eitaa logo
مَهبد
310 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
48 ویدیو
1 فایل
خسته‌ام‌ از شب پر ابر؛ بگو ماه کجاست؟! مهبد؟نگهبان ماه🌚✨ خوش اومدین:) برای برقراری ارتباط با ما: دایگو: https://daigo.ir/secret/7326139497 و اگه دایگو باز نشد: https://harfeto.timefriend.net/17363396430835
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از - گمشده‌‌میان‌افکار -
_🌚
چنان دستم تهی گردیده از گرمای دستِ تو که این یخ کرده را از بی‌کسی "ها" می‌کنم هر شب
وقت رفتن همه را می بوسید به من از دور نگاهش را داد
ای ماجرای شعر و شب‌های جنون من آخر چگونه سر کنم بی‌ماجرا امشب؟
شب بخیر🥲✨
هدایت شده از مَهبد
برق چشم تو به هر بت بخورد می‌شکند چه کسی دیده بتی با هنر بت‌شکنی!
با عصای عقل، هر کس می رود در راه عشق طیّ دشت آتشین، با پای چوبین می کند...!
کنج‌دنج:)✨📻
گفتی: در این ره پیر باید شد، شدم حالا از آن همه رؤیا یکی تعبیر خواهد شد؟
___
خداجون قربونت بشمم پاییزت داره تموم میشه و ما فقط یک بار رحمتتو دیدیم...دلت از چی گرفته که نمیباریش رو سرمون؟دلتو باهامون صاف کن قربونت برم:..)
هرگز شب را باور نکردم چرا که در فراسوهای دهلیزش به امید دریچه‌ای دل بسته بودم
درست وسط پیشانی‌ات میشود قبله گاه لب‌های من بوسه هایم را همین جا حواله میکنم
از فاصله‌ها خسته، محتاج به آغوشم باید تو بلد باشی بر سینه فشردن را...
___
پر از شور و شعف با سر به سویت می‌دَوم چون رود؛ تو دریا باش تا خود را به آغوش تو بسپارم...
بازڪن آغوش‌ِ گرمت را نمیدانی مگر قرعه ی بوسیدنت امشب بہ من افتاده است
ﺷﺒﻬﺎ ﮔﺬﺭﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻩ ﻧﺘﻮﺍﻧﻢ ﺑﺴﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﻭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﮑﺮ ﺗﻮ ﻣﺴﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﯾﺶ ﺧﻮﻧﻢ ﺭﯾﺰی ﺗﺎ ﺟﺎﻥ ﺑﺪﻫﻢ ﺩﺍﻣﻦ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ !
مَهبد
ﺷﺒﻬﺎ ﮔﺬﺭﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻩ ﻧﺘﻮﺍﻧﻢ ﺑﺴﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﻭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﮑﺮ ﺗﻮ ﻣﺴﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﯾﺶ ﺧﻮﻧﻢ ﺭﯾﺰی ﺗﺎ ﺟﺎ
فال حافظ زدنت از پی دلتنگی کیست؟ من که هر لحظه به یاد تو و دلتنگ تو ام هر ستاره یه نشان از غم و دلتنگی من آسمان را بفرستم که بدانی همه جا یاد تو ام؟
مَهبد
فال حافظ زدنت از پی دلتنگی کیست؟ من که هر لحظه به یاد تو و دلتنگ تو ام هر ستاره یه نشان از غم و دلتن
ترسم آخر زغم عشق تو دیوانه شوم بیخود از خود شوم و راهی میخانه شوم آنقدر باده بنوشم که شوم مست و خراب نه دگر دوست شناسم نه دگر جام شراب .
نگاه میکنی و من به شوق می‌آیم همیشه بهر من ای چشم خوش‌خبرباشی..
تو آسمانی و من ریشه در زمین دارم
دل‌هایِ خام را به خَرابات راه نیست انگور چون رسید به مِی‌خانه می‌رسد صائب تبریزی.
عاشق نشدی زاهد ، دیوانه چه میدانی ! در شعله نرقصیدی ، پروانه چه میدانی ؟!
پر نقش‌تر از فرش دلم بافته‌ای نیست از بس که گره زد به گره حوصله ها را