ایتا - 𝐈𝐦𝐩𝐫𝐢𝐬𝐨𝐧𝐞𝐝

از صبح تا شب هر نقشی میخواید بازی کنید ولی از ساعت ۱۲ به بعد چاره ای جز اینکه خودتون باشید ندارید ، تا طلوع خورشید باید گلاویز بشید با هر آنچه که در طول روز به انکارش پرداختید !
بخوابید ، قبل از ۱۲ بخوابید .

78 مشاهده18:52

𝐈𝐦𝐩𝐫𝐢𝐬𝐨𝐧𝐞𝐝

دلتنگی غول سیاهیت که هرشب از زیر تخت انگشتهایش را دور گردنم میپیچد ، خفگی غالب میشود
اما متاسفانه هربار ، هرشب ، جان سالم بدر میبرم .

75 مشاهده20:08

𝐈𝐦𝐩𝐫𝐢𝐬𝐨𝐧𝐞𝐝

آدمیزاد؟ اشرف مجبورات .

78 مشاهده20:11

𝐈𝐦𝐩𝐫𝐢𝐬𝐨𝐧𝐞𝐝

خودت را از کسی که دوستت میدارد دریغ نکن ، عاشق که جز معشوق چیزی ندارد .

72 مشاهده00:42

𝐈𝐦𝐩𝐫𝐢𝐬𝐨𝐧𝐞𝐝

_

77 مشاهده00:42

𝐈𝐦𝐩𝐫𝐢𝐬𝐨𝐧𝐞𝐝

لحظه ی رفتن تو بغض من گریه شد و راه تماشا را بست ، از تو جز منظره ای تار ندارم در یاد .

79 مشاهده12:07

𝐈𝐦𝐩𝐫𝐢𝐬𝐨𝐧𝐞𝐝

مرا رسم کن ، حالا تو درد کشیدی .

80 مشاهده12:17

𝐈𝐦𝐩𝐫𝐢𝐬𝐨𝐧𝐞𝐝

گاهی تو حتی لب نگشوده ای و من به پایان آنچه خواهی گفت رسیده ام .

80 مشاهده14:10

𝐈𝐦𝐩𝐫𝐢𝐬𝐨𝐧𝐞𝐝

آدمیزاد؟ اشرف مجبورات .

آدمیزاد؟ اشرف مغمومات

83 مشاهده00:50

𝐈𝐦𝐩𝐫𝐢𝐬𝐨𝐧𝐞𝐝

تو آسمان بودی اما آنکه بارید منم .

1 مشاهده00:50

𝐈𝐦𝐩𝐫𝐢𝐬𝐨𝐧𝐞𝐝

زمان عجیبی در طول شبانه روز وجود داره
یه تایم کوتاه ۱ ساعته احتمالا یک ساعت قبل از طلوع
خیابونا یه تاریکی خاصی دارن و هیچکس بیرون نیست ، نسیم خنکی میوزه و فقط صدای گنجشک ها میاد .
تایم خوبیه ! احتمالا برای مردن .

1 مشاهده00:54

مطالب بعدی

پرسش‌ها

قوانین

داغ‌ترین‌ها

چندسکویی