eitaa logo
مهدویّت ا تجمع بزرگ یاران و یاوران مهدی موعود عج ☘
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
2 فایل
ـ«﷽» ڪاناݪ #ٺخـــــــصـــصـــــے 💫 #مۿـــــــدویـــــــــٺ💫 داستان های جذاب #قرآنی مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة؛ هر کس بميرد و امام زمانش را نشناخته باشد، به #مرگ_جاهلیت_مرده_اس
مشاهده در ایتا
دانلود
سـ🍁ــلام روزتون پراز خیر و برکت 💐 🗓 امروز چهارشنبه ☀️  9 آبان   ١۴٠۳  ه. ش 🌙  26 ربیع الثانی   ١۴۴۶  ه.ق  🌲 30 اکتبر  ٢٠٢۴    ميلادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸صبح است 🌿و یک دنیا گل 🌸تقدیم هر نگاهت 🌿هر گل سلام دارد... 🌸بر روی همچو ماهت 🌿خورشید زرفشان داد 🌸 صدها سلام دیگر 🌿از من درود 🌸بر تو زیبا و خوش پگاهت... سلام صبح زیبای چهار شنبه 🍳 پاییزتون بخیر و زیبا🌸🍃
12.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توصیه ی آیت الله بهجت رحمةالله علیه به استاد عابدینی برای خواندن نماز شب ✨نمازشب را به نیت ظهور‌بخوانیم ✨ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/mahdaviiiyat ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
✅ داستان کوتاه 🌷 من یتق الله یجعل له مخرجا دانیال پیامبر، پسر یتیمی بود که نه پدر داشت و نه مادر. پیرزنی از بنی اسرائیل سرپرستی او را به عهده گرفت و تربیتش نمود. در آن زمـان مرد صالحی زنـدگی می کرد که داراي زنی زیبا و خوش قامت بود. وي با پادشاه وقت رابطه اي نزدیک داشت و گاه و بیگاه نزد شاه می رفت. روزي پادشاه به شخصـی مورد اعتماد نیازمند شد که به مأموریتی بفرسـتد. به دو نفر از قاضی ها دستور داد چنین فردي را پیدا کنند. هر دو قاضی، آن مرد صالح را به شاه معرفی کردند. پادشاه هم وي را به مأموریت فرستاد. آن مرد هنگام حرکت نزد آن دو قاضـی رفت و همسـر خود را که زنی بسیار پاکدامن و بود، به آنان سپرد و تقاضا کرد از احوال همسرش با خبر شوند. روزي هر دو قاضی براي احوالپرسی به خانه آن زن رفتند . چشمان ناپاکشان به آن زن افتاد و آنچنان دل باختند که در همان حال درخواست گناه نمودند. زن به شدت امتناع ورزید و هر چه کوشیدند زن را راضی کنند، سودي نبخشید. لذا به او گفتند: اگر خواسته ما را برطرف نکنی، نزد پادشاه علیه تو شهادت به زنا می دهیم و سنگسارت خواهند کرد. زن باز هم زیر بار نرفت. و گفت: هرچه می خواهید انجام دهید. آن دو نزد پادشاه آمده، گفتند: زن آن مرد صالح زنا کرده و ما شاهد عمل زشت او هستیم. شاه بسیار ناراحت شد و گفت: شهادت شما پذیرفته است. ولی سه روز صبر کنید، روز سوم سنگسارش خواهیم کرد. به دنبـال آن، جـارچی ها در شـهر اعلام کردنـد که فلان روز، زن فلانی به جرم عمل زشت زنا سـنگسار خواهد شـد. و همه از قضیه مطلع گشتند. پادشاه پنهانی به وزیرش گفت: در این ماجرا تو چه فکري میکنی؟ من خیال نمی کنم این زن خلافی مرتکب شده باشد. وزیر نیز گفته ي شاه را تأیید کرد. روز سوم وزیر از منزل بیرون آمـد، در کوچه قدم می زد. دانیال پیامبر، کودکی خردسال بود و با عده اي از کودکان بازي میکرد. وزیر او را نمی شناخت. چشم دانیال که به وزیر افتاد، بچه ها را دور خود جمع کرد و گفت: بچه ها! من به جاي پادشاه هسـتم. سـپس یکی را به جای آن زن قرار داد و دو نفر دیگر را به جاي آن دو قاضـی تعیین نمود. آنگـاه مقـداري خـاك روي هم ریخت و بالاي آن خـاكهـا به عنوان تخت پادشاهی نشـست و شمشـیري از نی به دسـت گرفت و به بچه ها گفت: این دو مرد را از هم جدا کنید. یکی را در فلان محل و دیگري را در محل دیگر نگه دارید. آنگاه یکی از آن دو را به حضور خواست و گفت: درباره این زن چه میدانی؟ راست بگو اگر دروغ بگویی، تو را با این شمشیر می کشم. او گفت: من شهادت می دهم که گناه کرده. دانیال گفت: چه روزي؟ مرد گفت: فلان روز. دانیال نبی پرسید: با چه کسی؟ گفت: با فلان پسر فلان. پرسید: در کجا؟ گفت: در فلان محل. بعد دانیال نبی دستور داد او را به محل خود برده و دومی را آوردند. دانیال پرسید: بگو بدانم درباره این زن چه می دانی؟ باید راستش را بگویی و اگر دروغ بگویی، با این شمشیر سرت را از بدن جدا می کنم. هر چه پرسید، دومی بر خلاف اولی جواب داد. آن گاه رو به بچه ها کرد و گفت: الله اکبر! این دو دروغ می گویند. باید هر دو کشته شوند. وزیر که تماشاگر صحنه بازی بچه ها بود و چگونگی قضاوت دانیال را دید، با شتاب نزد پادشاه رفت، آنچه را که دیده بود شرح داد. پادشـاه، فوري آن دو قاضـی را حاضـر کرده و هر دو را از هم جـدا کرد. از آنهـا توضـیح خواست. هر کـدام مخالف دیگري سخن گفتند و حقیقت آشکار شد. پادشاه دسـتور داد مردم جمع شدنـد و هر دو قاضـی را به جرم خیانت اعدام کردند. این گونه دانیال نبی، روش کشـف حقیقت را در برخی موارد به مردم آموخت و زن نجات یافت. خائن نیز به کیفر اعمال خود رسید. این است ثمره یک انسان ظاهرا بی کس و نتیجه مقاومتش در مقابل . خدا پشتیبان است. و من یتق الله یجعل له مخرجا. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 9، ص 218 https://eitaa.com/mahdaviiiyat
هدایت شده از تجمع بزرگ شیعیان
خوابی که واقعیتش دنیا بود مردی در خواب دید در جنگلی قدم میزند که شیر گرسنه‌ایی به او حمله کرد و پا به فرار گذاشت. ولی هر لحظه شیر به او نزدیکتر می شد که ناگهان چاهی را در مقابل خود دید که طنابی از بالا به داخل چاه آویزان بود. 🔻سریع خود را به داخل چاه انداخت و از طناب آویزان شد. ولی متوجه شد که در درون چاه ماری بزرگ دهن باز کرده و منتظر بلعیدن اوست. 🔻مرد داشت به راهی برای نجات از دست شیر و اژدها فکر می‌کرد که متوجه شد دو موش سفید و سیاه مشغول جویدن طناب هستند. 🔻مرد که مطمئن بود هر لحظه ممکن است موشها کار خود را تمام کرده و در دهان مار بزرگ سقوط کنند. 🔻به دنبال راه چاره بود که مشاهده کرد در دیواره چاه لانه زنبوری است که از آن عسل سرازیر شده، 🔻در همان حال شروع کرد به خوردن عسل و از شیرینی عسل لذت میبرد که ناگهان از خواب پرید. 🔷فردای آن روز نزد عالمی رفت که تعبیر خواب می‌کرد و آن عالم به او گفت تفسیر خوابت چنین است: 🔹شیری که دنبالت می‌کرد ملک الموت(عزراییل) بوده... 🔹اژدهای انتهای چاه همان قبرت است... 🔹طنابی که به آن آویزان بودی همان عمرت است... 🔹و موش سفید و سیاهی که طناب را می‌خوردند همان شب و روز هستند که عمر تو را می‌گیرند... 🔶مرد گفت ای شیخ پس جریان عسل چیست؟ 🔸گفت: عسل همان دنیاست که از لذت و شیرینی آن مرگ و حساب و کتاب را فراموش کرده‌ای... 🔸حکایت ما و دنیا هم چیزی جز این نیست!!! https://eitaa.com/shiayanali
هدایت شده از تجمع بزرگ شیعیان
✨﷽✨ 🔰فریب نفس خویش را مخور ✍️امام باقر‌ علیه‌السلام: اگر ستایش شدی، شاد مشو و اگر نکوهش شدی، بیتابی مکن و پیرامون آنچه درباره تو گفته شده است بیندیش. اگر دیدی که آنچه گفته‌اند در تو هست، مصیبت افتادن از چشم خداوند عزّوجلّ، به سبب خشمناک شدنت از حقیقت، بزرگتر از مصیبت افتادنت از چشم مردم است که از آن می‌ترسی و اگر خلاف آن چیزی باشی که گفته‌اند، این خود ثوابی است که بی رنج به دست آورده‌ای. و بدان که تو دوست و پیرو ما نیستی مگر آنگاه که اگر همه همشهریانت بر ضد تو هم داستان شوند و بگویند: تو مرد بدی هستی، این سخن تو را اندوهگین نسازد. و اگر بگویند: تو مرد خوبی هستی، این سخن شادمانت نگرداند. بلکه خودت را با قرآن بسنج، اگر پوینده راه آن بودی و به آنچه به بی اعتنایی بدان فراخوانده است بی اعتنا و به آنچه بدان ترغیب کرده است راغب بودی، پس پایداری کن و خوش باش؛ زیرا که آنچه درباره تو گفته شده به تو زیانی نرساند و اما اگر از قرآن جدا بودی، چرا باید فریب نفست را بخوری. 📚تحف‌العقول، صفحه۲۸۴ https://eitaa.com/shiayanali
هدایت شده از تجمع بزرگ شیعیان
داستان آموزنده در وادی یابس چه گذشت؟ ابوبصیر نقل می کند که از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: ماجرای وادی یابس(بیابان شنزار)که در سوره ی عادیات آمده و راجع به قهرمانی های سپاه اسلام در سال هشتم هجری است چیست؟ امام صادق علیه السلام فرمود: - اهالی بیابان یابس که دوازده هزار نفر سواره نظام بودند، با هم پیمان محکم و ناگسستنی بستند که دست به دست هم دهند و تا سر حد مرگ پیش رفته و حضرت محمد صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام را بکشند. جبرئیل جریان را به رسول خدا صلی الله علیه و آله اطلاع داد. حضرت رسول صلی الله علیه و آله نخست ابوبکر و سپس عمر را با سپاهی به سوی ایشان فرستاد که البته بی نتیجه بازگشتند. پیامبر صلی الله علیه و آله در مرحله آخر علی علیه السلام را با چهار هزار نفر از مهاجر و انصار به سوی وادی یابس رهسپار نمود. حضرت علی علیه السلام با سپاه خود به طرف وادی حرکت کردند. به دشمن خبر رسید که سپاه اسلام به فرماندهی علی علیه السلام روانه میدان شده اند. دویست نفر از مردان مسلح دشمن به میدان تاختند. علی علیه السلام با جمعی از اصحاب به سوی آنان رفتند. هنگامی که به آنجا رسیدند از آنان پرسیده شد که شما کیستید و از کجا آمده اید و چه تصمیمی دارید؟ علی علیه السلام در پاسخ فرمود: - من علی بن ابی طالب پسر عموی رسول خدا، برادر او و فرستاده ی او هستم، شما را به شهادت یکتایی خدا و بندگی و رسالت محمد صلی الله علیه و آله دعوت می کنم. اگر ایمان بیاورید، در نفع و ضرر شریک مسلمانان هستید. ایشان گفتند: - سخن تو را شنیدیم، آماده قبول جنگ باش و بدان که ما، تو و اصحاب تو را خواهیم کشت! وعده ما صبح فردا. علی علیه السلام فرمود: - وای بر شما! مرا به بسیاری جمعیت خود تهدید می کنید؟ بدانید که ما از خدا و فرشتگان و مسلمانان بر ضد شما کمک می جوییم: (ولاحول ولاقوة الابالله العلی العظیم) دشمن به پایگاه های خود بازگشت و سنگر گرفت. علی علیه السلام نیز همراه اصحاب به پایگاه خود رفته و آماده نبرد شدند. شب هنگام، علی علیه السلام دستور داد مسلمانان مرکب های خود را آماده کنند و افسار و زین و جهاز شتران را مهیا نمایند و در حال آماده باش کامل برای حمله ی صبحگاهی باشند. وقتی که سپیده سحر نمایان گشت، علی علیه السلام با اصحاب نماز خواندند و به سوی دشمن حمله بردند. دشمن آن چنان غافلگیر شد که تا هنگام درگیری نمی فهمید مسلمین از کجا بر آنان هجوم آورده اند. این گونه قبل از رسیدن باقی سپاه اسلام، اغلب آنان به هلاکت رسیدند. در نتیجه، زنان و کودکانشان اسیر شدند و اموالشان به دست مسلمین افتاد. جبرئیل امین، پیروزی علی علیه السلام و سپاه اسلام را به پیامبر صلی الله علیه و آله خبر دادند. آن حضرت بر منبر رفتند و پس از حمد و ثنای الهی، مردم مسلمانان را از فتح مسلمین باخبر نموده و اطلاع دادند که تنها دو نفر از مسلمین به شهادت رسیده اند! پیامبر صلی الله علیه و آله و همه مسلمین از مدینه بیرون آمده و به استقبال علی علیه السلام شتافتند و در یک فرسخی مدینه، سپاه علی علیه السلام را خوش آمد گفتند. حضرت علی علیه السلام هنگامی که پیامبر را دیدند از مرکب پیاده شده، پیامبر صلی الله علیه و آله نیز از مرکب پیاده شدند و بین دو چشم علی علیه السلام را بوسیدند. مسلمانان استقبال کننده نیز مانند پیامبر صلی الله علیه و آله، علی علیه السلام را تجلیل می کردند و کثرت غنایم جنگی و اسیران و اموال دشمن که به دست مسلمین افتاده بود را مشاهده می نمودند. در این حال، جبرئیل امین نازل شد و سوره عادیات به میمنت این پیروزی به رسول اکرم صلی الله علیه و آله وحی شد: (والعادیات ضبحا، فالموریات قدحا، فالمغیرات صبحا، فاثرن به نفعا فوسطن به جمعا...) (۱) اشک شوق از چشمان پیامبر صلی الله علیه و آله سرازیر گشت، و در اینجا بود که آن سخن معروف را به علی علیه السلام فرمود: (اگر نمی ترسیدم که گروهی از امت من، مطلبی را که مسیحیان درباره حضرت مسیح علیه السلام گفته اند، درباره تو بگویند، در حق تو سخنی می گفتم که از هرکجا عبور کنی خاک زیر پای تو را برای تبرک برگیرند!)(۲) منبع : ۱- ترجمه آیه: سوگند به اسبان دونده که نفس زنان (به سوی میدان جهاد) پیش رفتند. و سوگند به آنها (که بر اثر برخورد دشمنان به سنگ های بیابان) جرقه های آتش افروختند و با دمیدن صبح بر دشمن یورش بردند. و گرد و غبار به هر سو پراکنده کردند، ناگهان در میان دشمن ظاهر شدند و ... ۲- بحار، ج ۲۱، ص ۷۲ https://eitaa.com/shiayanali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ 〰〰🌸 🌞 🌸〰〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ردم نکن به والله، جز تو کسی ندارم😔 کاری بکن برایم، خیلی دلم گرفته🙏 السّلام علیک یا امام رئوف 💚🙏 〰〰🌸 🌞 🌸〰〰
هدایت شده از خبر فوری و مهم ☘
اهدای انگشتر رهبر معظم انقلاب و ابلاغ پیام نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت و کتیبه اهدایی از حرم احمدبن موسی شاهچراغ(ع) متبرک از عتبات به خانواده معظم شهید حجت الاسلام صباحی https://eitaa.com/khabarenaab
13.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ اروپایی ها و چشم آبی ها باید عذرخواه باشن نه طلبکار بقیه!🤌🏻 نه استاد اخلاق بقیه!🤌🏻😏 نه یه سال دوسال هاااا، سه هزار سال! تکرار صحبت های جالب رئیس فیفا بعد از بالا گرفتن انتقادات به قطر در جام جهانی این روزها خالی از لطف نیست باز آن را بشنویم. ┏━━ °•🖌•°━━┓ ┗━━ °•🖌•°━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سـ🍁ــلام روزتون پراز خیر و برکت 💐 🗓 امروز پنجشنبه ☀️  10 آبان   ١۴٠۳  ه. ش 🌙  27 ربیع الثانی   ١۴۴۶  ه.ق  🌲 31 اکتبر  ٢٠٢۴    ميلادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 حضرت امام صادق (علیه السلام) : ✍ شایسته است مؤمن هشت ویژگی داشته باشد : 1⃣ در ناملایمات روزگار، سنگین(باوقار)باشد. 2⃣ در هنگام نزول بلا بردبار باشد. 3⃣ هنگام راحتی شکرگزار باشد. 4⃣ به آنچه خداوند به او داده قانع باشد. 5⃣ به دشمنان خود ظلم نکند. 6⃣ بار خود به دوش دوستانش نیفکند. 7⃣ بدنش از او خسته باشد. 8⃣ مردم از دست او آسوده باشند. 📚 کافی ، ج ۲ ، ص ۴۷ https://eitaa.com/mahdaviiiyat
♡...🦋 فاصله ما تا فقط یک صدا زدن است! یک صفحه ! یک ! یک ! یک ! ویک ! وگاهی با کنار گذاشتن همین یکی ها، چقدر دور میشویم از تو ای مهربان!! https://eitaa.com/mahdaviiiyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا