eitaa logo
نهج البلاغه ایها (همراه با مهدوی ارفع)
1.5هزار دنبال‌کننده
713 عکس
113 ویدیو
19 فایل
این کانال جهت ترویج نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی ایجاد شده است. جهت ارسال نظرات و مطالب می توانید با آیدی زیر ارتباط برقرار نمایید. مدیر @msaghalein
مشاهده در ایتا
دانلود
📔 لذت مطالعه ( خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند. (۳) انتشارات عهدمانا 🔵 کشیش به چهرهٔ غریبه نگاه کرده او از آن دست اقلیّت هایی به نظر می رسید که پس از فروپاشی شوروی ، آنها را اخراج می کردند نه کتاب فروش حرفه ای. پرسید : « پسرم ! چه کسی گفته است من خریدار کتاب های خطّی هستم ؟ گمان می کنم راه را اشتباه آمده اید. » غریبه با حالتی یأس آلود به در بزرگ سالن نگاه کرد. انگار از چیزی هراس داشت ، کشیش فکر کرد شاید کتاب همراه او یک کتاب سرقتی باشد . او فرصت کافی داشت تا غريبه را بیشتر بیازماید : « به نظرم خسته ای پسرم ! من هم دست کمی از تو ندارم. بهتر است روی این نیمکت نشینیم و حالا که به اینجا آمده ای ، نگاهی به کتابت بیندازیم. » هر دو روی نیمکت ردیف اول نشستند. غریبه کیف چرمی اش را روی پاهایش گذاشت. نگاه کشیش از روی کیف ، به زانوهای غریبه افتاد. کشیش پرسید : « اسمت چیست پسرم ؟ اهل کجایی ؟ غریبه در حالی که زیپ کیف را باز می کرد ، پاسخ داد : « رستم رحمانف... تاجیک هستم ، اما مدتی است در مسکو ، در یک شرکت ساختمانی به عنوان نگهبان کار میکنم. » کشیش به دست رستم نگاه کرد که داشت بقچه ای را از داخل کیف بیرون می آورد. کیف را روی زمین انداخت ، بقچه را روی زانوهایش گذاشت و گفت : « داخل این بقچه یک کتاب قدیمی است . دوستم که آن را دید ، گفت مال هزاروچهارصد سال پیش است. خطش عربی است. شاید یک کتاب دینی ما مسلمانان باشد. » ذهن کشیش هنوز روی هزار و چهارصد سال دور میزد ؛ کتابی با این قدمت یک گنج واقعی است. هنوز هیچ کتابی با این قدمت به دست نیامده است. ↩️ ادامه دارد...
🌹برنامه حسینیه مجازی نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی 🌹 🔻 شروع: 18 🌹موضوع: حکمت های نورانی نهج البلاغه ✅با سخنرانی: حجت الاسلام ✳️ پخش از هیئت آنلاین با اینترنت رایگان :👇👇 🌐https://heyatonline.ir/heyat/196 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @h_nehzat ┗━━━🍂
4_6019353281879345015.mp3
3.14M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷سهم روز چهارم : از حکمت ۴۱ تا حکمت ۵۰ http://eitaa.com/joinchat/4186308623C524dd26156
🌹 سهم : از حکمت ۴۱ تا ۵۰ ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄ 📒 : قلب احمق در دهان او، و زبان عاقل در قلب او قرار دارد. ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄ 📒 : و به يكی از يارانش كه بيمار بود فرمود: خدا! آنچه را كه از بيماري شكايت داري موجب كاستن گناهانت قرار داد، در بيماري پاداشي نيست اما گناهان را از بين مي برد، و آنها را چونان برگ پاييزي مي ريزاند، و همانا پاداش در گفتار به زبان، و كردار با دستها و قدمهاست، و خداي سبحان به خاطر نيت راست، و درون پاك، هر كس از بندگانش را كه بخواهد وارد بهشت خواهد كرد. ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄ 📒 : در ياد يكي از ياران، (خباب بن ارت) فرمود: خدا خباب بن ارت را رحمت كند، با رغبت مسلمان شد، و از روي فرمانبرداري هجرت كرد، و با قناعت زندگي گذراند، و از خدا راضي بود، و مجاهد زندگی كرد. ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄ 📒 : خوشا به حال كسي كه به ياد معاد باشد، براي حسابرسي قيامت كار كند، با قناعت زندگي كند، و از خدا راضی باشد. ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄ 📒 : اگر با شمشيرم بر بيني مومن بزنم، كه دشمن من باشد، با من دشمني نخواهد كرد، و اگر تمام دنيا را به منافق ببخشم تا مرا دوست بدارد، دوست من نخواهد شد، و اين بدان جهت است كه قضاي الهي جاري شد، و بر زبان پيامبر امّی (صلی الله علیه واله وسلم) گذشت كه فرمود: (ای علی! مومن تو را دشمن نگيرد، و منافق تو را دوست نخواهد داشت.) ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄ 📒 : گناهی كه تو را پشيمان كند بهتر از كار نيكی است كه تو رابه خودپسندی وادارد. ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄ 📒 : ارزش مرد به اندازه همت اوست، و راستگويي او به ميزان جوانمردي اش، و شجاعت او به قدر ننگي است كه احساس مي كند، و پاكدامني او به اندازه غيرت اوست. ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄ 📒 : پيروزی در دورانديشی، و دورانديشی در بكارگيری درست انديشه، و انديشه درست به رازداری است. ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄ 📒 : از يورش بزرگوار به هنگام گرسنگي، و از تهاجم انسان پست به هنگام سيري، بپرهيز. ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄ 📒 : دلهای مردم گریزان است، به كسی روی آورند كه خوشرویی كند. ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄
موضوعات مهم حکمت ۴۱ تا ۵۰.mp3
2.78M
🔊 گزارش موضوعات مهم حکمت ۴۱ تا حکمت ۵۰ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📔 لذت مطالعه ( خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند. (۴) انتشارات عهدمانا آیا واقعا کتابی متعلق به قرن ششم میلادی در نیم متری او ، بقچه پیچ شده بود ؟ دلش می خواست بقچه را از دست او بگیرد ، گره اش را باز کند و بزرگ ترین شانس زندگی اش را لمس کند ؛ با خونسردی گفت : « بعید است کتابی از چهارده قرن پیش مانده باشد. شاید قدمتش چهار یا پنج قرن بیشتر نباشد... می خواهی بازش کنی تا من نگاهی به آن بیندازم ؟ » رستم با دست به در بستهای کلیسا اشاره کرد و گفت : « ممکن است در کلیسا را از داخل ببندید پدر ؟ من کمی می ترسم ... » کشیش پرسید : « از چه می ترسید ؟ کسی به داخل کلیسا نخواهد آمد. » رستم هنوز به در بسته چشم دوخته بود ، کشیش که او را نگران دید ، گفت « نترس پسرم ! اینجا خانهٔ خداست ، امن است. ما هم کار خلاقی نمی کنیم. » رستم گفت : « دو نفر روس به دنبال من بودند . تا پشت در کلیسا هم آمدند . فکر کنم آن ها به دنبال سرقت این کتاب باشند . من از آن ها می ترسم پدر » حالا بیم و هراس در کشیش بیش از رستم ، ضربان قلب او را بالا برد . بلافاصله بلند شد ، سعی کرد قدم هایش را بلند و آهسته بردارد و گیره ی در را از داخل بیندازد. ↩️ ادامه دارد...
1_741882266.mp3
2.81M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷سهم روز ششم : از حکمت ۵۱ تا حکمت ۶۵ http://eitaa.com/joinchat/4186308623C524dd26156
🌹سهم : از حکمت ۵۱ تا ۶۵ ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : عيب تو تا آنگاه كه روزگار با تو هماهنگ باشد، پنهان است. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : سزاوارترين مردم به عفو كردن، تواناترينشان به هنگام كيفر دادن است. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : سخاوت آن است كه تو آغاز كني، زيرا آن چه با درخواست داده می شود يا از روی شرم و يا از بيم شنیدن سخن ناپسند است. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : هيچ بی نيازی چون عقل، و هيچ فقری چون نادانی نيست، هيچ ارثی چون ادب، و هيچ پشتيبانی چون مشورت کردن نيست. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : شكيبایی دو گونه است، شكيبایی بر آنچه خوش نمی داری و شكيبایی در آنچه دوست می داری. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : ثروتمندی در غربت مانند در وطن بودن است و تهيدستی در وطن غربت است. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : قناعت ثروتی است پايان ناپذير. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : ثروت، ريشه شهوت هاست. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : آن کسی که تو را هشدار داد، مانند كسی است كه تو را مژده داد. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : زبان تربيت نشده درنده اي است كه اگر رهايش كنی می گزد. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : نيش زن شيرين است. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : چون تو را ستودند، بهتر از آنان ستايش كن و چون به تو احسان كردند، بيشتر از آنان ببخش، به هر حال پاداش بيشتر از آن آغاز كننده است. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : شفاعت كننده چونان پر و بال درخواست كننده است. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : اهل دنيا سوارانی در خواب مانده اند كه آنان را می رانند. ┄═❁❈🌼❈❁═┄ 📘 : از دست دادن دوستان غربت است. ┄═❁❈🌼❈❁═┄
گزارش موضوعات مهم حکمت ۵۱ تا ۶۵.mp3
1.92M
🔊 گزارش موضوعات مهم حکمت ۵۱ تا حکمت ۶۵ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📔 لذت مطالعه ( خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند. (۵) 📚انتشارات عهدمانا پس از بستن گیرهٔ در، بازگشت. گفت : نگران نباش پسرم ! با من بیا تا به اتاقک پشت محراب برویم. آنجا دنج و امن است. به طرف در چوبی کوچک کنار محراب حرکت کرد . کشیش برای غلبه بر ترسش پرسید : تو مطمئنی که دو نفر تعقیبت می کردند ؟ » رستم گفت : « بله ، امّا به نظر نرسید که مأموران کا.گ.ب باشند ؛ اگر آنها به من شک داشتند دستگیرم می کردند. حتما دزد بودند و می خواستند کیفم را بدزدند. » کشیش بیش از این نمی توانست بر ترس و کنجکاوی اش غلبه کند. گفت : « بازش کن ببینم چیست ؟ رستم گره های بقچه را گشود. اوراق کوچک و بزرگی که شیرازه ای نداشت ، نگاه کشیش را به خود جلب کرد . ورق های کاغذ پاپیروس مصری ، قلب کشیش را لرزاند صندلی اش را جلوتر کشید و خودش را روی میز خم کرد و با چشم هایی که هر لحظه ریز و ریزتر می شد به ورق های پاپیروس نگاه کرد. با دو انگشت دست و با احتیاط بسیار، ورق رویی را لمس کرد تا مطمئن شود آنچه می بیند یک رؤیا نیست ، بلکه شاید یک معجزه باشد. طاقت نشستن نداشت. از جا بلند شد و ایستاد و روی میز خم شد. از جیب بغل قبایش عینکش را درآورد و به چشم زد. حالا بهتر می توانست رنگ زرد و کهنهٔ اوراق را ببیند. رنگ صورت کشیش قرمز شده بود. رستم پرسید: حالتان خوب است؟ کشیش گفت : بله فکر کنم فشارم بالا رفته. ↩️ ادامه دارد...
حفظ_قرآن 💠 مؤسسه فرهنگی هنری قرآنی ثقلین برگزار می کند: ⬅️ حفظ پولادین _ حفظ ماندگار ➡️ 🎯 استفاده از بروزترین روش های تقویت حافظه 🎯 کتاب کار تخصصی حفظ متدبرانه قرآن کریم 🔸در دو گروه سنی 12 تا 17 سال و 18 سال به بالا 🔸 اطلاعات بیشتر در مورد طرح: https://eitaa.com/joinchat/1108279308Cd46da86581 ⬅️ واحد فرهنگی موسسه فرهنگی هنری قرآنی ثقلین ╭━━━⊰💠⊱━━━╮ @saghaleinyazd ╰━━━⊰💠⊱━━━
💠 مؤسسه فرهنگی هنری قرآنی ثقلین نمایندگی⬅️دانشگاه قرآن و حدیث ➡️در استان یزد ❇️ پذیرش دانشجو بدون کنکور ❇️ 💠 در مقطع کارشناسی در رشته های: 🔅 علوم قرآن و حدیث 🔅علوم حدیث 🔅روانشناسی 🔅فقه و حقوق 💢 تحصیل به دو شیوه مجازی و حضوری( تهران و قم) 🔶 ارائه مدرک رسمی و معتبر از وزارت علوم،تحقیقات و فناوری 🔷 مهلت ثبت نام: تا 20 مردادماه از سایت سازمان سنجش ⬅️اطلاعات بیشتر: https://eitaa.com/joinchat/1108279308Cd46da86581
💠 مؤسسه فرهنگی هنری قرآنی ثقلین نمایندگی⬅️دانشگاه قرآن و حدیث ➡️در استان یزد 💢ثبت نام تا 20 مردادماه تمدید شد💢 🔻پذیرش دانشجو از طریق آزمون اختصاصی ویژه طلاب خواهر و برادر در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری ✅ به دو شیوه آموزش مجازی در سراسر کشور و حضوری در تهران، قم، مشهد و اصفهان 💢 ارائه مدرک معتبر و رسمی از وزارت علوم تحقیقات وفناوری ✅ %80 تخفیف در شهریه ثابت 🔹 ثبت نام تا 20 مردادماه ⬅️اطلاعات بیشتر: https://eitaa.com/joinchat/1108279308Cd46da86581
🔵 ارزش علم و حکمت 💠 حكمت را هر كجا كه باشد فراگير، گاهی حكمت در سينهٔ منافق است و بی تابی كند تا بيرون آمده و با همدمانش در سينهٔ مؤمن آرام گيرد. 📒 ، حکمت ۷۹
1_886259534.mp3
3.16M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷سهم روز هفتم : از حکمت ۶۶ تا حکمت ۷۷ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : از حکمت ۶۶ تا ۷۷ ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄ 📒 : از دست دادن حاجت بهتر از درخواست كردن از نااهل است. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📒 : از بخشش اندك شرم مدار، كه محروم كردن از آن كمتر است. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📒 : عفت ورزيدن زينت فقر و شكرگزاری زينت بی نيازی است. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📒 : اگر به آنچه كه می خواستی نرسیدی، از آنچه هستی نگران مباش. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📒 : نادان را يا تندرو يا كندرو می بينی. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📒 : چون عقل كامل گردد سخن اندك شود. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📒 : دنيا بدن ها را فرسوده، ولی آرزوها را تازه مي نمايد؛ مرگ را نزديك ولی خواسته ها را دور و دراز مي سازد، كسی كه به آن دست يافت از آن خسته مي شود و آنكه به دنيا نرسيد رنج می برد. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📒 : كسی كه خود را رهبر مردم قرار داد، بايد پيش از آنكه به تعليم ديگران پردازد، خود را بسازد و پيش از آنكه به گفتار تربيت كند با كردار تعليم دهد، زيرا آن كس كه خود را تعليم دهد و ادب كند سزاوارتر به تعظيم است از آنكه ديگری را تعليم دهد و ادب بياموزد. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📒 : انسان با هر نفسی كه می كشد، قدمی به سوی مرگ نزدیک می شود. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📒 : هر چيز كه شمردنی است پايان مي پذيرد و هرچه را كه انتظار می كشيدی، خواهد رسید. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📒 : حوادث اگر همانند يكديگر بودند، آخرين را با آغازين مقايسه و ارزيابی می كنند. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📒 : (ضرار بن ضمره ی ضبایی از ياران امام به شام رفت بر معاويه وارد شد، معاويه از او خواست از حالات امام بگويد، گفت علی (علیه السلام) را در حالی ديدم كه شب پرده های خود را افكنده بود، و او در محراب ايستاده، محاسن را به دست گرفته، چون مارگزيده به خود می پيچيد و محزون می گريست و می گفت:) ای دنيا! ای دنيای حرام! از من دور شو، آيا برای من خودنمایی می كنی؟ يا شيفته من شده ای؟ چنانكه روزی در دل من جای گيری؟ هرگز مبادا! غير مرا بفريب، كه مرا در تو هيچ نيازی نيست، تو را سه طلاقه كرده ام، تا بازگشتی نباشد، دوران زندگانی تو كوتاه، ارزش تو اندك و آرزوی تو پست است. آه از توشه اندك و درازی راه و دوری منزل و عظمت روز قيامت! ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
گزارش موضوعات مهم حکمت ۶۶ تا ۷۷.mp3
1.52M
🔊 گزارش موضوعات مهم حکمت ۶۶ تا حکمت ۷۷ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 مسابقه بزرگ کشوری کتابخوانی" إِنّی أَحِبُّ الصَّلاةَ" 🕌 🔸نفر اول: نیم سکه بهار آزادی🥇🥇🥇🥇 🔸نفر دوم: ربع سکه بهار آزادی🏅🏅🏅🏅 🔸نفر سوم: دو میلیون تومان💶💶💶💶💶 🔸نفر چهارم تا پانزدهم: نفری پانصد هزار تومان 💠جوایز بخش جنبی مسابقه: 🔸اهدای سیصد هزار تومان به پانزده نفر 💠 برای اطلاع از شرایط و مهلت ثبت نام، نحوه دریافت کتاب در سراسر کشور، زمان برگزاری آزمون و ... بر روی لینک زیر کلیک فرمائید: https://eitaa.com/joinchat/1108279308Cd46da86581
📔 لذت مطالعه ( خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند. (۶) 📚 انتشارات عهدمانا کشیش با صدایی پر از خش خش که از گلوی خشکش بیرون می زد پرسید : «تو این کتاب را از کجا آوردی؟» با فروپاشی شوروی مثل اینکه خاک ها شخم می خوردند، همهٔ آن کتاب های قدیمی از دل خاک بیرون می آمدند. این کتاب اما با همهٔ آنها فرق می کرد ؛ اوراق کاغذ پاپیروس مصری داد می زد که باستانی اند. با اینکه هنوز کلمه ای از نوشته ها را نخوانده بود، حسی به او می گفت این کتاب گنجی است که آشکار شده و معجزه ای آن را به دست او رسانده است. کاغذهای پاپیروس و اوراق پوست آهو ثابت می کرد که قدمت این نسخهٔ خطّی بیشتر از آن است که بشود تصوری از آن داشت. کشیش جانِ تازه ای گرفت، شروع کرد به ورق زدن اوراق. بوی کهنگی کتاب را استشمام می کرد ؛ کتابی که باید به هر شکل آن را به چنگ می آورد . کشیش سرش را بلند کرد ، خودش را از روی میز عقب کشید و به پشتی صندلی تکیه داد گفت : « ظاهراً این کتاب یک کتاب قدیمی است ؛ اما باید آن را با دقت ببینم و صفحاتی از آن را بخوانم تا معلوم شود موضوع آن چیست و چه ارزشی دارد. هنوز نویسندهٔ کتاب مشخص نیست. می دانید که بخشی از ارزش کتاب ، به نویسندهٔ آن بستگی دارد. من نمی توانم همهٔ اطلاعات لازم دربارهٔ این کتاب را الان به دست بیاورم . باید چند ساعتی روی آن کار کنم. الان هم غروب است و باید از کلیسا بروم. فردا عصر دربارهٔ کتاب با هم صحبت خواهیم کرد. اگر آن را مفید یافتم ، با قیمت خوبی از تو خواهم خرید. مطمئن باش پسرم. ↩️ ادامه دارد...
📣اطلاعیه مسابقه📣 ✅ پایگاه خبری "صبح میبد" همزمان با ایام عزاداری ماه محرم، مسابقه مداحی ویژه کودکان و نوجوانان میبدی با عنوان "فرزندان ‏عاشورایی" برگزار می کند‎.‎ ⭕️ این مسابقه ویژه شرکت کنندگان پسر در سه رده سنی زیر 7 سال، 7 الی 10 سال و 10 الی 15 سال می باشد و با هدف نشر و ‏اشاعه فرهنگ دینی برگزار میگردد. 🔰 کودکان و نوجوانان میبدی می توانند از اول ماه محرم تا پایان روز عاشورا(28 مرداد1400) در ‏این مسابقه شرکت کنند‎.‎ 💠 شرکت کنندگان می بایست اشعار مداحی خود را با موضوع امام حسین(ع) و واقعه عاشورا انتخاب و آثار مداحی خود را به ‏شکل با صوت و تصویر با کیفیت مناسب، (حداکثر 5 دقیقه) ضبط و ارسال کنند‎. توجه: همراه فایل ارسالی، مشخصات صاحب اثر شامل نام و نام خانوادگی، نام پدر، سن و شماره تماس همراه و ثابت درج ‏شود. مداحی هایی که در جمع کودکان با رعایت شیوه نامه های بهداشتی ضبط شود، دارای امتیاز است.‏ 👈 صوت و لحن، رسایی صوت، بیان مطالب متقن و صحیح از جمله شاخصه های انتخاب نفرات برتر این مسابقه است‎.‎ ❇️ علاقه مندان می توانند آثار خود را برای مدیر (ادمین) کانال پایگاه خبری "صبح میبد" در پیامرسان ایتا به نشانی: ‏https://eitaa.com/sobhemeybod ‎‏ ارسال کنند.‏ ‎ 🌐 مداحی هایی که مناسب باشد در کانال "صبح میبد" و نیز بخش چند رسانه ای سایت این پایگاه خبری بارگذاری خواهد ‏شد‎. ❇️ همزمان با شهادت حضرت رقیه(س) در روز 21 شهریور و از سوی پایگاه خبری "صبح میبد" جوایزی اهدا خواهد شد‎.‎ •┈┈••✾••┈┈• 🇮🇷 رسانه مردمی 👇👇 💠⭕️ @sobhemeybod
1_748096768.mp3
2.74M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷سهم روز هشتم : از حکمت ۷۸ تا حکمت ۸۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم : از حکمت ۷۸ تا ۸۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📒 : و در جواب مردی شامی فرمود: (مرد شامی پرسيد آيا رفتن ما به شام، به قضا و قدر الهی است؟ امام با كلمات طولاني پاسخ او را داد كه برخی از آن را برگزيديم:) وای بر تو! شايد قضاء لازم و قَدَر حتمی را گمان كرده ای؟ اگر چنين بود پاداش و كيفر، بشارت و تهديد الهی بيهوده بود. خداوند سبحان بندگان خود را فرمان داد در حالیكه اختيار دارند و نهی فرمود تا بترسند، احكام آسانی را واجب كرد و چيز دشواری را تكليف نفرمود و پاداش اعمال اندك را فراوان قرار داد، با نافرمانی بندگان مغلوب نخواهد شد و با اكراه و اجبار اطاعت نمی شود و پيامبران را به شوخی نفرستاد و فرو فرستادن كتب آسمانی برای بندگان بيهوده نبود و آسمان و زمين و آنچه را در ميانشان است بی هدف نيافريد. اين پندار كسانی است كه كافر شدند و وای از آتشی كه بر كافران است. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📒 : حكمت را هر كجا كه باشد، فراگير، گاهي حكمت در سينه منافق است و بی تابی كند تا بيرون آمده و با همدمانش در سينه مومن آرام گيرد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📒 : حكمت گمشده مومن است، حكمت را فراگير هر چند از منافقان باشد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📒 : ارزش هر كس به مقدار دانایی و تخصص اوست. (اين كلماتی است كه قيمتی برای آن تصور نمی شود و هيچ حكمتی هم سنگ آن نبوده و هيچ سخنی والایی آن را ندارد) ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📒 : شما را به پنج چيز سفارش می كنم كه اگر برای آنها شتران را پرشتاب برانيد و رنج سفر را تحمل كنيد سزاوار است. كسی از شما جز به پروردگار خود اميدوار نباشد و جز از گناه خود نترسد و اگر از يكی سوال كردند و نمی داند، شرم نكند و بگويد، نمی دانم و كسی در آموختن آن چه نمی داند، شرم نکند و بر شما باد به شكيبايی؛ كه شكيبايی ايمان را، چون سر است بر بدن كه ايمان بدون شكيبايی چونان بدن بی سر ارزشی ندارد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📒 : (به شخصی كه در ستايش امام افراط كرد و آن چه در دل داشت نگفت) فرمود: من كمتر از آنم كه بر زبان آوردی و برتر از آنم كه در دل داری. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
گزارش موضوعات مهم حکمت ۷۸ تا ۸۳.mp3
3.33M
🔊 گزارش موضوعات مهم حکمت ۷۸ تا حکمت ۸۳ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
🔵 رفع غم و گرفتاری مردم 💠 از كفاره گناهان بزرگ، به فرياد مردم رسيدن و آرام كردن مصيبت ديدگان است. 📒 ، حکمت ۲۴
📔 لذت مطالعه ( خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند. (۷) 📚 انتشارات عهدمانا مرد مطمئن بود که کشیش راست می گوید. او حق داشت دربارهٔ درستی قدمت و موضوع کتاب مطالعه کند ، امّا این چیزی نبود که او دلش می خواست بشود. گفت : « البته درست می گویید شما ، اما دلم می خواست همین امروز کار را تمام می کردیم ، چون من می ترسم. » کشیش گفت:حق با شماست پسرم و باید هم بترسيد . حالا که معلوم شده دو غریبه دنبالت هستند و قصد دارند کتاب را از چنگت درآورند ، بهتر است کتاب را با خودت نبری. من آن را جایی نمی برم ، همين جا پنهانش می کنم تا فردا عصر همین موقع که نظرم را به شما بگویم و روی آن قیمتی بگذارم. رستم به دنبال راه گریزی بود تا کار به فردا نکشد. کشیش گفت ، « نکند به من اطمینان ندارید؟ اگر این است ، کتاب را ببرید و فردا آن را برایم بیاورید. کشیش تیر خلاص را شلیک کرده بود : امکان نداشت مرد تاجیک کتاب را با خود ببرد. او می دانست باید کتاب را در کلیسا جا بگذارد . - کتاب را پیش شما می گذارم. فردا چه ساعتی بیایم ؟ کشیش با آرامش جواب داد :همین ساعت. کشیش که از جا برخاست ، او نیز بلند شد و ایستاد . کشیش گفت : « برای این که نگران آن دو غریبه ای که می گویی نباشی ، از در پشتی کلیسا خارجت میکنم. » سپس ورق های کتاب را در بقچه گذاشت ، آن را گره زد و با احتیاط داخل کشوی زیر میزش قرار داد و آن را قفل کرد و کلید آن را توی جیب قبایش انداخت. بازوی مرد را گرفت و گفت : « برویم پسرم .» رستم از در پشتی خارج شد. ↩️ ادامه دارد...