🏅شرفش مال مادر است
🔻امام خمینی: اگر این بچهاى که شما تربیت کردید یک تربیت صحیح باشد و آن وقت آن بچه در رأس جامعه واقع بشود، یک ملت را سعادتمند مىکند؛ و آن شرفش مال شماست؛ یعنى شما این سعادت را براى یک ملت بیمه کردید.
#قدرت_و_شکوه_زن
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
#کتاب_تنها_گریه_کن🌹🍃
🌷🕊#روایت_زندگی_اشرف_سادات_منتظری
#مادر_شهید_محمد_معماریان
#نویسنده_اکرم_اسلامی
فصل چهارم...( قسمت ششم)🌹🍃
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊
فقط یک روز وقت داشتم اول رفتم خانه خواهر بزرگ ترم فاطمه و جریان را گفتم. خدا خیرش بدهد نگذاشت حرفم تمام شود گفت نکنه نری ها. من بچه ها رو نگه می دارم حالا می توانستم با خیال راحت ساک ببندم ولی چه ساک بستنی حج رفتن لباس احرام می خواهد هیچ وقت کاری نداشتم اوستا حبیب پرسید می خوای چی کار کنی؟ گفتم غمت نباشه مگه اونجا بیابونه؟ شهره دیگه هم پارچه توش پیدا میشه هم نخ و سوزن و چرخ خیاطی توکل به خدا اونجا می دوزم قرار شد فاطمه و محمد بمانند پیش خواهرم و مریم را با خودمان بردیم فقط به اندازه رفع نیازهای ضروری برای خودم و مریم وسیله برداشتم غصه این چیزها را نمی خوردم فقط مدام از خودم می پرسیدم خدا من نالایق رو لایق دونسته دعوت کرده ؟ دو تا اتوبوس ادم بودیم تقریبا هشتاد نفر به خواهرم سپردم برای بدرقه نیاید دلم نمی خواست بچه ها بی تابی کنند. خیلی خانواده هایشان دور و برشان بودند تا خداحافظی کنند و التماس دعا بگویند طول کشید داشت دیر می شد مردها دست جنباندند و جمعیت را متفرق کردند از قم با سلام و صلوات سوار ماشین شدیم و راه افتادیم سمت تهران اول زیارتمان شد حضرت عبدالعظیم. انجا را خوب بلد بودم شدم راهنمای آنهایی که بار اولشان بود می آمدند شهر ری هی می گفتند اشرف سادات کجا بریم وضو بگیریم زیارت کردیم و سر ساعتی که سپرده بودند آمدیم پای ماشین الان را نگاه نکنید می نشینند توی هواپیما و ساکتان را هم تحویل می دهید چند ساعت بعد می رسید به مدینه و با اتوبوس کولر دار حرکت می کنید سمت هتل همه چیز هم آماده و مهیاست. ما ان زمان از همین قم تا خود مدینه و بعد مکه را با اتوبوس رفتیم و برگشتیم شب ها هوا سرد می شد کلی لباس گرم می پوشیدیم و پتو می پیچیدیم دور پاهایمان تا بتوانیم بنشینیم توی ماشین با این حال سر صبر و با حوصله زیارتگاه ها را گشتیم. مقصد بعدی مان سوریه بود یک خانه بزرگ گرفتند که دور تا دورش اتاق بود هر چند نفر یک اتاق داشتند من و حاجی و مریم با یک زن و شوهر دیگر و یک خانمی که تنها بود هم اتاق شدیم چادر زدیم وسط اتاق و زنانه و مردانه اش کردیم. همان کاری که توی اتوبوس می کردیم این طوری ما هم راحت تر بودیم هم مردها خورد و خوراک به پای خودمان بود. هر کس هر چیزی می خواست می خرید و درست می کرد همان غذاهای معمولی که توی خانه می خوردیم معمولا همه کارهایمان را انجام می دادیم که به کسی فشار نیاید سر وقتش هم به نماز و زیارتمان می رسیدیم. از خانه ای که گرفته بودیم تا حرم حضرت زینب راهی نبود.
🌹
🔹🌹
🌹🕊🌹
🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹
#حاج_قاسم 🌷🕊
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا...🌹🍃
#کانال_مهدویت
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
10.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️
«شناخت امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف»
اصلیترین وظیفه هرکس شناخت امام زمانشه
استاد #رائفی_پور
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
❣ #اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ ❣
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
#شهید ابراهیم همت
راز چشم های شهید همت
#فدای_چشمات_داداش_شهیدم😢
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞