PTT-20200923-WA0008.opus
زمان:
حجم:
429K
____________💠🇮🇷💠____________
◽️نشست بصیرتی سیاسی
🔹موضوع:
تبیین دستاورد های دفاع مقدس
❓جواب سوالات
#قسمت_چهارم
___________💠🇮🇷💠_____________
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈┈••✾•🔹﷽🔹•✾••┈┈•
💠نشست بصیرتی جنایت های آمریکای رو به افول
#قسمت_چهارم
💢مذاکره با آمریکا
🎙 سخنران:کارشناس مسائل سیاسی جناب آقای خسرو محمد رضایی
#ویژه_خواهران
سوالات خود را به آیدی زیر ارسال کنید.
@bi_pelak99
•┈┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈┈•
#نشست_بصیرتی
#افول_آمریکا
#ثامن_3
تغییرچالشها و انتخابات.m4a
زمان:
حجم:
5M
━━━━━━◉───────
↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆
#نشست_بصیرتی
💠موضوع:
انقلاب اسلامی
بالنده و مقتدر
چون کوه استوار
🎙سخنران:کارشناس مسائل سیاسی جناب آقای اسماعیلی
#قسمت_چهارم
#ویژه_خواهران
#ثامن_سمیرم
─┅═🍃🌹🕊4⃣🕊🌹🍃═┅─
زمان:
حجم:
7.02M
━━━━━━◉───────
↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆
#نشست_بصیرتی
📋موضوع: جهاد و امید آفرینی
راهبردهای امیدوارسازی اجتماعی
🎙سخنران:کارشناس مسائل سیاسی جناب آقای محمدرضایی
ارسال سوال به آیدی:
@bi_pelak99
#قسمت_چهارم
#ویژه_خواهران
#ثامن_سمیرم
─┅═🍃🌹🕊4⃣🕊🌹🍃═┅─
اختیارات ریاست جمهوری.m4a
زمان:
حجم:
5.47M
━━━━━━◉───────
↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆
#نشست_بصیرتی
💠موضوع:
قدرت ریاست جمهوری در ایران
🎙سخنران:کارشناس مسائل سیاسی جناب آقای اسماعیلی
#قسمت_چهارم
#ویژه_خواهران
#ایران_قوی
#مشارکت_حداکثری
─┅═🍃🌹🕊4⃣🕊🌹🍃═┅─
AUD-20210516-WA0003.opus
زمان:
حجم:
512.9K
━━━━━━◉───────
↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆
#نشست_بصیرتی
💠موضوع:
جلب مشارکت حداکثری و آگاهانه
(اهمیت انتخابات)
🎙سخنران:کارشناس مسائل سیاسی جناب آقای صالحی
#قسمت_چهارم
#ویژه_خواهران
#ایران_قوی
#مشارکت_حداکثری
─┅═🍃🌹🕊4⃣🕊🌹🍃═┅─
#یک_فنجان_چای_با_خدا
#قسمت_چهارم
روزها میگذشت. دیگر از جنگ و درگیری سابق در خانه خبری نبود. حالا دیگر مادر یک هم تیمی قوی به نام دانیال داشت و پدر توانی برای مبارزه و کتک زدن،در خود نمیدید. پس آتش بس در خانه برقرار بود.
دیگر برخلاف میل دانیال خودم به تنهایی در میهمانی ها و دورهمی های دوستانمان شرکت میکردم. و این دیوانه ام میکردم. اما باید عادت میکردم به خدایی که دیگر ❤️خدا❤️ داشت.
حالا دیگر دانیال مانند مادر نماز میخواند. به طور احمقانه ایی با دخترانِ به قول خودش نامحرم ارتباط نداشت. در مورد حلال بودن غذاهایش دقت میکرد. و.. و.. و… که همه شان از نظر من ابلهانه بود. قرار گرفتن درچهارچوبی به نام اسلام آن هم در عصری که هزاران سال از ظهورش میگذشت، عقب افتاده ترین شکل ممکن بود.
دانیال مدام از کتابها و حرفهایی که از دوستش شنیده بود برام تعریف میکرد و من با بی تفاوتی به صورت مردانه و بورش نگاه میکرد. راستی چقدر برادر آن روزهایم زیبا بود. و لبخندهایش زیباتر. انگار پرده ایی از حریر، مهربانی هایش را دلرباتر کرده بود. گاهی خنده ام میگرفت، از آن همه هیجان کودکانه اش، وقتی از دوستش تعریف میکرد. همان پسره سبزه ایی که به رسم مسلمان زاده ها، ته ریشی تیره رنگ بر صورت مردانه و از نظر آن روزهایم زشت و پر فریبش، خودنمایی میکرد.
نمیدانم چرا؟ اما خدایی که دانیالِ آن روزها، توصیفش را میکرد، زیاد هم بد نبود...شاید فقط کمی میشد در موردش فکر کرد.هر چه که میگذشت، حسِ مَلس تری نسبت به خدای دانیال پیدا میکردم.
خدایی که خدایم را رام کرده بود!!!
حتما چیزی برایِ دوست داشتن، داشت. و من در اوج پس زدن با دست و پیش کشیدن با پا، کمی از خدای دانیال خوشم آمد. و دانیال این را خوب فهمیده بود...گاهی بطور مخفیانه نماز خواندن های دانیال را تماشا میکردم و فقط تماشا بود وبس...اما هر چه که بود،کمی آرامم میکرد.حداقل از نوشیدنی های دیوانه کننده بهتر بود...
حالا دیگر کمی با دقت محو هیجانهای برادرم میشدم. و چقدر شبیه مادر بود چشمها و حرفهایش...آرامش خانه به دور از بدمستی های شبانه و سیاست زده ی پدر برام ملموستر شده بود. و دیگر از مذهبی ها متنفر نبودم. دوستشان نداشتم، اما نفرتی هم در کار نبود.آنها میتوانستند مانند دانیال باشند، مهربان ولی جسور و نترس... و این کام تفکراتم را شیرین میکرد.
حالا با اشتیاق به خاطرات روزمره دانیال با دوست مسلمانش گوش میکردم. مذهبی ها شیطنت هم بلد بودند... خندیدن و تفریح هم جزئی از زندگیشان بود. حتی سلفی های بامزه و پر شکلک هم میگرفتند...
کم کم داشت از خدای دانیال خوشم می آمد...
که ناگهان همه چیز خراب شد😔
خدای مادر و دانیال، همه چیز را خراب کرد!
همه چیز ............
✍ ادامه دارد ....
🕊
💚🕊
🕊💚🕊
🆔👉🏻 http://eitaa.com/mahdavieat