🔹 بشارت جهنم به قوم جنایتکار صهیونیست هیچگاه وقاحت و پلشتی تبریک رئیس دولت مستکبر آمریکا به صهیونیست های تروریست در به شهادت رساندن مجاهد مقاومت اسلامی، یحیی سنوار از یاد و خاطرمان نمی رود. ما هم متقابلاً کشته شدن تک تک نظامیان جنایتکار صهیونیست به دست رزمندگان مقاومت را به آنان تبریک می گوییم و آنها را به آنچه خداوند قهار و منتقم بشارت داده ( جهنم ) بشارت می دهیم. مسلماً کشتن مردان و مجاهدان خدا کار جدید یهودیان صهیونیست نیست. سابقه دیرینه بنی اسرائیل در قتل انبیا و آمرین به معروف و عدالت ورزی به دوره حضرت موسی علیه السلام باز می گردد. به همین خاطر، قرآن کریم آنها را به عذاب دردناک بشارت داده است: " إنَّ الَّذينَ يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ يَقْتُلُونَ الَّذينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَليمٍ"؛ كسانى كه نسبت به آيات خدا كفر مى‌ورزند و پيامبران را به ناحق مى‌كشند، و [نيز] مردمى را كه امر به عدالت مى‌كنند به قتل مى‌رسانند، به كيفرى دردناك بشارت ده! ( آل عمران: ٢١ ). ابوعبیده گوید: از پیامبر (صلی الله علیه و آله) پرسیدم: «ای رسول‌خدا! عذاب چه کسی در روز قیامت از همه بیشتر است»؟ فرمود: «مردمی که پیامبری را بکشند یا فردی را که امر به معروف و یا نهی از منکر می‌کند، به قتل برسانند. سپس آن حضرت این آیه را قرائت کردند: وَیَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَیَقْتُلُونَ الِّذِینَ یَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ». پس از آن رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «ای اباعبیده! بنی‌اسرائیل چهل‌وسه پیامبر را در ابتدای روز و در یک ساعت کشتند. سپس یک صدودوازده نفر از عابدان بنی‌اسرائیل به پا خاستند و آنهایی را که پیامبران را کشته بودند، دعوت به کار نیک و دست برداشتن از کار زشت کردند. امّا آن‌ها همه‌ی این افراد را در پایان همان روز کشتند. این همان است که خداوند در این آیه ذکر کرده است». ( تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۵۰۸ - البرهان ) ✍ داود مهدوی زادگان ✅ @mahdavizadegan

🖌 انسداد تفکر و باب گفتگو امشب بطور اتفاقی در شبکه چهار سیما گفتگو مجری خوب و فاضل، آقای کوروش علیان با یک روزنامه نگار و منتقد را در " ویژه برنامه وضعیت جنگی " که درباره ادبیات مقاومت فلسطین در عرصه نشر بود نگاه کردم. در این برنامه، مجری محترم مساله بسیار مهمی را که بعد از انقلاب بر طیف وسیعی از جریان تجدد خواهی و مدرن زدگی عارض شده است، آشکار کرد. به زعم علیانی تاریخ ادبیات مقاومت فلسطین در عرصه نشر از قبل انقلاب به این سو، به دو شاخه یا روایت روشنفکرانه استعمار محور و روایت انقلابی دین محور تقسیم می شوند. با وجود مشترک بودن موضوع، این دو روایت در کنار هم دیده یا جمع نمی شوند و از هم فاصله می گیرند. البته به عقیده نگارنده این فاصله گیری عمدتاً از سوی روایت اول است. اما به هر روی، مهمان برنامه علت این فاصله گیری و نحیف ماندن ادبیات مقاومت در عرصه نشر را به حاکمیت و قرائت رسمی نسبت می دهد. مجری محترم می پرسد با فرض قبول این علت، آیا این مساله علل دیگری هم دارد یا خیر. او این پرسش را به شکل های مختلف مطرح کرد ولی مهمان برنامه هربار تا آخر برنامه فقط به عاملیت حاکمیت و روایت رسمی اشاره داشت. بطوری که مجری برنامه متعجب مانده بود که چطور ممکن است که تنها عامل نحیف ماندن ادبیات مقاومت در عرصه نشر، حاکمیت و روایت رسمی باشد. این گفتگو یک نمونه از ده ها و صدها گفتگو و نشست های علمی و یادداشت های قشر تجدد گرا و تجدد زده ای است که همواره در تحلیل مسائل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران فقط بر عاملیت حاکمیت و قرائت رسمی تاکید دارند. تو گویی هر اتفاقی در هر عرصه ای از حیات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی جامعه ایرانی روی می دهد، تنها مقصر آن حاکمیت است! بی تردید، این نحو پاسخ دادن و تحلیل های تک علتی یکسان و همه جایی نه فقط راه را بر گفتگو علمی می بندد بلکه نشان از انسداد تفکر علمی و کلیشه ای شدن گفتار است. علاوه بر این، بیانگر قوت میدان مغناطیسی گفتمان انقلاب اسلامی بر جريانات روشنفکری و غربگرای ایرانی است که چگونه قدرت استقلال فکری را از آنها گرفته است. پیوند برنامه 👇👇 ( 1403/08/01؛ ساعت ٢١، از دقیقه شانزده به بعد: https://iribtv.ir/conductor?ch=tv4&date=1403-08-01 ) ✍ داود مهدوی زادگان ✅ @mahdavizadegan

صوت شهید پزشک دکتر علی حیدری چند روز قبل از شهادتش ══════════ 🌹 برای شادی روح همه شهیدان پزشک و کادر درمانی مجاهد، صلوات ✅ @mahdavizadegan

⁉️ چرا ملت ها پذیرای شکست و زیست برده وار می شوند؟ ملت ها در تاریخ سیاسی خود دوره های فراز و فرود زیادی را تجربه کرده اند. فهم و درک عمیق این دوره ها جدای از لزوم عبرت آموزی از تاریخ، برای ترسیم آینده ای روشن و سربلند و نیز فرصت سازی برای تکرار بهتر و قوی تر دوره های با شکوه تاریخ ملت ها به جای تکرار دوره های تلخ تاریخ، مهم و ضروری است. برای اثبات اهمیت این مساله نیازی به استدلال نیست بلکه باید به دلایل فراز و فرودها پرداخت. خوانندگان حتماً با این نظر موافقند که لازمه و مقدمه فهم دلایل پیروزمندی ملت ها تأمل در دلایل شکست شان است. به همین خاطر، قبل از هر سخنی در صدد طرح این پرسش برآمده ایم که " چرا ملت ها پذیرای شکست و زیست برده وار می شوند؟ " قطعاً دلایل مختلفی وجود دارد. ولی در این گفتار به مهم ترین دلیل اشاره می شود. چون متأسفانه دلیلی که ذکر آن خواهد رفت از ناحیه برخی ها نا آگاهانه وارونه گویی می شود. بطوری که دلیل شکست را به عنوان دلیل پیروزی معرفی می کنند. یکی از عوامل اساسی شکست ملت برابر تهاجم دشمن متجاوز و پذیرش تحت الحمایگی و زیست برده واری و وابستگی، نداشتن نظریه و دیدگاه درباره جنگ و صلح است. ملتی که درباره جنگ و صلح نیاندیشد و جامعه نخبگانیش به او در این زمینه خدمت فکری نکند بلکه در جهت وارونه گویی و نا اندیشگی ملت عمل کند، محکوم به شکست است. می دانیم که جنگ و صلح از مهم‌ترین و اصلی ترین مسائل ملت ها است و ذیل آن هزاران مساله خُرد و کلان وجود دارد که اگر پاسخ درستی برای آنها نداشته باشند به یکباره واقعیت های تلخ، سیل آسا بر آن ملت آوار می شوند و ملتی را با خود به جهان برهوت و آوارگی و بردگی می برد. جنگ چیست؟ چگونه و چه زمانی و از ناحیه چه کسان و اقوام و حاکمانی پدید می آید؟ آیا جنگ حق است یا مشروعیت ندارد؟ باید از چه راهبردی برابر جنگ پیروی کرد؟ آیا باید از جنگ استقبال کرد یا از آن گریزان بود؟ صلح چیست و شرایط آن کدام است؟ آیا هر صلحی حق است و باید به آن تن داد؟ آیا هر صلحی مانع وقوع جنگ می شود یا زمینه ساز جنگ های بعدی است؟ صلح تحمیلی چگونه صلحی است و تحت چه شرایطی بر ملت تحمیل می شود؟ پرسش های بی شمار دیگری به این فهرست از سوال های مربوط به جنگ و صلح می توان افزود. ملت ها در مواجهه فعالانه و پیش دستانه با هرگونه جنگ یا صلح احتمالی به دانستن پاسخ این گونه پرسش های راهبردی نیاز دارند. پرداختن به این پرسش ها مشت ملت ها را در مواجهه درست و دقیق با جنگ های احتمالی پر می کند و در خیلی موارد مانع وقوع آن می شود. اما اگر ملتی پیشتر به کمک نخبگان اندیشگی پاسخ روشنی برای این پرسش ها آماده نکرده باشد، در برابر دشمنان متجاوز خلع سلاح و بی دفاع خواهد بود. چنین ملتی وقتی متوجه اهمیت یافتن پاسخ این پرسش ها می شود که دشمن را صاحب خانه خود احساس می کند. از این رو، نقش نظریه پردازان و اندیشه ورزان نیک سرشت و خیرخواه در مواجهه درست و منطقی ملت ها با پدیده جنگ و صلح بسیار مهم است. آنان با ارائه پاسخ های علمی و راهبردی می توانند ملت خود را از وقوع در جنگ یا صلح تحمیلی تلخ و ناگوار نجات دهند. ملت های پیروز همواره در مساله جنگ و صلح از تئورسین های خیرخواه بهره برداری می کنند. البته طبیعی است که نخبگانی که ملت خود را در فهم و درک حقیقت جنگ و صلح یاری می رسانند از ناحیه افراد و گروه های نا آگاه و جاهل آماج تهمت و افتراء قرار می گیرند و به تئوریسین جنگ متهم می شوند. این دسته از افراد، خواسته و نا خواسته مانع درک درست ملت های خود از پدیده جنگ می شوند و بیش از آنکه ملت شان را از جنگ دور کنند، آنها را به وجهی سست و نا توان به جنگ یا صلح تحمیلی برده وار نزدیک می کنند. به همین خاطر، بر ملت ها است که بخواهند برای ترسیم آینده ی درخشان و سرفراز گوش و چشم خود را به کدام گروه بسپارند؛ گروه خیر ‌خواه نیک اندیش یا گروه جاهلان بد اندیش؟ ✍ داود مهدوی زادگان ✅ @mahdavizadegan

🖌 تمام کننده ماییم شب گذشته رژیم صهیونیستی مذبوحانه به حریم هوایی میهن عزیزمان ایران تجاوز کرد ولی به لطف مکر الهی و همت و اقتدار رزمندگان پدافند هوایی این اقدام آنها نا کام ماند و ملت بیش از گذشته به سلحشوری و تدبیر فرماندهان و رزمندگان عزیز ایمان آوردند. ولی فقیه سیاست و راهبرد جمهوری اسلامی برابر این تجاوز رژیم غاصب صهیونی را در نماز جمعه نصر مشخص فرمودند: " جمهوری اسلامی هر وظیفه‌ای در این زمینه احساس کند، بدون تعلل یا شتاب‌زدگی، با قدرت و صلابت و قاطعیت انجام خواهد داد" ( بیانات ولی فقیه: ١٣/ ٧/ ١۴٠٣ ). بنابر این، اطمینان داریم که فرماندهان و مدیران ارشد نظام با روحیه سلحشوری و مدبرانه زیر نظر فرماندهی حکیم کل قوا تصمیم درست و به موقع شان را در پاسخ به این اقدام تجاوزکارانه خواهند گرفت. این اطمینان نیز وجود دارد که تصمیم گیرندگان نظام فریب گفته ها و پیام های ارسالی دشمن را نخواهند خورد و مبتنی بر آن اتخاذ تصمیم نمی کنند. علاوه بر آن، نباید گذاشت رژیم غاصب صهیونی چنین القا کند که آنها شروع کننده نبودند و اقدام دیشب شان پاسخی به اقدام ایران بوده است. بلکه همانطور که سردار شهید اسلام حاج قاسم سلیمانی رحمت الله علیه گفته " تمام کننده جنگ ما هستیم نه شما ". ایران شروع کننده هیچ عملیات نظامی نبوده است که صهیونیست ها مدعی اتمام آن شوند. باید مقتدرانه و فیروزمندانه پیام اتمام هر گونه عملیاتی، از سوی ایران قوی به دشمن صهیونی ارسال شود و نه از آن سو. ✍ داود مهدوی زادگان ✅ @mahdavizadegan

🔷 نشان از ایران قوی جریان برانداز و معاند در مصاف و رویارویی با نظام اسلامی دم از شکوه و اقتدار ایران باستان در دوره هخامنشی و کوروش می زند ولی در واقعیت عمل فرسنگ ها با آن دم زدن های توخالی شان فاصله دارند بلکه بیگانه هستند. کافیست برای فهم بیگانگی تاریخی اپوزيسيون باستان گرا معلوم گردد که آنها چه میزان نشان از آن کوروش تاریخی در گفتار و رفتار خود دارند؟ چه ویژگی و خصوصیاتی در آنان وجود دارد که ایرانی حقیقت جو را به دوران اقتدار تاریخی ایران برابر یونان و روم باستان می اندازد؟ مورخان بخش زیادی از تاریخ باستان را بر پایه منازعات مستمر میان ایران با یونان و روم روایت می کنند. منازعاتی که تا فتح پایتخت های دو طرف پیش رفته است ولی حتی تا به امروز خاتمه نیافته است. بارزترین نشان عصر هخامنشی تحمیل عظمت اقتدار و فرهنگ پارسی بر یونان و روم باستان حتی در دوره فتح تخت جمشید به دست اسکندر مقدونی بوده است. چنانکه گفته شده اسکندر مقدونی پس از استیلا بر ایران تا حدی سنت های سلطنتی ایرانیان را پذیرفت و با تغییر لباس و آداب عمومی دربارش فرهنگ ایرانی را تحسین کرده بود ( ر. ک: داوران فرشته، ١۴٠٢، تداوم هویت ایرانی، ترجمه مسعود تقی آبادی: ۶٢ ). اکنون باید دید غرب امروز که خود را وارث امپراتوری یونان و روم باستان می داند آیا با مشاهده و مواجهه اپوزیسیون ضد انقلاب که تعدادشان هم در غرب کم نیستند به یاد ایران قوی باستان می افتد یا با اقتدار جمهوری اسلامی؟ این غرش موشک های بالستیک ایران اسلامی به سوی پادگان صهیونی و عین الاسد آمریکایی در منطقه و مشاهده تیزی و درخشش پیشرفت های علمی ایران اسلامی است که آنها را به یاد اقتدار ایران باستان انداخته است و ابراز نگرانی می کنند و نه رفتار و گفتار اپوزیسیون غربزده. بی جهت نبود که قدرت های غربی از برگزاری جشن های ٢۵٠٠ ساله احساس خطر نکردند و در تدارک آن سنگ تمام گذاشتند. چون از برگزاری چنان جشن هایی به غیر از سستی و ناتوانی و درماندگی پیام دیگری به غرب مخابره نمی شود. بنابراين، از اپوزیسیون وابسته ای که هیچ نشانی از ایران قوی در خود ندارد، نشاید که از نسبت و تعلق خاطر آنها با امپراتوری هخامنشی سخن گفت بلکه آنها به قول شاعر ایرانی، سید ابو الحسن فراهانی ( متوفی ١٠۴٠ ق ) با ایران قوی دوران باستان بیگانه اند: پسر کو ندارد نشان از پدر تو بیگانه خوانش مخوانش پسر ✍ داود مهدوی زادگان ✅ @mahdavizadegan

جمهوری اسلامی، غرب را یاد شکوه هخامنشی می‌اندازد بخشی از مخالفان نظام اسلامی که ادعای باستان‌گرایی دارند، متناوب به ایران باستان و مشخصا دوره هخامنشی استناد می‌کنند. بخشی دیگر از مخالفان که مدعی چپ گرایی و دمکراسی هستند نیز گاه و بیگاه به شکوه باستانی ایران اشاره کرده و مدام پاسپورت ایرانی را به جای پاسبانی ایرانی(ایران تاریخی همواره پاسدار ارزشهای انسانی و افتخار و سلحشوری بوده است) به میان می کشند. یعنی به جای یک رویه تاریخی کهن و ایرانی، به موضوعی خارجی و جدید تکیه میکنند که نشان از عدم صداقت و عمق آنها حتی از حیث ایران گرایی دارد.در مواجهه با این جریان، داود مهدوی زادگان رئیس سازمان سمت، در کانال خود مطلبی خواندنی نوشته است: https://farsnews.ir/Mohsensolgi/1730398506263248120

🔏 راهبرد دفاعی و مساله قفل در خانه آن کسانی که هر گونه اقدامات پیشگیرانه و پیش دستانه امنیتی دفاعی برای تامین امنیت آب و خاک میهن عزیزمان را بیهوده دانسته و دولتمردان را به سازگاری و سازش فرامی خوانند؛ آیا آنها همین نگاه را در خصوص خانه و کاشانه خود نیز دارند. آیا آنان خانه شان را با قفل معمولی حفظ می کنند و از قفل های پیشرفته ضد سرقت و دوربین های مدار بسته و دیوارهای بلند همراه با شوکرهای برقی و نگهبان شبانه‌روزی استفاده نمی کنند؟! توماس هابز ( ١۵٨٨ - ١۶٧٩ م ) کسانی را که در مساله جنگ و صلح اینگونه ساده انگارانه می اندیشند به کم اطلاعی و غوطه ور نشدن در این امور متهم کرده است. او نیز از آنها همین پرسش ها را در نسبت با تجربه زندگی شخصی شان طرح کرده است. هابز می پرسد چگونه این دسته از خوش خیالان به هنگام سفر خود را مسلح می کنند و با جمعی از همراهان می روند، یا وقتی می خوابند درها را قفل می کنند یا حتی وقتی در خانه هستند صندوق های شان را قفل می کنند. تازه آنها این کارها را در وقتی انجام می دهند که قوانین و مقامات عمومی وجود دارد. هابز می پرسد کسی که در زندگی شخصی خود اینگونه عمل می کند، درباره هم میهن ها و همشهریان خودش چه فکری می کند و چگونه باید بیاندیشد ( هابز توماس، ١٣٨٠، لویاتان، ترجمه حسین بشیریه: ١۵٨ ). بنابر این، آیا بهتر نیست که این دسته از افراد قبل از هر گونه اظهار نظر درباره امنیت ملی و راهبرد حفظ حدود و ثغور مرزها، نخست مساله قفل در خانه شان را حل کنند. به هر حال، این قاعده در همه جا ساری و جاری است: " آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند". اتفاقاً توماس هابز در فلسفه سیاسی خود، از جمله در همین مساله، به این قاعده عقلی زیاد ارجاع داده است. ✍ داود مهدوی زادگان ✅ @mahdavizadegan