كف صابون - هرناندو تلز .mp3
12.92M
🎧وقتی مطمئن شدم خودشه، تمام وجودم به لرزه درومد!...
اسمش تورِس بود! کاپیتان تورِس ..
.
#داستان_یکشنبه_شبها 📖🎧
📙 داستانکوتاه : #کف_صابون
✍🏻 نویسنده : #هرناندو_تلز
🎙 با صدای : #بهروز_رضوی
.
http://eitaa.com/mahbookcafe
گیله مرد.mp3
4.3M
🎧باران هنگامه کرده بود..باد چنگ می انداخت و می خواست زمین را از جا بکند ..دو مأمور تفنگ بدست گیله مرد را به فومن می بردند...
.
#داستان_یکشنبه_شبها 📖🎧
📙 داستانکوتاه : #گیله_مرد
✍🏻 نویسنده : #بزرگ_علوی
🎙 با صدای : #بهروز_رضوی
.
http://eitaa.com/mahbookcafe
داستانهای نو @MHashemi316 (1).mp3
15.51M
🎧مردی بود دورگرد...
کارش فروش تله موش های سیمی بود،
مرد با فروش همین تله موش های دست ساز زندگی اش را می گذراند...
.
#داستان_یکشنبه_شبها 📖🎧
📙 داستانکوتاه : #تله_موش
✍🏻 نویسنده : #سلما_لاگرلوف
🎙 با صدای : #بهروز_رضوی
.
http://eitaa.com/mahbookcafe
4_5929346920727185194.mp3
11.75M
🎧نقد روزنامه را بریدم، یک بار دیگر آن را خواندم و گزاشتمش لای پوشه ی بایگانی ام.از خانه بیرون زدم و به طرف خیابان برادوی دویدم...
.
#داستان_یکشنبه_شبها 📖🎧
📙 داستانکوتاه : #ویولن_زن
✍🏻 نویسنده : #هرمان_ملویل
🎙 با صدای : #بهروز_رضوی
.
http://eitaa.com/mahbookcafe
داستانهای نو @MHashemi316 (5).mp3
15.03M
🎧من معمولا صبح ها توی اتاقم می نشینم، و پشت میز کار غرق تخیلاتم می شوم.
در این مواقع اگر سوژه ای بنظرم بیاید درباره ی آن فکر میکنم و روی کاغذ می آورمش.
.
#داستان_یکشنبه_شبها 📖🎧
📙 داستانکوتاه : #پرندگان_دروغ_نمی_گویند
✍🏻 نویسنده : #نیکولای_تیخونوف
🎙 با صدای : #بهروز_رضوی
.
http://eitaa.com/mahbookcafe
داستانهای نو @MHashemi316 (3).mp3
14.18M
🎧من در تمام عمرم تا اینجا، دست های فراوانی را فشرده ام.
برایتان بگویم که هرگز تابحال نتوانسته ام آن دست هایی را که در این مدت صمیمانه فشرده ام توصیف کنم
.
#داستان_یکشنبه_شبها 📖🎧
📙 داستانکوتاه : #دستها
✍🏻 نویسنده : #جیان_می_سی
🎙 با صدای : #بهروز_رضوی
.
http://eitaa.com/mahbookcafe
داستانهای نو @MHashemi316 (4).mp3
16.11M
🎧 کار من داستان نویسی است. داستانهایی می نویسم که اجتماعیست..
چندوقت پیش یک داستان نوشته بودم درباره یک خانواده بینوا ...
.
#داستان_یکشنبه_شبها 📖🎧
📙 داستانکوتاه : #داستان_یک_شب_طوفانی
✍🏻 نویسنده : #ماکسیم_گورکی
🎙 با صدای : #بهروز_رضوی
.
http://eitaa.com/mahbookcafe
داستانهای نو @MHashemi316 (6).mp3
15.73M
🎧 زمستان بود و برف زیبایی همه جا نشسته بود، روی هم رفته هوای دلچسبی بود و لذت می داد که انسان کنار دوستانش بنشیند و باهم گپی بزنند و یاد و خاطرات گذشته را زنده کنند..
.
#داستان_یکشنبه_شبها 📖🎧
📙 داستانکوتاه : #پدرها_وپسرها
✍🏻 نویسنده : #جی_سی_تورنلی
🎙 با صدای : #بهروز_رضوی
.
http://eitaa.com/mahbookcafe