eitaa logo
کانون تخصصی مهدویت اراک
1.3هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
100 فایل
💠 ارتباط با ما👇 ادمین کانال: @adminn_m آدرس: اراک، خیابان آیت‌ الله غفاری، حد فاصل چهار راه جهرم و چهار راه آیت الله سعیدی، کوچه شهید سعیدی، پلاک ۳۱۳. ☎️شماره تماس: ۰۹۰۳۹۸۰۵۶۹۷– ۰۸۶۳۲۲۶۴۵۸۹
مشاهده در ایتا
دانلود
کانون تخصصی مهدویت اراک
🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 🌹#غنچه_های_باغ_مهدوی🌹 ◀️مقدمه امام علی علیه السلام: "علم و دانش از کودکی مان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 🌹 های_باغ_مهدوی🌹 8⃣قسمت هشتم: بهترین دعا برای امام مهربان(عج) آی قصه قصه قصه، نون و پنیر و پسته، یک قصه بی غصه هرکی دوست داره یه قصه شیرین گوش کنه، بلند بگه یا مهدی زنبور دانا 🐝 خوشحال و خندان، دنبال یه قصه شیرین بود... ویززززززززز.... اون همین طور پرواز میکرد و به اطراف نگاه میکرد که یکدفعه، احساس کرد یک قطره آب💧 افتاد روی صورتش. دانا سرش رو بالا گرفت، دید آسمون ابری شده☁️ و داره نم نم بارون میباره🌧 زنبور کوچولو سریع پرواز کرد و رفت زیر یه برگ درخت نشست تا خیس نشه. دانا همین طور که مشغول خشک کردن صورتش بود، صدای درخت ها، گل ها، سبزه ها و حیوون های جنگل رو می شنید که میخندیدند و از اومدن بارون خوشحال بودند، ولی زنبور کوچولو خوشحال نبود. آخه وقتی بارون میومد بال هاش خیس میشد و دیگه نمیتونست پرواز کنه. دانا تو همین فکر بود که ناگهان یه نفر گفت: "سلام زنبور کوچولو!" زنبور دانا با تعجب به اطرافش نگاه کرد تا ببینه کی بهش سلام کرد! ناگهان بارون رو دید که قطره هاش 💦 روی برگ های درخت جمع شدند و با خوشحالی بهش نگاه میکنند. بارون گفت: "سلام زنبور کوچولو! تمام جنگل از اینکه من اومدم خوشحالن، چرا تو ناراحتی؟!" دانا لبخندی زد و گفت: "سلام بارون زیبا، آخه من باید پرواز کنم تا یه قصه شیرین پیدا کنم، ولی وقتی تو می باری، من نمیتونم پرواز کنم، میشه دیگه نباری؟!" بارون خندید و گفت: "زنبور کوچولو میدونی اگه من نباشم تمام درخت ها و گل ها خشک میشن و تموم آدم ها و حیوون ها از تشنگی می میرند؟" دانا با تعجب گفت: "واقعا؟! یعنی همه دنیا از بین میره؟!" قطره های بارون همینطور که از روی برگ درخت سر می خوردن گفت:"بله، برای همینه که همه حیوون ها خوشحالن" زنبور دانا خندید و گفت: "حتما همیشه اون ها هستند که دعا میکنند تا خدای مهربون بارون بفرسته." بارون گفت: "آره ولی غیر از اون ها، یک آقای مهربون هم همیشه دعا می کنه تا خدای مهربون ما رو به موقع به زمین بفرسته." زنبور کوچولو با تعجب پرسید: "راست میگی؟ اون کیه؟" بارون گفت: "اون آقای مهربون، امام زمانه؛ مهربونترین بنده خدا که همه آدم ها و حیوون ها رو دوست داره و به فکرشونه. هر نعمتی به خاطر امام زمان(عج) به دست ما میرسه." زنبور نزدیکتر رفت و گفت: "چه امام مهربونی..." بارون گفت: "آره زنبور زیبا، بخاطر همینه که تمام آدم های خوب هم برای امام زمان(عج) دعا میکنند و از خدای مهربون میخوان که همیشه سلامت باشند." زنبور دانا که این رو شنید با خوشحالی گفت: "آره بارون مهربون! پس ما هم باید برای سلامتی امام مهربونمون دعا کنیم." بارون خیلی خوشحال بود که زنبور کوچولو دیگه ناراحت نیست.بعد بارون از دانا خداحافظی کرد و با بقیه قطره هاش چیک چیک کنان رفتند. زنبور دانا هم که خیلی خوشحال بود، رفت به سمت کندوی عسل🍯 تا هم این قصه شیرین رو تعریف کنه و هم با دوستاش برای امام زمان دعای سلامتی بخونن. بچه های گلم بیایید ما هم با همدیگه دستامونو ببریم بالا و برای امام زمان دعا کنیم و دعای سلامتی براشون بخونیم: بسم الله الرحمن الرحیم «اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً» بچه های نازنینم اینم از قصه امروز. قرار شده به پنج نفر از بچه های گل که نقاشی این قصه ها رو میکشند و میفرستند جایزه بدیم...😍🎁، به هر نفر ۳۰هزار تومان هدیه داده میشه پس منتظر نقاشی های قشنگتون هستیم.😊😍 🌺ارسال نقاشی ها به آی دی زیر در پیام رسان ایتا: @Ya_mohyii و در گپ و سروش: @golenarges15255 فقط دقت کنید که نقاشی ها باید متناسب با موضوع همان داستان باشه😊 تا فردا با یه قصه جدید دیگه خدانگهدار👋👋 ✨✨✨✨✨✨✨✨ کانال کانون تخصصی مهدویت اراک در سروش و ایتا: @montazerantolooakhorshid_313 و در اینستاگرام https://instagram.com/kanonmahdaviatarak