📚خاطرات خدا
📗این قسمت: آمین آمین
امیرحسین امروز با خانوادهاش به زیارت حضرت معصومه س رفت.
او در آنجا هم برای خودش دعا کرد و هم برای دوستش، مسعود.
هنگام دعا برای مسعود گفت: «خدایا! مسعود را کمک کن که درسهایش را بهتر یاد بگیرد. کمکش کن که ریاضی را راحتتر بفهمد! خدایا، مسعود پسر خوبی است. کمکش کن که به آرزوهایش برسد.»
همان موقع، من فرشتهای را مأمور کردم که برای این دعاهای امیرحسین آمین بگوید.
هرکس پشت سر مسلمانی دعا کند، من فرشتهای را میفرستم که میگوید: «آمین، آمین. هر دعایی که برای دوستت میکنی، برای خودت هم برآورده شود.»
معرفی کتاب خاطرات خدا اینجاست👇
https://eitaa.com/mahdeqoranii/38244
#خاطرات_خدا #خداشناسی_کودکانه
🌼🍃کانال مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3391488005Cc25f359763
📚خاطرات خدا
📗این قسمت: پاداش پشتی
آقا سعید امروز به خانهی آقا مجید رفت. او میخواست دربارهی خرید یک ماشین با آقا مجید مشورت کند.
آقا مجید وقتی که آقا سعید را دید، به احترامش از جا بلند شد. بعد هم یک پشتی برایش گذاشت تا راحتتر بنشیند.
من از رفتار مؤدبانهی آقا مجید خیلی خوشم آمد و یک لطف بزرگ به او کردم. میدانید چه کردم؟
به پاداش آن رفتار زیبایش، گناهان او را بخشیدم.
هرکس به یک مسلمان احترام بگذارد و پشتی برای او بگذارد، من او را میبخشم و میآمرزم. هرکس به مسلمانی احترام بگذارد، به من احترام گذاشته است.
معرفی کتاب خاطرات خدا اینجاست👇
https://eitaa.com/mahdeqoranii/38244
#خاطرات_خدا #خداشناسی_کودکانه
🌼🍃کانال مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3391488005Cc25f359763
📚خدا و قصههایش
📘این قسمت: جوجهها
#خدا_و_قصههایش #خداشناسی_کودکانه
🌼🍃کانال مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3391488005Cc25f359763
📚خدا و قصههایش
📘این قسمت: تولد جوجهها
دنیا پر از نشانههای وجود خداست. به هر طرف که نگاه کنی، یکی از نشانههای پروردگار را میبینی.
خورشید که مثل یک چراغ بزرگ زمین را روشن میکند، یکی از نشانههای وجود خداست.
درختانی که میوههای خوشمزه و رنگارنگی به ما میدهند نیز نشانهی وجود خدا هستند. رعد و برق، نشانهی دیگری از وجود خداست. پرندگانی که در آسمان پرواز میکنند، همگی نشانههای وجود خدا هستند.
انگار همهی آنها میگویند: «این خداست که ما را آفریده است.»
تو حتی در تولد جوجهها هم میتوانی هنر خدا را در آفریدن این پرندههای کوچک ببینی.
میدانی که جوجهها از تخممرغ به وجود میآیند. مرغها ۲۱ روز روی تخمهای خود میخوابند و بعد از این مدت، در داخل تخمها جوجهها به وجود میآیند. وقتی بدن جوجه در داخل تخم کامل شد، خودش پوست تخممرغ را میشکند و بیرون میآید.
روزی یکی از کافران نزد امام صادق ع آمد تا دربارهی خدا با آن حضرت گفتوگو کند.
پسر امام صادق ع تخممرغی در دست داشت و با آن بازی میکرد. امام صادق ع آن تخممرغ را از فرزند خود گرفت و بعد به مرد کافر گفت: «این تخممرغ، مثل یک اتاق دربسته است. پوست محکمی دارد و زیر پوست محکم نیز پوست نازکتری قرار دارد. در داخل تخممرغ، یک زرده و یک سفیده است که هرگز با هم مخلوط نمیشوند. دستی از بیرون تخممرغ هم داخل آن نمیشود که جوجهای بسازد، ولی از همین تخممرغ، جوجهی رنگارنگی به وجود میآید. چه کسی است که این جوجهی زیبا را در داخل تخممرغ به وجود میآورد؟»
مرد کافر، از همین حرف امام صادق ع فهمید که خدا وجود دارد و مسلمان شد.
معرفی کتاب خدا و قصههایش اینجاست👇
https://eitaa.com/mahdeqoranii/38251
#خدا_و_قصههایش #خداشناسی_کودکانه
🌼🍃کانال مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3391488005Cc25f359763