eitaa logo
مهدوی زادگان
370 دنبال‌کننده
148 عکس
47 ویدیو
18 فایل
*رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ*
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 چه کسانی باید از تجربه واگنرهای ایرانی عبرت بگیرند؟ نویسنده اصلاح طلب در صفحه توئیت خود، ماجرای واگنرهای روسی را با داستان آتش به اختیاری اینگونه قیاس کرده است که: " جماعت آتش به اختیار قانون گریز، روزی سلاح را به سوی جبهه خودی می گشایند. این سنت تاریخ است. امروز واگنرها نمونه آن هستند. آیا درس عبرت می گیریم؟!". گمان می کنم نویسنده با آدرس غلط دادنش در صدد انحراف افکار عمومی است. چون می گوید " روزی می رسد "، در حالی که چنین روزی در سال های پس از انقلاب مکررا تا به امروز رخ داده است. بارزترین نمونه آن همانا واگنری گری سازمان منافقین است که از روزهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز علیه ملت و نظام اسلامی شوریدند و جنایات بی شماری به راه انداخته است. ماجرای کوی دانشگاه در سال 78 و فتنه 88 نمونه دیگری از آن روزی است که جماعتی انقلابی نما در نقش واگنرهای ایرانی علیه مصالح مردم و انقلاب شوریدند. جدیدترین روز واگنری، اغتشاشات پاییز 401 بود که جمع زیادی از هم مسلکان نویسنده با عوامل پدید آورنده آن روز که عمدتاً از جماعت ضد انقلاب و برانداز بودند هم داستان و هم دل شده بودند. بنابر این، ملت و نظام اسلامی روزهای واگنری را بارها با تلخکامی تجربه کرده است. اما چگونه است که نویسنده اصلاح طلب نه فقط به مخاطب خود آدرس غلط می دهد و حوالت به آینده داده است بلکه این پدیده را به فرمان آتش به اختیاری ولی فقیه نسبت داده است. در حالی که شورش علیه مصالح ملت و نظام اسلامی در قاموس فرمان آتش به اختیاری نمی گنجد. این فرمان برای دفاع از مصالح ملی صادر شده است و نه علیه آن تا شامل تجربه واگنری بشود. آیا نویسنده اصلاح طلب با این توئیت خواسته است توجه مردم به تجربه نقش واگنری در میان جمع زیادی از هم مسلکانش را منحرف سازد یا آنکه در صدد تخریب چهره جماعت آتش به اختیار انقلابی است که سد راه واگنرهای ایرانی هستند؟! هر دو امر محتمل است. اما مهم این است که هم مسلکان وی بیش از دیگران مستحق عبرت از تجربه واگنرهای ایرانی هستند. چون آتش به اختیار انقلابی همواره عبرت گرفته است که تا کنون به ضد فلسفه وجودی خود تبدیل نشده است. ✍ داود مهدوی زادگان 👇👇👇 @mahdavizadegan
🔰 سوزاندن چه ربطی به آزادی بیان دارد؟ بار دیگر جریان هتاکی سیستمی در غرب با حمایت دولت سوئد، مساله قرآن سوزی را به راه انداخت و دبیرکل ناتو، ینس استولتنبرگ نیز مدعی شد که « سوزاندن قرآن «آزادی بیان» است و خلاف قوانین در سوئد نیست» ( نقل از شفقنا). اینکه یک مقام عالی رتبه نظامی اتحادیه اروپا در تفسیر مساله حقوقی دخالت کرده است در جای خود بسیار معنا دار است. در واقع، اتحادیه اروپا قدرت نظامی خود را پشت مساله قرآن سوزی آورده است. اما سوال اساسی این است که سوزاندن که از جنس عمل است چه سنخیتی با بیان دارد که غربی ها آن را مصداق آزادی بیان می دانند؟ مدافعین وطنی و غربی اعلامیه جهانی حقوق بشر، باید ربط ایندو مساله را توضیح دهند. در هیچیک از مواد اعلامیه بویژه ماده 18 که از آزادی بیان و عقیده سخن گفته است، اشاره ای به چنین ربطی نشده شده است. مسلماً اگر قایل به چنین ربطی شویم، سنگ روی سنگ بند نمی گیرد و همان پیش بینی که نویسندگان اعلامیه دغدغه پیش گیری از وقوع آن ( طغيان بر ضد بيداد و ستم ) را داشتند اتفاق خواهد افتاد. مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر اساس آزادی بیان را بر مفاهیم بنیادی چون حيثيت و كرامت ذاتی تمام اعضای خانواده بشری، پرهیز از تحقير حقوق بشر، گسترش روابط دوستانه ميان ملت‌ها و بهترين اوضاع زندگی استوار کرده است. بر این اساس، عمل سوزاندن اصلی ترین مقدسات مسلمانان جهان به مصداق جمله « هر آنچه سخت و استوار است، دود می شود به هوا می رود»، اعلامیه جهانی بلکه مفهوم غربی حقوق بشر را دود می کند و به هوا می فرستد. به راستی، چرا باید مسلمانان جهان اعلامیه ای را که در نگارش آن هیچ نقشی نداشته اند، محترم بشمارند و مفاد آن را رعایت کنند ولی غربی ها قرآن کریم را محترم نشمارند. گمان نمی روی حتی عقل سلیم غربی مصلحت رعایت عقاید و مقدسات دو میلیارد مسلمان را از نظر دور بدارد و چنین اعمالی را جایز بداند. آخرین ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر ( ماده 30 ) چنین آمده است: « هیچ یک از مقررات اعلامیه حاضر را نمی توان به نحوی تفسیر کرد که برای دولتی یا گروهی یا فردی متضمن حقی شود که بنا بر آن، بتواند به فعالیتی دست زند یا کاری انجام دهد که هدف آن از بین بردن حقی از حقوق و آزادی های مذکور در این اعلامیه باشد». بر این اساس، دولت مردان سیاسی و نظامی حق ندارند مفاد اعلامیه را به گونه ای تفسیر کنند که متضمن حق نا مشروعی برای هتاکین شود. ربط نادرست عمل سوزاندن به آزادی بیان یکی از همان تفسیر های غیر قانونی و نادرست اعلامیه است. بلکه حتی هتاکی های زبانی نیز از دایره آزادی بیان خارج است. چون هتاکی زبانی نیز نوعی بی حرمتی عملی به حیثیت وکرامت ذاتی انسان است. هتاکان غربی، بویژه دولت مردان سیاسی و نظامی شان بدانند که مسلمانان نیز می توانند به مانند آنان اعلامیه جهانی حقوق بشر غربی را به آتش کشند، ولی آنان دست به چنین اقدامی نمی زنند. اما نه بخاطر مفاد اعلامیه بلکه بخاطر دستور قرآن کریم که هتاکی به مقدسات غیر مسلمانان را منع کرده است: « وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ » ( اﻷنعام : 108 ). سخن آخر اینکه جماعتی از روشنفکران وطنی که به تازگی مفهوم « کنش گری مرزی » را عَلَم کرده اند، اکنون وقت آن است که صادقانه اراده کنشگر مرزی بودن شان را به مسلمانان جهان بویژه ملت مسلمان ایران نشان دهند. ما اکنون در مرز اسلام و غرب یا اسلام و کفر ایستاده ایم. یک طرف مرز، نهایت حرمت گذاری به طرف مقابل را دارد ولی طرف دیگر مرز از هیچگونه بی حرمتی فرو گذاری نمی کند. می خواهیم بدانیم که این جماعت از روشنفکری چگونه می توانند در مرز میان حرمت گذاری و هتاکی، کنشگری مرزی شان را نشان دهند و مانع بی حرمتی های طرف غربی شوند. ✍ داود مهدوی زادگان 👇👇👇 @mahdavizadegan
" چاه نکن بهر کسی، اول خودت بعدا کسی " 👇👇👇 @mahdavizadegan
سلسله نشست های معارف اسلامی و انقلاب اسلامی ✍️نشست چهاردهم: فلسفه سیاسی انقلاب اسلامی؛ امکان یا امتناع دولت دینی انقلابی 🎙ارائه دهنده: حجت الاسلام والمسلمین دکتر داود مهدوی زادگان، رئیس سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی (سمت) 📒دبیر علمی: دکتر سیدجواد میرخلیلی 📅زمان: دوشنبه 1402/04/12 ⏰ساعت: 8 الی 10 🔷 آدرس: تهران، خیابان انقلاب، بین خیابان وصال شیرازی و قدس، کوچه اسکو، پلاک 15 🗒نشست به صورت حضوری و مجازی برگزار می گردد. 💠لینک ورود به جلسه: https://room.nahad.ir/ch/pajouheshgah ◾️مجری: پژهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی ▶️همکاران: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی (سمت)، گروه معارف و علوم انسانی دانشگاه صنعتی امیر کبیر (پلی تکنیک تهران) و انجمن مطالعات سیاسی حوزه. 🌐پایگاه اینترنتی: www.pfme.ac.ir 🌸 کانال "مطالعات فلسفه سیاسی و انقلاب اسلامی"👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2640969940Ccb3214bb46
🔵 حجت الاسلام والمسلمین دکتر داود مهدوی زادگان، رئیس سازمان سمت، در نشست علمی فلسفه سیاسی انقلاب اسلامی؛ امکان یا امتناع دولت دینی انقلابی: ✅ درباره امکان یا امتناع دولت دینی انقلابی، دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. دیدگاه امتناعی نیز به جهت امتناع در امکان یا وقوع، اختلاف نظر دارند. این اختلاف از جمع میان انقلاب با دین و دولت ناشی می شود. لکن ایراد اساسی بر دیدگاه امتناع این است که انقلاب به حرکتی گنگ و نامفهوم تبدیل می شود و حاصلی بیش از وضعیت آنارشیستی نخواهد داشت و در نتیجه انگیزه ای برای وقوع آن در میان انقلابیون بوجود نمی آید. ✅ دیدگاه مختار این است که وقوع دولت انقلابی امر ممکنی است و به لحاظ ایدئولوژیکی نیز لازم التحقق است. اصولا نکته مغفول مانده این است که تحقق دولت انقلابی ادامه راه انقلاب است و نه پایان آن. شعار من انقلابی ام در متن حکمرانی اشاره به همین معنا دارد. حکمرانی علوی اساسا ماهیت انقلابی دارد. لکن کار بسیار سخت و دشوار است. موانع بزرگی در این راه وجود دارد. از جمله این موانع عبارت است از: روزمرگی، از خودبیگانگی، عقلانیت ابزاری، عرفی شدن و جبهه معارضین. ✅ راهکارهایی برای مقابله و حل این دشواری ها وجود دارد و باید آنها را شناسایی و پی گیری کرد. از جمله این راه حلها می توان به ایمان و امید به راه انقلاب، ایدئولوژی اسلامی، فلسفه سیاسی امامت و فقه پویا اشاره کرد. پ ن: این نشست به همت پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی در روز دوشنبه 12 تیر برگزار شد. 🌸 کانال "مطالعات فلسفه سیاسی و انقلاب اسلامی"👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2640969940Ccb3214bb46
🔰 مکتب امام خمینی ره تا ابد از آخوند درباری بی زار است چند سال پیش، ولی فقیه مخالفان و معارضین نظام اسلامی را به دو دسته با نجیب و نا نجیب تقسیم کرده بود. ایشان مرحوم داریوش فروهر را جزو مخالفان با نجیب قرار داده بود. کم نیست روحانی محترمی که زمانی با مرام و موضع حکومت اسلامی همسو و همراه بودند ولی اکنون به دلایلی کنار کشیده اند و همراهی نمی کنند. اگر هم مخالفت بورزند در چارچوب اخلاق مداری و قانون و آیین جوانمردی است و رفتاری نجیبانه دارند. اما معدود روحانیونی هستند که اهلیت اخلاق مداری و عفاف و پاکدامنی را ندارند و وعظ نانجیبی می کنند. تا آنجا که کلام ناب امام خمینی ره در نفی طاغوت و آخوند درباری را خرج جاه طلبی خود می کنند و با ميراث امام ره به جنگ میراث امام می روند. همان میراثی که امام در وصیتنامه اش به روحانیت انقلابی سفارش کرده است که نگذارند این انقلاب به دست نا اهلان بیافتد. آیا امام خمینی ره در سال 48 برداشتن عمامه روحانی خدمت گذار در جمهوری اسلامی را جایز می دانست که این قلیل عمامه به سرهای مخالف به آن ارجاع می دهند؟! چگونه است که این آقای روحانی آن زمان که در حکومت بود و از بیت المال ارتزاق می کرد - و شاید هنوز هم ارتزاق می کند- آن فتوای امام ره را به یاد نمی آورد و خود را آخوند دولتی نمی خواند ولی حالا که در دولت نیست، روحانی شاغل در دولت را روحانی دولتی می خواند و برداشتن عمامه اش را جایز می داند؟!! آیا در فرهنگ سیاسی امام خمینی ره روحانی حکومتی که از اجرای احکام شرع مقدس دفاع می کند، مطرود است ولی از روحانی غیر حکومتی مدافع دختر بی حجاب حمایت می شود؟!! این یک مصداق از تحریف اندیشه های ناب امام خمینی ره است. روحانی غیر دولتی که همچنان در دل سودای بازگشت به حکومت را دارد، وقتی اینچنین سخن امام راحل را تحریف می کند، پیداست که چه جفاها به شاگردان راستین امام نکند. از شهیدان بزرگواری چون آیت الله مطهری و آیت الله بهشتی یاد می کند ولی به مخاطب خود نمی گوید چه کسانی و به چه خاطر این مردان خدا و خادمان ملت را به شهادت رساندند. نمی گوید، چون اگر حقیقت را بگوید بر مردم معلوم می شود که اکنون خود او در جبهه معارضی جای گرفته است که عامل ترور عزیزان انقلاب، مطهری و بهشتی هستند و اگر امروز هم آن دو بزرگوار زنده شوند، باز به دست عوامل آن جبهه نا نجیب به شهادت می رسیدند. آری، امام خمینی ره حتی امروز و فردا هم با آن عمامه به سر درباری، با آن آخوند آمریکایی مخالف است و از آنان بیزاری می جوید. فرق هم نمی کند که آن روحانی درون حکومت اسلامی مأوا گرفته باشد یا بیرون آن. چنین روحانی هر قدر که خود را غیر دولتی بخواند در مکتب امام خمینی ره، آخوند درباری است. چون او حتی اگر دلش با طاغوت و استکبار نباشد، زبانش که با آنها است. ✍ داود مهدوی زادگان 👇👇👇 @mahdavizadegan
▫️مدیریت همکاری‌های علمی بین‌المللی سازمان مطالعه و تدوین «سمت» برگزار می‌کند: 🔸نشست علمی بین‌المللی «غدیر» 🔸محورهای سخنرانی: ۱. غدیر، محور وحدت اسلامی ۲. غدیر در منابع و نگاه علمای اهل سنت و سایر اندیشمندان ۳. نقش و جایگاه حضرت علی (ع) در شکل‌گیری تمدن اسلامی ۴. غدیر و تبیین شاخصه‌های حکمرانی اسلامی ۵. سیره و شخصیت حضرت علی (ع) با رویکرد غدیر 🏢 آدرس مکان حضوری: تهران، غرب به شرق جلال آل‌احمد، نرسیده به پل یادگار امام، سازمان «سمت»، طبقه هفتم، سالن جلسات 📆 زمان: پنجشنبه ۱۵ تیر۱۴۰٢ 6 july 2023 🕰 ساعت: ۱۳:۳۰ الی ۱۶:۳۰ به وقت تهران 📌لینک برگزاری مجازی: 📎 https://meeting.samt.ac.ir/ch/ghadir
🔰 چرا باید دولت تدبیر سپاسگزار دولت آقای رئیسی باشد دولت آیت الله رئیسی از آغاز شروع به کار تا به امروز در سطح داخلی و بین المللی به موفقیت های زیادی دست یافته است. بسیاری از طرح های راکد و نیمه تمام به سر انجام رسیده است. گشایش های بین المللی بزرگی رخ داده که گفته می شد بخاطر تحریم انسداد پیدا کرده بود. مساله برجام مجددا وارد گفتگوهای جدید شده است. روابط ایران با کشورهای همسایه رونق گرفته است. ایران عضو رسمی پیمان شانگهای شده است. خلاصه ایران در حال خروج از انزوا بین المللی ادعایی است. همه این موفقیت ها و دستاوردهای بزرگ نتیجه تغییر اهداف و سیاست های مدیریتی است که ثمره کاربست رویکرد جهادی/ انقلابی در دولت سیزدهم است. بطور قطع، اگر بنای آیت الله رئیسی بر ادامه تدابیر و شیوه مدیریتی دولت روحانی بود، این چنین موفقیت هایی بدست نمی آورد. چون مسبب اصلی بسیاری از این انسداد های سیاسی و اقتصادی خود دولت تدبیر بوده است. با وصف این، مردان دولت پیشین هر جا که دولت آیت الله رئیسی توفیقاتی را کسب می کند، آنها را به خود نسبت می دهند و می گویند ریل گذاری این موفقیت ها در دولت پیشین انجام شده است. البته مخاطب فهیم و بصیر خوب می داند که چنین ادعایی بی پایه و اساس است. بسیاری از طرح‌های عمرانی و تاسیسی سال ها متوقف و نیمه کاره رها شده بود و اراده جدی برای گشایش در کار آنها دیده نمی شد. خیلی از پروژه های عمرانی و برنامه ای در زمان همان دولت قابلیت اتمام و تکمیل شدن را داشته است ولی چنین نشد. بنابر این، چگونه می توان پذیرفت که دولت فعلی ادامه کار دولت تدبیر است. با وصف این، فرضاً بپذیریم که این ادعا درست است و دولت سیزدهم بر اساس همان سبک و سیاق دولت تدبیر عمل کرده است و استمرار همان دولت پیشین است. اما پرسش اساسی این است که در این صورت، آیا نباید دولت تدبیر از دولت‌ آیت الله رئیسی سپاسگزاری کند که بدون تغيير در رویکرد حکمرانی و سیاست های جاری، پروژه‌های نیمه تمام و راکد شده آنها را تکمیل و راه اندازی کرده است؟ آیا خدمتی به این بزرگی جای تقدیر و تشکر ندارد؟ به همین خاطر، عصبانیت نظریه پرداز اصلاحات که از دولت سیزدهم می خواهد هر چه زودتر کنار برود، اصلا قابل فهم نیست. اگر ریل گذاری دولت انقلابی آقای رئیسی همان ریل گذاری دولت تدبیر است و ایشان هم بر آن ریل گذاری انتقاد دارد، چرا از دولت آقای روحانی درخواست استعفا نکرده بود. اگر هم این آن ریل گذاری نیست، چرا موفقیت های دولت سیزدهم را به نام خودشان ثبت می کنند. ✍ داود مهدوی زادگان 👇👇👇 @mahdavizadegan
🖌 سبک بیان ولایت علی علیه السلام در غدیر خم رسول خدا صلی الله علیه و آله در سال دهم هجری به هنگام بازگشت از انجام فریضه حج که به حجةالاسلام، حجة الوداع، حجة البلاغ و حجة الاکمال شهرت یافت، در منطقه جحفه کنار برکه ای به نام غدیر خم پیش از جدا شدن راه مسلمانان همگان را گرد آورد و برای آنان خطبه خواند و درباره امامت علی بن ابی طالب از مسلمانان با این جمله تاریخ ساز " مَن کُنتُ مولاه فَهذا علیّ مولاه أللهم والِ من والاه و عادِ من عاداه " بیعت گرفت. سخن در سبک بیان رسول خدا است که ولایت امام علی علیه السلام را در قالب جمله شرطیه ذکر کرده است. این نحو از بیان مطلب در قرآن کریم زیاد به کار رفته است. مانند این آیه شریفه: " لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا" ( اﻷحزاب : 21 ). مسلما رسول الله صلی الله علیه و آله می توانستند در قالب جمله ی خبری یا انشایی ولایت امام علی علیه السلام را بيان کند ولی پیداست که آن حضرت بخاطر پاره ای ملاحظات، حکم شان را به نحو شرطیه بیان فرموده‌اند. لذا به چند نمونه از این ملاحظات احتمالی اشاره می شود. 1. نشانه شناسی ولایت نبوی؛ هر کس که می خواهد ولایت نبوی را شناسایی کند، ولایت علی را بشناسد. تنها ولایتی که نشانی از ولایت نبوی در خود دارد همانا ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام است. 2. شرطیت ولایت نبوی؛ اگر بعدها کسی دعوی پیروی از ولایت نبی اکرم را داشته باشد ولی از ولایت علی برائت می جوید، به ولایت نبی اکرم وارد نشده است. شرط ورود به ولایت رسول خدا، تمسک به ولایت علی علیه السلام است. 3. مساوقت ولایت نبوی و ولایت علوی؛ بین این دو ولایت هیچ گونه جدایی و وجه تمایزی وجود ندارد. ولایت نبوی عین ولایت علوی است و ولایت علوی نیز عین ولایت نبوی است. 4. استمرار ولایت نبوی؛ استمرار ولایت نبوی ضرورت دارد و همه مسلمانان مکلف به تداوم ولایت نبوی هستند. اما این ضرورت با هر گونه ولایتی محقق نمی گردد بلکه تنها با ولایت علوی است که ولایت نبوی استمرار می یابد. 5. کور کردن خط نفاق؛ جریان منافقین از طریق ابراز علاقه به رسول خدا به شدت خود را برای بعد درگذشت رسول خدا آماده می کند تا قدرت را تصاحب کند. حال آنکه این محبت بدون محبت علی علیه السلام ممکن نیست. 6. نگرانی مودت ذو القربی؛ نگرانی پیامبر خدا از نا مهربانی اعراب با نزدیکان و ذوی القربی حتی در قرآن کریم اشاره شده است. از این رو، رسول خدا با این بیان در صدد تضمین مودت اهل بیت علیهم السلام بر آمدند. 7. اعلام جانشینی؛ بدانید که ولایت نبوی جانشین دارد و او کسی غیر از امام علی نیست. 8. مرجع تعیین جانشینی؛ هیچ مرجعی صلاحیت تعیین جانشینی را ندارد. اگر رسول خدا تعیین جانشینی را به خود مسلمانان واگذار کرده بود، علی را به عنوان جانشین بعد خود معرفی نمی کرد. 9. منزلت علی؛ اگر کسی بخواهد ارج و قرب صحابه را درک کند، پس بداند که علی بن ابی طالب علیه السلام برترین منزلت معنوی را دارد تا جایی که ولایتش چون ولایت نبی اکرم است. 10. ملاک در انتخاب جانشین؛ حتی اگر بپذیریم که رسول خدا صلی الله علیه و آله مسأله جانسینی را به خود مسلمانان واگذار کرده است؛ باید علی بن ابی طالب را برگزید. چون رسول خدا تنها درباره ایشان گفته است که ولایتش ولایت من است. ✍ داود مهدوی زادگان 👇👇👇 @mahdavizadegan
🔴چرایی عصبانیت اصلاحات از عمومی‌سازی خانه اندیشمندان ✍دکتر داود مهدوی زادگان خانه اندیشمندان علوم انسانی در اثر تجربه ای بیش از یک دهه مدیریت جریانی خاص به مرکزی متصلب و غیر منعطف و محفلی تبدیل شده بود. اخباری که در طول این مدت از خانه می شنویم حکایت از انحصار و اختصاصی بودن آن داشت..... ❇️...چرا باید این دسته از دگر اندیشان حامی مدیریت فعلی با حضور اساتید و دانشجویان انقلابی و بسیجی در خانه اندیشمندان مخالف باشند. بگذریم که اعتراض رسانه های ضد انقلاب و برانداز خارجی نسبت به تغییر مدیریت خانه اندیشمندان گواه آن است که این خانه چندان هم بر مدار منافع ملی و چارچوب های نظام اسلامی اداره نمی شد. اگرچه کنار گذاشتن رویکرد مدیریتی سابق از خانه اندیشمندان علوم انسانی امیدوار کننده است؛ لکن بیم آن می رود که مدیریت جدید به دست کسانی سپرده شود که در تنگ نظری و بسته بودن دست کمی از مدیریت سابق نداشته باشند. ⭕️متن کامل در زیر: https://www.farsnews.ir/news/14020417000361/
🔸 تجربه دینی دولت- ملت در جشن غدیر امام علی علیه السلام در روایتی می فرماید: شیعه و پیروان ما در شادی و حزن ما شریکند؛ یَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا وَ یَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا. ( بحار الانوار: ج 44/ 287 ). قریب به همین مضمون نیز از امام صادق علیه السلام روایت شده است ( امالی شیخ طوسی: 305 ). غدیر و عاشورا دو روز بزرگی است که اهل بیت علیهم السلام در یکی شاد اند و در دیگری محزون و اندوهگین اند. و به تبعیت از حضرات معصومین نه فقط زمینیان محب آل البیت بلکه عرشیان نیز در این شادی و حزن عظیم به سر می برند. بر این اساس، آیا دولت آل البیت می تواند خود را از چنین تبعیت حسنه ای مستثنا کند و همراه با شیعیان و عاشقان اهل بیت علیهم السلام در سراسر جهان شاد یا اندوهگین نباشد؟ پاسخ این مسأله واضح و مبرهن است. مسلم است که دولت علوی تبار نمی تواند خود را از این فرمایش معصوم علیه السلام مستثنا بداند. تبعیت در شادی و حزن اختصاص به فرد فرد شیعیان ندارد بلکه دولتی که خود را پیرو امام علی علیه السلام می داند، باید تبعیتش را نشان دهد. بویژه نظام سیاسی اسلامی که فلسفه سیاسی اش برگرفته از روز غدیر و واقعه عاشورا است. زیباترین و باشکوه‌ترین شکل فرهنگ تبعیت این است که دولت و ملت ولایی دوشادوش هم در شادی و غم آل البیت مشارکت کنند. مردم از اینکه می بینند دولت مردان شان با آنان در شادی و غم شان همدلی و همزبانی دارند به وجد و شوق در می آیند. اصلاً مگر مردم انتظاری غیر از این دارند که دولت نیز در انجام مناسک و آئین های ملی و مذهبی با آنان همداستان و همدل شود. آن جماعتی که همدلی و همداستانی دولت و ملت در برگزاری آیین های ملی و مذهبی را بر نمی تابد و از روی بغض و کینه این هماهنگی را نامیمون می شمارد و بر دولت اسلامی تهمت و افتراء می بندد، این نحو برخوردشان یا بخاطر این است که محب امام علی علیه السلام نیستند و یا آنکه این شکل از اتحاد دولت و ملت آنها را نگران و آشفته می کند. قابل درک است که سکولارها شکل گیری تجربه دولت - ملت آیینی و مذهبی را تاب نیاورند. آنان تبدیل شدن هیئت های خرد به هیئت های ملی و یکپارچه را نمی پسندند. چنین تجربه معنوی نزد آنان رقیب دولت - ملت سازی های سکولار است. تجربه ای که نو ظهور است و با انقلاب اسلامی پدید آمده است. جشن سراسری عید غدیر در روز جمعه گذشته که در تهران با حضور میلیونی مردم در مسافت ده کیلومتری برگزار شد و همه اقشار مردمی به همراه حمایت شهرداری و دولت پای کار آمده بودند، یکی از با شکوه ترین جلوه های اتحاد دینی دولت - ملت بود. بنابراین، قابل پیش بینی بود که جماعتی این شکل از اتحاد دولت و ملت را بر نتابند و همراه با مردم شاد و خرسند نشوند و عظمت این اتحاد را تحقیر کنند و نا باورانه آن را حرکتی رو به پوچی بخوانند. این سطح از پوچ اندیشی چندش آور تازگی ندارد. پوچی که سالیان دراز خود گرفتار آن هستند و نباید بدان توجه کرد. مهم این است که تجربه جدیدی از دولت-ملت دینی در حال شکل گیری است و باید مراقب رشد سالم آن بود. انشالله ✍ داود مهدوی زادگان 👇👇👇 @mahdavizadegan
🔰 سنت الهی بلای جان و مساله خرسندی های نا صواب سنت الهی در برخورد با جامعه ایمانی و جامعه ظالمه و کفر کیش یکسان نیست. خداوند سبحان مردمان کفر و ظلم پیشه را مبتلا به بلا نمی کند بلکه آنان را عذاب می دهد و هلاک شان می کند ولی جامعه ایمانی را مبتلا به بلا می کند: " وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ" ( هود : 117)؛ " فَهَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ" ( اﻷحقاف : 35 ). اما قرآن کریم دلایل سنت الهی ابتلای مؤمنین و مومنات به بلا را بیان فرموده است. یک دلیل آن، شناسایی و تمییز مجاهدین و شکیبایان است ( محمد: 31 ). دلیل دیگر که همراه با برشمردن بلاهای جامعه ایمانی آمده بشارت صابرین است: "وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ" ( البقرة : 155 ). فتنه نیز بلای الهی است و خداوند جامعه ایمانی را بدان مبتلا می سازد: " كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ " اﻷنبياء : 35 ". مؤمنین در عبور از بلای فتنه به خدا توکل می کنند ولی خواسته شان این است که آنها را به فتنه ای که دستاویز کفار و ظالمین است مبتلا نسازد:" فَقَالُوا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ" يونس : 85 )؛ " رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا "( الممتحنة : 5 ). چون ابتلای به چنین فتنه ای برای جامعه ایمانی اسباب شرمساری و ننگ است و خسارت در دنیا و آخرت است. بر این اساس، اگر مؤمنی بگوید " فضای مجازی بلای جان شده "، سخن بی راه و نا صوابی نگفته است. فضای مجازی که آلوده به شرور بی شمار ضد الهی و ضد انسانی است، فتنه ای برای اسلامیان است. انکار این حقیقت، مکابره و خیره سری است. اما بدترین صورت فتنه فضای مجازی این است که آدمی بخشی از این فتنه ای باشد که کفار و ظالمین آن را برای برهم زدن جامعه ایمانی به راه انداخته‌اند. طبق سخن وحی، دعای مؤمنین این است که آنان را وسیله فتنه جویی کفار و ظالمین قرار ندهد. بنابر این، اگر مسلمانی از اینکه وسیله فتنه جویی کفار و ظالمین علیه اسلامیان شده ابراز خشنودی و خرسندی کند، باید در ایمان و اعتقاد دینی او شک و تردید کرد. چگونه ممکن است مسلمانی نه فقط از فتنه کفار و ظالمین علیه جامعه ایمانی بیزاری و برائت نمی جوید بلکه از اینکه خود نیز به بخشی از این فتنه تبدیل شده شاد و خرسند می شود؟! اینچنین خرسندی با دعوی ایمان و اعتقاد دینی سازگاری ندارد و به یقین، خسران در دنیا و آخرت را به دنبال خواهد داشت. ✍ داود مهدوی زادگان 👇👇👇 @mahdavizadegan