🖌 ما و حیای عباد الرحمن
هنوز عرب جاهلی تازه مسلمان شده و تازه ایمان آورده، از سنت های گذشته خود چندان فاصله نگرفته است. به همین خاطر، بدون اذن وارد خانه های رسول الله صلی الله علیه و آله می شدند. این کار آنان رسول خدا را اذیت و آزرده خاطر می کرد ولی آن حضرت به قدری حیا داشت که سکوت اختیار می کرد تا وقتی که خودشان خانه را ترک کنند.
این رفتار آزار دهنده برخی از اهل ایمان به حدی بود که باری تعالی آیه شریفه نازل کرد و آنان را از چنین رفتاری نهی کرد. قرآن کریم فرمود رسول خدا نسبت به اذیت و آزار های شخصی حیا می کند ولی ما حیا نمی کنیم و شما را نهی می کنیم از اینکه بدون اذن وارد خانه های رسول الله شوید و او را نرنجانید:
" يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاَّ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلى طَعامٍ غَيْرَ ناظِرينَ إِناهُ وَ لكِنْ إِذا دُعيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لا مُسْتَأْنِسينَ لِحَديثٍ إِنَّ ذلِكُمْ كانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيي مِنْكُمْ وَ اللهُ لا يَسْتَحْيي مِنَ الْحَقِّ " ( احزاب: ۵۳ )
بعد رسول خدا صلی الله علیه و آله برترین انسانی که متخلق به سنت نبوی حیا بود، وجود مقدس امیر المومنین علی علیه السلام است. آن حضرت در دوران حکمرانی از بد زبانی ها و بد رفتاری های متظاهران به اسلام و ایمان در اذیت و آزار بود ولی همواره حیا می کرد و هر آنچه ناسزا می شنید، تحمل می کرد، مگر جایی که امر حقی مکتوم بماند. مانند داستان گفتگوی آن حضرت با ابن عباس و سوال از ارزش کفش پینه بسته که در آن اشاره به وظیفه شرعی حاکم کردند.
خوارج بارها در مسجد کوفه به امام علی علیه السلام جسارت می کردند و بر ایشان دروغ و افتراء می زدند ولی آن حضرت حیا می کرد و از حق خود می گذشت و مانع تعرض اصحاب به آنها می شد.
اساساً یکی از خصائص بارز حاکمان الهی همین خصلت حیا ورزی آنان است. مراقبه آنان در اخلاص عمل مانع این می شود که معترض جسارت ها و آزار های شخصی شوند
نگارنده در طول سالهای حکمرانی امام خمینی ره و ولی فقیه که انشاالله ولایت شان تا قیام حضرت حجت عج مستدام بماند، یاد ندارم که برابر هجمه ها و ناسزا گویی هایی که به شخص ایشان شده پاسخی بدهد و عتابی کند.
تا کنون، چند دولت آمدند و رفتند ولی بد خواهان و بد زبانان ناجوانمردانه عملکردهای نا مطلوب آنها را به ایشان نسبت دادند و ایشان را مسئول دانستند. اما ایشان بر این نسبت های ناروا حیا کردند و برابر نا مهربانی های آنان سکوت اختیار می کند تا خدشه ای در اخلاص عمل پدید نیاید.
ولی فقیه در طول این سال ها همواره مبتنی بر سنت عباد الرحمن، نجیبانه از کنار رفتارهای نانجیبانه قلیلی از کارگزارانش عبور کرده است: " وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا " ( الفرقان : 63 ).
به یقین آن عتاب الهی ( حیا نکردن خدا ) متوجه کسانی که نامهربانانه و نانجیبانه از روی جهل و ظلم ولی فقیه را خطاب قرار می دهند هم هست. آنان اگر گرانی و عظمت حمل بار امانت الهی بر دوش ولی فقیه را درک و احساس می کردند، جور دیگری رفتار می کردند و آنگاه می فهمیدند که باید یار ولی فقیه بود و نه بار او. بی تردید، ما اسلامیان برابر حیای نبوی و علوی ولی فقیه مسئول هستیم.
✍ داود مهدوی زادگان
👉 @mahdavizadegan
🔸 بیانات در دیدار مردم «کرمان» و «خوزستان»
اینکه می بایستی اصل منطق انتخابات در جمهوری اسلامی روشن بشود. چرا انتخابات [برگزار] میکنیم؟ من عرض میکنم هر دو کلمهی «جمهوری» و «اسلامی» وابستهی به انتخابات است. «جمهوری» یعنی مردمسالاری، یعنی حاکمیّت کشور به دست مردم. خب مردم چه جوری در حاکمیّت دخالت کنند؟ هیچ راهی بجز انتخابات وجود ندارد. بعضیها در مورد لزوم انتخابات اشکالتراشی میکنند، [مردم را] دلسرد میکنند، توجّه نمیکنند که اگر انتخابات در کشور نباشد، یا دیکتاتوری است یا هرجومرج و ناامنی است. آن چیزی که جلوی بُروز دیکتاتوری را در کشور میگیرد انتخابات است؛ آن چیزی که جلوی هرجومرج و اغتشاش و ناامنی را میگیرد انتخابات است. انتخابات آن مسیر صحیحی است که مردم میتوانند به وسیلهی آن و از آن مسیر، حاکمیّت ملّی را، مردمسالاری را، جمهوریّت را در کشور تأمین کنند. این، مسئلهی جمهوریّت. انتخابات میتواند ولیّفقیه در کشور انتخاب بکند و به وجود بیاورد، یعنی اسلامیّت را تأمین کند. انتخابات میتواند نمایندگانی را در مجلس شورای اسلامی مستقر کند که طبق مقرّرات اسلامی و معارف اسلامی، برای مدیریّت کشور قوانین تدوین کنند. پس بنابراین، هم جمهوریّت و هم اسلامیّت، متّکی به انتخابات است. بنابراین، در نظام جمهوری اسلامی، انتخابات ضروری است ( ۲/ ۱۰/ ١۴٠٢ )
👉 @mahdavizadegan
🖌 منطق دموکراسی در جمهوری اسلامی و بن بست جبهه معارض
ولی فقیه در این هفته با جمعی از مردم دو استان غیور و انقلابی خوزستان و کرمان دیدار و گفتگو کردند ( ٢/ ١٠/ ١۴٠٢). ایشان در این دیدار به مناسبت در پیش بودن دو انتخابات مهم مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی بیاناتی را ابراز کردند که از جهت به انفعال کشاندن و سر درگمی جبهه معارض بسیار شنیدنی و ستودنی است.
به نظر می رسد که ولی فقیه با این بیانات کاملا حربه را از دشمنان و بدخواهان انقلاب و نظام اسلامی گرفته است. به همین خاطر، تحلیل هایی که در چند روز اخیر از جریان معارض منتشر شده تلاش های عبثی بوده است برای خارج شدن از قدرت جهاد تبیینی مقام معظم رهبری در امر دموکراسی و مشارکت مردم در انتخابات. محتوای اغلب این تحلیل ها سخن گفتن در زمینی است که ولی فقیه گسترانده است.
اما آن زمینه بحثی که ولی فقیه به درستی درباره انتخابات و دموکراسی از آنجا وارد گفتگو با مردم ایران شده عبارت از فلسفه سیاسی است. اجمالاً فیلسوفان و نظریه پردازان سیاسی از حکومت مطلوب و روش های معقول تحقق آن بحث می کنند.
امروزه بر حکومت مردم سالار به عنوان حکومت عقلایی مطلوب اتفاق نظر وجود دارد. دموکراسی به هر دو وجه دینی و غیر دینی آن بر حاکمیت مردم تاکید می ورزد. به میزانی که مردم در حکومت حضور پیدا کنند، وجه مردم سالارانه آن قوت می یابد. اما چه چیزی قوت و ضعف وجه مردم سالاری حاکمیت را موجب می شود. ولی فقیه پاسخ این پرسش فلسفی مهم را زیر عنوان " منطق انتخابات " ارائه کرده است.
به عقیده ولی فقیه، باید منطق مردم سالاری را در امر انتخابات فهم و ادراک کرد. دموکراسی بدون انتخابات بی معنا خواهد بود. هیچ کس نمی تواند هر چقدر هم که مخالف جمهوری اسلامی باشد، محوریت انتخابات را انکار کنند. اما اهمیت منطق انتخابات در هر دو وجه ایجابی و سلبی آن است که مقام معظم رهبری به هر دو وجه استدلال فرموده است.
اما وجه ایجابی منطق انتخابات همان عاملیت حضور مردم در حاکمیت است. ولی فقیه می فرماید مشارکت بالای مردم در انتخابات موجب حضور گسترده تر مردم در حاکمیت است. برای چنین حضوری هیچ راهی بجز انتخابات وجود ندارد.
اما وجه سلبی منطق انتخابات آن است که در فرض فقدان یا کاهش سطح عاملیت مردم در امر انتخابات، راه برای شکل گیری دیکتاتوری یا وقوع وضعیت آنارشیستی یا همان هرج و مرج طلبی هموار می شود. در معقولیت این مطلب نیز تردیدی وجود ندارد.
اینکه امیر المومنین علی علیه السلام از کوفیان می خواست که در امر حکمرانی حضور گسترده داشته باشند برای این بود که نگذارد خوارج هرج و مرج طلب از یک سو و دیکتاتوری اموی از سوی دیگر بر امور مسلمین استیلا پیدا کنند
اکنون جبهه مخالف و معارض و معاند برابر چنین جهاد تبیینی از منطق دموکراسی چه می تواند بگوید. مگر نه این است که آنان در مصاف با جمهوری اسلامی مساله ضرورت حضور مردم در حاکمیت را پیش می کشند. خب، ولی فقیه هم می گوید منطق چنین ضرورتی در مشارکت قوی و واقعی و بالای مردم در انتخابات است. اگر منطق حضور مردم در حاکمیت و دفع دو شر هرج و مرج و ظهور دیکتاتوری چیزی غیر از مشارکت در انتخابات است، بگویند تا بحث شود.
بدین ترتیب، جبهه معارض با تبیین قوی ولی فقیه از منطق دموکراسی با چالش عمیق نظری و عملی رو برو شده است. مطابق چنین استدلالی هر گونه دعوت مردم به عدم مشارکت در انتخابات زمینه سازی برای پدید آمدن دو وضعیت هرج و مرج طلبی یا دیکتاتوری است.
اکنون جبهه معارض باید برابر ملت تکلیف خود را روشن کند که اگر واقعاً به دنبال حضور مردم در حاکمیت هستند، باید مردم را به مشارکت بالای در انتخابات فرا بخوانند و اگر چنین تمنایی ندارند و سودای هرج و مرج و دیکتاتوری را در سر دارند؛ با مردم صداقت بورزند و نقاب دروغین دموکراسی خواهی را از چهره خود بردارند.
جریان معارض برابر چنین استدلالی قادر نیست نظام اسلامی را به تمنای مشارکت حداقلی مردم در انتخابات و سویه دیکتاتوری خواهی متهم کند. بلکه اکنون چنین اتهامی متوجه آنها است و باید در نظر و عمل نشان دهند که تمنای برآمدن دیکتاتوری جدید یا تکرار هرج و مرج دوران مشروطیت را ندارند
لذا خواندن چندباره این فراز از دیدار ولی فقیه با جمعی از مردم استان خوزستان و کرمان لذت بخش و درس آموز است.
✍ داود مهدوی زادگان
@mahdavizadegan
زيارة حضرت فاطمة الزهراء عليها السلام
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ نَبِىِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ حَبيبِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَليلِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ صَفىِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ اَمينِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ اَفْضَلِ اَنْبِياءِ اللهِ وَرُسُلِهِ وَمَلائِكَتِهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِّيَةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سِيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمينَ مِنَ الاَْوَّلينَ وَالاْخِرينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللهِ وَخَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا اُمَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ سَيِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الصِّدّيقَةُ الشَّهيدَةُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ ، اَلسـَّلامُ عـَلَيْكِ اَيَّتـُهَا الْفاضِلـَةُ الزَّكِيـَّةُ ، اَلسـَّلامُ عـَلَيْكِ اَيَّتـُهَا الْحَوْراءُ الاِْنْسِيَّة
مبارک باد میلاد بانوی
دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
التماس دعا
📝 بسم الله الرّحمن الرّحیم
دشمنان شرور و جنایتکار ملت ایران، بار دیگر فاجعه آفریدند و جمع زیادی از مردم عزیز را در کرمان و در فضای معطّر مزار شهیدان، به شهادت رساندند.
🔹ملت ایران عزادار شد و خانوادههای زیادی در سوگ جگر گوشگان و عزیزان خود غرق ماتم شدند. جنایتکاران سنگدل نتوانستند عشق و شوق مردم به زیارت مرقد سردار بزرگشان شهید قاسم سلیمانی را تحمل کنند. بدانند که سربازانِ راه روشن سلیمانی هم رذالت و جنایت آنان را تحمل نخواهند کرد. چه دستهای آلوده به خون بیگناهان و چه مغزهای مفسد و شرارتزا که آنان را به این گمراهی کشاندهاند، از هم اکنون آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه خواهند بود. بدانند که این فاجعه آفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت باذن الله.
🔹اینجانب در عزای خانوادههای مصیبت دیده با آنان همدل وهمراهم و صبر و تسلّای آنان را از خداوند متعال مسألت میکنم. روح مطهر شهیدان انشاءالله میهمان بانوی دو عالم و مادر شهیدان حضرت صدیقهی طاهره سلام الله علیها است. با مجروحان حادثه همدردی میکنم و شفای آنان را از درگاه الهی خواستارم.
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۲/۱۰/۱۳
💻 Farsi.Khamenei.ir
ملت وفادار
جبهه معارض همواره این گفته پوشالی را جار می زند و چاشنی همه تحلیل های خود می کند که مردم بویژه نسل جوان از انقلاب و نظام اسلامی فاصله گرفته اند. آنها این حرف تهی از واقعیت را در انتخابات ۱۴۰۰ خیلی تبلیغ کردند.
در اغتشاشات سال گذشته هم خیلی سعی کردند این معنا را القا کنند. اکنون هم در آستانه وقوع مشارکتی قوی و واقعی در انتخابات پیش رو، همین حرف پوشالی را طرح می کنند.
لکن اگر واقعیت این است که جبهه مخالف و معاند و معارض می گوید، چگونه است که همین مردم جدا شده از نظام را ترور می کنند و به شهادت می رسانند و از ریخته شدن خون مردم بی گناه ابراز خوشحالی می کنند.
مسلماً جبهه معاند که مدافع انقلاب و نظام نشده است بلکه مردم انقلابی تر و وفادارتر به نظام اسلامی شده اند که اینگونه آماج کینه توزی و خصومت ورزی دشمنان و بد خواهان می شوند.
آری، ملت ایران راه خود را که همان پشتیبانی از ولایت فقیه و تداوم راه امام راحل ره است، انتخاب کرده که اینچنین مورد کین توزی و خشونت ورزی قرار می گیرد. دشمن از وفاداری ملت در خشم و عصبانیت است. پس مرده باد این خشم و نفرت شیطانی.
✍ داود مهدوی زادگان
👉 @mahdavizadegan
دکتر کریم مجتهدی، جاودانه بر سپهر دانایی
دکتر مهدویزادگان، رئیس سازمان مطالعه و تدوین «سمت»، به مناسبت درگذشت دکتر کریم مجتهدی پیام تسلیت صادر کرد.
برای مشاهده متن کامل خبر، میتوانید به آدرس زیر مراجعه نمایید.
https://samt.ac.ir/fa/news/684
ایران قاره است
🔸روابط خوب دولت عراق با ایران شرایط مساعدی برای پی گیری تفاهم نامه منعقده میان سازمان سمت با وزارت علوم این کشور و نیز بررسی همکاری های علمی مشترک در تولید کتاب درسی با دانشگاه های عراق و مراکز پژوهشی حوزه علمیه نجف اشرف فراهم کرده است. به همین خاطر شنبه گذشته ۱۶ دی ماه ۱۴۰۲ عازم بغداد شدیم.
🔶 به هنگام ورود در فرودگاه بغداد توقفی در محل شهادت سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی و ابو مهدی المهندس داشتیم و به روح ملکوتی این شهیدان عزیز فاتحه ای خواندیم و یادشان را گرامی داشتیم. چرا که آینده خوب روابط ایران و عراق را مدیون عنایات حضرات معصومین علیهم السلام و خون این شهیدان می دانیم.
🔸چشم انداز همکاری علمی و فرهنگی ایران و عراق در آینده از مجموع گفتگوها و دید و بازدیدهای فشرده ای که با مسئولان و مدیران دانشگاهی و حوزوی داشتم بسیار مثبت و درخشان به نظرم آمد. بی تردید تحکیم پیوندهای علمی و فرهنگی این دو کشور همچون گذشته زمینه ساز احیای تمدن نوین اسلامی است. بی جهت نیست که استکبار جهانی در صدد قطع روابط ایران و عراق است.
🔸اولین دیدار ما با مسئولان عراقی، معاون پژوهشی وزارت علوم عراق خانم دکتر لبنی خمیس مهدی بود. ایشان به خوبی سوابق همکاری سازمان سمت با آنها را مطالعه کرده بود و اولین سوال ایشان برگزاری همایش دوم امام حسین علیه السلام در ایران بود و نیز کتاب های مشترکی که چاپ کردیم. در این گفتگو خانم دکتر لبنی با گشاده رویی آمادگی همه نوع همکاری علمی مشترک دانشگاه های عراقی را اعلام کرد. حتی ایشان سفارش ما را با دو دانشگاه مستنصریه و بابل کرده بود.
🔸دیدار و گفتوگو با رئیس دانشگاه مستنصریه، دکتر حمید فاضل التمیمی و مدیر بیت الحکمه، دکتر مظفر الرُبیعی از مهم ترین دیدارهای ما در بغداد بود. مستنصریه از دانشگاه های شناخته شده عراق است و رشته های مختلف در علوم انسانی را در خود جای داده است. بیت الحکمه تاریخ یک هزار ساله دارد و به گفته مدیر آنجا در زمان عثمانی ها مجددا احیا شده است. این مرکز در تولید کتاب های دانشگاهی در رشته های علوم انسانی نقش بسزایی دارد. هر دو مرکز علمی به گرمی با هیئت ایرانی برخورد کردند و برای همکاری های مشترک علمی اعلام آمادگی کردند.
🔸اما در میانه مسیرمان به کربلا دیدار چهار و نیم ساعته در دانشگاه بابل داشتیم. دکتر قحطان هادی حسین رئیس دانشگاه بابل با گشاده رویی استقبال کرد و شخصاً ما را در معرفی بخش هایی از این دانشگاه همراهی کرد و در هر قسمت خود ایشان توضیحات لازم را می دادند. او می گفت همواره به همه جای دانشگاه سر می زنم تا از وضعیت دانشگاه با خبر شوم. به ایشان گفتم اتفاقا وزیر علوم آقای دکتر زلفی گل همین رویه را در زمان تصدی ریاست دانشگاه ابن سینا همدان داشتند.
🔸رئيس دانشگاه بابل در یکی از ساختمان های آموزشی بخشی را نشان مان داد که در آنجا فارغالتحصیلان را برای ورود به عرصه کسب و کار یا مهارت آموزی، آموزش می دهیم. در این بخش درنگی کردیم و با ایشان درباره راه اندازی پارک های فن آوری و شرکت های دانش بنیاد و نقش آنها در توسعه و پیشرفت ایران گفت و گو کردیم.
🔸من برای دکتر قحطان توضیح دادم که چگونه دانشگاه های ما بویژه به کمک شرکت های دانش بنیاد توانسته اند تحریم های فلج کننده غربی ها علیه ایران را خنثی کنند. اکنون نظام سرمایه داری متوجه این مساله شده است و لذا سعی دارد با ترویج فرهنگ ابتذال و تشویق نخبگان به مهاجرت، دانشگاه های ما را از ثمر بخش بودن بیاندازد.
🔸 رئیس دانشگاه بابل که سابقه تحصیل در دانشگاه فردوسی مشهد را هم داشت، در پاسخ به گفته من گفت که ایران کشور نیست بلکه یک قاره است. ایران از کوچک ترین تا بزرگترین چیزها را خودش می سازد. ایران قاره بزرگی است. او دلیل این امر را در وجود رهبری واحد و قوی در ایران می دانست که توانسته ملت ایران را متحد نگه دارد
🔸بحمداللَّه رایزن فرهنگی ج.ا در عراق جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای دکتر ابازی با مدیریت توانمند و با درایت شان خیلی خوب توانسته زمینه های تحکیم روابط علمی و فرهنگی ایران با عراق را محقق سازد. حمایت و همراهی ایشان و همکاران خوب شان در تحقق مأموریتی که در این سفر بر عهده داشتیم خیلی موثر بود و بدین وسیله از ایشان تقدیر و تشکر می کنم.
✍ داود مهدوی زادگان
👉 @mahdavizadegan
https://www.uobabylon.edu.iq/media/press.aspx?medid=2229
👆👆👆
انعکاس خبری دانشگاه بابل از دیدار هیئت ایرانی با ریاست دانشگاه
گزارش بازدیدهای رئیس سازمان «سمت» از مراکز پژوهشی و تحقیقاتی کشور عراق
برای مشاهده متن کامل خبر، به آدرس زیر مراجعه نمایید.
https://samt.ac.ir/fa/news/687
روابط عمومی «سمت»
گزارش مختصری از سفر رئیس سازمان به کشور عراق:
از دیدار با مدیر کل اداره پژوهش و تحول علمی وزارت آموزش عالی و پژوهشهای علمی جمهوری عراق تا بازدید پنج ساعته از دانشگاه بابِل
برای مشاهده متن کامل خبر، به آدرس زیر مراجعه کنید.
https://samt.ac.ir/fa/news/688
روابط عمومی «سمت»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انعکاس خبری دانشگاه مستنصریه از دیدار هیئت ایران با ریاست دانشگاه
🚨 نشست تخصصی «حکمرانی و دولت مکلف» از سوی مرکز تخصصی آخوند خراسانی برگزار می شود
🔷 با ارائه : حجت الاسلام دکتر داود مهدوی زادگان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی رئیس سازمان سمت
⏰ زمان: سه شنبه 3 بهمن 1402 ساعت 12:30
🏢 مکان: دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، طبقه سوم، اتاق جلسات
🌐معالم 👈 عضو شوید
غزه و حامیان نظریه مدرن شده الحکم لمن غلب
اهل نظر غالباً بر این باورند که نظریه سیاسی " الحکم لمن غَلَب " متعلق به اندیشه سنتی است که برخی از علمای اهل سنت مانند قاضی ابویعلی و ابوحامد غزالی در قرن پنجم هجری در توجیه مشروعیت حکومت خلفا به آن احتجاج می کردند. لکن با ظهور اندیشه سیاسی مدرن این نظریه سنتی به حاشیه رفته است و طرفدار ندارد.
اما آیا واقعیت این چنین است و نظریهٔ سیاسی تغلیب کنار رفته است و در دنیای سکولار شده جایگاهی ندارد؟
تجربه سیاسی مدرن در جهان معاصر چنین دیدگاهی را تایید نمی کند. نظریه تغلیب همچنان در جهان مدرن شده پابرجاست و در میان مدرن ها مدافعان و طرفداران پر شر و شوری دارد.
بسیاری از دولت های مدرن از طریق کودتای نظامی به قدرت رسیده اند. چنانکه رضاخان با کودتای نظامی به قدرت رسید. حکومت تغلیبی پهلوی بواسطه مجلس فرمایشی و نظریه پردازی های روشنفکران سلطنت طلب قوام و استحکام یافت.
یهودیان مهاجر مسلح با حمایت دولت های غربی به سرکردگی انگلیس از طریق زور سرزمین فلسطینی ها را اشغال و تصاحب کردند و رژیم غاصب و نامشروع اسرائیل را پدید آوردند. سازمان ملل هم با صدور قطعنامه مهر تایید بر غلبهی یهودیان مهاجر مسلح زد.
اما نکته مهم این است که جریان غربگرا نیز این سلطه تغلیبی یهودیان مهاجر اشغالگر را تأیید و توجیه می کند. یک نمونه آن دیدگاه دکتر صادق زیبا کلام استاد بازنشسته دانشگاه در این باره است.
دکتر زیبا کلام جمعه شب گذشته در برنامه شیوه که به مساله فلسطین پرداخته بود، جنایات صهیونیست ها علیه مردم مظلوم غزه را محکوم کرد. البته این کار او ستودنی است لکن از گفته های بعدی وی به دست نمی آید که می خواهد مشروعیت رژیم اشغالگر صهیونیستی را انکار کند. بلکه با بیانی که دارد دولت غاصب را توجیه کرده است.
به زعم وی یهودیان مهاجر تسلیح شده در شرایطی وارد سرزمین فلسطین زیر سلطه انگلیس شدند که دولتی بر آن حاکم نبوده است. دولت انگلیس هم حل مساله نزاع میان مردم فلسطین و یهودیان مهاجر را به سازمان ملل واگذار می کند و شد آنچه که شد.
به نظر نمی آید که زیبا کلام با چنین تحلیلی ماهیت نامشروع و غصبی بودن رژیم صهیونیستی را پذیرفته باشد. بلکه او اساساً مشروعیت این رژیم را بر پایه نظریه تغلیب توجیه کرده است.
وی بی دولتی مردم هر سرزمینی را مجوزی برای تجاوز و اشغال آن سرزمین می داند. این بی دولتی ممکن است توسط قدرتی استعمارگر و متجاوز پدید آید. چنین سخنی به معنای آن است که مردم فی نفسه مالک سرزمین خود نیستند بلکه مالکیت آنان بواسطه دولت پدید می آید. مسلماً چنین مفروضی ریشه در تفکر دولت مطلقه هابزی دارد.
بنابر این، نباید گمان کرد که نظریه تغلیب در دنیای مدرن کنار رفته است بلکه توسط برخی از متجددین بازخوانی و مدرن سازی شده است و برای مشروعیت بخشی به حکومت های دیکتاتور و جنایتکار استفاده می شود. لذا وجه نظری گفتمان مقاومت و مبارزه مردم مظلوم غزه ایستادگی برابر نظریه مدرن شده الحکم لمن غلب است
✍ داود مهدوی زادگان
👉 @mahdavizadegan
#نشست_علمی
#فقه_انتخابات
🔰مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد(ع) با همکاری مدیریت اجتماعی-سیاسی حوزه علمیه خراسان برگزار می کند:
🌀 نشست علمی: فقه انتخابات و مشارکت سیاسی
🎙 با حضور و ارائه: حجت الاسلام دکتر مهدوی زادگان
(عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی و رئیس سازمان سمت)
📅 زمان: سه شنبه 3 بهمن 1402 ساعت 18 الی 19:30
🕌 مکان: 🕌 مکان: مشهد مقدس، حرم مطهر رضوی، بست حر عاملی، مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد(ع)(مدرسه تاریخی خیرات خان)، سالن جلسات و نشست های علمی
#نشست_علمی
#فقه_انتخابات
#مشهد
🕌گفتمان فقه مضاف حوزه خراسان
🆔 @feqhemozaf_khorasan
🌸 کرّار غیر فرّار
✏️ رهبر انقلاب: امیرالمؤمنین یکی از القابش «کرّار غیر فرّار» است. پیغمبر اکرم این لقب را به امیرالمؤمنین داد. این مخصوص میدان نظامی نیست؛ در همهی میدانهای انسانی امیرالمؤمنین کرّار غیر فرّار بود؛ یعنی مهاجم، مقتدر، دارای فکر و بدون عقبگرد. ۱۳۸۴/۵/۲۸
💻 Farsi.Khamenei.ir
مدحت کن و بستای کسی را که پیمبر
بستود و ثنا کرد و بدو داد همه کار
آن کیست بدین حال و که بوده است و که باشد؟
جز شیر خداوند جهان، حیدر کرّار
این دین هدی را به مثل دایرهای دان
پیغمبر ما مرکز و حیدر خط پرگار
علم همه عالم به علی داد پیمبر
چون ابر بهاری که دهد سیل به گلزار
( کسایی مروزی م ۳۴۱ ق )
یک نکتهی اساسی در این چیزی که من در نمایشگاه و در اجمالِ صحبتهایی که آقایان کردند مشاهده کردم، مسئلهی وجود ابتکار است. ابتکار هم از هر کسی برنمیآید؛ نیروی انسانی نخبه میتواند ابتکار کند، و ما در کشورمان این ثروت عظیم را داریم. حالا بعضی از کشورها در منطقهی ما ادّعا میکنند که میخواهند مثلاً فرض کنید تا فلان سال، اقتصاد چندم جهان بشوند! فقط با پول نمیشود اقتصاد چندم جهان شد؛ نیروی انسانی لازم است؛ نیروی انسانیتان کجا است؟ ندارند. آنچه میتواند راههای دشوار را بپیماید و کشور را به اوج برساند، به قلّه برساند، در درجهی اوّل، نیروی انسانی توانا و نخبه است؛ از این جهت، ما یک ثروت عظیمی داریم. تا آنجایی که من اطّلاع دارم و من میشناسم، کمتر کشوری دُوروبَرمان به قدر ما برخوردار از این ثروت و این نعمت است. میتوان مطمئن شد که این ظرفیّت عظیمی که ما داریم ــ منظورم ظرفیّت عظیم نیروی انسانی است ــ قادر است چندین برابر وضع کنونی به کشور سود برساند و میتواند در مسائل کلان کشور گرهگشایی کند.
( بیانات ولی فقیه در دیدار تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی ۱۴۰۲/۱۱/۱۰ )
قابی تاریخی از پیوند فقه و نوآوری علمی
مشروطه خواهی سکولار در ایران با موج سنگینی از تهمت و افتراء علیه روحانیت و دستگاه فقاهت همراه بود. تهمت ضدیت فقه و فقاهت با دانش و پیشرفت ذهنیت مردم و بویژه دانشگاهیان را تسخیر کرده بود. دستگاه فکری که پیش از مشروطیت امورات مملکتی را مستقیم و غیر مستقیم بر عهده داشت، اکنون به مخالف با علم و تکنولوژی و نو آوری متهم شده است.
این هجمه سنگین غیر منصفانه با برآمدن دولتی غربزده و ضد روحانیت دو صد چندان شده بود. چون حاکمیت استبدادی همه راه های حضور اجتماعی را بر فقیهان بسته بود و حوزه های علمیه در همان حجره های طلبگی محصور مانده بودند.
روحانیت در چنین شرایط نا عادلانه ای هیچ مجالی برای دفاع از خود نداشت. او قادر نبود ثابت کند که نه فقط با دانش و پیشرفت مخالف نیست بلکه مدافع آن است و از نخبگان و نوآوران و صنعت گران حمایت و پشتیبانی می کند.
روحانیت برابر این هجمه و جفای سنگین سکولارهای وطنی علیه خود چه می توانست بکند. دستگاه فقاهت چگونه می توانست به دور و اطرافیان خود و به جامعه دانشگاهی و نسل جوان تحصیل کرده ثابت کند که آنچه درباره او در نسبت با علم و ترقی گفته می شود، چیزی غیر از آگاهی کاذب نیست.
زدودن و کنار زدن این آگاهی کاذب پیچیده جز با پدید آمدن خیزش مردمی و تاسیس حکومت دینی ممکن نبود. چون قضاوت عادلانه تنها در بستر سیاسی عادلانه میسر است. باید حکومتی شکل بگیرد حضور اجتماعی و سیاسی و روحانیت فعال شود تا آنگاه به قضاوت نشست که آیا فقه و فقاهت با دانش و پیشرفت و نوآوری مخالف است یا پشتیبان و حامی آن است.
با شکل گیری انقلاب اسلامی و برآمدن جمهوری اسلامی شرایط عادلانه برای قضاوت نسبت فقه و فقاهت با دانش و فناوری پدید آمد.
آگاهی کاذب در گذشته تا بدانجا بر اذهان عام و خاص سیطره پیدا کرده بود که هیچ کس حتی خود روحانیت هم نمی توانست تصور روزی را کند که نمایشگاهی از نوآوری ها و دستاوردهای علمی و فناوری فوق پیشرفته در جوار بیت مرجع تقلید یک امت بر پا شود و فقیه فرهیخته از آن دیدن کند و به توضیحات سازندگان و نخبگان گوش دهد و با صنعت گران مبتکر نشست صمیمانه برگزار کند و از ظرفیت بالای نخبگان علمی و فناور حمایت کند.
تصویر گام های استوار فقیه فرزانه در نمایشگاه دستاوردهای علمی و فناوری چونان قابی است که در آن فرو ریختن دیوار آگاهی کاذبی که فقه و فقیهان را در تقابل با دانش و ترقی معرفی کرده بود، نشان میدهد
اکنون مردم در شرایطی عادلانه و برابر شاهد آن هستند که در یک سو، دستگاه فقاهت از رشد و ترقی علم و تکنولوژی، از دانش و دانشگاهی حمایت می کند. اما در سوی دیگر، می بیند که چگونه همان تولید کنندگان آگاهی کاذب با ایده های میان تهی برجامی سعی در توقف روند رو به رشد علم در ایران را دارند و تمام دغدغه و دلمشغولی های فرهنگی و اجتماعی شان اختیاری کردن واجب شرعی و قانونی شده است.
✍ داود مهدوی زادگان
🌸۱۲ بهمن ۱۴۰۲
👉 @mahdavizadegan
ما مدیون پدران و مادران انقلابی هستیم
امام خمینی ره و رهبر فرزانه انقلاب همواره بر این نکته اساسی تاکید داشته و دارند که انقلاب و نظام اسلامی مدیون ملت شریف ایران است. اگر اقبال ملت به نهضت امام خمینی ره نبود مسلماً چنین رویداد تاریخی اتفاق نمی افتاد. به همین خاطر، آن دو بزرگ مرد همواره قدر دان و سپاسگزار ملت بوده و هستند.
دقیقاً به همین خاطر است که جریان های معاند و مخالف و سلطنت طلبان کینه و نفرت عجیبی از ملت در دل دارند. آنها ملت را مقصر اصلی در برچیده شدن بساط سلطنت و نظام شاهنشاهی و برآمدن حکومت دینی می دانند. اگر اقبال عمومی شکل نمی گرفت، چنین رویداد تاریخی در قرن بیستم پدید نمی آمد.
از این رو، ضدانقلاب تمام تلاش خود را معطوف به این هدف کرده که مردم نسبت به قیام شان در سال ۵۷ ابراز ندامت و پشیمانی کنند و به وضعیت گذشته پیشا انقلاب باز گردند. چنانکه اغتشاشات ۴۰۱ با همین انگیزه به راه افتاده بود.
راه دیگر جریان معاند برای مجبور ساختن ملت انقلابی به ابراز ندامت و پشیمانی متهم کردن پدران و مادران انقلابی از طریق فرزندانشان است. این سیاست خلاف آن چیزی است که می گویند انقلاب فرزندانش را می خورد. در واقع، ضد انقلاب در پی آن است که فرزندان انقلاب پدران و مادران انقلابی را حذف کنند.
البته بحمدالله فرزندان انقلاب خیلی باشکوهتر و شجاعانه تر از پدران و مادران انقلابی در راه دفاع از انقلاب و نظام اسلامی گام بر می دارند. خشم و کینه ای که در فتنه ۴۰۱ شاهدش بودیم بخاطر فریاد حمایت دهه نودی هایی بود که گوشه ای از آن فریاد در یک سرود انقلابی انعکاس پیدا کرده بود.
با وصف این، برای آن دسته از فرزندانی که از روی جهل و غفلت، پدران و مادران انقلابی شان را متهم به انقلاب کردن می کنند و آنان را مقصر می دانند، چه پاسخ قانع کننده ای می توان داد؟
پاسخ قانع کننده به این قلیل فرزندان جا مانده از قطار انقلاب این است که انگشت اتهام شان را به اشتباه رو به پدران و مادران انقلابی شان گرفته اند. متهم واقعی آن کارگزاران و هواداران وفاداری بودند که پایه های ظلم و ستم حکومت استبدادی و دیکتاتوری پهلوی را محکم می کردند. احیاناً هم پدران و مادران برخی از این فرزندان جزو همین هواخواهان طاغوت بوده و هستند.
باید فرزندان معترض، جماعت دیروز و امروز سلطنت طلب و طاغوتیان را متهم کنند که چرا مانع تشدید ظلم و بیداد حکومت ستم شاهی نشدند تا ملت به ستوه آید و انقلاب کند و بساط شاهنشاهی را بر چیند.
هیچ گاه و با هیچ دلیل و برهانی نمی توان ملت مظلوم و ستم کشیده را بخاطر قیامش علیه ظلم و ستم مؤاخذه و سرزنش کرد. چنانکه امروز نمی توان جهاد دفاعی مردم مظلوم غزه علیه صهیونیست های غاصب جنایتکار را محکوم کرد. ملت انقلابی تا ابد به قیامش علیه ظلم و بیداد افتخار می کند و سربلند می ماند
متهم کردن پدران و مادران انقلابی به معنای نفی هر گونه اعتراض علیه ظلم و ستم است. اعتراض آن فرزند معترض فی الواقع علیه اراده بر ظلم ستیزی پدران و مادران شان است. او تحت القائات ظلم باوران و ستم یاران پدر و مادر خود را بخاطر قیام علیه استبداد و بیداد محکوم می کند.
بنابر این، اگر فرزندی معترض است نمی بایست پدر و مادر انقلابی خود را متهم کند. آنان کار درست و معقولی کردند که علیه ظلم و استبداد قیام کردند. و ما فرزندان انقلاب قدردان مجاهدت های انقلابی آنها هستیم.
بلکه بایستی آن فرزند معترض، حاکمان و هواداران طاغوتی را متهم کنند که چرا در تحکیم پایه های ظلم و ستم طاغوت همت گماردند که ملت به ستوه آمده چاره کار را در انقلاب دیده بود.
اتفاقاً اگر ملتی بخاطر ظلم و ستمی که می کشد انقلاب نکند، باید چنین ملتی را متهم و سرزنش کرد.
✍ داود مهدوی زادگان
👉 @mahdavizadegan