🌺 #زندگی_قرآنی
🔸🔶 منْ أَحْياها فَکَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعاً
💠 ترجمه: هر کس انسانی را حیات بخشد گویی همه مردم را زنده کرده است
#سوره_مائده_ایه32
https://eitaa.com/mahdavieoon
#عجب_مثالی_زدند_حضرت...❗️
🍃امام باقر (ع) : حريص به دنيا ، همانند كرم ابريشم است كه هر چه بيشتر دور خود مى تند ، خارج شدن از پيله بر او سخت تر مى شود ، تا آن كه از غصه مى ميرد.
📚منبع : كافى، ج ۲، ص ۳۱۶
https://eitaa.com/mahdavieoon
#سلام_مولای_من♥
سلام زیباترین آرزوی من
تو چقدر معطری که نامت
دهانم را پر از بوی نرگس می کند
و یادت قلبم را
سرشار از شمیم یاس می سازد
و مهرت جانم را
مملو از عطر رازقی می کند ...
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
https://eitaa.com/mahdavieoon
#در_محضر_معصومین
🔰امام زمان (عجل الله ):
🔴به شیعیان و دوستان ما بگویید
که خدارا به حق عمه ام
حضرت زینب(س)قسم دهند
که فرج را نزدیک گرداند.
📚شیفتگان حضرت مهدی (ع)،ج۱،ص۲۵۱
#حدیث_روز
https://eitaa.com/mahdavieoon
بعد از شهادت ابوالفضل به کربلا رفتیم. خردادماه بود و هوا گرم. از مقام امام زمان تا پشت حرم حضرت عباس راه زیادی بود؛ حدود ۴۵ دقیقه. ساعت هم سه بود و هنگام استراحت ماشینها.
همانطور که پیاده میآمدیم مادرش گفت: «ببین ابوالفضل، بابا که قلبش را عمل کرده، من هم که کمر ندارم. زهرا خانم هم که پاهایش درد گرفته، مهدی هم خسته شده، یک ماشین بفرست.»
حاج آقا گفت: «خانم چه میگویی؟ ابوالفضل این وسط ماشین از کجا بیاورد؟ او اکنون جایش خوب است.»
همانطور که سه تایی میخندیدیم، یک ماشین که داشت میرفت برای تعویض خادمها نگه داشت جلوی پایمان. پرسید: «علقمه؟» سوار شدیم، اما سه تایی تا موقع رسیدن گریه میکردیم.
حاج آقا گفت: «شهدا همه جا حاضرند. ماها دقت نمیکنیم تا لیاقت نظر شهدا را داشته باشیم.»
🌹شهید ابوالفضل شیروانیان🌹
https://eitaa.com/mahdavieoon