#تدبر #داستان #داستان_تدبری سوره #حمد جهت تبیین مفهوم #الحمدلله مفهوم شکر و سپاس رو برای بچه ها تبیین کنید😊بهشون بگید که همیشه در برابر هر لطفی که خداوند بهشون می‌کنه سپاسگزار باشند...❤️ممکنه این لطف از سوی پدر و مادر یا اطرافیانشان باشه...😍 اما سرمنشا حتما خداست🙏 👇👇🌸🌸👇👇 روزی جوانی از پدرش پرسید معنی حمد چیست؟ پدرش گفت: پسرم، گمان کن در شهر می‌روی و سلطان تو را می‌بیند و سلطان بدون این‌که به او چیزی ببخشی، وزیر را صدا کرده و به تو کیسه‌ای طلا می‌بخشد. آیا تو از وزیر تشکر می‌کنی یا سلطان؟؟ پسر گفت: از سلطان. پدر گفت: معنی شکر هم این‌ است که بدانی هر نعمتی که وجود دارد از سلطان (خدا) است. اگر کسی به تو نیکی می‌کند او وزیر است و این نیکی به امر خدا است. پس او لایق همه حمدها است. 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3

#شعر #کودکانه #شعر_کودکانه #الحمدلله شش دانه قاشق شش دانه بشقاب نان و نمکدان یک کاسه ی آب دیگی پر از آش یک شام ساده در دور سفره یک خانواده با مهربانی با هم نشستند در سینه شادی بر چهره لبخند گفتند اول نام خدا را خوردند با هم نان و غذا را یک سفره ی خوب یک شام دلخواه بعد از غذا هم الحمدلله😍 📚مصطفی رحماندوست 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3

#داستان #تدبر #داستان_تدبری سوره #حمد جهت تبیین مفهوم #الحمدلله برای بچه ها از اهمیت حمد و سپاس خدا بگید❤️ براشون بگید گفتن الحمدلله در داده ها و نداده های خدا خیلی اهمیت داره😍همیشه و همیشه باید شکر خدا رو کرد☺️ چون شکر خدا نعمتتون رو بیشتر میکنه☺️ 👇👇🌸🌸🌸👇👇 بابای من حسن آقا 🧔یه دوستی درجنوب کشور داره اسمش آقا رحمانه بعضی ازتعطیلات به خصوص تعطیلات عید نوروز که جنوب هواخیلی خوبه میریم دیدن آقا رحمانو خانواده اش . این آقارحمان یه مزرعه خیلی بزرگ وسرسبز داره وخیلی خودش وخانواده اش اونجا زحمت میکشن تاهمیشه آنجا سرسبز وآباد باشه 🏝🏡🏝بیشتردرختهای آنجا نخل خرماست اما درمزرعه اشان اسب ومرغ وخروس وحیوانات مفید واهلی 🐎🐑🐏🐂🐓🦃🦆🐥🐥🐥🐥رانگه میدارن حتی کندو زنبور عسل🐝🐝🐝🐝 هم دارند ازاین جهت هروقت مامیریم مزرعه به همه جا سرمیزنیم وکارهای جدیدی که انجام دادن رابرامون توضیح میده واینطوری ماهم خیلی چیزها رویادمیگیریم . یه روز که قرارشد بابای من آتیش 🔥 درست کنه وروی آن قابلمه بزاریم وغذادرست کنیم هرچی تلاش میکردروشن نمیشد آقارحمان اومد وباخنده ولهجه جنوبی گفت 😍 حسن آقاجان بسم الله نگفتی روشن نمیشه، ماهمه باتعجب به باباحسن نگاه کردیم وخندیدیم 😁😁😁😁بابام باحوصله بیشتر بسم الله الرحمن الرحیم گفت وآتیشو🔥با دقت بیشتری روشن کرد آقا رحمان وقتی دید که آتیش روشن شد دوباره بالهجه جنوبی گفت🌈 به به الحمدالله میرفت تخم مرغ ازمرغداری برمیداشت ومیگفت 🌈 به به الحمدالله عسل ازکندو میاورد ومیگفت چه شیرین 🌈 به به شکرالله خلاصه هرچیزی می آورد ومیخوردیم باخوشحالی میگفت 🌈به به الحمدالله🌈 به به شکرا لله هردفعه به بابا حسن نگاه میکردم بابا حسن جانم🧔 خیلی آروم گفت می بینی چه انرژی مثبته خوش به حال این آقا رحمان حتی وقتی درحال تلاش وکاره یادخدا رافراموش نمیکنه وهمه چیز راازخدامیدونه وازاو تشکرمیکنه میگن شکرنعمت نعمتت افزون کند کفرنعمت ازکفت بیرون کند . منم به تایید حرف باباحسن جانم🧔 سرم راتکان دادم. نویسنده: فاطره 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3