔸بانویی که ایستاد ؛ پای محاصره اقتصادی جبهه زورگویان و مستکبران که تمامی ندارد ، تا انسان هست ، اسلام هست ، گردن فرازی و عربده کشی اینان هم هست ؛ از بدو تا ختم . قطعنامه نوشتند ، خون ریختند ، پیراهن چاک دادند ، خنجر در قلب فرو کردند ، خانه ویران ساختند ، تحریم کردند ( آب ، غذا ، دارو ، مایحتاج اولیه ) ولی بانویی که قد خم نکرد و شعب ابی طالب را سعی صفا و مروه کرد تا لقمه نانی در دهان مبارزان بنهد خدیجه بود. با همان پای پر آبله ، صورت برافروخته از آفتاب سوزان ، مقاوم و ایستاده . 🔸بانویی که ایستاد ؛ پای بخشش کسی چه می دانست بخشش چیست ؟ ایثار چیست ؟ مال را خوب می شناخت . بازار ناصر خسرو را همه بلد بودند. قیمت سکه و دلار و ارز را به روز ، ثانیه می دانستند ! با احتکار و اختلاس هم خانه بودند ! گونی پشت گونی ، انبار پشت انبار ، خانه و ویلا پشت هم ، حرمسرا و شهوترانی بی نهایت ! همه نشسته بودند در کمین زر و زیور ؛ که بانویی ایستاد ؛ هشتاد هزار شتر ، چهارصد غلام و کارگر ، بارگاهی از حریر و پارچه ، حساب ها پر از طلا و درهم و دینار ؛همه را یکجا تقدیم اسلام محمد کرد ، تقدیم ضعفاء ، مستمندان ، یتیمان . 🔸بانویی که ایستاد ؛ پای مقام زن گردباد جهالت چنان می وزید که پدر ، دست دخترک نازک و نحیف خود را به میان گور می نهاد ! زنده زنده !بدون هیچ قطره اشکی ! در قساوت تمام ،خاک بر جان فرزند خود می ریخت ! درآن هیاهو که سینمای هالیوود در حال نمایش زنان برهنه با جامی در درست به دنیا بود ؛ بانویی ایستاد ؛ قامت بر افراشت ؛ پله پله مسیر معنویت و رشد را طی کرد تا به مقام «طاهره » دست یافت و اسکار سیده قریش را به نام خود حکاکی کرد . 🔸بانویی که ایستاد ؛ پای مکتب ضد فمنیسم این مکتب نامیمون جنبش برابری خواهانه زنان کجا هستند ؟ کانت کجاست که می گفت : زن در تمامی زمینه ها و قدرتهای عقلی ضعفیف است ؟ ژان ژاک روسو کجاست که می گفت : زن تنها برای مسائل جنسی و تولید مثل آفریده شده است ؟ فروید کجاست که می گفت : زن جنس ناقصی است که نمی تواند به پایه مرد برسد ؟ کجا هستند ! تا ببینند بانویی که یک تنه ایستاده است ، در برابر تیرهای سهمگین این تهمت ها و التقاط ها ، بی سوادی ها ، ناجوانمردی ها ؛ تا بگوید من ، یعنی خدیجه: در همان عصر جاهلیت یک دستگاه عظیم تجارت خانه راه انداختم و اول شخص جهان محمد مصطفی مرا نه منع کرد ، نه سد شد ، نه ظلم کرد ، نه راه بست ؛ بلکه یار شد برای ساختن جامعه ، ساختن انسان ها ، مردان و زنانی با هوشی مومنانه و صادقانه . ✍سید جواد محمدزاده @mahammmadzadeseyedjavad