یک عمر در این کوچه
نشستیم و نوشتیم :
ای شهر
مگر یک زن غمدیده زدن داشت ؟
#شهیدهیعلی
میگویند:
آدمها چند روز قبل از مرگ
روحیه و سلامتی خود را
بدست میآورند ،
بلکه بتوانند کارهایشان را
سر و سامان بدهند ..
مادرِ ما نیز اینگونه شده بود !
این دو سه روزی که مانده بود
با دست خودش نان میپخت
کارهای خانه را سامان میداد
لباس حسن و حسین را تنشان میکرد
موهای دخترش زینب را شانه میزد ..
و به امامش علی
با محبت بیشتری سلام میداد ..
#شهیدهیعلی