مـــن بـــا تـــو
✍بـہ قــلـــم لــیــلـــے ســلـطــانـــے
#قــســمــت:نوزدهم
ماشین سرخیابون ایستاد،رو بہ بنیامین گفتم:ممنون خدافظے!
دستم رو گرفت،عادت ڪردہ بودم!
_فردا بیام دنبالت باهم بریم دانشگاہ؟
بے حس دستم رو از دستش ڪشیدم بیرون.
_با،بابا میرم باے!
مثل بچہ ها گفت:دلم تنگ میشہ خب!
حسے بهش نداشتم منتظر فرصت بودم تا باهاش بهم بزنم!
بہ لبخند ڪم رنگے اڪتفا ڪردم و پیادہ شدم!
بوق زد،نفسم رو با حرص دادم بیرون،برگشتم سمتش و براش دست تڪون دادم،با لبخند دستش رو برد
بالا و رفت!
آخیشے گفتم،با دستمال ڪاغذے برق لبم رو پاڪ ڪردم و راہ افتادم سمت خونہ،جدے رو بہ روم،رو
نگاہ میڪردم و محڪم قدم برمیداشتم!
مریم همونطور ڪہ داشت چادرش رو مرتب میڪرد بہ سمتم مے اومد،نگاهم ڪرد،با لبخند گفت:سلام
هانیہ خوبے؟
دستم رو بہ سمتش دراز ڪردم و گفتم:سلام ممنون تو خوبے؟
همونطور ڪہ دستم رو میگرفت گفت:قوربونت.
سرڪوچہ رو نگاہ ڪرد و گفت:امین اومد من برم!
دیگہ برام مهم نبود،دیدن مریم و امین زیاد اذیتم نمے ڪرد،فقط رد زخم حماقتم بودن،ازش خداحافظے
ڪردم و وارد خونہ شدم،مادرم داشت حیاط رو میشست آروم سلام ڪردم و وارد پذیرایے شدم!
مادرم پشت سرم اومد داخل
_هانیہ!
برگشتم سمتش.
_بلہ مامان!
نشست روی مبل،بہ مبل ڪناریش اشارہ ڪرد.
_بیا بشین!
بے حرف ڪنارش نشستم.
با غصہ نگاهم ڪرد.
_قرارہ برات خواستگار بیاد!
پام رو انداختم رو پام.
_مامان جان من تازہ هیجدہ سال رو تموم ڪردم،تازہ دارم میرم دانشگاہ رو دستتون موندم؟
با اخم نگاهم ڪرد:نہ خیر!ولے بسہ این حالت!شدے عین یہ تیڪہ یخ،دوسالہ فقط ازت سلام،صبح بہ
خیر،شب بہ خیر،خستہ نباشے،خداحافظ میشنویم!هانیہ چرا این ڪار رو با خودت میڪنے؟
بے حوصلہ گفتم:نمیدونم!روانشناس هایے ڪہ میرے پیششون میگن شوڪہ!
با عصبانیت نگاهم ڪرد:بس نیست این شوڪ؟!هانیہ یادت بیارم ڪہ سال سوم همہ درس ها رو بہ زور
قبول شدے؟یادت بیارم بہ زور ڪنڪور قبول شدے ڪجا؟!دانشگاہ آزاد قم رشتہ حسابدارے،خانم
مهندس!بہ خودت بیا!
از رو مبل بلند شدم.
_چشم بہ خودم میام،بہ در و دیوار ڪہ نمیام!
همونطور ڪہ میرفتم سمت اتاقم گفتم:خواستگار بیاد فقط سنگ رو یخ میشید من از این اتاق تڪون
نمیخورم!
_شهریار چرا باید پاے تو بسوزہ؟!
با تعجب برگشتم سمتش!
_مگہ شهریار رو چے ڪار ڪردم؟!
جدے نگاهم ڪرد.
_شهریار عاطفہ رو دوست دارہ بخاطرہ تو....
نذاشتم ادامہ بدہ سریع اما با خونسردے گفتم:میدونم مامان جان اما لطفا ڪسے براے من فداڪارے
نڪنہ!نگران نباشید عاطفہ رو ترور نمیڪنم،قرار خواستگارے رو بذار!
در اتاق رو بستم،بدون اینڪہ لباس هام رو عوض ڪنم نشستم روے تختم و بہ حیاطمون خیرہ
شدم،دوسال پیش اولین ڪارے ڪہ ڪردم اتاقم رو با شهریار عوض ڪردم!
#ادامه دارد...
🍃🍃🍃💞💞💞💞🍃🍃🍃
مـــن بـــا تـــو
✍بـہ قــلـــم لــیــلـــے ســلـطــانـــے
#قــســمــت:بیستم
وارد ڪافے شاپ شدم،بنیامین از دور برام دست تڪون داد،هم ڪلاسے دانشگاهم حدود چهارماہ بود
باهم در ارتباط بودیم،رفتم سمتش،بلند شد ایستاد.
_سلام خانم خانما!
دستش رو بہ سمتم دراز ڪرد،باهاش دست دادم و نشستم.
_چے میخورے؟
نگاہ سرسرے بہ منو انداختم و گفتم:فعلا هیچے!
_چہ عجب حرف زدے!
بے حوصلہ گفتم:ڪش ندہ باید زود برم!
بدون توجہ بہ من رو بہ گارسون گفت:دوتا قهوہ ترڪ لطفا!
دوبارہ برگشت سمتم،دستم رو گرفت هے دستم رو فشار میداد!
دستم رو از تو دستش ڪشیدم بیرون.
_صد دفعہ نگفتم خوشم نمیاد اینطورے نڪن؟!
_نخوردمت ڪہ!
با عصبانیت گفتم:نہ بیا بخور!
لبخند دندون نمایے زد و گفت:اتفاقا مامان و بابام چند روز خونہ نیستن!
پوزخند زدم و بلند شدم.
_دیگہ بہ من زنگ نزن!
سریع بلند شد!
_هانیہ!خب توام شوخے ڪردم.
ڪیفم رو انداختم روے دوشم.
_برو این شوخے ها رو با عمہ ت ڪن!
با اخم نگاهم ڪرد.
_گفتم شوخے ڪردم دیگہ ڪش ندہ!
همونطور ڪہ میرفتم سمت خروجے گفتم:برو بابا دیگہ دور و بر من نباش!
_حرف آخرتہ دیگہ؟!
_حرف اول و آخر!
با لبخند بدے نگاهم ڪرد
_باشہ ببینم بابا و داداشت چے میگن!
آب دهنم رو قورت دادم ولے حرڪتے از خودم نشون ندادم ڪہ بفهمہ ترسیدم!دوبارہ حرڪت ڪردم
سمت خروجے،دو تا از دخترهاے مذهبے ڪلاس داشتن نگاهم میڪردن و حرف میزدن! با خودم گفتم
ڪارت بہ حراست نڪشہ! از ڪافے شاپ خارج شدم،حضور ڪسے رو پشت سرم احساسم
ڪردم،برگشتم،بنیامین بود.
_شنیدے چے گفتم؟!
بیخیال گفتم:آرہ،ڪر ڪہ نیستم!
دخترهاے ڪلاس از ڪافے شاپ اومدن بیرون یڪے شون گفت:خانم هدایتے مشڪلے پیش اومدہ؟
بہ نشونہ منفے سرم رو تڪون دادم،با شڪ راہ افتادن سمت دانشگاہ،خواستم برم ڪہ بنیامین بازم رو
ڪشید با عصبانیت گفتم:چتہ وحشے؟!برو تا ملتو سرت نریختم!
انگشت اشارہ ش رو بہ نشونہ تهدید سمتم گرفت:ببین من دست بردار نیستم.
نگاہ چندش آورے بهم انداخت و گفت:چیزے ڪہ ازت بهم نرسید!
دیگہ نتونستم طاقت بیارم محڪم بهش سیلے زدم خواست ڪارے ڪنہ ڪہ پشیمون شد!
چندتا از طلبہ هاے دانشگاہ ڪہ بہ معرفے استادها براے واحدهاے دینے مے اومدن،بہ سمتمون
اومدن،حتما ڪار دخترها بود!یڪے شون با لحن ملایمے گفت:سلام اتفاقے افتادہ؟
بنیامین با عصبانیت گفت:بہ تو چہ ریشو؟!
با لبخند زل زد بہ بنیامین:چہ دل پرے از ریش من دارے!
سریع گفتم:این آقا مزاحمم شدہ!
پسر بدون اینڪہ نگاهم ڪنہ گفت:شما بفرمایید ما حلش میڪنیم!
توقع داشتم اخم ڪنہ و با عصبانیت بتوپہ بہ بنیامین بہ من هم بگہ خواهرم چادرت ڪو؟!
با تعجب راہ افتادم سمت دانشگاہ،پشت سرم رو نگاہ ڪردم،داشت با لبخند با بنیامین حرف میزد!__
#ادامه دارد...
🍃🍃🍃💞💞💞💞🍃🍃🍃
🔴 #طب_اسلامی_ایرانی چیست؟
🔷🔹 همانطور که قبلا گفتیم طب اسلامی دارویی نیست و ابتدا با اصلاح غذا و آداب غذا خوردن اسلامی درمان می کنیم !
مثلا در روایات بیان شده وسط غذا مایعات نخورید شب نشسته اب بخورید روز سر پا اب بخورید همین چند تا روایت باعث میشه کبد شما چرب نشه دیابت نگیرید و معده شما درست کار کنه! به همین سادگی ...
🔶🔸 مصرف نمک طبیعی قبل و بعد از غذا بهترین درمان برای ۷۰ بیماری هست .
بسم الله الرحمن الرحیم
#کلام_استاد
شیعه قبل از ظهور باید حکومت تشکیل دهد و همچنین امتحان پس دهد.
باید نیروی نظامی و موشک داشته باشد و به بهترین سلاح ها برسد.
باید بتواند از جان شیعیان دفاع کند، اگر توانست از جان شیعیان دفاع کند از جان امام زمان (عج) هم می تواند دفاع کند.
نباید کسی جرات کند نسبت امام زمان (عج) قصد بدی داشته باشد، باید نشان دهیم اگر با امام زمانمان کار داشته باشید دنیایتان را به آتش می کشیم.
چطور دنیا را به آتش می کشید؟
بگویید:تلاویو و حیفا را با خاک یکسان می کنیم.
دست درازی به دین ما بکنید، دنیا ی شما را به آتش می کشیم.
کسانی که می گویند شیعه نباید قبل از ظهور حکومت تشکیل دهد، بدانند خواسته و یا ناخواسته ظهور را عقب می اندازند!
درست است که ما از امام صادق (ع) روایت داریم که قبل از ظهور هیچ پرچمی نباید بیرون بیاید. اما پرچمی که مردم را فقط به سوی خود فرا بخواند.
منظور حضرت اینجا پرچم محمد نفس زکیه است(که در آن زمان ادعای حکومت مهدوی کرد) که می آید و می گوید من مهدی موعود هستم و مردم را سمت خودش فرا خواند.
نه این که پرچمی را برداری و مردم را به سمت امام زمان (عج) دعوت کنی، کجای این کار ایراد دارد؟
امام صادق (ع) همان قدر که قیام محمد نفس زکیه را نقد می کند و حتی رد می کند، قیام زید را تایید می کند. در شهادت زید حضرت فرمودند به خدا قسم که او حکومت را برای ما می خواست.
یعنی باید حکومت تشکیل بدهی به شرطی که برای رسیدن به امام زمان (عج) باشد.
انقلاب ما اگر روزی به این سمت رفت که فقط جمهوری اسلامی باشد و دیگر امام زمان (عج) مبنا نباشد قطعا نابود می شود.
اما اگر سر این شعار که " خدایا خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما " بماند و همین طور استکبار ستیز باشد، و جلوی یزید زمان یعنی صهیونیست ها ایستاد، می جنگد و کوتاه نمی آید.
این موقع است که انقلاب ما به ظهور حضرت ختم می شود.
و گرنه هیچ اتفاقی نمی افتد، سه هزار سال هم که بگذرد ظهوری شکل نمی گیرد.
اگر قرار بود خدا همین طوری امام زمان (عج) را بفرستد، هزار سال پیش می فرستاد
1_45446097.mp3
8.53M
✅آزار حضرت زهرا(س) به نقل بخاری
✅پاسخ استاد عابدی به تهمت وهابیت به امیرالمومنین(ع)
منتظران ظهور
#ولایت 41 🌺 امام صادق (ع) میفرماید: ✨«در روز قیامت خدا به بعضیها نگاه نمیکند و با آنها حرف نمی
#ولایت 42
🔷 کسانی که برای غاصبین حق امامت و دشمنان اهل بیت ذره ای اسلام قائل بشن، خدا روز قیامت بهشون نگاه هم نخواهد کرد...
حتی یه ذره.....⛔️
🔸خدا میفرماید: تو باور نکردی رذالتشون رو؟!
💢 گروه سوم میگن خدایا حالا ما که با اهل بیت نجنگیدیم! 🙄😥😰
دشمنان اهل بیت رو هم قبولشون نداشتیم. اما خب فکر کردیم یه ذره ممکنه تهِ دلشون یه کوچولو خوب باشن...! 😢
👌 "برائت از دشمنان خدا" موضوع عجیبی هست.
ساده نیست....✔️✔️
✅👈 اگه الان این موضوع برامون جا نیفتاد، پای "رنج های قبل از ظهور" جا میفته.....
🚫 هر جنایتی که تا حالا دیدید پیش جنایت هایی که سربازانِ سفیانی قبل از #ظهور میکنن هیچی نیست.....
البته طبق روایات...
#ولایت 43
✅ راه اینکه جهنمِ جاودانه رو باور کنیم
و کمر به جهاد با دشمنان ببندیم
و راه اینکه #انقلابی بشیم
یه راهِ بهشتی هست....
💞🌺👈 راهش اینه که "پذیرش ولایت اولیای الهی رو در مقابل هواپرستی آسون ببینی"
-- آقا مگه شما نگفتی #پذیرش_ولایت خیلی سخته؟⁉️🤔🙄
✔️* بله برای دل های پلید و سیاه سخته.
اما برای دل های #سالم آسونه...😌💖❣️
✅ دلت رو صاف کن ؛
ببین چطور "ولایت" میاد و قلبت رو تسخیر میکنه و لذّت های عالم به زندگیت سرازیر میشه....😊😍🎉
❤️
#ولایت 44
✅🔷 گفتیم که "سعادتمند شدن در گرو مخالفت با هوای نفسه."
"مخالفت با هوای نفس هم در گروِ دستور گرفتن از پروردگار عالم" هست
و "پذیرش صادقانۀ امر خدا هم در گروِ پذیرش فرمان ولایت" هست. 👌
🔸خب حالا این ولایت کار رو سخت کرده یا آسون؟
⭕️👈 برای بعضی ها که "پر از تکبّر" هستن کار رو سخت میکنه
اما برای کسی که #متواضع باشه آسونه🌹✅
🌷 «رفتن در راه حق آسونه و برای همین هم اگه کسی این راه رو نرفت خیلی باید پست و رذل باشه.....
واقعا مستحقّ جهنم هست...»🔥🔥🔥
🌺 در روایت میفرماید کسی که تکبر داشته باشه حتی بوی بهشت هم به مشامش نمیرسه...🚫
🌹 عزیز دلم! تکبرت رو بزن تا دینداری برات آسون بشه...😊
❤️