#کتاب_تنها_گریه_کن🌹🍃
🌷🕊#روایت_زندگی_اشرف_سادات_منتظری
#مادر_شهید_محمد_معماریان
#نویسنده_اکرم_اسلامی
فصل پنجم...( قسمت سیزدهم)🌹🍃
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊
امام که وارد کشور شدند همه چیز به هم ریخته بود خیلی از طاغوتی ها هنوز باورشان نشده بود که دوره شان به سر آمده امید داشتند و مانده بود سر و خانه و زندگیشان هنوز خیلی جاها کشمکش و درگیری بود صبح که از خانه بیرون می آمدم به مادرم سفارش می کردم اگر دیر کردم و خبری از من نشد بدانید دیگر نمی آیم خیلی ها حتی جنازه شان هم نیامد می گفتم خواستید دنبالم بگردید بروید بهشت زهرا شاید خدا به من لیاقت بدهد برای این انقلاب جانم را تقدیم کنم توی شلوغی ها و سقوط کلانتری ها کلی فشنگ جمع کرده بودم شب که آمدم خانه یک ساک بزرگ فشنگ همراهم بود پدرم گفت دختر آخرش یک کاری دست خودت و ما میدی ها به بچه هات رحم کن گفتم اتفاقا به خاطر خودم و بچه هام و شما اینا رو آوردم بیفتد دستشون سر و صورت و سینه پیر و جوون رو هدف بگیرن و بشکافن خوبه؟ یک جا قایمشان کردم بعد که کمیته اعلام کرد بردم و تحویلشان دادم هر چند آن قدر زیاد بودند که می ترسیدم یک جا تحویلشان بدهند.
دیدارهای امام شروع شد دلم نمی آمد حالا که بعد از آن همه بدو بدو و فرار و خون و جراحت و کشته رسیده ایم به روزهای روشن و امام همین جا نزدیک ماست برگردم قم برای حاج حبیب پیغام فرستادم که اگر اشکالی ندارد بیشتر خانه مادرم بمانم. کمکم از برنامه دیدارهای امام آگاه شدم صبح زود از میدان خراسان سوار ماشین می شدم و خودم را می رساندم به میدان شهدا این اسم های امروز آن جاهاست. مردم دسته دته در خیابان در حال حرکت بودند. مقصدشان هم معلوم بود به سمت مدرسه علوی می رفتند بلکه بتوانند امام را ببینند. عده ای از اهالی محلی آب خوردنی و لقمه های کوچک بین مردم پخش می کردند کار بالا گرفت و جمعیت زیاد شد از آنجا دیگر مردم خودشان بانی شدند و شروع کردند به پذیرایی از دیگران. ماشین ماشین نان می آمد همراهش پنیر و تخم مرغ و هر چیزی دیگری که مردم وسعشان می رسید کسی نمی پرسید از کجا آمده و برای چه کسانی است. نمی گفتیم خودشان نیرو بفرستند تا اوضاع را سرو سامان بدهند هر کدام به اندازه توان و بعضی ها بیشتر از توانشان کار می کردند هر کاری که روی زمین مانده بود از خرد کردن پنیر گرفته تا پر کردن کلمن های آب . ساندویچ درست می کردیم و بین مردمی که برای دیدار امده بودند پخش می کردیم به پیرها کمک می کردیم گوشه ای بنشینند تا خستگی در کنند سر بچه ها را گرم می کردیم تا پدر و مادرشان کمی استراحت کنند گاهی هم که کارمان تمام می شد می توانستیم خودمان را برسانیم و گوشه ای از حیاط مدرسه بایستیم . می دیدیم که امام می ایستد جلوی پنجره کلاس و برای مردم دست تکان می دهد مگر خستگی یادمان می ماند؟
🌹
🔹🌹
🌹🕊🌹
🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹
#حاج_قاسم 🌷🕊
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا...🌹🍃
#کانال_مهدیت
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
❣#سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها الإمامُ الفَرِیدُ...
🌱سلام بر تو ای یگانه دوران و ای همنشین تنهایی!
سلام بر تو و بر روزی که جهان با قدومت آباد خواهد شد.
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
504.pdf
388.5K
🇮🇷
📝 #یادداشت/ مؤلفههای سیاسی گام دوم انقلاب اسلامی
🍃🌹🍃
❌ قسمت چهارم/ عقلانیت
✍️دکتر قاسم حبیبزاده
#روشنگری | #ثامن
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
🔰 اصلاح طلبان و رادیکالیسم سوخته
📝 مهدی سعیدی
🔰 پس از ناکامی اصلاحطلبان در رقابتهای انتخاباتی، برخی اصلاحطلبان مانند تاج زاده، تلاش می کنند تا نظام را متهم کرده و برای بیان دیدگاههایشان شیوه نامهنگاری را برگزیدهاند! درباره رویکرد فرافکنانه این طیف رادیکال در شرایط فعلی باید به چند نکته توجه کرد:
1⃣ - نداشتن حرفی برای گفتن پس از هشت سال ناکارآمدی را میتوان مهمترین عامل فرافکنی رادیکالهای اصلاحطلب دانست.
اردوگاه اصلاحطلبان آنچنان به آشفتهبازاری بدل شده که اتخاذ رویکرد انتقادی به عملکرد گذشته میتواند آنان را تا مرز فروپاشی پیش ببرد.
2⃣ - امروز حتی مرجعیت سیاسی نیز در این اردوگاه به شدت تضعیف شده و در میان افراد و احزابشان فصلالخطابی وجود ندارد چنانچه برخی از این افراد از شنیدن خبر بازنشستگی سیاسی رئیس دولت اصلاحات نیز اعلام خشنودی می کنند!
3⃣ - افراد رادیکال مانند تاج زاده تلاش دارند از بلبشوی پیش آمده در اردوگاه اصلاحطلبی بیشترین بهره را برده و خود را سردمدار اصلاحطلبان معرفی کنند. لذا سلبریتیهای سیاسی اصلاحات وارد این عرصه شدهاند تا هتاکی کنند و معرکه بگیرند و حواس جامعه را از اصل به فرع مشغول کنند! و در جنگ روایتها، روایتهای دروغ خود را بر کرسی بنشانند!
4⃣ - افرادی همچون تاجزاده و زیباکلام میداندار سناریویی شده اند که شاید چند روزی به درد نمایش در فضای مجازی بخورد و با استقبال رسانههای بیگانه و معاندان فراری مواجه شود، اما مشکلی از مشکلات کشور نخواهد گشود و افزایش اعتباری برای اصلاحطلبان نزد افکار عمومی به همراه نخواهد داشت. این وضعیت خطرناکی است که تاوان آن را در آینده نه چندان دور طیف عاقل و قانونمدار این اردوگاه خواهند داد.
#ثامن
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🎬 نماز بی وضو....
👤استاد عالی
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام خامنهای(مدظلهالعالی): شما روایت کنید حقایق جامعهی خودتان و کشور خودتان و انقلابتان را. اگر شما روایت نکنید دشمن روایت میکند؛ شما اگر انقلاب را روایت نکنید دشمن روایت میکند؛ شما اگر حادثهی دفاع مقدس را روایت نکنید دشمن روایت میکند، هرجور دلش میخواهد. توجیه میکند، دروغ میگوید، ۱۸۰ درجه با این خلاف واقع، جای ظالم و مظلوم را عوض میکند.
#زمانه
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
⭕️ در بد بودن سرعت اینترنت که شکی نیس! ولی برای تخریب دولت رییسی، رسانه های کثیف روحانی دست به دامن جعل تصویر ترافیک سایتساز گوگل، به جای ترافیک خود گوگل در ایران شدن!
و هیچ رسانه ای هم این دروغ رو برای مردم روشن نکرد!
آگاه سازی رو قربانی سرعت افتضاح نت و انتقام گرفتن نکنیم!
👤 فامیل دور
🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــ
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
وظیفه ۱۴ منتظران.mp3
3.95M
#معرفت_افزایی_مهدوی
#وظایف_منتظران
🔴 قسمت چهاردهم وظایف منتظران
🔵 تشکیل مجالس برای امام عصر عج یا حضور در مجالس مربوط به حضرت
⁉️ مزایای تشکیل این مراسمات چیست؟!
🎙️#ابراهیم_افشاری
#ابددرپیش داریم
هستیم که هستیم
التماس دعای #فرج
http://eitaa.com/mahdavieat
عضو کانال مهدویت بشوید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#کلیپ_مهدوی
🎙حجتالاسلام پناهیان
🔸#امام_زمان عجل الله دل رو تنظیم میکنه!!
👌کوتاه و شنیدنی
👈حتما ببینید و نشر دهید
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌌#استوری
✨عجّل الله ماهِ زهرا🌙
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
#تربیت_نسل_مهدوی
#پرسش_و_پاسخ_تربیتی
⁉️سوال؛
براساس آموزه های اسلامی مهمترین دوران در راستای تربیت دینی فرزند کدام زمان است؟
✅پاسخ از استاد محمودی
🔸بر اساس آموزه های اسلامی، #مهمترین دوران در امر تربیت فرزند، دوران شیردهی مادر است.
شیخ انصاری یکی از علمای برجسته اسلام است که محضر امام زمان (عجل الله) نیز تشرف یافت، اما زمانی که به مادر ایشان گفتند خوش به حالت که چنین فرزندی تربیت کرده ای. پاسخ داد من انتظار بیشتری داشتم! زیرا هیچ گاه به این فرزند شیر ندادم جز آن که با وضو بودم.
🔸این نکته که مادران #با_وضو به فرزند خود شیر دهند و از آرامش لازم برخوردار باشند و یا هنگام شیر دادن به یاد خداوند و اهل بیت علیهم السلام باشند، در تربیت و شکل گیری شخصیت فرزند #بسیار_تاثیرگذار است.
🔸رعایت این نکات، موجب تربیت #نسلی_منتظر می شود که انشاءالله امام زمان (عجل الله) را یاری خواهند کرد.
❌اگر مادری نیز در حالت آلودگی به فرزند شیر دهد یا در فکر گناه و معصیت باشد و یا به موسیقی حرام گوش دهد یا فیلمی حرام را مشاهده کند، مطمئناً نسلی را تربیت خواهد کرد که هیچ سود و فایده ای برای دین و اسلام ندارد و حتی ممکن است به دشمنی با آن نیز برخیزد.
🔸در روایات مطرح شده است که مادران و زنان در منزل، زمانی که بنا دارند غذا طبخ کنند نیز باید به یاد خداوند باشند و سورههای قرآن را تلاوت کنند و با وضو باشند که تمامی این نکات در تربیت یک نسل #منتظر و #دینی تاثیرگذار است
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
❣#سلام_امام_زمانم❣
🔅السَّلامُ عَلیکَ یا خَلیفةَ اللّه وَ ناصِرحقّه
🌱سلام بر تو ای نماینده پروردگار بر روی زمین که آینه وجودت نمایانگر اوست.
🌱سلام بر تو ای مولایی که حق خدا به دست تو احیا خواهد شد و همه خلایق را زیر پرچم توحید جمع خواهی کرد...
📚زیارت آل یاسین_مفاتیح الجنان
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
🔴 آه و ناله ای که دامن مسئولان جمهوری اسلامی را خواهد گرفت.
از جنگ روانی دشمنان بخاطر ساماندهی فضای مجازی نترسید، از آه و ناله خانواده ها و پدران و مادرانی بترسید که فرزندانشان در فضای مجازی ولنگار گرفتار شده و آسیب دیده اند. از آه و ناله کودکانی بترسید که والدین آنها بخاطر فضای مجازی ولنگار از هم جدا شده اند....
#طرح_صیانت
✍سیدهادی
🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــ
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 جنگ است.. بلند شو...
🔺مردمی که در اوج اقتدار هستند، احساس ضعف میکنند.
🔺انقلابیهایی که خستگی، خوف، و یاس پیدا کرده اند..
راهکار خنثی سازی آثار جنگ روانی دشمن👆
#جهاد_تبیین
🍃🌹ــــــــــــــــــــــ
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🍃ابراهیم میگفت:
مطمئن باش هیچ چیزی مثل
برخوردِخوب روی آدمها تٵثیر ندارد.
🌹🕊شهیدابراهیم هادی
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهدا
#برخورد_خوب
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🎬 چرا غافلیم؟!
👤آیت اله مجتهدی تهرانی
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌ایران را با ایران مقایسه کنید!!!!!
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
505.pdf
391.3K
🇮🇷
📝 #یادداشت/ مؤلفههای سیاسی گام دوم انقلاب اسلامی
🍃🌹🍃
❌ قسمت پنجم/ عدم تحجر
✍️دکتر قاسم حبیبزاده
#روشنگری | #ثامن
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
📘#داستانهایبحارالانوار
💠پاداش نیکوکاران
🔹قاسم بن محسن میگوید:
من از مکه به سوی مدینه میرفتم، در بین راه به مرد عربی برخورد کردم که وضع خوبی نداشت، دلم به حال او سوخت، یک قرص نان داشتم به او دادم، همین که از او جدا شدم ناگاه باد تندی وزید و عمامه را از سرم برداشت، نفهمیدم عمامهام چه شد.
وارد مدینه شدم خدمت امام جواد علیه السلام رفتم، حضرت فرمودند:
«ابوالقاسم! عمامه ات را در راه گم کردی؟»
عرض کردم:
بلی، یابن رسول الله.
🔹حضرت به غلامشان فرمودند:
« برو عمامه او را بیاور.»
غلام رفت و عمامه خودم را آورد.
عرض کردم:
آقا! چگونه به دست شما رسید؟
فرمودند:
«تو به آن مرد عرب صدقه دادی، خداوند نیز پاداش این کار نیک تو را داد و عمامه ات را برگرداند، خدا پاداش نیکوکاران را از بین نمی برد.»
📚بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۴۷
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
#کتاب_تنها_گریه_کن🌹🍃
🌷🕊#روایت_زندگی_اشرف_سادات_منتظری
#مادر_شهید_محمد_معماریان
#نویسنده_اکرم_اسلامی
فصل پنجم...( قسمت آخر)🌹🍃
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊
انگار برای چند لحظه قلبمان می ایستاد دلمان می خواست زمان متوقف شود ولی مثل یک رویا بود زود می گذشت و حسرتش می ماند گاهی هم آن قدر مشغول کار می شدیم که اصلا نمی توانستیم سمت مدرسه برویم اما راضی بودیم هر کسی بدون اینکه بغل دستی اش را بشناسد گوشه کاری را می گرفت چه فرقی می کرد کجا و یا چطور مردم هم خنده شان برای کمک به هم و رضای خدا بود هم اخمشان
شنیده بودم ان روزها هر کدام از طاغوتی ها را که دستگیر می کردند می آورند به مدرسه و در زیر زمین همان جا نگه می دارند ولی از آنجا کجا می بردند خر نداشتم یک بار همین طور که داشتم می رفتم سمت مدرسه صدای جیغ و داد و شعار بلند شد یکهو عین مورو ملخ آدم ریخت سمت خیابان نگو یکی از همان هایی را که دستگیر کرده بودند داشتند منتقل می کردند یک لحظه ماشین از کنارم گذشت و صورت مرد میانسالی را دیدیم که خیس بود فکر کردم ترسیده و آن همه عرق کرده شنیدم یک نفر که از کنارم می گذشت تعریف می کرد مردم از خجالتش در آمده بودند و حسابی آب دهان سمتش انداخته بودند خب این ها سال ها خون مردم را توی شیشه کرده بودند مردم نه جانشان، نه مال و اموال و ناموسشان. از دست رژیم در امان نبود. دل خوش ازشان نداشتند که هیچ خون دل خورده بودند سال های سال. حالا انگار وقت تلافی شان رسیده بود. خانه و زندگی ام مانده بود قم. هم دلم می خواست برگردم هم نمی خواست ولی آخرش که چه. ساکم راجمع کردم و برگشتم سر زندگی ام. انقلاب و حال و هوایش و آن همه ارتباط و جنب و جوش. من را بزرگ کرد تا قبل از آن یک زن جوان خانه دار بودم اما حالا اوضاع فرق کرده بود از همان روزها به برکت نفس امام و باورش چیزی در وجود ما پیدا شد که تا همین حالا هم از بین نرفته است برگشته بود خانه ولی انگار مثل مرغی اسیر قفس بودم حاجی هم فهمیده بود خلقم تنگ است سر به سرم نمی گذاشت اما خیلی طول نکشید امام آمدند قم و من اگنار دوباره جان گرفتم مثل طبیعت که داشت جان می گرفت نزدیکی های بهار بود دیگر سر جایم بند نبودم.
همسایه های اطراف خانه امام درشان ا به روی مردم باز کردند استکان و چای و قند می گذاشتند و سماورهایشان را روشن می کردند و هر چقدر که در توانشان بود از آنهایی که بر دیدار می آمدند پذیرایی می کردند من هم هر جا می شد می ایستادم به کمک یک جاچ ای می ریختم جای دیگر استکان می شستم امام می رفتند روی پشت بام و برای مردم دست تکان می دادند مردم از پایین شعار می دادند و ابراز احساسات می کردند گاهی که کار کمتر بود من هم می رفتم و قاطمی مردم می شدم چشمم به امام بود و هی زیر لب لا حول و لا قوه الا بالله می گفتم ما آن روزها به هوای نفس کشیدن آقا زنده بودیم اصلا به عشق خدمت به مهمانهایش شب را صبح می کردیم همان روزها خود به ما یک پسر دیگر داد به عشق امام به هوای اینکه آقا روح الله ولی و سرپرست ما شده بود به حاج حبیب گفتم دوست دارم اسم این بچه را بگداریم علی لبخند زد و گفت: ان شاء الله که قدمش برای ما خیر باشه.
🌹
🔹🌹
🌹🕊🌹
🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹
#حاج_قاسم 🌷🕊
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا...🌹🍃
#کانال_مهدویت
به کانال مهدویت بپیوندید👇
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞