هدایت شده از تجمع بزرگ شیعیان
••『﷽』••
✍️ دینی که در معرض خطر بود
🔹فردی که مقیم لندن بود، تعریف میکرد یک روز سوار تاکسی شدم در بین راه کرایه را پرداختم.
🔸راننده بقیه پولم را که برگرداند، متوجه شدم ۲۰ پنس اضافهتر داده است!
🔹چند دقیقهای با خودم کلنجار رفتم که ۲۰ پنس اضافه را برگردانم یا نه؟ آخر سر بر خودم پیروز شدم و ۲۰ پنس را پس دادم و گفتم:
آقا این را زیاد دادی.
🔸گذشت و به مقصد رسیدیم. موقع پیادهشدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت:
آقا از شما ممنونم.
🔹پرسیدم:
بابت چی؟
🔸گفت:
میخواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم.
🔹با خودم شرط کردم اگر ۲٠ پنس را پس دادید، بیایم. انشاءالله فردا خدمت میرسیم!
🔸تمام وجودم دگرگون شد، حالی شبیه غش به من دست داد. من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به ۲۰ پنس میفروختم!
#پندانه
هدایت شده از تجمع بزرگ شیعیان
6.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥«اجنه و خوراکیها حتما ببینید»
💥#پندانه
💥حتما ببینید
💥خیلی عالی وعلمی👌
🏡☘
╚══════🍃🌺🍃═╝
🔅#پندانه
✍ صورت زیبای ظاهر هیچ نیست
ای برادر، سیرت زیبا بیار
🔹اﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ:
بهنظر ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽﮐﻨﺪ؟
🔸ﻫﺮﯾﮏ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ؛ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ:
ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ.
🔹ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ:
ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ.
🔸ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ:
ﭘﻮﺳﺖ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ.
🔹ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ، دو کاسه کنار شاگردان گذاشت و گفت:
به این دو کاسه نگاه کنید. اولی از طلا درست شده است و درونش سم است و دومی کاسهای گلی است و درونش آب گوارا است.
شما از کدام کاسه مینوشید؟
🔸شاگردان یکصدا جواب دادند:
از کاسه گلی.
🔹استاد گفت:
ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ کاسهها ﺭﺍ در نظر گرفتید، ﻇﺎﻫﺮ آنها ﺑﺮﺍیتاﻥ ﺑﯽﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ.
🔸آدمی هم همچون این کاسه است. آنچه که آدمی را زیبا میکند، درون و اخلاقش است. باید سیرتمان را زیبا کنیم نه صورتمان را.
https://eitaa.com/mahdaviiiyat
هدایت شده از تجمع بزرگ شیعیان
🔆 #پندانه
✍ حاضری فیلم زندگیات را به مردم نشان بدهی؟
🔹ﻓﯿﻠﻢ ﺧﻮﺩت ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮ ﻭ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺟﻠﻮﯼ ﺧﻮﺩت. بعد ببین ﻣﯽﺧﻮﺍهی ﺍﯾﻦ ﻓﯿﻠﻢ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﯼ ﻫﻤﻪ ﭘﺨﺶ ﮐﻨﻨﺪ؟
🔸ﺑﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪت ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﺮﺩی؟ ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭت و همسرت ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺣﺮﻑ ﺯﺩی؟
🔹ﺍﮔﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﻓﯿﻠﻢ ﺭﺍ ﺑﻘﯿﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺒﯿﻨﻨﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺘﯽ.
🔸ﺍﯾﻦ ﯾﮏ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺍﺯ ﺗﻘﻮﺍﺳﺖ، یعنی ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻋﻤﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺳﺮﺕ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ ﻭ به ﺑﺎﺯﺍﺭ بروی، ﺩﻭﺭﯼ ﺑﺰﻧﯽ ﻭ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻧﺸﻮﯼ👌
🔆 #پندانه
عارفی معروف به نانوایی رفت
و چون لباس درستی نپوشیده بود
نانوا به او نان نداد و عابد رفت.
مردی که آنجا بود عابد را شناخت،
به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟
گفت: نه.
مردگفت: فلان عابد بود.
نانوا گفت:
من از مریدان اویم،
دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم، عابد قبول نکرد.
نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد.
وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت:
سرورم دوزخ یعنی چه؟
عابد پاسخ داد :
"دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بندۀ خدا ندادی ولی برای رضایت دل بندۀ خدا یک آبادی را نان دادی."
🔆 #پندانه
#تلنگر
✍ زندگی دکمه بازگشت نداره!
🔹میگن روز قیامت بعضی از مردم از خدا میخوان اونا رو به دنیا برگردونه تا اعمال بهتری انجام بدن اما جواب اینه که تو هر روز صبح به زندگی برگردونده میشدی، چه کردی؟!
🔸فرصتها رو نسوزونید. زندگی دکمه بازگشت نداره، انسان باشیم و با انسانیت زندگی کنیم.
https://eitaa.com/mahdaviiiyat
🔅#پندانه
✍️ راز اسم اعظم
🔹میگویند روزی مرد کشکسابی نزد شیخی رفت و از بیکاری و درماندگی شکوه نمود و از او خواست تا اسم اعظم را به او بیاموزد، چون شنیده بود کسی که اسم اعظم را بداند، درمانده نشود و به تمام آرزوهایش برسد.
🔸شیخ مدتی او را سرگرداند و بعد به او میگوید اسم اعظم از اسرار خلقت است و نباید دست نااهل بیفتد و ریاضت لازم دارد و برای این کار به او دستور پختن فرنی را یاد میدهد و میگوید آن را پخته و بفروشد به صورتی که نه شاگرد بیاورد و نه دستور پخت را به کسی یاد دهد.
🔹مرد کشکساب میرود و پاتیل و پیالهای میخرد و شروع به پختن و فروختن فرنی میکند. چون کاروبارش رواج میگیرد، طمع کرده و شاگردی میگیرد و کار پختن را به او میسپارد.
🔸بعد از مدتی شاگرد میرود بالادست مرد کشکساب دکانی باز میکند و مشغول فرنیفروشی میشود، به طوری که کار مرد کشکساب کساد میشود.
🔹کشکساب دوباره نزد شیخ میرود و با نالهوزاری طلب اسم اعظم میکند.
🔸شیخ چون از چندوچون کارش خبردار شده بود، به او میگوید: «تو راز یک فرنیپزی را نتوانستی حفظ کنی حالا میخواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟ برو همان کشکت را بساب.»
https://eitaa.com/shiayanali
🔅#پندانه
✍️ ذهنت را از افکار غلط رها کن
🔹ﺑﻮﻣﯿﺎﻥ آﻓﺮﯾﻘﺎ، ﺭﻭﯼ ﺗﻨﻪ ﺩﺭﺧﺖ ﺣﻔﺮﻩﻫﺎﯾﯽ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﻔﺮﻩﻫﺎ ﮔﺮﺩﻭ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﻧﺪ!
🔸ﻣﯿﻤﻮﻥﻫﺎ ﺑﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮔﺮﺩﻭ، ﺩﺳﺖ ﺭﺍ ﺩﺍﺧﻞ ﺍﯾﻦ ﺣﻔﺮﻩﻫﺎ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﮔﺮﺩﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺸﺖ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ، ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ.
🔹ﻣﯿﻤﻮﻥ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺟﯿﻎ ﻣﯽﺯﻧﺪ ﻭ ﺑﺎﻻﻭﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽﭘﺮﺩ، ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻓﮑﺮﺵ ﻧﻤﯽﺭﺳﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻫﺎﯾﯽ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺍﻡ ﺁﺯﺍﺩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻧﻬﺎﯾﺘﺎً ﺷﮑﺎﺭ ﺷﮑﺎﺭﭼﯿﺎﻥ ﻣﯽﺷﻮﺩ!
🔸ﺍﻓﮑﺎﺭ و باورهای غلطی که بدون فکر قبولش کردهایم، ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺍﮔﺮ ﺁنها ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﻨﯿﻢ، ﺁﺯﺍﺩ ﻣﯽﺷﻮیم.
https://eitaa.com/shiayanali
#پندانه🌺
شاید کمی گران تمام شود...
اما شناخت آدمها؛
ارزشمندترین تجربه دنیاست...
کسی را از روی ظاهر قضاوت نکنید.
چشم بسته همیشه خواب نیست،
لبی هم که میخنده همیشه شاد نیست...