فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رهبرمعظم انقلاب :
اگه صد مورد خیانت خواص را هم دیدید ناامید نشوید؛ ان شاءالله همه شما نابودی تمدن منحط آمریکایی و صهیونیسم را خواهید دید.
الهم عجل لوليك الفرج
🔰 فتنه، محکی برای درستی ملاک احراز صلاحیت
داود مهدوی زادگان
🔹 ملاک شورای نگهبان در تعیین صلاحیت داوطلبان نامزدی انتخابات، احراز صلاحیت است. اما مخالفین نظارت استصوابی با این ملاک شورای نگهبان مخالفند و اصل را بر جریان برائت می دانند. آنان بر همین اساس، نسبت به رد صلاحیت داوطلبان همسو با دولت مستقر در انتخابات 1400 معترض بودند.
🔹 برای درستی ملاک احراز صلاحیت، دلایل مختلفی را می توان ذکر کرد. از جمله اینکه جریان اصل برائت، اثبات صلاحیت نمی کند. در حالی که برای انتخاب نماینده مجلس یا رئیس جمهور به احراز شرایط لازمه نیاز است.
🔹 یکی از راه های احراز شرایط صلاحیت، نحوه تعامل و مواضع داوطلبان نامزدی انتخابات در حوادث و فتنه های زمانه است. طبیعی است که نمی توان زمام حکومت را به کسانی که برابر فتنه سکوت یا همسو با آن موضع گیری می کنند، واگذار کرد. چون حکومت، امانت مردم در دستان کارگزار است و ساکتین و هم داستانان با فتنه امانتدار خوبی نیستند. لذا فتنه، محک معقولی برای درستی ملاک احراز صلاحیت است.
🔹 وقتی جریان یا شخصیت سیاسی برابر فجایع ضد امنیت ملی و علیه حکمرانی دینی سکوت می کنند یا شعارهای اعتراضی خود را از اغتشاش گران تفکیک و تمییز نمی دهند، چگونه می توان کارگزاری حاکمیت را به آنان واگذار کرد. این شکل از موضع گیری سیاسی واجد شرط اصلی کارگزاری؛ یعنی امانت داری نیست. بر این اساس، همسویی با فتنه دلیل قاطعی بر رد صلاحیت است و نه بهانه و اسم رمز.
28 مهر 1401
@mahdavizadegan
ایام قبل از انتخابات مجلس و ریاست جمهوری را یادتان هست که اصولگرایان هر روز سخنرانی و مصاحبه می کردند و ائتلاف و حزب جدید راه می انداختند؟ یادتان هست برای کسب رای از این مسجد به آن مسجد و از این دانشگاه به آن دانشگاه می رفتند؟
در 30 روز گذشته که کشور دچار التهاب شد، چند نفرشان در مساجد و دانشگاه ها حاضر شدند تا با همان مردم حرف بزنند؟ چند نفرشان اصلا در دسترس هستند؟ چند نفرشان اصلا اگر هم در دسترس باشند، از خودشان تحلیل دارند که به مخاطب منتقل کنند؟ چند نفرشان اصلا قدرت اقناع دارند و بلدند با مردم حرف بزنند؟
بگذارید نام ببرم. در انتخابات های اخیر «شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی» میدان داری کرد و گفت به هر لیست و فردی که ما می گوییم رای بدهید. هرکسی هم غیر این عمل کند وحدت شکن، خائن، بی بصیرت و... است. شد آنچه شد و هر آنچه که این آقایان دیکته کردند را بخشی از مردم نوشتند و بخش زیادی از مردم هم اصلا در انتخابات شرکت نکردند و در هر صورت آنچه این جریان دوست داشت به وقوع پیوست. حالا سوال اینجاست که چند نفر از آقایانی که برای جبهه انقلاب پشت پرده تصمیم می گرفتند و لیست می بستند و نامزد معرفی می کردند الان وسط میدان هستند؟
این روزها از آقایان حداد عادل، باهنر، بادامچیان، چمران، متکی، سروری، پیرهادی، رسولی و... نامی شنیده اید؟ سخنرانی خاصی دیده اید که بتوانند نه عامه مردم بلکه فقط نیروهای اصولگرا را قانع کنند؟ یادداشت خاصی دیده اید که دست به دست بچرخد و پاسخ سوالی را بدهد؟ طبیعتا خیر. بلکه بار این روزها هم بر دوش نیروهای کف میدان است. چه آن هایی که در سنگر خیابان با اوباش جنگیدند و جانباز و شهید شدند و چه آنهایی که مشغول جنگ در کارزار رسانه هستند.
اما از سال دیگر همین ایام اسامی نامبرده با تعداد کثیر دیگری از چهره های مشابه، هر روز در مساجد، دانشگاه ها و سایر محافل رویت خواهند شد. چرا؟ چون باز هم زمان انتخابات فراخواهد رسید و مجبور به حضور در برابر مردم هستند. این ایام، زمان استراحت آقایان است! مزاحم شان نشوید و سال بعد هم هر چه گفتند را چشم بسته اطاعت کنید تا این دور باطل اصولگرا- اصلاح طلب بچرخد.
متاسفانه برخی چهره های گفتمانی هم به همراهی منفعلانه با اینها عادت کرده اند و شب انتخابات تسلیم بازی آنها خواهند شد. باور ندارید؟ یک سال دیگر صبر کنید...
عضو کانال شوید: 🔻
https://eitaa.com/joinchat/1844903939C0e8d01846b
1_1702081390.pdf
1.52M
*گفتگوی حجابیه* مجموعه ای از یادداشت ها و مصاحبه ها و گفتگوهای نگارنده پیرامون عفاف و حجاب است که در چند سال اخیر تولید شده است. مباحث مختلفی در این مجموعه آمده است. امیدوارم که برای مخاطبین مفید باشد.
مهدوی زادگان
👇👇👇
@mahdavizadegan
انکشاف تفسیر غلط از انتخابات 1400
داود مهدوی زادگان
🔺 سال گذشته، جبهه معارض در اقدامی هماهنگ، هجمه سنگین رسانه ای را به راه انداختند تا مردم در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکنند. پیش بینی آنان با فشار رسانه ای که بر افکار عمومی وارد کرده بودند، مشارکت 15 درصدی مردم در انتخابات بود. ولی نزدیک به 50 درصد در انتخابات شرکت کردند و آیت الله رئیسی توانست بیش از 18 میلیون از آرای مردم را کسب کند.
🔺 جبهه معارض که تا پیش از این گمان می کرد اکثریت آرای مردم را پشت سر خود دارد، با مشاهده مشارکت 50 درصدی مردم در انتخابات، سعی کرد با القای تفسیر نادرست از 50 درصدی که مشارکت نکردند، به مصاف با نظام اسلامی برود. استدلال آنان این بود که مشروعیت نظام به دلیل عدم مشارکت نیمی از مردم، متزلزل شده است. در حالی که این اتفاق در کشورهای غربی سابقه زیادی دارد. ولی کسی این اتفاق را حمل بر عدم مشروعيت نظام نمی کند. اما چگونه می توان این واقعیت را توضیح داد تا به اسکات خصم منتهی شود. خصوصاً برای ذهنیت هایی که استدلال پذیر نیستند بلکه باید با واقعیات عینی روبرو شوند تا قبول کنند.
🔺 به نظر می رسد اغتشاشات اخیر که یک سال بعد از انتخابات 1400 و با طراحی و مشارکت جبهه معارض، اتفاق افتاد، ارزیابی خوبی را از تفسیر نادرست آنان از انتخابات 1400 به ما می دهد. حوادث خشونت بار و آشوبگرانه اخیر آشکار ساخت که جبهه معارض با انقلاب و نظام اسلامی حتی از حمایت اقلیت مردمی هم محروم است. چون همان اقلیت هم از اغتشاشگران حمایت و پشتیبانی نکردند و با آنان هم داستان نشدند. مردم با آشوب و خشونت خیابانی سازگاری ندارند.
1 آبان 1401
عضو کانال شوید:
👇👇👇
@mahdavizadegan
📌 تا غربزدگی هست، باید غربزدگی را خواند
داود مهدوی زادگان
این روزها که مزرعه شرقی مون را هجومی از غربزدگان گرفته است و هر آنچه از اخلاق و فرهنگ و معنویت را به باد سخره و تخریب برده است؛ خواندن کتاب غربزدگی مرحوم سید جلال آل احمد، بویژه برای قشر دانشجو ضروری است. با خواندن این کتاب خیلی خوب متوجه می شویم که این هجوم غربزدگی در دانشگاه پدیده جدیدی نیست بلکه امتداد همان هرهری مسلکی و لاابالی گری دهه چهل است که آل احمد خطر ویرانگر آن را علی الخصوص در حوزه پیشرفت و ترقی هشدار داده بود. انسداد اندیشه و وابستگی مضاعف به قدرت غربی از مهم ترین پیامدهای غربزدگی است که در این کتاب به آن اشاره شده است. تنها فرق غربزدگی دیروز و امروز در نبود حامی مستبد دولتی است که بار آن بر دوش روشنفکر نماها افتاده است. چون سید جلال آل احمد، مخرج مشترک کین توزی دولت مستبد و روشنفکری بود.
@mahdavizadegan
🔰 مقاومت مردمی و دو قطبی سازی دشمن ملت
داود مهدوی زادگان
🔺 امام خمینی ره از همان روزهای اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی دولت آمریکا را به مثابه شیطان بزرگ و دشمن ملت معرفی کرد. دلیل آن هم خصومت ها و تعدی ها و تجاوزگری های آشکار و پنهان آمریکا علیه مردم ایران بود. دشمنی آمریکا علیه ملت ایران چیزی نیست که کسی بتواند آن را انکار کند. شعار مرگ بر آمریکا، بیزاری ملی نهادینه شده از این دشمنی و کینه توزی دولت مردان آمریکایی است که خواهان فلج کردن و خشکاندن ریشه این ملت هستند.
🔺 وقتی حاکمیت واقعیت دشمن را در امری خارجی و بیرون از مرزهای ملت تعریف کند، آثار وضعی خاصی به دنبال دارد. مهم ترین پیامد آن ایجاد همدلی و همبستگی میان آحاد جامعه است. زیرا مردم به این باور درست، جزم پیدا می کنند که در میان شان کسی نیست که خصومت ورزی و کین توزی کند و در نتیجه، دلیلی برای عدم مهر ورزی و محبت با یکدیگر وجود ندارد. در چنین شرایطی، آحاد جامعه در تعامل با هم به گونه ای دوستانه و شفقت آمیز رفتار می کنند.
🔺 بطور طبیعی، در چنین جامعه ای، آن کس که با دیگران رفتار نا مهربانانه و خصومت ورزانه داشته باشد، به منزله منافق شناخته می شود. زیرا منافق هر آن کسی است که در دل و باطن خود علیه دیگران خصومت و دشمنی می ورزد.
🔺 وقتی دشمن ملت، امر خارجی و بیرونی محسوب شود، حکمرانی آن نمی تواند از جنس حکومت های استبدادی باشد. چون حاکمیت استبدادی، ملت را دشمن خود می داند و همواره از ناحیه ملت نسبت به قدرت خود احساس خطر می کند. دقیقا به همین خاطر است که حاکمان مستبد برای در امان ماندن از انقلاب مردمی و حفظ قدرت دست دوستی به سوی قدرت های خارجی دراز می کنند.
🔺 اکنون با مقدمه یاد شده بهتر می توان ماهیت غیر استبدادی جمهوری اسلامی را فهمید. اصرار ولی فقیه در طول سال های بعد انقلاب اسلامی بر خارجی بودن دشمن ملت علاوه بر اینکه بیانگر غیر استبدادی بودن آن دارد، عامل مهمی در ایجاد همبستگی و یکپارچگی ملت بوده است.
🔺 اکنون دشمن ملت هم بعد گذشت این مدت پی به راز مقاومت مردم ایران برده است. از نگاه استراتژیست های آمریکایی/ صهیونیستی، باید جامعه ایرانی را به سمت دو قطبی شدن سوق داد، تا این مقاومت شکسته شود و زمینه استیلای مجدد بر ایران پدید آید. دقیقا به همین خاطر است که ولی فقیه ریشه های اغتشاشات و آشوب خیابانی را در توطئه های برنامه ریزی شده دشمن ملت یعنی شیطان بزرگ معرفی می کند. بالطبع عوامل فتنه های رنگارنگ در گذشته و حال، همان منافقینی هستند که به فرمان دشمن ملت، نقاب از چهره برداشته اند و آشکارا سعی در دو قطبی سازی درون ملت را دارند. از این رو، نباید ملت حتی در این شرایط فتنه انگیزی چشم از دشمنی و خصومت ورزی آمریکای مستکبر بردارد.
4 آبان 1401
عضو کانال شوید:
👇👇👇
@mahdavizadegan
انا لله و انا الیه راجعون
🏴 🏴 🏴 🏴 🏴 🏴 🏴 🏴
تسلیت به پیشگاه امام زمان که صاحب عزای شهیدان حرم مطهر شاهچراغ است.
تسلیت به محضر ولی فقیه، نایب امام عصر عج که به سوگ شهدای شاهچراغ نشسته است.
تسلیت به ملت شریف که مظلومانه از هر سو هدف آماج حملات دشمن کین توز شده است.
چه خوب گفت آن امام سفر کرده که از کشتن ما ملت بیدارتر می شود. هر قطره خون شهید دفتری از آگاهی بخشی و هدایت گری است. خون شهید، مرز و فرقان میان حق و باطل است. خون شهید، آغاز بیداری است و حجت را بر خود را بخواب زدگان عوام فریب تمام می کند.
مرگ و نفرین بر آمریکا
مرگ و نفرین بر منافق و تکفیری
مرگ و نفرین بر بد خواهان میهن اسلامی
درود و صلوات بر شهیدان مظلوم زائر حرم شاهچراغ و شهدای امنیت
#ایران_تسلیت
مهدوی زادگان
4 آبان 1401
@mahdavizadegan
🔰 معنای سکوت خفت بار
داود مهدوی زادگان
🏴 روز گذشته، پانزده زائر بی گناه از جمله یک زن و کودک در وقت ملکوتی نماز مغرب در حرم مطهر شاهچراغ به دست تروریست داعشی به شهادت رسیدند. اما جماعت آشوب طلب و حامیان پشت صحنه شان؛ همان ها که چند ساعت بعد از مرگ مهسا امینی بیانیه صادر کردند و از حاکمیت خواهان پوزش شدند، همان ها که تظاهر به ماتم و عزا کردند، همان ها در سوگ شهدای شاهچراغ و محکوم کردن تروریست داعشی سکوت را اختیار کردند. حتی رسانه های شان حاضر نشدند این جنایت را تیتر اول کنند.
اما چرا چنین است؟
این سکوت معترض و اغتشاشگر بی معنا نیست. لکن گمان نشود که جهلی و تجاهلی در کار است.
هرگز!
مگر ممکن است که از مرگ یک دختر هشیار شوند ولی از شهادت پانزده نفر و جراحت بیست انسان بی گناه در جهل و تجاهل به سر برند؟!
بعد سال ها فتنه انگیزی دشمن ملت، معنای این سکوت را حتی بهتر از خودشان می دانیم و می فهمیم. این سکوت، تناقض و تعارض در گفتار و کردار، تعارض یک بام و دو هوایی نیست. نباید گمان کرد که با رفتارهای دوگانه آنان روبرو هستیم. تعارض و تناقضی در کار نیست.
مسأله این است که جماعت اغتشاشگر و حامیان شان اساساً با خود ملت دشمنی می ورزند. آنها ملت را خودی نمی دانند. همانطور که شیطان بزرگ ملت شریف ایران را خودی نمی داند. اینان حتی آن دختر کرد را هم خودی نمی دانند و فقط مرگ او را بهانه فتنه انگیزی خود کردند. معنای این سکوت خفت بار، کین توزی با ملت است.
این کین توزی با ملت از وقتی دو صد چندان شدت یافت که اینان دیدند مردم با آنها همراه و هم داستان نشدند. لذا فاجعه شاهچراغ انتقام خشونت طلبان داعشی از ملت است. به همین خاطر، هرگز محکومیت این جنایت را از آنها نخواهید شنید.
باری، معنای این سکوت، خشم و انتقام از ملت انقلابی است. البته که این سکوت برای دشمن کشنده خواهد بود و در آن می میرند. چون این سوال هیچگاه از ذهن ها محو نخواهد شد که چرا بسان مرگ آن دختر کرد، کشتار جمعی از مردم بی گناه را محکوم نکردند؟ چرا حاضر نشدند برای آن پانزده شهید زائر، برای شهادت آن زن و فرزندش به سوگ بنشیند و لباس ماتم و عزا به تن کنند؟
#ایران_تسلیت
5 آبان 1401
@mahdavizadegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 لالا کن روی زانوی شقایق…
🔹به چهره معصوم این کودک نگاه کنید، او یکی از سه کودک حادثه تروریستی دیشب در حرم شاهچراغ است.
https://eitaa.com/joinchat/3861118976C7d082fd2da
🔰 یاد خدا قلب ها را محکم می کند
🔸 اهل ایمان همواره در معرض ابتلا و فتنه های جور وا جور قرار دارند. شیطان سعی می کند با همین فتنه انگیزی ها، دل مردان و زنان با ایمان را خالی کند. در چنین حالتی است که ترس و وحشت بر قلب مومن مستولی می شود و در نتیجه، اراده اش سست و متزلزل می گردد. این حالت از سستی، غایت چیزی است که شیطان دنبال آن است. اما ما بعد آن، دستاورد حتمی است که به دنبال خواهد داشت. چون مومن بعد از این، متزلزل می شود و به انفعال می افتد و مهارش در دست طاغوتیان خواهد بود و بعد مدتی هم چیزی از ایمان در او باقی نمی ماند.
🔸 پس، باید اهل ایمان از همان اول نگذارند قلب و دل شان خالی شود تا شیطان آن را با خوف و هراس پر کند. باید دل مومن پر بماند تا شیطان طمع نکند. قلبی که پر باشد، اطمینان و آرامش پیدا می کند. قلب مومن با ذکر و یاد خدا، پر می شود و در نتیجه او اطمینان پیدا می کند.
🔸 پس، مومن و جامعه ایمانی در این روزهایی که شیاطین جن و انس هجوم آورده اند تا آرامش و اطمینان را از او بگیرند، باید با ذکر و یاد خدا قلب خود را پر کنند. قوت قلب جامعه ایمانی در ذکر اللَّه است. انشالله
مهدویزادگان
@mahdavizadegan
📌 فرق اعتراض مردمی و آشوب خیابانی
❗️امروز جمعه بعد راهپیمایی عظیم مردمی که در محکوم کردن جنایت تروریستی داعش در حرم شاهچراغ شیراز برگزار شده بود، وقتی که از میدان فردوسی گذر می کردم، متوجه شدم اغلب مغازههای کفش فروشی در کمال آرامش، باز و مشغول کسب و کارشان بودند. به یکباره یاد دو روز قبل افتادم که همین مغازه دارها، بخاطر ترس از تخریب اغتشاشگران مجبور به بستن مغازه شان شده بودند.
❗️با خود گفتم که ببین کسبه و مغازه دارها به هنگام اعتراض مردمی احساس آرامش و آزادی کسب و کار می کنند؛ اما با حرکت آشوب طلبان ترس و نگرانی در دل شان می افتد و مجبور به تعطیلی کارشان می شوند.
❗️فرق اعتراض مردمی با خشونت آشوب طلبان در همین است. اعتراض مردمی آرامش بخش است، ولی آشوب خیابانی رعب آور و خشونت بار است.
داود مهدوی زادگان
@mahdavizadegan
بیانیه_مشترک_و_وزارت_اطلاعات_و_سازمان_اطلاعات_سپاه_درباره_اغتشاشات.doc
203.8K
متن کامل بیانیه مشترک و بسیار مهم وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه درباره اغتشاشات اخیر
@TasnimNews
🔰 بیانیه و مسئولیت همگانی
داود مهدوی زادگان
بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه درباره پیشینه و تدارک اغتشاشات اخیر بسیار روشنگرانه و دلگرمکننده است. این متن نشان می دهد که سربازان گمنام امام زمان عج و فدائیان ولی فقیه در راه حفظ امنیت میهن عزیزمان و حراست از انقلاب و نظام اسلامی در عالی ترین سطح هشیاری و مجاهدت قرار دارند. خداوند قادر حکیم، همه این عزیزان را حفظ کند و شهیدان شان را در عالی ترین مراتب بهشتی قرار دهد.
با خواندن این بیانیه همه کسانی که دغدغه و همت و حمیت حفظ و حراست از انقلاب و نظام اسلامی را دارند، خیلی خوب متوجه شده اند که ابعاد فتنه اخیر بسیار سنگین و گسترده تر از فتنه انگیزی های گذشته است. حتی به گمان نگارنده، قابل قیاس با فتنه 88 نیست. فتنه چند هفته گذشته کاملا برنامه ریزی شده و از پیش طراحی شده است. دشمن ملت با این هدف که این بار کار را تمام خواهد کرد، وارد میدان شده است. به فضل الهی و عنایت حضرت حجت عج این هدف شوم آنها نافرجام مانده و خواهد ماند.
اما نکته اساسی این است که گستردگی توطئه دشمن ملت به فرماندهی سازمان سیا شیطان بزرگ، وظیفه آحاد جامعه و کارگزاران نظام و نخبگان علمی اعم از دانشگاهیان و حوزویان در دفاع از انقلاب و نظام اسلامی را دو صد چندان کرده است. دو نهاد امنیتی با این بیانیه و نیروهای انتظامی و بسیجیان جان برکف با حضور خیابانی و جان باختن های شان، نشان دادند که تا اخیرین نفس، پای حفظ نظام ایستاده اند؛ لکن حجم سنگین توطئه بیانگر آن است که نباید صرفا به تلاش این عزیزان بسنده کرد. بلکه همه مان در دفع شر فتنه دشمن مسئول هستیم.
البته کار برخی نهادهای حاکمیتی، بعد گذشت چهل روز از آغاز فتنه، سنگین تر شده است. مردم می خواهند نتیجه تلاش آشکار و پنهان این عزیزان را مشاهده کنند. مدارا و تساهل حدی دارد. حضرت وصی امام علی علیه السلام حد مدارا را تعیین کرد است: «اگر آنان سکوت کنند با آنان مانند دیگران رفتار مى کنیم و اگر سخن بگویند، پاسخ مى گوییم و اگر شورش کنند با آنها نبرد مى کنیم» ( طبری، ج 4، ص 53 ).
خوف این وجود دارد که مجازات عاملین جنایات رخداده مانند حمله تروریستی در حرم شاهچراغ و شهادت رساندن نیروهای امنیتی و بسیجی و طلبه و اغتشاشگران و اراذل و اوباش مشمول مرور زمان شود.
اکنون دو خطر عمده، انقلاب و نظام اسلامی را تهدید می کند. یکی تولید نا امیدی در میان مردم انقلابی و دیگری گستاخ تر شدن عوامل فتنه گر در اثر سستی در مقابله قاطعانه و مجازات عوامل فتنه.
تردیدی نیست که این توطئه بزرگ استکبار جهانی با تدبیر ولی فقیه و حضور همیشه در صحنه ملت به شکست منتهی می شود. ولی هیچ بخشی از حاکمیت نمی تواند در نافرجام گذاشتن این توطئه، از خود سلب مسئولیت کند. همه مان در هرجا و موقعیتی که هستیم، مسئول هستیم.
7 آبان 1401
@mahdavizadegan
📌 خواسته های غیر منصفانه یک ژورنالیست
داود مهدوی زادگان
آخرای برنامه دیشب شیوه در شبکه چهار را رسیدم. طرف انقلابی حاضر جواب و مسلط بر بحث ظاهر شد. بطوری که پاسخ های حجتالاسلام دکتر روان بخش برای آقای قوچانی نفس گیر بود و آخر کاری هم برابر پاسخ های منطقی ایشان تاب نیاورد.
حرف های نامربوط جناب قوچانی در همین چند دقیقه آخر برنامه که دیدم، کم نبود. ولی یک حرفش دردآور بود و ای کاشک به زبان نمی آورد. لااقل بعد حادثه تروریستی در حرم شاهچراغ که منجر به شهادت پانزده انسان بی گناه شد، خوب بود که نمی گفت.
حقیقتاً آدمی با کدام منطق و وجدانِ بی غلّ و غش می تواند نسبت به مرگ طبیعی یک دختر - مطابق گزارش پزشکی قانونی - بگوید که تا مغز استخوان سوختم ولی از ابراز چنین احساسی نسبت به در خون غلطیدن چندین مرد و زن و کودک بی گناه، استنکاف کند. کدام انسان دردمندی را می توان سراغ داد که بشنود آرتین خرد سال در یک لحظه پدر و مادر و برادرش را از دست داد و سراسر وجودش نلرزد و نسوزد. افسوس که بخل دلسوزی حقیقی زمانه را فرا گرفته است.
خواسته قوچانی درباره مرگ مهسا امینی هم نا معقول بود. چرا باید برای مرگ طبیعی دادگاه تشکیل داد. چرا باید مجری قانون را بدون اثبات جرم محکوم کرد. آیا از این پس با چنین اقدامی، مجریان قانون به وظایف خود عمل خواهند کرد.
اما این حرف که دادگاهی با حضور هیئت منصفه ای از سه انجمن تشکیل شود، سخن نا معقول تری است. اولاً این خواسته توهین به دادگاه است. چون فرض شده که قاضی منصف نیست، لذا باید هیئت منصفه تشکیل داد. خب، اگر آن هیئت می تواند منصفانه نظر بدهد، کار قضاوت را به همان هیئت واگذار کنید. چه نیازی به قاضی است. ثانیاً، اگر قاضی منصف نباشد که نمی تواند قاضی باشد. اگر هم منصف باشد، چه نیاز به هیئت منصفه است. ثالثاً، چه دلیلی است که این هیئت منصفه، منصف اند. چرا قاضی را نا منصف ولی هیئت را منصف فرض می کنید. این نقدها را بگذار و بگذر.
@mahdavizadegan
🔰 قانون اساسی مترقی
داود مهدوی زادگان
ژورنالیست ایرانی در برنامه شیوه شبکه چهار مساله مهم تغییر یا اصلاح قانون اساسی با حفظ اسلامیت و جمهوریت را پیش کشید و مهم ترین دلیلی که برای این خواسته ذکر کرد این بود که زمان حالا با چهل سال پیش فرق کرده است، پس باید در قانون اساسی تجدید نظر کرد. پاسخ این مساله به جهت اهمیت آن، مختصراً بیان می شود.
اولاً در اینجا مساله اصلاح قانون اساسی قابل بحث است. جای بحث از تغییر قانون اساسی نیست. چون تغییر، رویه دیگر براندازی است. مضافاً اینکه چنین مساله ای می بایست به حد ضرورت برسد تا اصلاح قانون اساسی ضرورت پیدا کند.
ثانیاً، دلیلی برای انتساب این خواسته به مردم وجود ندارد. بلکه دلیل بر عدم آن وجود دارد و آن، حضور پر شور و حماسی مردم در انتخابات های چهل و اندی سال گذشته است. سال گذشته 18 میلیون نفر به آیت الله رئیسی رأی دادند. آن بخشی هم که رای ندادند به دلیل نا رضایتی از عملکرد دولت مستقر، آقای حسن روحانی بود و نه بخاطر نا رضایتی از قانون اساسی.
ثالثاً، قانون اساسی مشروطه در سال 1285 ش تصویب و در سال 1357 با انقلاب اسلامی تغییر کرد. این قانون در مدت عمر هفتاد ساله اش فقط یکبار اصلاح شد و آن لغو حکومت قاجاریه و تایید سلطنت رضا خان بود. سوال این است که چرا روشنفکران و سیاسیون آن زمان در مدت عمر استبداد پهلوی، درخواست تغییر یا اصلاح قانون اساسی مشروطه را سر ندادند؟ چرا باید جوان دهه سی یا چهل آن زمان، قانون اساسی عصر قجر یا رضاخان را تحمل کند؟
جالب اینجاست که همان کسان یا جریانی که امروز شعار اصلاح یا تغییر قانون اساسی جمهوری اسلامی را طرح می کنند،بعد پیروزی انقلاب اسلامی از رهبری انقلاب می خواستند که قانون اساسی مشروطه را تغییر ندهید و بگذارید نظام سلطنت پا برجا بماند!
رابعاً، نکته مهم این است که خواسته آن تفکری که بعد گذشت بیست سال از تصویب قانون اساسی، شعار اصلاح آن را داد، منجر به دموکراتیک شدن حاکمیت نشد بلکه استبداد حکومت به دیکتاتوری تبدیل شد. اکنون هم شعار اصلاح قانون اساسی جمهوری اسلامی مبتنی بر همان تفکر است. این را از شعارهای سلطنت طلبانه و رضا شاه، روحت شاد گفتن ها می توان درک کرد.
حتی اگر این تفکر، شعارهای سلطنت طلبانه را از خود نفی کند، قادر به جلوگیری از آن نیست. چنانکه در زمان مشروطه نتوانستند. تفکر دموکراسی خواهی ایرانی فقط زمینه بازگشت استبداد را فراهم می کنند و بس.
خامساً، هر گونه اصلاح و تغییر قانون اساسی یا هر قانون دیگری در صورتی معقول است که بدیل برتری برای آن ذکر شود. حال آنکه تا کنون بعد چهل و اندی سال از تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ( 1358 ش ) هیچ بدیل برتری که پایه گذار ایران قوی، آن گونه که امروز در حال تجربه کردن آن هستیم، طرح نشده است. بویژه که ایده نظام مشروطه از همان آغاز مرده بدنیا آمد و هیچ توانی برای جلوگیری از برآمدن رضاخان نداشت. در حالی که هنوز ظرفیت های مترقیانه قانون اساسی جمهوری اسلامی عینیت پیدا نکرده است.
سادساً، وقتی قانون اساسی مترقی در میان است و در عمل هم موفق بوده باشد؛ نا بخردانه است که خواهان تغییر یا اصلاح آن بود. آنچه از نا کارآمدی ها گفته می شود مربوط به ساختار و کارگزار است. بواسطه نا کارآمدی این دو امر نمی توان درخواست تغییر نظام سیاسی کرد. چنانکه خیلی از دولت های غربی نا کارآمد بودند، ولی نخبگان و مردم شان خواهان تغییر قانون اساسی نشده و نمی شوند. اکنون هم با روی کار آمدن دولت آیت الله رئیسی امید به بهبودی اوضاع اقتصادی و اجتماعی بیشتر شده است. چنانکه یک دلیل وقوع اغتشاشات اخیر، جلوگیری از پیشرفت برنامه اصلاحی دولت سیزدهم است.
@mahdavizadegan
🔰 جمهوری اسلامی، تنها راه جدایی از تفکر داعشی است
داود مهدوی زادگان
نویسنده حقوق دانی که در کتاب خود، جمهوری اسلامی را توصیه به جدا کردن راه خود با تفکر داعشی می کند و برای این جدایی پیشنهاد مشعشع می دهد، اکنون خود او گرفتار داعشی ها شده است و هیچ سعی و تلاشی برای جدا کردن راهش از راه داعشی نمی کند.
وقتی حقوق دان ما بی تأمل و درنگ حقوقی بیانیه علیه یک اتفاق کاذب صادر می کند و آتش فتنه را شعله ورتر می کند و با سکوت معنا دارش عمر فتنه را بیشتر می کند، می بایست پیش بینی این را می کرد که با این شکل از حمایت ها که ناشی از جهل نامقدس است، زمینه برای حمله های تروریستی داعش، مانند کشتار نمازگزاران حرم شاهچراغ، فراهم خواهد شد.
اکنون می بینیم که راه بیانیه نویسان علیه تهمت بزرگ با راه تفکر داعشی یکی شده است. هر دو در یک مسیر قرار گرفته اند. آنها در همان راهی گام بر می دارند که راه جماعت داعشی است. وقتی نمی آیند این جنایت ددمنشانه را محکوم کنند، آنگونه که برای یک اتفاق موهوم بیانیه صادر کردند، طبیعی است که در نظر افکار عمومی این ترک فعل آنان به معنای همراهی با تفکر داعشی است.
اما اگر سوال شود که دلیل همراه شدن اینان با داعشی و اغتشاشگران چه چیزی است؛ پاسخ مساله در جدایی این حضرات از راه جمهوری اسلامی است. راه تفکر داعشی از همان ابتدا در تعارض و تعاند با راه جمهوری اسلامی بود. اصلاً این جریان تکفیری برای ستیز با اسلام سیاسی توسط سازمان های جاسوسی آمریکایی پدید آمده است. به همین خاطر، همراهی با راه جمهوری اسلامی موجب جدایی و تقابل با راه داعشی می شود.
عجیب اینجا است که این دسته از نویسندگان حقوق دان با انبوهی از مطالعه و تحقیق و نیز مشاهده واقعیات عینی، جمهوری اسلامی را همراه با تفکر داعشی می پندارند ولی هیچ ظنی بر همراهی خودشان با داعشی و اغتشاشگر نمی برند. یعنی اینان مجاهدت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و مدافعین حرم در ایستادگی برابر داعش و نابودی آن را ندیده و نمی بینند. آیا نمی بینند که چگونه اغتشاشگر و داعشی کمر به نابودی راه جمهوری اسلامی بسته است و خواهان محو کتاب و عترت طاهرین شده اند؟
آری، واقعیت این است که اینان حقیقت جدایی راه جمهوری اسلامی از راه تفکری داعشی و منافقین خونخوار را خوب می دانند. بهتر از من و شما می دانند. چون عمری حقوق خوانده اند و شاکی و متشاکی را می شناسد ولی جهل نامقدس و کینه غربزدگی که بر قلب شان مستولی شده نمی گذارد حقیقت روز واقعه را باز گو کنند. نمی گذارد حتی در قلب شان راه خود را با تفکر داعشی جدا کنند و با جمهوری اسلامی همراه شوند.
9 آبان 1401
@mahdavizadegan
🔰 روز واقعه و محک مدعیان رجزخوان
داود مهدوی زادگان
پرده اول: ژورنالیست ما با رجز خوانی هایش در هواخواهی از جامعه ایرانی دلبری می کند. شهروندانش به این رجز خوانی آنچنان دلگرم می شوند که در روز واقعه، مردان دلیری چو او هستند که از این آب و خاک دفاع کنند و جانبازی و جان نثاری کنند.
پرده دوم: شعار زن، زندگی، آزادی به تفسیر و توضیح نیاز دارد. اغتشاشگران در کف خیابان این شعار را شرح کرده اند. آنان زن بی چادر و روسری و عریان، زندگی معمولی تهی از معنا و دین داری، و از آزادی هم رها بودگی از هر گونه قیود عقلانی و قانونی را می خواهند. متن این تفسیر را در چند هفته اخیر در آشوب خیابانی شاهد بودیم و جای انکار آن نیست. با این حال، برخی ها که خود را معترض می خوانند در گوشی می گویند تفسیر ما از این شعار این نیست و چرا این تفسیر را به معترضين نسبت می دهید.
اینک، روز واقعه در جریان است. چه روزی مثل امروز است که دشمن ملت آشکارا صف آرایی کرده، وارد کف خیابان شده، رعب و وحشت در دل مردم انداخته، نمازگزاران بی گناه را به رگبار می بندد، نیروی انتظامی را آتش می زند، مسجد و قرآن را می سوزاند، طلبه بی گناه را با شکنجه به شهادت می رسانند، دانشگاه را هتک حرمت می کند، روسری و چادر از سر زنان عفیفه می کشد و نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر می شوند و خصومت ورزی های دیگر. اینها گوشه ای از فجایع روز غم بار این روزها است.
اکنون ماییم و آن ژورنالیست رجزخوان و این انکار تفسیر غلط از سوی معترضان. اما پرسش این است که اگر اینان در روز واقعه نخواهند خودی نشان دهند، دیگر در چه روزی می خواهند ابراز وجود کنند. چرا امروز، وطن خواهان مدعی در کف خیابان برابر اغتشاشگران خشونت طلب دیده نمی شوند. چرا هیچ مجروحی و شهیدی از آنان نمی بینیم. چرا این جماعت معترض جرأت ندارد برابر اغتشاشگران خشونت طلب بایستد و بگوید تفسیر شما از شعار زن، زندگی، آزادی را قبول نداریم؟
اگر مجاهدت بسیجیان و نیروز انتظامی جان برکف و سربازان گمنام امام زمان عج برابر دشمن ملت و ضد انقلاب در این روز واقعه نبود، نه آن ژورنالیست ما جرأت رجزخوانی را داشت و نه آن معترضان، شجاعت انکار تفسیر اغتشاشگران را پیدا می کردند. اگر پایمردی و استقامت مجاهدان ولایی نباشد؛ در چشم بر هم زدنی طومار آنها بسته میشود و به گفته هنرمند عزیزمان پودر می شوند و همچون روزگار محمد علی فروغی برابر استبداد رضاخانی این بیت را زیر لب می خواندند:
در کف شیر نر خونخواره ای
جز تسلیم و رضا کو چاره ای
اما افسوس که این مدعیان رجز خوان نوک پیکان خود را به جانبی نشانه برده اند که در آنجا دشمن ملت دیده نمی شود.
11 آبان 1401
عضو کانال شوید:
👇👇👇
@mahdavizadegan
📩 سیزده آبان هم تجسم شرارت آمریکاست و هم تجسم ضربه خوردن و مغلوب شدن آمریکا
🔻 رهبر انقلاب، امروز در دیدار دانشآموزان: سیزدهم آبان یک روز تاریخی است، هم تاریخی است، هم تجربهاندوز و تجربهآموز است.
تاریخی است یعنی اینکه در این روز حوادثی اتفاق افتاده که در تاریخ ماندنی است این حوادث فراموش شدنی نیست، نباید هم فراموش بشود.
تجربهآموز است چون به خاطر همین حوادث، یک واکنشهایی به وجود آمده است که آن واکنشها برای ما، برای آیندهی کشور، برای آیندهی عمرخودتان، برای آیندهی ملتتان درس است. از این تجربهها استفاده کنید. آینده مال شماهاست دیگر. این روز هم تجسم شرارت آمریکاست، هم تجسم ضربه خوردن آمریکاست، هم مغلوب شدن آمریکاست، یعنی این کسانی که خیال میکنند آمریکا یک قدرت دست نخوردنی است، به حوادث این روز که نگاه کنیم، معلوم میشود نه، کاملاً آسیبپذیر است. ۱۴۰۱/۰۸/۱۱
🏷 #بسته_خبری | #دیدار_دانش_آموزان
💻 Farsi.Khamenei.ir
🔰 مسئولیت تکرار عبرت های تاریخی
داود مهدوی زادگان
🔺 کتاب "رساله سیاسی-الهی" اسپینوزا را می توان مانیفست لیبرالیسم سیاسی دانست. به همین خاطر، خواندن این کتاب مهم است. یکی از نکات مهم کتاب این است که اگر کسی بخواهد دیگران را به انجام عملی ترغیب کند یا آنان را انذار دهد؛ این کار از دو طریق میسر است. راه اول، استدلال عقلی است که مقصود با زنجیره ای از استنتاجات اثبات می شود. اما راه دوم تجربه است. به عقیده اسپینوزا بیشتر مردم ترجیح می دهند که تجربه به ایشان تعلیم دهد تا استنتاجات عقلی. چون راه اول برای همگان سهل و آسان نیست. به همین دلیل، کسانی که قصد گفتگو با تمامی اقوام بشری را دارند و مخاطب شان صرفاً اهل علم نیستند، از روش تجربه بهره می گیرند. یک نمونه از این افراد، پیامبران هستند. به گفته اسپینوزا، علیرغم اینکه مباحث کتاب مقدس معنوی است و پیوندی با حواس ندارد، به دلیل عام بودن مخاطبانش، غالباً بر تعلیم تجربی تکیه دارد و روایات تاریخی زیادی در آن آمده است ( اسپینوزا، 1400: 210 ).
🔺 اما پی گیری این بحث اسپینوزا در ساحت حکمرانی فی الجمله درست است. اگر مقصود از تجربه، همان تجربه تاریخی باشد، سخن معقولی است. ولی اگر مراد تجربه عینی و تکرار عبرت های تاریخی باشد، نسبت به تجربه منکرات و منهیات و امور ناشایست، نامعقول است. چون تجربه امر خیر، پسندیده است ولی تجربه شر نکوهیده است. هیچ کس حاضر نیست دست خود را داخل دیگ مذاب یا زیر تیغ ببرد تا عاقبت کار را تجربه کند.
🔺 سیاست چهل و اندی ساله حکمرانی اسلامی در انذار مردم از ناگواری ها و فاجعه آمیز بودن سلطه بیگانه و جریانات هرج و مرج خواه خوارجی مسلک و سکولارهای دین ستیز و نیز عواقب شوم خواسته های منکر مانند بی حجابی و عریان گری و همجنسگرایی و بی بند و باری، از طریق تعلیم روایات تاریخی بوده است و نه آزاد تجربه عینی. تاکید حاکمیت بر روایت تاریخی شکست مشروطه و برآمدن استبداد رضاخانی، کشف حجاب، کودتای 28 مرداد و اعمال خشونت بار و غیر انسانی جریانات برانداز در اوایل دهه شصت و جنگ تحمیلی، برای آن است که ملت گرفتار تکرار عواقب شوم چنین تجربه های تاریخی نشود.
🔺 با وصف این، غیر از دشمن ملت و انقلاب که خواهان تکرار چنین تجربه هایی هستند، افراد و گروه های خاصی نیز وجود دارند که سعی بر عبرت تجربیات تاریخی ندارند. گویی اینان مایل به درک عبرت های تاریخی نیستند.
🔺 آشوب های خیابانی چند هفته اخیر باعث تکرار گوشه ای از عواقب شوم تجربه تاریخی مردم ایران شده است. همان عواقبی که در سال های اخیر همواره از سوی خوارجی مسلکان، سکولارها و اقتدارگرایان انکار می شد و حاکمیت را به نام آزادی و بهانه احترام به شعور ملت، سرزنش می کردند. اکنون ملت شاهد دور اندیشی های نظام ولایی شده است و می بیند که تجربه عینی روایات تاریخی ناگوار و فاجعه بار تا چه اندازه تلخ و دردناک است. هزینه چنین تجربه ای شهادت و جانبازی حافظان امنیت و بسیجیان جان برکفی است که دل و دیدگان مردم شهرهای مختلف را غمبار و اشک آلود کرده است.
🔺 اما تلخ ترین و تاسفبار ترین بخش قضیه، مسئولیت ناپذیری همان جماعتی است که عواقب تکرار تجربیات شوم تاریخی را ناچیز می شمردند. اسپینوزا ترجیح ندادن استنتاجات عقلی را به مردم نسبت داده بود ولی امروز، اهل علم این جماعت هم استدلال عقلی و گفتگو را ترجیح نمی دهند.
🔺 اکنون جماعت خوارجی مسلک و سکولارها بویژه روشنفکران موسوم به دینی، کجایند که پاسخگوی توصیه و تجویز های نا معقول شان باشند. اینان با این سکوت معنادار شان و نپذیرفتن مسئولیت گفتارشان چه چیزی را می خواهند ثابت کنند؟ از چه چیزی وحشت دارند؟ از این که منزلت اجتماعی شان را از دست دهند، می ترسند؟ در حالی که آنان با نپذیرفتن مسئولیت، همین مقدار اندک منزلت اجتماعی را هم از دست می دهند و در آینده ایران اسلامی جایگاهی نخواهند داشت و به روایت تاریخی تبدیل می شوند.
12 آبان 1401
@mahdavizadegan