eitaa logo
❥♥مهدویت❥♥
381 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
4.4هزار ویدیو
166 فایل
#ڪلیپ_استورے_مذهبے #پست_ثامن #رمان_از_شهــــــدا #مطالب_پزشڪی #مسابقه😊 ڪپی آزاد به شرط صلوات برای سلامتی آقام امام زمان❤ @mahdavieat 🍃اللهـــــ💞ـــــم عجل لولیڪ الفرج🍃 ارتباط بامدیرکانال @Rostami987
مشاهده در ایتا
دانلود
آرزوی مرگ برایِ جوانی که به غارِ مخفوفِ قلبم رسوخ و خفاشهایش را فراری داده بود، سخت تر از مردن، گریبانم را میدرید اما مگر چاره ی دیگری هم وجود داشت؟؟ مرگ صد شرف داشت به اسارت در دستانِ آن حرامزادگانِ داعش نام.. کسانی که عرق شرم بر پیشانیِ یاجوج و ماجوج نشاندند و مقام استادی به جای آوردند. هر ثانیه که میگذشت پریشانیم هزار برابر میشد و دانیال کلافه طول و عرضِ حیاط را متر میکرد. مدام آن چشمانِ میخ به زمین و لبخندِ مزین شده به ته ریشِ مشکی اش در مقابلِ دیدگانم هجی میشد. اگر دست آن درنده مسلکان افتاده باشد، چه بر سرِ مهربانی اش میآورند..؟؟ اصلا هنوز سری برایِ آن قامتِ بلند و چهارشانه باقی گذاشته اند؟؟ هر چه بیشتر فکر میکردم، حالم بدتر و بدتر میشد.. تصاویری که از شکنجه ها و کشتار این قوم در اینترنت دیده بود، لحظه ایی راحتم نمیگذاشتم.. تکه تکه کردن ِیک مردِ زنده با اره برقی و التماسها و ضدجه هایش.. سنگسارِ سرباز سوری از فاصله ی یک قدمی آن هم با قلوه سنگهایی بزرگتر از آجر.. زنده زنده آتش زدنِ خلبانِ اردنی در قفسی آهنی .. بستنِ مرد عراقی به دو ماشین و حرکت در خلاف جهت.. حسام.. قهرمانِ زندگیم در چه حال بود؟؟ نفس به نفس قلبم فشرده تر میشد.. احساس خفگی گلویم را چنگ میزد و من بی سلاح فقط دعا میکردم. و بیچاره پروین که بی خبر از همه جا، این آشفته حالی را به پایِ شکرآّب شدن بین خواهر و برادریمان میگذاشت و دانیالی تاکید کرده بود که نباید از اصل ماجرا بویی ببرد. که اگر بفهمد، گوشهایِ فاطمه خانم پر میشود از گم شدنِ تک فرزندِ به یادگار مانده از همسر شهیدش.. باید نفس میگرفتم.. فراموش شده ی روزهایِ دیدار برادر، برق شد در وجودم. نماز.. من باید نماز میخواندم.. نمازی که شوقِ وجودِ دانیال از حافظه ام محوش کرده بود. بی پناه به سمت حیاط دویدم. دانیال کنارحوض نشسته و با کف دو دست، سرش را قاب گرفته بود. (یادم بده چجوری نماز بخوونم..) با تعجب نگاهم کرد و من بی تامل دستش را کشیدم. وقتی برایِ تلف کردنِ وجود نداشت، دو روز از گم شدنِ حسام در میدان جنگ میگذشت و من باید خدا را به سبک امیر مهدی صدا میزدم. در اتاق ایستادم و چادرِ سفید پروین با آن گلهایِ ریز و آبی رنگش را بر سرم گذاشتم. مهرِ به یادگار مانده از حسام را مقابلم قرار دادم و منتظر به صورتِ بهت زده ی برادر چشم دوختم. سکوت را شکست ( منظورت از این مهر اینکه میخوای مثه شیعه ها نماز بخوونی؟؟) و انگار تعصبی هر چند بندِ انگشتی، از پدر به ارث به برده بود.. محکم جواب دادم که آری.. که من شیعه ام و شک ندارم.. که اسلام بی علی، اصلا مگر اسلام میشود..؟؟ و در چهره اش دیدم، گره ایی که از ابروانش باز و لبخندی که هر چند کوچک، میخِ لبهاش شد. (فکر نکنم زیاد فرقی وجود داشته باشه.. صبر کن الان پروینو صدا میزنم بیاد بهت بگه دقیقا چیکار کنی..) ✍ ادامه دارد .... 🕊 💚🕊 🕊💚🕊 🆔👉🏻 http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ آغاز اجرای طرح کالابرگ در ۳ استان دیگر 🔸فرداد، مدیر اجرایی طرح کالابرگ الکترونیکی: 🔹پس از اجرای آزمایشی طرح کالابرگ الکترونیکی در استان هرمزگان، این طرح از امروز در ۳ استان دیگر اجرایی می‌شود. 🔹در این طرح، مردم می‌توانند طبق نیاز خانوار، مقدار کمتر یا بیشتری از کالا‌های اساسی مرجع را به انتخاب خود و تا سقف میزان اعتبار یارانه شان خریداری کنند. : @mahdavieat
30.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴جوالدوز شهبازی به دولت 🔸️انتقاد مجری برنامه پاورقی از تخفیف ۷۰ درصدی دولت به مشترکین پرمصرف گاز @mahdavieat
🔴🔵 عملی شگفت انگیز برای کسب همه فضایل سه ماه رجب و شعبان و رمضان 🌺 از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است هر کس در ایام البیض هر سه ماه رجب و شعبان و رمضان این نماز را بخواند خداوند همه فضایل این ۳ ماه را یکجا به او میدهد و جمیع گناهانش جز شرک به خداوند را می آمرزد. 🔷 کیفیت نمازها: ♦️ در شب سیزدهم ماه رجب دو رکعت نماز بخواند در هر رکعت بعد از سوره حمد یک مرتبه سوره یس و یک مرتبه سوره ملک و یک مرتبه سوره توحید بخواند. همین نماز را در شب چهاردهم ماه چهار رکعت ( دو نماز ۲ رکعتی) و در شب پانزدهم ماه شش رکعت ( سه نماز ۲ رکعتی) بخواند. ♦️ و در ماه های شعبان و رمضان نیز به مانند ماه رجب این عمل را تکرار کند. 🌹 بسیاری از افراد این عمل را در ایام اعتکاف ماه رجب انجام میدهند در صورتی که برای خواندن این نمازها شرط اعتکاف وجود ندارد و شرط بهره مند شدن از کل فضایل ذکر شده برای آن انجام آن در هر ۳ ماه رجب و شعبان و رمضان می باشد. 📚 مفاتیح الجنان /اعمال ماه رجب داریم هستیم که هستیم التماس دعای http://eitaa.com/mahdavieat حتما عضو کانال مهدویت بشوید
🔴🔵 نمازی با ثواب ۱۰۰ سال روزه گرفتن همراه با ۱۰۰ قصر بهشتی   🌕 از حضرت رسول صلی الله علیه و آله روایت شده است: کسی که در یک شب از ماه رجب صد مرتبه قل هو الله أحد را در دو رکعت نماز بخواند، پس گویا صد سال روزه گرفته در راه خدا و حق تعالی در بهشت صد قصر به او مرحمت فرماید هر قصری در جوار پیغمبری از پیغمبران علیهم السلام. 🌹 شرح نماز : در یکی از شب های ماه رجب دو رکعت نماز بخوانید و در مجموع دو رکعت بعد از سوره حمد ۱۰۰ مرتبه توحید بخوانید (مثلا رکعت اول ۵۰ توحید بعد از حمد و در رکعت دوم هم ۵۰ توحید بعد از حمد ) که حداکثر ۱۵ دقیقه زمان می برد. 📚 مفاتیح الجنان /اعمال ماه رجب داریم هستیم که هستیم التماس دعای http://eitaa.com/mahdavieat حتما عضو کانال مهدویت بشوید
‌🔴رهبر انقلاب: ضعیف شدن پول ملی، اعتبار کشور را کاهش می‌دهد 🔹در دنیای امروز ارتقاء جایگاه یک کشور به میزان زیادی مربوط به وضع اقتصادی آن کشور است. وقتی یک کشوری پولش ضعیف می‌شود، امکانات اقتصادی‌اش پایین می‌آید اعتبار و جایگاهش در دنیای امروز کاهش پیدا می‌کند. 🔹ما برای اینکه جایگاه کشور را در منطقه و جهان حفظ کنیم احتیاج داریم به این رشد اقتصادی. @mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱ماییم و امید وصل و حج یا الله ماییم و گناه و بار کج یا الله... 🌱از بار گناه خود دگر خسته شدیم عجّل لِولیکَ الفرج یا الله... تعجیل در فرج مولایمان صلوات http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️یکصد و سی و سومین جلسه گروه بصیرتی اهل البصر: موضوع : بررسی راهکارهای مد نظر دولت برای مهار وضعیت اقتصادی اخیر 🌏سخنران این جلسه : استاد گرامی جناب آقای دکتر یوسف روزبهانی دکترای علوم سیاسی زمان: سه شنبه ۱۱ بهمن ماه ساعت ۲۰:۳۰ 🎥پخش لایو جلسه در کانال اهل البصر روبیکا : https://rubika.ir/ahlolbasar |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍این همه اولیاءالهی،بزرگان وادی سیر و سلوک الی الله دستور به مراقبه می دهند چی هست این مراقبه👇 ✍مفهوم مراقبه با صدای علامه طهرانی "ره" علامه طهرانی از شاگردان خاص آیت الحق سید هاشم حداد "ره" بودند و در عرفان به مقام توحید رسیده بود و وصی مرحوم حداد بودند . داریم هستیم که هستیم التماس دعای داریم هستیم که هستیم التماس دعای http://eitaa.com/mahdavieat حتما عضو کانال مهدویت بشوید
تصویری کمتر دیده شده از لحظه‌ اصابت گلوله دشمن به یک نوجوان بسیجی و شهادتش این بخشی از تابلوی ماست... یادمان باشد هزاران جوان این چنین برخاک افتادن تا ما بر خاکِ ذلت نیفتیم...‌! @mahdavieat
🍃🌹🍃 اسراییل دوتا کامیون ایرانی رو تو سوریه زد VS بار کامیونا ماسک و پوشک بچه بود 😂✌🏻 🍃🌹ـــــــــــــ @mahdavieat
پروین آمد و دانیال تک تک سوالهایم را از او پرسید و من تکرار کردم آیه به آیه، سجده به سجده، قنوت به قنوت، شیعه گی را.. آن شب تا اذان صبح، شیعه وار نماز خواندم و عاشقی کردم. اشک ریختم و خنجر به قلب، دراولین مکالمه ی رسمی ام با خدا، شهادت طلب کردم برایِ مردی که حالا به جرات میدانستم ، دچارش شده ام. صدای الله اکبر که از گلدسته ی مسجد، نرم به پنجره ی اتاقم انگشت کوبید، دانیال با گامهایی تند وارد شد و گوشی به دست کنارِ سجاده ام نشست. رنگِ پریده اش، درد و تهوع را ناجوانمردانه سیل کرد در تارو پودِ وجودم.. بی وزن شدم و خیره، گوش سپردم به خبری از شهادت و یا… اسارات. و دانیال نفسش رابا صدا بیرون داد. (پیدا شد.. دیوونه ی بی عقل پیدا شد..) پس شهادت، نجاتش داد. تبسم، صورتِ برادرم را درگیر کرد (سالمه.. و جز چندتا زخم سطحی، گرسنگی و تشنگی، هیچ مشکلی نداره..) گیج و حیران، زبان به کام چسبیده جملاتش را چند بار از دروازه ی شنواییم گذراندم . درست شنیده بودم؟؟ حسام زنده بود؟؟ خدا بیشتر از انتظار در حقم خدایی کرده بود. دانیال گفت که در تماس تلفنی با یکی از دوستان، برایش توضیح داده اند که حسام دو روز قبل برایِ انجام ماموریت وارد منطقه ایی میشود که با پیشروی داعش تحت محاصره ی آنها قرار میگیرد. و او وقتی از شرایطش آگاه میشود، خود را به امید نجات در خرابه ها مخفی میکند. که خوشبختانه، نیروهایِ خودی دوباره منطقه را پس میگیرند و حسام نجات پیدا میکند. و فعلا به دلیل ضعف بستریست.. من اشک دواندم در کاسه ی چشمانم از فرطِ ذوق.. پس میتوانستم رویِ دوباره دیدنش حساب باز کنم.. سر به سجده در اوج شرم زده گی، خدا را شکر کردم.. این مرد تمامِ ناهنجاریِ زندگیم را تبدیل به هنجار کرد.. و من تجربه کردم همه ی اولین هایِ دنیایِ اسلامی ام را با او.. قرانی که صدایش بود.. حجابی که به احترامش بود.. نمازی که نذر شهادت بود.. او مرد تمامِ نا تمامی هایم بود.. و عاشقی جز این هم هست..؟؟ ✍ ادامه دارد .... 🕊 💚🕊 🕊💚🕊 🆔👉🏻 http://eitaa.com/mahdavieat
چقدر خدا را شکر کردم که مادرِ فاطمه نامش، چیزی متوجه نشد و حسام بی سرو صدا، جان سالم به در برد. مدت کوتاهی از آن جریان گذشت و منِ تازه نماز خوان، جرعه جرعه عشق مینوشیدم و سجده سجده حظ میبرم از مهری که نه “به” آن، بلکه “روی” اش تمرینِ بندگی میکردم. مُهری که امیرمهدی، دست و دلبازانه هدیه داد و من غنیمت گرفتمش از دالانِ تنهایی هایم. روزها دوید و فاطمه خانم لحظه شماری کرد دیدار پسرش را. روزها لِی لِی کرد و دانیال خبر آورد بازگشتِ حسامِ شوالیه شده در مردمکِ خاطراتم را.. و چقدر هوای زمستان، گرم میشود وقتی که آن مرد در شهر قدم بزند. دیگر میدانستم که حسام به خانه برگشته و گواهش تماسهایِ تلفنی دانیال و تاخیر چند روزه ی فاطمه خانم برایِ سر زدن به پروین و مادر بود. حالا بهارسراغی هم از من گرفته بود. و چشمک میزد ابروهای کم رنگ و تارهای به سانت نرسیده ی سرم، در آینه هایِ اتراق کرده در گوشه ی اتاقم. کاش حسام برایِ دیدنِ برادرم به خانه مان میآمد و دیده تازه میکردم. هروز منتظر بودم و خبری از قدمهایش نمیرسید. و من خجالت میکشیدم از این همه انتظار.. نمیداند چقدر گذشت که باز فاطمه خانم به سبک خندان گذشته، پا به حریم مان گذاشت و من برق آمدنِ جگرگوشه را در چشمانش دیدم. و چقدر حق داشت این همه خوشحالی را.. اما باز هم خبری از پسرش در مرز چهاردیواریمان نبود.. چقدر این مرد بی عاطفه گی داشت. یعنی دلتنگ پروین نمیشد؟؟ شاید باز هم باید دانیال دور میشد تا احساس مردانه گی و غیرتش قلمبه شود محضِ سر زدن ، خرید و انجام بعضی کارها.. کلافه گی از بودن و ندیدنش چنگ میشد بر پیکره ی روحم.. روحی که خطی بر آن، تیغ میکشید بر دیواره ی معده ی سرطان زده ام. حال خوشی نداشتم. جسم و روحم یک جا درد میکرد. واقعا چه میخواستم؟؟ بودنی همیشگی در کنارِ تک جوانمردِ ساعات بی کسیم؟؟ در آینه به صورتِ گچی ام زل زدم. باید مردانه با خودم حرف میزدمو سنگهایم را وا میکندم. دل بستنی دخترانه به مردی از جنس جنگ، عقلانی بود. اما.. امایی بزرگ این وسط تاب میخورد. و آن اینکه، اما برایِ من نه.. منی که گذشته ام محو میشد در حبابی از لجن و حالم خلاصه میشد به نفسهایی که با حسرت میکشیدمش برایِ یک لحظه زندگیِ بیشتر که مبادا اسراف شود.. این بود شرایط واقعیِ من که انگار باورش را فراموش کرده بودم. و حسامی که جوان بود.. سالم بود.. مذهبی و متدین بود.. و منِ ثانیه شماری برایِ مرگ را ندیده بودم.. اصلا حزب اللهی جماعت را چه به دوست داشتن.. خیلی هنر به خرج دهند، عاشقی دختری از منویِ انتخابیِ مادرشان میشوند آنهم بعد از عقد رسمی. دیگر میدانستم چند چند هستم و باید بی خیال شوم خیالات خام دخترانه ام را. (و چقدر سخت بود و ناممکن) جمله ایی که هرشب اعترافش میکردم رویِ سجاده و هنگام خواب. دل بستن به حسام، دردش کشنده تر از سرطان، شیره ی هستی ام میمکید و من گاهی میخندیدم به علاقه ایی که روزی انتقام و تنفرِ بود درگذشته ام. ✍ ادامه دارد .... 🕊 💚🕊 🕊💚🕊 🆔👉🏻 http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عشق و تعهد شهید به همسرش @mahdavieat
بی عشق، پلید می شوی، باور کن با عشق، سعید می شوی، باور کن خود را که شبیه شهدا گردانی يک روز شهید می شوی, باور کن @mahdavieat
امام خمینی ره: سعی کنید گناه نکنید، اول چیزی که قلب انسان را کدر میکند گناه است. همین کوچک شمردن گناه، بزرگترین گناه است. این که بگوییم این گناه کوچک چیزی نیست موجب می شود که قدم های بعدی برداشته شود.. تا زنده ایم رزمنده ایم ❤️❤️ @mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂بی قرار توام و دردل تنگم گله نیست بخدا غیبت تو علت این فاصله نیست... 🍂منم و چشم گنه کار و غم و اشک مدام نیستم لایق دیدار و جزاین مسئله نیست تعجیل در فرج مولایمان صلوات @mahdavieat
نماز را با اخلاص بجا آورید ، نه از روی ریا تا زنده ایم رزمنده ایم ❤️❤️❤️ @mahdavieat