Majid Banifatemeh ~ Musico.IRوانشق القمر.mp3
زمان:
حجم:
3.2M
من اگر هیئتدار بودم شب تاسوعا این آیه را پخش میکردم و هی میزدم روی تکرار و تکرار و تکرار و میگذاشتم صدای عزادارها با سخن خدا مخلوط شود:
«اِقْتَرَبَتِ الساعةُ وانْشَقّالقمر، ای اهل حرم میر و علمدار نیامد، علمدار نیامد، علمدار نیامد اِقْتَرَبَتِ الساعةُ وانْشَقّالقمر، سقای حسین سرور و سالار نیامد، علمدار نیامد علمدار نیامد،اِقْتَرَبَتِ الساعةُ وانْشَقّالقمر، علمدار نیامد علمدار نیامد، اِقْتَرَبَتِ الساعةُ...علمدار نیامد...وَانْشَقّالقمر، علمدار نیامد...»
حتمنننن فایل صوتی رو بشنوید.
https://eitaa.com/mahbubeman
موضوع رسالهی دکتری من «جریانشناسی شعر آیینی در دورهی معاصر» بود. پژوهش در حوزهی دین و آیین هم مثل سایر حوزهها سختیهای خودش را دارد. مثلاً ممکن است با مخالفت استادان غیرمذهبی یا کمترمذهبی دانشگاه خودت مواجه شوی یا این نوع اساتید در سایر دانشگاهها مقالههایت را نپذیرند و بگویند اینهمه اثر و حوزهی ادبی کارنشده داریم چرا چسبیدهای به دین و این حرفها.
طبیعتاً من هم با چنین برخوردهایی مواجه بودم اما روز مصاحبهی امتحان جامع یادم نمیرود. بعد از پشت سر گذاشتن آزمون کتبی باید میرفتیم دفتر تکتک اساتید تا آموزههای آن سهچهار ترم را محک بزنند. تا نشستم روبروی یکی از همان اساتید عزیز سالخورده، سیگارش را تکاند توی جاسیگاری قلمکاری روی میزش و پرسید: «موضوع رسالهت چیه؟» موضوع را گفتم. کمی مکث کرد و با لحنی کنایهآمیز گفت: «مگه توی دورهی معاصر شعر آیینی درستحسابی داریم؟» جواب دادم: «بله داریم.» گفت: «یکیشو بخون ببینم.» نمیدانم چرا شعر راز رشید سیدحسن حسینی را خواندم و مثل همیشه که میخوانمش وسطهاش بغض هم میکردم:
«به گونهی ماه
نامت زبانزد آسمانها بود
و پیمان برادریات
با جبل نور
چون آیههای جهاد
محکم
تو آن راز رشیدی
که روزی فرات
بر لبت آورد
و ساعتی بعد
در باران متواتر پولاد
بریده بریده
افشا شدی
و باد
تو را با مشام خیمهگاه
در میان نهاد
و انتظار در بهت کودکانهی حرم
طولانی شد
تو آن راز رشیدی
که روزی فرات
بر لبت آورد
و کنار درک تو
کوه از کمر شکست»
استاد عزیزم سیگار دیگری گیراند و گوشهی چشمش را پاک کرد و گفت: «خوب بود. خیلی خوب بود.»
تو خوبی. خیلی خوبی حضرت راز رشید💚
https://eitaa.com/mahbubeman
میدونستید شاعر «امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع مکن ای صبح طلوع/عصر فردا بدنش زیر سُمِ اسبان است مکن ای صبح طلوع مکن ای صبح طلوع» پدر آیتالله بهجت، کربلایی محمود بهجت فومنی، است؟ و کل شعر، حدود هشتاد بیت است اما همین یک بیت ترجیع، اینقدر مشهور شده.
https://eitaa.com/mahbubeman
منصوره رضاییInShot_20230728_122338521.mp3
زمان:
حجم:
6.4M
#روضه_کلمه
روز دهم: روضهی شتاب
عاشورا روز شتاب است. روز غوغا و هیاهو. روز داستانهای درهم تنیده. روز راویان متعدد.
بیایید سرعتمان را بیشتر کنیم و زود از کنار گودال بگذریم...
https://eitaa.com/mahbubeman
ای فَرَس! با تو چه رخ داده که خود باختهای
مگر اینگونه که ماتی تو شه انداختهای؟
فرَس یعنی اسب و با رخ، باختن، مات، شاه تناسب دارد. شاعر (نیّر تبریزی) برای توصیف ظهر عاشورا و بازگشت ذوالجناحِ تنها به خیمهها از عناصر شطرنج استفاده کرده و این تصویر زیبا را پدید آورده.
میگویند شهریار آرزو داشته تمام اشعارش را به نیّر تبریزی بدهد و همین یک بیت مال او باشد!
https://eitaa.com/mahbubeman
میدونستید ریشهی کلمهی بَلبَشو به معنی آشوب و بلوا چیه؟
در واقع «بِهِل بِشو» بوده یعنی رها کن و برو.
در جلد سوم کتاب روزهای دکتر اسلامی ندوشن خوندمش.
https://eitaa.com/mahbubeman
«پس از گذشت سالها و دیدن نوشتهها و شنیدن سخنان کسانی که بسیارنویسند و یا پرگو، به این نتیجه رسیدهام که بین یبوست فکر و اسهال قلم و بیان، رابطهی معناداری برقرار است. فکر میکنم رابطهی معنادار، حق مطلب را ادا نمیکند. باید بگویم رابطهی علت و معلولی برقرار است.»
(دکتر فریبرز خسروی)
https://eitaa.com/mahbubeman
معدل امتحانات نهایی، سند ناکارآمدی و فشلبودن نظام فعلی آموزش و پرورش است.
امیدوارم تلنگری باشد برای مسئولان تا به شکاف عمیق و عظیم بین کتب درسی و شیوههای آموزشی با دنیای فکری و نگاه نوجوانان امروزی پی ببرند.
هرچند که بعید میدانم...
https://eitaa.com/mahbubeman
محبوب من! منصوره رضایی
هنگام افزودن اعضای این کانال فاخر و وزین، مخاطبان تلفنم را مرور میکردم و با اسامی عجیبی مواجه شدم.
530.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واکنش من در هر حال و احوال و زمان و مکانی که گوشیم زنگ بخوره اینطوره. :)
جدی! تا وقتی شبکههای اجتماعی و پیامک هست چه لزومی داره تماس بگیریم؟
چه روابط شخصی و شغلیای که بهخاطر تماسگریزی از دست ندادم!
https://eitaa.com/mahbubeman
1.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حقیقتاً دلم میخواد تنها دغدغهم قشنگنبودن انگشتهای پام باشه. :)))
https://eitaa.com/mahbubeman
شبها ساعت ۱۰:۴۵ بهعنوان کارشناس ادبی در برنامهی شبچراغ رادیو قم حضور دارم.
موضوع این هفته «وطن در ادبیات فارسی» است.
امشب دربارهی مفهوم وطن در اشعار دورهی مشروطه و وطنیات شاعرانی مثل نسیم شمال، فرخی یزدی، میرزادهی عشقی، ملکالشعرای بهار صحبت کردم و این شعر از میرزاده عشقی را خواندم:
خاکم به سر، ز غصه به سر، خاک اگر کنم
خاک وطن که رفت، چه خاکی به سر کنم؟
آوخ! کلاه نیست وطن تا که از سرم
برداشتند، فکر کلاهی دگر کنم
مرد آن بود که این کُلهش بر سر است و من
نامردم ار که بی کُله، آنی به سر کنم
من آن نیاَم که یکسره تدبیر مملکت
تسلیم هرزهگرد قضا و قدر کنم
زیر و زبر اگر نکنی خاک خصم ما
ای چرخ! زیر و روی تو، زیر و زبر کنم
جاییست آرزوی من، ار من به آن رسم
از روی نعش لشکر دشمن گذر کنم
هر آنچه می کنی بکن ای دشمن قوی!
من نیز اگر قوی شدم از تو بتر کنم
من آن نیاَم که به مرگ طبیعی شوم هلاک
وین کاسه خون به بستر راحت هدر کنم
معشوق «عشقی» ای وطن! ای مهد عشق پاک!
ای آن که ذکر عشق تو شام و سحر کنم:
«عشقت نه سرسری است که از سر به در شود»
«مهرت نه عارضیست که جای دگر کنم»
«عشق تو در وجودم و مهر تو در دلم»
«با شیر اندرون شد و با جان به در کنم»
https://eitaa.com/mahbubeman
فغانی را دوست داشتم حتی وقتی رفت استرالیا. میگفتم اندازهاش جهانی است و حق دارد مسیر دیگری برای پیشرفتش انتخاب کند، حتی مسیری که موردپسند خیلیها نیست. معتقد بودم و هستم که مسئولان کوتولهی فوتبال، قدرش را ندانستند و مثل خیلیهای دیگر فراریاش دادند تا کوچکی خودشان کنار بلندی او به چشم نیاید.
اما امروز که با ترامپ توی یک قاب دیدمش حالم بد شد. اضطراب روزهای جنگ به جسم و جانم برگشت. انگار دقیقهی نود است و تیمم دوازده هیچ عقب، استرس گرفتم.
از تماشای هموطن رعنایم کنار آن سگ گیسو زرد خشمگین شدم؛ مثل همان صبح شوم که فردو را زد و کنفرانس خبری راه انداخت و پیروزیاش را به ملت و لشکرش تبریک گفت.
ترامپ به فغانی مدال میدهد و من یاد گردنبندی میافتم که نتانیاهوی کثافت به شکل بمبافکن با تکههای موشکهای ایرانی ساخته و به ترامپ نکبت داده بود.
فغانی به ترامپ میخندد و من یاد نیشخندهای ترامپ موقع برشماری دستاوردهایش در جنگ میافتم و یاد گریههای هموطنان داغدارم در قطعهی ۴۲ بهشت زهرا و بقیهی قطعههای کشورم.
فغانی را دوست داشتم، پیش از جنگ. بعداز جنگ، همهی ما آدمهای دیگری شدهایم و متر و معیارهای دوستداشتن و نداشتنمان هم عوض شده.
لطفاً بلندتر سوت بزنید تا صدای هموطنانتان را نشنوید. مدال مبارکتان اما اینبار شما بازنده بودید آقای فغانی!
https://eitaa.com/mahbubeman