سلام علیکم
روزتون مهدوی🍂
ان شاء الله امروز داستان جدید از کتاب #شب_چهلم میذارم
منتظر باشید🍁
| مَـہْـدَوٖیَّت |
سلام علیکم روزتون مهدوی🍂 ان شاء الله امروز داستان جدید از کتاب #شب_چهلم میذارم منتظر باشید🍁
📌هدیه مولا
فریاد میزنم از ته دل. با تمام قدرت. پارچه؛ گلولهشده را فرو میکنند توی دهانم.
-گاز بزن به پارچه. گاز بزن تا بتوانی دردت را تحمل کنی.
دندانهایم را در جان پارچه فرو میبرم صبح دم همین که هوا رفت سمت سپیدی درد در جانم پیچید. فرستادم پی بیبی لیلا.وقتش بود، وقت آمدنش. لرزی در بدنم میپیچد، چند نفر از همسایهها هم آمدهاند صدای یکیشان را میشنوم:
«خدا کند بچه مرده به دنیا نیاید, سابقهاش خراب است. سابقه نازایی دارد.»
بفض میکنم، میان فریاد. نه از شدت درد که از زخم زبانها میزنم زیر گریه. زخم زبان هایشان هرگز تمام نمیشود. هنوز همه چیزشبیه ده سال پیش است.
ده سال پیش عصر پنجشنبه بود و من داغدار مرگ برادر جوانم بودم برای اينکه قلبم آرام بگیرد خودم را به مزار او رساندم درد ودل میکردم و اشک میريختم.
قربانِ جوانی اش میرفتم و اشک میریختم. از سختی و دلتنگیهايم میگفتم و اشک میريختم. نمیدانم چند ساعت گذشت که دیگر چشم اشکم خشک شد. سرم سیاهی رفت و حس کردم جانی دربدنم نمانده.
دوریاش امانم را بریده بود. قلبم از تنهایی تی رمیکشید. زخم و زبانها هم آزارم میدادند. من باید در کنار غم نبودن برادر غصه اينکه فرزندی نداشتم را هم به دوش میکشیدم. سالها از ازدواجمان میگذشت و من فرزندی نداشتم, چراغ خانهام خاموش بود.
به سختی تن خستهام را از زمین کندم. به طرف امام زاده راه افتادم. هروقت به مصلی میآمدم به پایوسی امامزاده ابراهیم میرفتم و گره از غمهای دلم باز میشد. صدای آب رودخانه که به سنگها برخورد میکرد روحم را نوازش میداد. سربلند کردم و زل زدم به آسمان که ناگهان چیزی توجهام را جلب کرد.
گوشه آسمان پر بود از رنگ. انگارشهاب میبارید به طرف زمین. نور کبود و زرد و سبز موج برمیداشت وبه طرف زمین میآمد. دویدم و چشم از آسمان نگرفتم اما چند لحظه بعد نور قطع شد.
میخواستم محل فرود نورها را پیدا کنم. جلوتر رفتم. مردی بلند قامت سجاده پهن کرده و مشغول نماز بود. خواستم برگردم و به زیارت بروم اما پاهایم میل رفتن نداشت.
او که بود؟ غریبه بود؟ از کجا میآمد؟ با که کار داشت؟ منتظر گوشهای نشستم. سخت مشغول نماز بود و اصلا توجهی به من نمیکرد. از سرم گذشت: «حتماً از بزرگان دین است، شاید برای زیارت آمده. اصلاًگرعالم بزرگی باشد حتماً من اورا میشناسم» با خودم حرف میزدم ونگاهش میکردم که سلام نمازرا گفت.
🖇ادامه دارد...
#شب_چهلم #امام_زمان
❥| @mahdaviiat_313
🌿 #امام_زمان (عج):
خدا با مااست ونیازی به دیگران نداریم
وحقّ با ما است وهرکه ازما روی گرداند
باکی نداریم..
📚 بحارالانوار..ج۵۳..ص۱۹۱
❥| @mahdaviiat_313
Fadaeian_Shab1_Moharam1397_09 (1).mp3
21.74M
#دوشنبه_های_امام_حسنی💚
°|ای جانم حسن جانم🌱°|
❥| @mahdaviiat_313
▫️امام صادق علیه السلام میفرمایند:
( #امام_زمان )میان رکن و مقام می ایستد. به آواز بلند صدا می کند و می گوید: ای جماعت نقبا و خاصان من! و ای کسانی که خدای تعالی پیش از ظهورم شما را در روی زمین برای نصرت و یاری من ذخیره گذاشته. با صمیم قلب و اطاعت نزد من آیید!
صدای آن حضرت در شرق و غرب زمین به همه ایشان می رسد درحالی که بعضی از ایشان در محراب عبادت و بعضی دیگر میان رختخواب اند. با یک صدا کردن، صدای او را می شنوند. دعوتش را قبول نموده رو به سمت وی می گذارند و زمانی بر ایشان نمی گذرد مگر به قدر نگاه کردن چشم تا این که همه ایشان در میان رکن و مقام پیش رویش حاضر می شوند.
در آن حال خداوند کردگار امر می فرماید نوری ستون وار از زمین تا آسمان کشیده می شود. به سبب آن: همه مومنان در روی زمین روشنایی اخذ می کنند. نوری از آن به همه مومنان که اندرون خانه های خودشان اند، می رسد و دل هایشان به سبب آن؛ شادان می شود. آن ها نمی دانند قائم ما اهل بیت ظهور کرده بعد از آن صبح می کنند در حالی که پیش روی آن حضرت ایستاده اند. ایشان سی صدوسیزده مومن به قدر اصحاب رسول خدا صلی اللّه علیه و اله در جنگ بدر می باشند.
📗عبقری الحسان، ص۵۴۴
❥| @mahdaviiat_313
🌱.
قامتش، سرو و لبش، کوثر و رویش، ماه است
زائر مرقد او زائر ثارالله است
#میلاد_حضرت_عبدالعظیم
❥| @mahdaviiat_313
▫️ #حضرت_عبدالعظیم و مهدویت:
حضرت عبدالعظیم حسنی گوید: «به امام جواد (ع) عرض کردم امیدوارم شما همان قائم اهل بیت پیامبر (ص) باشید که زمین را پس از پر شدن از ظلم وبیداد از عدالت پر میکند.» فرمود:
«ای ابوالقاسم! همه ما قائم و برپا دارنده امر خدا و هدایتگر به سوی دین او هستیم. اما آن قائمی که خدای تعالی توسط او زمین را از اهل کفر و انکار پاک ساخته و آکنده از عدل و داد مینماید، کسی است که ولادتش از مردم پنهان و خودش از آنان نهان و بردن نامش حرام است. نام و کنیه او مطابق نام و کنیه رسولالله (ص) است. او کسی است که زمین برایش در هم پیچیده و هر دشواری برایش آسان میگردد. تعداد اصحابش به تعداد رزمندگان جنگ بدر، سیصد و سیزده تن است که از دورترین نقاط زمین به گرد او اجتماع میکنند. و این مطلب تفسیر سخن خدای تعالی است که فرمود: «هر کجا که باشید خداوند همه شما را میآورد که خداوند بر هر چیزی توانا است.» (سوره بقره آیه ۱۴۸) چون این تعدادا ز اهل اخلاص به گرد او آمدند، خداوند امر خود را آشکار میسازد و چون «عقد» که عبارت است از ده هزار مرد تکمیل شود، به اذن خدا قیام میکند و دشمنان خدا را از میان بر میدارد تا جایی که خدا خشنود گردد» عبدالعظیم گوید عرض کردم: «چگونه میداند که خدای تعالی خشنود شده؟» فرمود: «در قلبش رحمت میافکند…»
🔖کمال الدین باب ۳۶ حدیث ۲
❥| @mahdaviiat_313