هدایت شده از مصاف خوزستان
سفرنامه استاد رائفی پور به اندیکا... ✍🏻
در اواخر پائیز 1400 توفیق شد که سفری با استاد رائفی پور به مناطق زلزله ی زده ی اندیکا داشته باشیم
در ابتدای این سفر به زیارت مزار شهید بهنام محمدی کم سن ترین شهید دفاع مقدس واقع در شهر مسجدسلیمان رفتیم
پس از آن جهت بازدید از پروژه های انجام شده توسط گروه های جهادی مستقر در مناطق زلزله زده
که با کمک موسسه مصاف و تامین سیمان و بلوک احداث شده بودند، به چند روستا رفتیم.
موسسه مصاف در غالب طرح مهر مهدوی حدود 400 تن سیمان برای این گروه ها تامین کرده است.
ساخت خانه،مدرسه و جایگاه دام از پروژ هایی بود که در حال احداث بودند.
از آنجایی که هزینه ی تامین سیمان توسط خیرین عزیز و در غالب طرح مهرمهدوی تامین گردید،
استاد خود را ملزم می دانست که از نزدیک پروژه هارا بررسی کند و کیفیت کار را بسنجد.
این زلزله آسیب جانی نداشت،بیشتر تلنگری بود برای ما که هموطنان ما در نزدیکی شهرها و در دل کوه ها
نیازهای اولیه ای دارند که تامین نشده.
┄┅┅❅🔸❅┅┅┄
کانال های مصاف خوزستان:
http://eitaa.com/masaf_khuzestan
لینک اینستاگرام:
https://www.instagram.com/p/CY4P7QboTY7/?utm_medium=copy_link
#مصاف_خوزستان #مصاف
📜صحیفه سجادیه میراث ماندگار امام سجاد علیه السلام...
شهادت سیدالساجدین امام سجاد علیه السلام تسلیت باد.
#امام_سجاد علیه السلام
#مصاف_خوزستان
@masafkhuzestan
🏴 امان از شام!
از #امام_سجاد علیه السلام پرسیدند:
سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟
در پاسخ سه بار فرمودند:
الشّام، الشّام، الشّام...
امان از شام!
در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
🔸 ۱. ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله مینمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل میزدند.
🔸 ۲. سرهای شهداء را در میان کجاوههای [۱] زنهای ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس (علیه السلام) را در برابر چشم عمههایم زینب و ام کلثوم (علیها سلام) نگه داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم (علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه میآوردند و با سرها بازی میکردند و گاهی سرها به زمین میافتاد و زیر سم چارپایان قرار میگرفت.
🔸 ۳. زنهای شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامهام افتاد و چون دستهایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.
🔸 ۴. از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم گردش دادند و میگفتند:
«ای مردم! بکُشید اینها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!»
🔸 ۵. ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها میگفتند:
«اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانههای آنها را ویران کردند و امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید.»
🔸۶. ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
🔸۷. ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر میبردیم...
🔹 برگرفته از کتاب تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی
📝 پی نوشت:
[۱] چیزی چون سبدی بزرگ و سایبانی بر سر آن که بر پشت اشتر نهند و بر آن نشینند.
اَللّهُمَ عَجّلْ لِوَلیّک الفَرَج
#مصاف_خوزستان
@masafkhuzestan
خبر مهم!
♨️ تصویب الحاق رسمی کرانه باختری اشغالی در کنست رژیمصهیونیستی
🔹پارلمان رژیم صهیونیستی (کنست) با ۷۱ رأی موافق، طرح الحاق رسمی کرانه باختری اشغالی را تصویب کرد.
🔹این رأیگیری به معنای قانونیسازی وضعیت اشغال این منطقه و گامی آشکار در جهت نقض بیشتر قوانین بینالمللی است.
پ. ن : الان چهره محمود عباس خائن دیدنیه.....
اینه پاسخ خیانت به مردم فلسطین و مقاومت غزه..
#مصاف_خوزستان
✅ @masafkhuzestan