eitaa logo
کانون مهدویت و انتظار دانشگاه میبد
405 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
17 فایل
📌 صفحات ما در پلتفرم‌های مختلف: 🔹 تلگرام 🔹 ویراستی 🔹 ایکس(توییتر) @Mahdaviatmeybod 📬 ارتباط با ما: 📞 ارتباط با ادمین | ثبت‌نام در کانون | ارسال پیشنهادات و نظرات 🔸 ارتباط مستقیم با ادمین @mahdiyar_sarbaz_gomnam 🔸 لینک ناشناس
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 قسمت اول مقتل حضرت عبدالله ▪️ شمر با پنجاه سرباز پیاده به سوی امام حسین آمد و مدام لشکر را به حمله‌ی بر امام تشویق و تحریض می‌کرد. امام حسین نیز بر آنان حمله می‌برد و آنان را را با شمشیر می‌زد و از مقابل خود دور می‌کرد تا اینکه دور امام حسین را گرفتند. ناگاه عبدالله‌بن حسن که کودکی نابالغ بود از سمت بانوان حرم به سوی میدان دوید. عمه‌اش زینب او را گرفت تا نگذارد به میدان رود. 📆 روز بیست و دوم چله زیارت عاشورا 🎧 صوت زیارت عاشورا 📖 متن زیارت عاشورا ┄┅═══◈💠◈═══┅┄ کانون مهدویت دانشگاه میبد 🆔 @mahdaviatmeybod
📜 قسمت دوم مقتل حضرت عبدالله ▪️ امام حسین صدا زد: خواهرم او را نگه دار! عبدالله روی تافت و از بازگشتن به شدت خودداری کرد و گفت: قسم به خدا از عمویم جدا نخواهم شد. و به سوی امام حسین دوید و در کنار عمو ایستاد. در آن هنگام بحربن کعب بر امام حسین حمله کرد و چون خواست که حضرت را با شمشیر بزند، عبدالله صدا زد: ای فرزند زن ناپاک، آیا می‌خواهی عموی مرا بکشی؟ 📆 روز بیست و سوم چله زیارت عاشورا 🎧 صوت زیارت عاشورا 📖 متن زیارت عاشورا ┄┅═══◈💠◈═══┅┄ کانون مهدویت دانشگاه میبد 🆔 @mahdaviatmeybod
📜 قسمت سوم مقتل حضرت عبدالله ▪️ بحربن کعب، شمشیر را بر امام حسین فرود آورد و عبدالله دستش را سپر شمشیر کرد. شمشیر دستش را قطع کرد و به پوست آویزان شد. عبدالله فریاد برآورد: وای مادر من! امام حسین او را در آغوش گرفت و به سینه چسباند. در این حال که دست عبدالله در هوا معلق بود و در آغوش عمو قرار داشت، حرمله‌بن کاهل او را هدف تیر خود قرار داد و سر از بدنش جدا کرد. 📆 روز بیست و چهارم چله زیارت عاشورا 🎧 صوت زیارت عاشورا 📖 متن زیارت عاشورا ┄┅═══◈💠◈═══┅┄ کانون مهدویت دانشگاه میبد 🆔 @mahdaviatmeybod
📜 قسمت چهارم مقتل حضرت عبدالله ▪️ امام حسین فرمود: ای پسر برادرم! بر مصیبتی که فرود آمد، صبر کن و آنچه که بر تو گذشت را به حساب خیر و ثواب الهی بگذار که خدا تو را به اجداد پاکت ملحق می‌گرداند؛ به رسول خدا، علی، حمزه، جعفر و پدرت حسن‌بن علی که درود خدا بر همه‌ی آنان باد. 📆 روز بیست و پنجم چله زیارت عاشورا 🎧 صوت زیارت عاشورا 📖 متن زیارت عاشورا ┄┅═══◈💠◈═══┅┄ کانون مهدویت دانشگاه میبد 🆔 @mahdaviatmeybod
📜 قسمت پنجم مقتل حضرت عبدالله ▪️امام حسین فرمود: خدايا! باران آسمان را از این قوم دریغ دار و برکات زمین را از آنان بازگیر؛ خدایا! اگر اینان را تا به امروز مهلت داده‌ای، از اکنون میانشان جدایی افکن و آنان را پاره‌پاره و پراکنده‌ گردان و هیچ‌گاه سلاطین را از آنان راضی مکن، چرا که اینان ما را دعوت کردند تا یاری‌مان کنند، اما اکنون دشمن ما شدند و ما را می‌کُشند. 📆 روز بیست و ششم چله زیارت عاشورا 🎧 صوت زیارت عاشورا 📖 متن زیارت عاشورا ┄┅═══◈💠◈═══┅┄ کانون مهدویت دانشگاه میبد 🆔 @mahdaviatmeybod
📜 قسمت اول مقتل حضرت علی‌اصغر ▪️امام‌حسین یکه‌و‌تنها ماند. وقتی مقتل جوانان و عاشقان خود را دید، عزم نمود تا با جان خویش به مصاف دشمن برود. به طرف راست خود نظر انداخت و هیچ مردی را ندید. به طرف چپ خود نظر کرد، باز کسی را ندید؛ غیر از خودش و زنان و بچه‌های کوچک، کسی باقی نمانده بود. 📆 روز بیست و هفتم چله زیارت عاشورا 🎧 صوت زیارت عاشورا 📖 متن زیارت عاشورا ┄┅═══◈💠◈═══┅┄ کانون مهدویت دانشگاه میبد 🆔 @mahdaviatmeybod
📜 قسمت دوم مقتل حضرت علی‌اصغر ▪️پس صدا زد:«آیا مدافعی هست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟ آیا خداپرستی هست که درمورد ما از خدا بترسد؟ آیا فریادرسی هست که به خاطر خدا به فریاد ما برسد؟ آیا یاری‌دهنده‌ای هست که به امید ثواب خدا ما را یاری کند؟» صدای گریه و شیون زنان حرم بلند شد و همهٔ مردم، گریه‌کنان، ضجه می‌زدند. سپس امام به در خیمه آمد و مقابل خیمه نشست. کلاه‌خود را از سر برداشت و عمامه‌ای بر سر گذاشت. 📆 روز بیست و هشتم چله زیارت‌عاشورا 🎧 صوت زیارت عاشورا 📖 متن زیارت عاشورا ┄┅═══◈💠◈═══┅┄ کانون مهدویت دانشگاه میبد 🆔 @mahdaviatmeybod
📜 قسمت سوم مقتل حضرت علی‌اصغر ▪️به حضرت زینب فرمود: «فرزند کوچکم (شیرخواره) که نامش علی است، به من بدهید تا با او وداع کنم‌‌.» کودکش را آوردند. علی‌اصغر را در آغوش گرفت و شروع کرد به بوسیدن او و می‌فرمود: «ای پسر عزیزم، وای بر این مردم، آن زمان که جدّ تو، محمد مصطفی، دشمن آنان باشد!» در این هنگام حرمله‌بن‌کاهل، تیری به سوی کودک رها کرد و آن تیر به گلویش نشست و گلوی علی‌اصغر را گوش‌تاگوش و رگ‌تارگ، در آغوش پدر، پاره کرد. 📆 روز بیست و نهم چله زیارت‌عاشورا 🎧 صوت زیارت عاشورا 📖 متن زیارت عاشورا ┄┅═══◈💠◈═══┅┄ کانون مهدویت دانشگاه میبد 🆔 @mahdaviatmeybod
📜 قسمت چهارم مقتل حضرت علی‌اصغر ▪️در حالی که خون از گلوی کودکش جاری بود، به حضرت زینب فرمود: «این کودک را بگیر.» دست‌های خود را زیر گلوی علی‌اصغر برد. وقتی دست‌ها پر از خون شد، به آسمان پاشید و فرمود:«خدایا، تحمل این حادثه برایم آسان است؛ چرا که تو می‌بینی و در پیشگاه تو بچهٔ ناقهٔ صالح، از کودک من جلیل‌تر نیست.» امام‌حسین، علی‌اصغر را برداشت و در میان کشته‌شدگان از اهل‌بیت خود قرار داد. ▪️امام‌باقر فرمود: «از آن خونی که به آسمان پاشیده شد، قطره‌ای به زمین بازنگشت.» ▪️به روایت طبرسی:[از اسب پیاده شد و با غلاف شمشیر برای کودکش، قبری کَند و کودکش را به خونش آغشته نمود و بعد دفن کرد. بعد از آن، سوار بر اسب شد و اسب را پیش راند تا به مقابل دشمن رسید.] 📆 روز سیم چله زیارت‌عاشورا 🎧 صوت زیارت عاشورا 📖 متن زیارت عاشورا ┄┅═══◈💠◈═══┅┄ کانون مهدویت دانشگاه میبد 🆔 @mahdaviatmeybod
📜 قسمت اول مقتل امام حسین ▪️امام حسین مدتی به کارزار پرداخت تا اینکه جراحت‌های زیادی بر ایشان وارد شد. امام باقر فرمود: بیش از ۳۲۰ نیشِ نیزه، ضربه‌ی شمشیر و زخم تیر به بدن امام حسین رسید. شمربن‌ذی‌الجوشن سواره‌ها را صدا زد و آن‌ها پشت سر پیاده‌نظام قرار گرفتند و به کمانداران دستور داد تا تیر بیندازند. آن‌ها نیز امام حسین را تیرباران کردند. تیرها در بدن امام مانند تیغ در بدن خارپشت شده بود. 📆 روز سی‌ و یکم چله زیارت‌عاشورا 🎧 صوت زیارت عاشورا 📖 متن زیارت عاشورا ┄┅═══◈💠◈═══┅┄ کانون مهدویت دانشگاه میبد 🆔 @mahdaviatmeybod
📜 قسمت دوم مقتل امام حسین ▪️امام حسین دقایقی ایستاد تا استراحت کند، چرا که جنگیدن، توان او را گرفته بود. در همین حال که ایستاده بود، ناگاه ابوالحتوف‌جعفی تیری به سوی ایشان رها کرد و تیر بر پیشانی حضرت نشست. امام تیر را از پیشانی بیرون کشید؛ خون بر صورت و محاسن امام جاری شد. امام حسین عرضه داشت: خدایا تو می‌بینی که من در میان بندگان گنه‌کار تو قرار گرفته‌ام. خدایا! تک‌تک آنان را شماره نما و همه را یکی پس از دیگری نابود کن و احدی از ایشان را باقی نگذار و هرگز ایشان را نیامرز‌. 📆 روز سی‌ و دوم چله زیارت‌عاشورا 🎧 صوت زیارت عاشورا 📖 متن زیارت عاشورا ┄┅═══◈💠◈═══┅┄ کانون مهدویت دانشگاه میبد 🆔 @mahdaviatmeybod
📜 قسمت سوم مقتل امام حسین ▪️پیراهنش را بالا زد تا با آن خون را از صورتش پاک کند که تیر سه‌شعبه‌ی تیز و مسمومی به سوی او آمد و بر قلب ایشان فرو‌رفت. امام حسین فرمود: به یاد خدا و همراه او و معتقد به این رسول خدا هستم. و سر به آسمان بلند کرد و عرضه داشت: معبود من! تو می‌دانی که اینان کسی را می‌کشند که بر روی زمین، کسی جز او پسر پیامبر نیست. آنگاه تیر را گرفت و از پشت تیر، آن را بیرون کشید؛ خون مانند آب ناودان بیرون می‌ریخت. ▪️دستش را زیر زخم گرفت، وقتی پر از خون شد، به آسمان پاشید، حتی یک قطره از آن به زمین برنگشت و (تا آن زمان) هیچ سرخی در آسمان دیده نشده بود؛ تا اینکه امام حسین، خون خود را به آسمان پاشید (و رنگ آسمان به سرخی گرایید.) بار دیگر دست به زیر زخم برد، وقتی پر از خون شد، به سر و محاسن خود مالید و فرمود: می‌خواهم این‌گونه باشم تا با خضابی از خون، جدّم رسول خدا را زیارت کنم. 📆 روز سی‌ و سوم چله زیارت‌عاشورا 🎧 صوت زیارت عاشورا 📖 متن زیارت عاشورا ┄┅═══◈💠◈═══┅┄ کانون مهدویت دانشگاه میبد 🆔 @mahdaviatmeybod