🌸🍃جهت دسترسی آسان به مطالب کلیک کنید👇
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
🔹️لینک ورود به دورههای رایگان من برای مربیان مهدکودک🙂👇
https://eitaa.com/mahdeqoranii/27410
_________________________________
🔹️لیست موضوعات کاربرگها در کانال👇
https://eitaa.com/mahdeqoranii/13767
--------------------------------------------------------------------
🔹️عناوین کلیپهای کودکانه در کانال👇
#کلیپ_کودکانه #تربیتی
#خوراکی_های_مفید #میوه_ها
#محرم_و_کودکان #مذهبی
#آموزش_رنگ_ها #روزهای_هفته
#کلیپ_بهداشتی #روز_پدر
--------------------------------------------------------------------
#واحد_کار_وسایل_نقلیه
#واحد_کار_فصل_ها
#واحد_کار_حیوانات
#واحد_کار_احساسات
#چرخه_آب #تغذیه
#بهار #تابستان
#پاییز #زمستان
#الگوی_برف
--------------------------------------------------------------------
#بازی #بازی_خانوادگی
#کاردستی #کلاژ
#نقاشی #نقاشی_بازی
#خمیر_بازی #خمیر_بازی_تلفیقی
#خط_خلاقانه #کادر_تولید_محتوا
#خلاقیت #بازیهای_مناسب_هیئت
--------------------------------------------------------------------
#آیات_احادیث
#نظر_مربیان_دوره_۱۴سوره
#معرفی_دوره_۱۴سوره
#آموزش_قرآن_به_کودکان
#داستان_ضرب_المثل_ها
#خداشناسی_کودکانه
#پاسخ_به_پرسش_های_کودکان
#درباره_خدا #درباره_دعا
#آموزش_اعداد #اشکال_هندسی
#الفبا #الگو_یابی
--------------------------------------------------------------------
#دست_ورزی #صفحه_دوخت
#کار_با_قیچی #خلاقیت
--------------------------------------------------------------------
#در_بطری #گیره_لباس
#گیره_کاغذ #سیم_زری
#کاشی_موکتی #دایره_های_تو_فریزری
#لگوهای_رنگی #عروسک_سازی
#دور_ریز_های_با_ارزش
--------------------------------------------------------------------
#فوت_و_فن_های_کلاسداری
#آموزش_صوتی #فایل_صوتی
#فضاسازی
--------------------------------------------------------------------
#آشپزی_ساده #خلاقیت_برای_مامانا
#تزیین_غذا #نکته_برای_مامانا
--------------------------------------------------------------------
#شعر_کودکانه #شعر_دعایی
#شعرهای_آموزشی #شعر_خوشحالی
#معرفی_کتاب #آداب_آپارتمان_نشینی
--------------------------------------------------------------------
#ایده_های_جشنی #خوراکی_جشنی
#هدایای_جشنی #کارت_تبریک_جشنی
--------------------------------------------------------------------
#نوروز #روز_جهانی_کودک
#روز_کتاب_و_کتاب_خوانی
--------------------------------------------------------------------
#ارسالی_شما #سوال_شما #پاسخ_به_سوالات #محبت_شما
--------------------------------------------------------------------
🔹️#خلاقیت_به_سبک_خانم_نوری
🔹️#پیرینتر_رنگی_دستی
🔹️#قصه_شب
--------------------------------------------------------------------
#شعر_سلام #شعر_شروع_کلاس
#شعر_پایان_کلاس
#کلیپ_سلام #کلیپ_شروع_کلاس
#کلیپ_پایان_کلاس
--------------------------------------------------------------------
#نماز #کاربرگ_نماز
#فوت_و_فن_های_آموزش_نماز
🌼🍃کانال مهد قرآن خانم نوری
🌼https://eitaa.com/joinchat/3391488005Cc25f359763
🍃https://splus.ir/mahdeqoranii
📚داستان ضربالمثلها
✔️این قسمت:
👈آش نخورده و دهن سوخته
#داستان_ضرب_المثل_ها
🌼🍃کانال مهد قرآن خانم نوری
🌼https://eitaa.com/joinchat/3391488005Cc25f359763
🍃https://splus.ir/mahdeqoranii
📚داستان ضربالمثلها
✔️این قسمت:
👈آش نخورده و دهن سوخته
این مثل در مورد کسی به کار میرود که گناهی نکرده و کار بدی انجام نداده است؛
اما مردم بی دلیل او را گناهکار میدانند.
در زمانهای دور مردی در بازارچه شهر حجرهای داشت و پارچه میفروخت.
شاگرد او پسر خوب و مودب ولی کمی خجالتی بود.
مرد تاجر همسری کدبانو داشت که دستپخت خوبی داشت و آشهای خوشمزه او بین همگان مشهور بود.
روزی مرد بیمار شد و نتوانست به حجرهاش برود.
شاگرد که در حجره را باز کرده و جلوی آن را آب و جارو کرده بود، هرچه منتظر ماند از تاجر خبری نشد.
قبل از ظهر به او خبر رسید که حال تاجر خوب نیست و باید دنبال طبیب برود.
پسرک در حجره را بست و دنبال طبیب رفت.
طبیب به منزل تاجر رفت و او را معاینه کرد و برایش دارو نوشت.
پسر بیرون رفت و دارو را خرید و وقتی به خانه برگشت دیگر ظهر شده بود.
پسرک خواست دارو را بدهد و برود ولی همسر تاجر خیلی اصرار کرد و او را برای ناهار به خانه آورد.
همسر تاجر برای ناهار آش پخته بود سفره را انداختند و کاسههای آش را گذاشتند.
تاجر برای شستن دستهایش به حیاط رفت و همسرش به آشپزخانه برگشت تا قاشقها را بیاورد.
پسرک که خیلی خجالت میکشید فکر کرد تا بهانهای بیاورد و ناهار را آنجا نخورد.
فکر کرد بهتر است بگوید دندانش درد میکند؛ به همین دلیل دستش را روی دهانش گذاشت.
تاجر به اتاق برگشت و دید پسرک دستش را جلوی دهانش گذاشته به او گفت دهانت سوخت؟ حالا چرا اینقدر عجله کردی صبر میکردی تا آش سرد شود آن وقت میخوردی؟
زن تاجر که با قاشقها از راه رسیده بود به تاجر گفت: این چه حرفی است که میزنی؟ آش نخورده و دهان سوخته ؟ من که تازه قاشقها را آوردم؛
تاجر تازه متوجه شد که چه اشتباهی کرده است.
#داستان_ضرب_المثل_ها
🌼🍃کانال مهد قرآن خانم نوری
🌼https://eitaa.com/joinchat/3391488005Cc25f359763
🍃https://splus.ir/mahdeqoranii
📚داستان ضربالمثلها
✔️این قسمت:
👈باد آورده را باد میبرد
این مثل در مورد مال و ثروتی به کار میرود که بدون زحمت و تلاش بدست آمده باشد و چون ساده و راحت و بدون هیچ کوششی بدست آمده به همان راحتی نیز از دست خواهد رفت.
ریشه تاریخی این ضرب المثل به زمان سلطنت خسرو پرویز برمیگردد که بین ایران و روم جنگ سختی در گرفت.
جنگی که ایرانیها در آن پیروز شدند و قسطنطنیه به سقوط نزدیک شد.
پادشاه روم تصمیم گرفت تا از به خطر افتادن ثروت و جواهرات روم جلوگیری کند و به همین دلیل دستور داد هر چه طلا و جواهرات داشتند را در کشتیهای بزرگی قرار دهند و از راه دریا به اسکندریه منتقل کنند این کار انجام شد.
اما هنوز چیزی نگذشته بود که باد مخالف و شدیدی وزیدن گرفت دریا طوفانی شد و کشتیها نه به سمت اسکندریه بلکه به سمت ساحل شرقی مدیترانه که در تصرف ایرانیها بود رفتند.
خسرو پرویز از این اتفاق خوشحال شد و آن گنج را باد آورده» نام نهاد ولی چند سال بعد این گنج از خزانه خسرو پرویز به سرقت رفت.
از آن به بعد مردم بر این باورند که ثروتی که بی رنج و زحمت به دست بیاید به راحتی هم از دست می رود.
#داستان_ضرب_المثل_ها
🌼🍃کانال مهد قرآن خانم نوری
🌼https://eitaa.com/joinchat/3391488005Cc25f359763
🍃https://splus.ir/mahdeqoranii
📚داستان ضربالمثلها
✔️این قسمت:
👈بزك نمير بهار مياد، كمبزه با خیار میاد.
این ضرب المثل از ضرب المثلهای بسیار رایج در فرهنگ کوچه و بازار امروز است و کاربردش وقتی است که کسی بخواهد دیگری را با الفاظ شیرین و خوشایند و با وعده دور و دراز از سر وا کند.
اما ریشهی تاریخی این ضرب المثل به کودکی روستایی برمیگردد که بزغالهی کوچکی داشت.
او برای بزغالهاش مقدار زیادی کاه و یونجه در انبار ذخیره کرد تا در زمستان که کاه و یونجه در صحرا وجود ندارد به او بدهد در آن سال زمستان کمی زود از راه رسید و همه جا پر از برف شد و کاه و یونجه های انبار قبل از اتمام زمستان به پایان رسید.
بزغاله از گرسنگی مع مع میکرد و کودک که دلش به حال بزغاله میسوخت او را نوارش داده و دلداری می داد و میگفت بزغاله عزیزم تحمل کن و نمیر تا بهار بیاید آن وقت صحرا پر از علف میشود و تو میتوانی غذا بخوری.
مادر پسرک که حرفهای او را میشنید خندهاش گرفت و گفت آخه پسر جان او چگونه تا پایان زمستان بدون غذا زنده بماند؟! به خانهی همسایه برو و مقداری کاه از آنها قرض بگیر تا وقتی که
بهار آمد قرضشان را پس دهیم.
#داستان_ضرب_المثل_ها
🌼🍃کانال مهد قرآن خانم نوری
🌼https://eitaa.com/joinchat/3391488005Cc25f359763
🍃https://splus.ir/mahdeqoranii