#امام_سجاد
شد تازه داغ، باز به دل های اهل بیت
تکرار شد مصیبت عظمای اهل بیت
با قلب چاک چاک در آغوش خاک خفت
چارم امام و رهبر و مولای اهل بیت
دردا که شد خموش پس از سال ها فراق
آوای روح بخش مسیحای اهل بیت
بعد شهادتش به همه خلق شد عیان
کورا چه ها رسیده ز اعدای اهل بیت
آثار زخم سلسله ها هم هنوز بود
بر عضو عضو آن گل رعنای اهل بیت
این است آن اسیر که هجده ستاره دید
بر نیزه گرد ماه دل آرای اهل بیت
این است آن امام که با دست بسته دید
چون داغ خویش آبله بر پای اهل بیت
این است آن عزیز که آثار سنگ دید
بر ماه روی زینب کبرای اهل بیت
این غیرت اللّهی است که می دید آمدند
زن های شام بهر تماشای اهل بیت
با تازیانه گشت جسارت به عمّه اش
روزی که سوخت خانه ی زهرای اهل بیت
"میثم" قسم به فاطمه باور نکردنی است
این غم، که در خرابه شود جای اهل بیت
استاد حاج غلامرضا سازگار
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
@Mahdi110Ahmadi
#وادی_عشق
دیدار در خرابه
کجا بودی که همراهت، نَبُردی دخترت بابا؟
چرا بگرفته خاک و خون، جمال اَنوَرَت بابا؟
به قربان سَرَت بابا، شَوَد این دخترت بابا
تو را گیرم به بر ای رأس خون آلود نورانی
به قربان سَرِ گشته، جدا از پیکرت بابا
به قربان سَرَت بابا، شَوَد این دخترت بابا
زِ داغ و درد هجران از، سَرِ شب تا سحر گریم
چو بینم کودکی را دست در دست پدر گریم
نشینم گوشه ی ویرانه با سوز جگر گریم
چرا دیر آمدی دیدار طفل مضطرت بابا؟
به قربان سَرَت بابا، شَوَد این دخترت بابا
نمایم پاک با این دست کوچک خون زِ رخسارت
چو یاد آید مرا از آخرین هنگام دیدارت
کِشَم فریاد و ریزم اشک بر لعل گهر بارت
که دادی وعده در ویرانه بینی گوهرت بابا
به قربان سَرَت بابا، شَوَد این دخترت بابا
نبودی تا عیالت را، اسیر کوفیان بینی
زِ ضرب تازیانه، تیره جسم کودکان بینی
کبود از ضرب سیلی، چهره ی این خسته جان بینی
همه طفلان چو پروانه، به گِردِ خواهرت بابا
به قربان سَرَت بابا، شَوَد این دخترت بابا
برای حفظ گلها عمه ام خود را سِپَر می کرد
زِ اطفال برادر دائماً رفع خطر می کرد
صبورانه پرستاری زِ ما در این سفر می کرد
کمان گردیده قَدِّ خواهر مه منظرت بابا
به قربان سَرَت بابا، شَوَد این دخترت بابا
زِ کعب نیزه بنگر گشته نیلی پشت و پهلویم
پُر از خار است پاهایم، سیه گردیده بازویم
هنوز آثار سیلی ها، بجا مانده است بر رویم
نخواهم گشت دیگر لحظه ای دور از بَرَت بابا
به قربان سَرَت بابا، شَوَد این دخترت بابا
مُنَور کرده این ویرانه را روی دل آرایت
کشیدم انتظار دیدنت بوسه زنم پایت
کنون بوسه زنم از سوز دل خشکیده لبهایت
مرا با خود بِبَر گَردَم کنیز اصغرت بابا
به قربان سَرَت بابا، شَوَد این دخترت بابا
چه سنگین دل، به من در کودکی اینسان جفا کرده؟
چه بی رحمی، سرت را تشنه لب از تن جدا کرده؟
چه بی شرمی، چنین ظلمی به ختم الانبیا کرده؟
که جرأت کرده با خنجر بریده حنجرت بابا؟
به قربان سَرَت بابا، شَوَد این دخترت بابا
در این ویرانه بابا دیدن رویت صفا دارد
جمال پُر فروغت جلوه ی نور خدا دارد
مُعَلِّم عاشقانه آرزوی کربلا دارد
روا کن حاجت او را، به جان مادرت بابا
به قربان سَرَت بابا، شَوَد این دخترت بابا
#حاج_حبیبالله_معلمی
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
@Mahdi110Ahmadi
#استغاثه_امام_زمان_عج
بیا تا کی نهادی سر به صحرا یا اباصالح
بتاب ای آفتاب عالم آرا یا اباصالح
بیا ای مهدی زهرا
صدای غربت مولا ز چاه کوفه میآید
علی تنهاست ای تنهای تنها یا ابا صالح
بیا ای مهدی زهرا
بیا ای وارث حیدر که زخم سینهی زهرا
به شمشیر تو میگردد مداوا یا ابا صالح
بیا ای مهدی زهرا
در و دیوار بیت وحی گوید با تو پیوسته
که اینجا مادرت افتاد از پا یا ابا صالح
بیا ای مهدی زهرا
بیا از قنفذ کافر غلاف تیغ را بستان
که جایش مانده بر بازوی زهرا یا ابا صالح
بیا ای مهدی زهرا
دو قبر از شیعه گم گشته یکی زهرا یکی محسن
شود روز ظهورت هر دو پیدا یا ابا صالح
بیا ای مهدی زهرا
میان دشمنان نقش زمین شد مادرت زهرا
بگو آندم چه حالی داشت مولا یا ابا صالح
بیا ای مهدی زهرا
چرا مخفیست قبر فاطمه در شهر پیغمبر
بیا و پرده از این راز بگشا یا ابا صالح
بیا ای مهدی زهرا
سر خونین جدّت در تنور و طشت و نوک نی
تو را خواند ز سوز سینهی ما یا ابا صالح
بیا ای مهدی زهرا
هزاران درد از عترت بود در سینهی «میثم»
قلم را بر نوشتن نیست یارا یا ابا صالح
بیا ای مهدی زهرا
#غلامرضا_سازگار
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
@Mahdi110Ahmadi
امام زمان عج
خبر از آشنا نمیآید
غم ما را دوا نمی آید
روزها مثل باد رفت و ولی
صاحب جمعهها نمیآید
شهریاری که از کرم باشد
همنشین گدا نمیآید
موقع الرحیل مان آمد
وصل شاید به ما نمیآید
مرگ نزدیک گشته میترسم
خوف من را رجا نمیآید
به درازا کشیده شام فراق
صبح وصل شما نمیآید
ما پیام فراق را دادیم
گرچه باد صبا نمیاید
میزنم لاف انتظار ولی
او که با ادعا نمیاید
نکند تحبس الدعاشده ام
هر چه کردم دعا نمیاید
به گمانم فقط زبانی بود
هر چه گفتم بیا نمی آید
گره خوردم به پنجره فولاد
خبری از شفا نمی آید
اربعینها گذشت و آنکه
نمود روزیم کربلا نمیا ید
کربلا گفتم و دلم پر زد
حالم از گریه جا نمی آید
بین گودال جدتان فرمود
منتقم پس چرا نمی آید
آی لشکر کمی سکوت کنید
از گلویم صدا نمی آید
تشنه ام آنکه از جفا ببرند
سر من از قفا نمی آید
ناگهان عرش بی قرینه شکست
شمر آمد به روی سینه نشست
#امام_زمان
#ندبه
بالاترین عبادت، شادی قلب زهراست
شادی قلب زهرا، ذکر حسین جان است
زهرا تمام ما را با اسم می شناسد
نزدیک درب هیئت چشم انتظارمان است
*
با یک نفس تمام جهنم شود بهشت
گویند اگر جهنمیان یکصدا حسین
***
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
@Mahdi110Ahmadi
اینحسینکیست...
#سینه_زنی
این حسین کیست که در قلب همه جا دارد
این همه عاشق و دیوانه و شیدا دارد
این حسین کیست که نام کرمش در دوسرا
اینچنین پیش خدا رتبه ی اعلا دارد
این حسین کیست که با مشعل فرزانه ی خویش
عالمی سر به سر از نور و تولا دارد
این حسین کیست حریمش شده خلوتگه دل
حرم دیگری در عرش معلی دارد
این حسین کیست که شد زینت دامان نبی
از لب پاک نبی بوسه ی زیبا دارد
این حسین کیست که از کشتنِ او چشم خدا
اشکِ خون از حرم عالم بالا دارد
این حسین کیست که در قتلگه کرب و بلا
رقص او در بر شمشیر تماشا دارد
این حسین کیست که خونش ثمر کرب و بلاست
در دل تیر و سنان باغ مصلی دارد
این حسین کیست که در سلسله ی عرش خدا
این همه از غم این داغ مُعزّا دارد
این حسین کیست دو عالم همه در حلقه ی اوست
این چه شوریست در این دایره برپا دارد
این حسین کیست که نامش شده آرامش دل
نفسی پاک تر از جان مسیحا دارد
این حسین است دل فاطمه و جانِ علی
ریشه در باغ خداوند تعالی دارد
این حسین است و همان صاحب کشتی نجات
نام او چون پدرش حُرمت بالا دارد
مادری فاطمه چون حضرت زهرا دارد
این حسین است که در عشق خدا غوطه ور است
کربلایش ثمر از آن شب احیا دارد
این حسین است و فروغ ازلی و ابدی
قطره از برکت او وسعت دریا دارد
این حسین است و به حق شافی فردای جزا
بر محبان خودش صورت امضا دارد
#شاعر: هستی محراب
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
@Mahdi110Ahmadi
#نوحههای_سنتی
#محرمالحرام_صفر_نوحه
#نوحه_حضرت_رقیه_سلاماللهعلیها
بابا در این خرابه، از ما خبر نداری
یک شب به دیدن ما، بابا بیا به یاری
بابا در این خرابه، از ما خبر نداری
خون شد ز هجرت آخر، بابا دل رقیه
در گوشه ی خرابه، شد منزل رقیه
بر باد شده پدر جان، ببین حاصل رقیه
از دوریت دل من، از سینه شد فراری
بابا در این خرابه، از ما خبر نداری
از من چرا تو دوری، ای باب تاجدارم
بابا بیا و بنگر، این چشم اشکبارم
غیر از علیل بیمار، من محر می ندارم
کارک پدر شب و روز، گردیده آه و زاری
بابا در این خرابه، از ما خبر نداری
ترسم پدر بمیرم، من از غم جدایی
خوش باشد ای پدر جان، یک شب برم بیایی
ویرانهام تو روشن، از نور خود نمایی
از مهر دست خود را، بر چشم من گذاری
بابا در این خرابه، از ما خبر نداری
بابا شده خرابه، مأوای دختر تو
با زینب حزین و، کلثوم مضطر تو
نامد به دیدن من، عباس اکبر تو
برگو به اکبر من، بنما تو ما را یاری
بابا در این خرابه، از ما خبر نداری
بابا شب سیاهم، گویا سحر ندارد
بابا چرا زحالم، اکبر خبر ندارد
این ناله و فغانم، گویا اثر ندارد
کافتاده بر دل من، از اه من شراری
بابا در این خرابه، از ما خبر نداری
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
@Mahdi110Ahmadi
#نوحه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
رقیـه از ره پـدرت رسید
بوسه بزن به حنجر بریده
صل علی محمّد
خون خدا خوش آمد
دیدن روی لالـهگــون مبارک
محاسن غرقه به خون مبارک
صل علی محمّد
خون خدا خوش آمد
دیده گشا صورت حق را ببین
راس بــریده در طبــق را ببین
صل علی محمّد
خون خدا خوش آمد
نشـان مــده صـورت آزرده را
ببوس لبهای ترک خورده را
صل علی محمّد
خون خدا خوش آمد
گریه بـه گوشـواره عـرش کن
خـرابه را ز زلف خود فرش کن
صل علی محمّد
خون خدا خوش آمد
ز سوز دل به دیدهات خونفشان
بر این سر بـریده قــرآن بخوان
صل علی محمّد
خون خدا خوش آمد
شب که نگردیده سحر میروی
همـره بـابـا بـه سفـر میروی
صل علی محمّد
خون خدا خوش آمد
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
@Mahdi110Ahmadi
#نوحه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
غرقه به خون یاسمنی ابیعبدالله -
#حضرت_استاد_حاج_غلامرضا_سازگار
غرقه به خون یاسمنی ابیعبدالله آیــا تــو بــابای منی ابیعبدالله
من الذی ایتمنی ابیعبدالله (2)
سـر تـو بـردارم و بــر سینه بگذارم بیخبــر آمـدی چــرا بهـر دیدارم
تـو ماه بیـتالحزنی ابیعبدالله
من الذی ایتمنی ابیعبدالله (2)
وقتی که کودکان شام خنده میکردند وقتی که زنها صدقه بر من آوردند
وقتـی که دیدم شامیان همه نامردند دیـدم تــو گـریـان منی ابیعبدالله
من الذی ایتمنی ابیعبدالله (2)
شب شده بیتو خانۀ ما عزاخانه تو شمع من شدی و من برتو پروانه
مثل علی آمــدهای کنـج ویرانه سـر بــه یتیمــان بـزنی ابیعبدالله
من الذی ایتمنی ابیعبدالله (2)
اشک غـم و سوز درون برمن آوردی عارض سرخ لالهگون برمن آوردی
محاسن غرقه به خون بر من آوردی بگـو بــرایم سخنـی ابـیعبـدالله
من الذی ایتمنی ابیعبدالله (2)
قسمت توبه اشک من دیده بگشادن قسمت من برگلویت بوسه بنهادن
مـرا بود به عشق تو شوق جان دادن تـو جــان من در بدنی ابیعبدالله
من الذی ایتمنی ابیعبدالله (2)
ای بــرده دل از دختــرت روی گلرنگـت قرآن بخوان که دخترت شده دلتنگت
اینجا نه کس چوبت زند نه کسی سنگت بخـوان کـه شیـریندهنی ابیعبدالله
من الذی ایتمنی ابیعبدالله (2)
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
@Mahdi110Ahmadi
#نوحه_حضرت_رقیه: سلام_الله_علیها #حضرت_استاد_حاج_غلامرضا_سازگار
بـا سر بیپیکر خود پر زدی
بر من ویرانهنشین سر زدی
ماه عزاخانهام
چراغ ویرانهام
سفیر تـازیانهخوردۀ من
کوه بلا به شانه بردۀ من
سهساله زهرای من
سیلی و تو؟ وای من
تـو در دل شب آفتاب منی
مسافر به خون خضاب منی
پدر! چه زیبا شدی
چو گل، ز هم وا شدی
تو ماه ومن ستاره؛میبوسمت
بـا قلب پــارهپاره میبوسمت
خودم دعایت کنم
گریـه بـرایت کنم
قلب منی روح منی یا اب
مـن الــذی ایتمنی یا اب
به روی همچون مهت
مــرا ببــر همرهت
گریه نکن گریه نکن دخترم
میبـرمت بـه دیدن مادرم
کبــوتــرم! پـربزن
سری به اصغر بزن
طوطی پرشکسته پر باز کرد
فـرشتۀ فـاطمه پــرواز کرد
گریه به حالم کنید
همــه حـلالم کنید
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
@Mahdi110Ahmadi
#متن_نوحه
ویرانه شد گلشن چشم همه روشن
#حضرت_استاد_حاج_غلامرضا_سازگار
امشب به ویرانه، دستهگل آوردند
یک لالـۀ خـونین بر بلبـل آوردند
ویرانه شد گلشن
چشم همه روشن
گر جان دهم امشب، والله حق دارم
کز دامـن زهـرا، گـل در طبـق دارم
ویرانه شد گلشن
چشم همه روشن
با گریه میگردد چشمان بابایم
بـاشد نگـاهش بـر آبلـۀ پـایم
ویرانه شد گلشن
چشم همه روشن
از لعـل لبهـایش گلبوسه میگیرم
با گریه میسوزم، با خنده میمیرم
ویرانه شد گلشن
چشم همه روشن
امشب پدر از لطف، شرمندهام کردی
من مـردهای بودم، تـو زندهام کردی
ویرانه شد گلشن
چشم همه روشن
ای کودکان آرام،من میهمان دارم
بهر پذیـرائی، یک نیمهجان دارم
ویرانه شد گلشن
چشم همه روشن
وصلت تسـلاّ داد بر قلب پر خونم
هـم ازتو شرمنده، هم از تو ممنونم
ویرانه شد گلشن
چشم همه روشن
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
@Mahdi110Ahmadi
#متن_نوحه_ای_روح_و_ریحانم_بابا_حسین_جانم
#حضرت_استاد_حاج_غلامرضا_سازگار
آرامش جان و دلِ من از سفر آمد
من میهمان دارم بیا، عمه پدر آمد
ای روح و ریحانم
بابا حسین جانم
در مقدم مهمان خود، من گل میافشانم
گلفرش راه او شـده، اشـک دو چشمانم
ای روح و ریحانم
بابا حسین جانم
خورشید من پیشانیت، از چه شفقگون است
رخسـار نـورانیّ تـو، بـابـا پـر از خـون است
ای روح و ریحانم
بابا حسین جانم
من در کتاب چشم تو، این لحظه میخوانم
من بـا تـو از خـود میروم اینجا نمیمـانم
ای روح و ریحانم
بابا حسین جانم
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
@Mahdi110Ahmadi
#متن_نوحه_به_شام_هجران_سحر_خوش_آمد
#حضرت استاد حاج غلامرضا سازگار
دل شب است و مسافرم از سفر رسیده
به جای سوقـات، بـرایم آورد، سر بریده
بشام هجران، سحر خوش آمد پدر خوش آمد، پدر خوش آمد
رسیده امشب، شبِ وصالم، خوشا بحالم
بـدین امیـدم، کـه عمّه امشب کند حلالم
بشام هجران، سحر خوش آمد پدر خوش آمد، پدر خوش آمد
مـرادِ دل را ز حلـق خـونین بگیـرم امشب
بگریم امشب، بخندم امشب، بمیرم امشب
بشام هجران، سحر خوش آمد پدر خوش آمد، پدر خوش آمد
ز زلف خونین، گشودهام فرش، برای بابا
خدانگهـدار، کـه میکنم جان، فدای بابا
بشام هجران، سحر خوش آمد پدر خوش آمد، پدر خوش آمد
به شام ویران، شب غریبان، سحر ندارد
چـرا نمیــرد، رقیّـه دیگــر، پـدر ندارد
بشام هجران، سحر خوش آمد پدر خوش آمد، پدر خوش آمد
به پیکر من، به صورت من، بُوَد نشانه
ز کعب نیـزه، ز ضـرب سیلی، ز تازیانه
بشام هجران، سحر خوش آمد پدر خوش آمد، پدر خوش آمد
شبی که در ره، عدو ز زینب، مرا جدا کرد
خودم شنیدم به گریه زهـرا مرا صدا کرد
بشام هجران، سحر خوش آمد پدر خوش آمد، پدر خوش آمد
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
@Mahdi110Ahmadi
#نوحه حضرت_رقیه استاد_حاج_غلامرضا_سازگار
خــوش آمـدی ای سـر بـریده
خونت به چهره، اشکت به دیده
بابا که رگهای گلویت را بریده (2)
با اشک دیده، رویـت بشویم
زخم سرت را، چون گل ببویم
بابا که رگهای گلویت را بریده (2)
لـبهـای خشکت چـرا کبـود است؟
از ضرب دست و چوبِ که بود است؟
بابا که رگهای گلویت را بریده (2)
چشمم یـم خـون، دلم کبـاب است
فرقت شکسته، مویت خضاب است
بابا که رگهای گلویت را بریده (
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
@Mahdi110Ahmadi
#نوحه_شب_سوم_محرم الحرام
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
در خرابه گلچینان یک سبد گل آوردند
شام و شام یلدا بود در خرابه غوغا بود.
شام و شام یلدا بود در خرابه غوغا بود.
شور نغمه بلبل وای وای بابا بود
در خرابه گلچینان یک سبد گل آوردند
در خرابه گلچینان یک سبد گل آوردند
خم شد و لب خشکش قحطی آب را بوسید(2)
آن بریده رگ های حلق بابا را بوسید
در خرابه گلچینان یک سبد گل آوردند
با محاسن خونین گیسویش حنا می کرد(2)
کودکان نمی نالید این چنین دعا می کرد
در خرابه گلچینان یک سبد گل آوردند
کی خدا شده پایان طاقت و توان من (2)
سوخت و داغ بابایم مغز استخوان من
در خرابه گلچینان یک سبد گل آوردند
آن سر به خون غلطان روی دست شد و بالا (2)
گاه و یا ابا گفتا گاه و گفت و یا زهرا
در خرابه گلچینان یک سبد گل آوردند
تازه کرده آن بلبل داغ آل یاسین را (2)
حلقه گشت و دستانش آن عقیق خونین را
در خرابه گلچینان یک سبد گل آوردند
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
@Mahdi110Ahmadi
#محرم_الحرام_نوحه
#حضرت_رقیه_سلاماللهعلیها
پرستوی بهاریام
چرا نفس نمیکشی؟
یگانه یادگاریام
چرا نفس نمیکشی؟
رقیهجان رقیهجان
رقیهجان فراق تو
برای عمه مشکل است
نفس بکش که داغ تو
برای عمه مشکل است
رقیهجان رقیهجان
ستارهی امید من
بخوان دوباره عمه را
سه سالهی شهید من
بخوان دوباره عمه را
رقیهجان رقیهجان
چه با دل تو کردهاند؟
که این چنین خمیدهای
بگو به عمههای خویش
که در طبق چه دیدهای؟
رقیهجان رقیهجان
به پای دل، به پای سر
مسافرت رسیده است
صدای گریهی تو را
به نیزه، او شنیده است
رقیهجان رقیهجان
شفا گرفتهای از او
که گریهای نمیکنی؟
رسیدهای به آرزو
که گریهای نمیکنی
رقیهجان رقیهجان
مدینه بی تو چون روم؟
مدینه در هوای توست
که قلب مادرم به خون
نشسته در عزای توست
رقیهجان رقیهجان
#علی_امینی
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
@Mahdi110Ahmadi
❣﷽❣
زمزمه_امام_زمان_عج
❣پر از دردم آقا، برایم دعا کن
❣مریضم سرا پا، برایم دعا کن
❣گرفتار نفسم، اسیر گناهم
❣تو ای روح تقوا، برایم دعا کن
❣به غیر از تو دیگر، کسی را ندارم
❣تو تنهای تنها، برایم دعا کن
❣زمین گیر دردم، ببین روی زردم
❣فتادم من از پا، برایم دعا کن
❣منم رو سیاه و، منم عبد درگاه
❣کجایی تو مولا، برایم دعا کن
❣امیدم کجائی، اگر کربلایی
❣بیا... یا همانجا برایم دعا کن
💐یابن الحسن ...
❣تو با سوز سینه، چو آئی مدینه
❣تو را جان زهرا، برایم دعا کن
❣برای ظهورت٬ دعا می کنم من
❣تو هم جان مولا، برایم دعا کن...
💐یابن الحسن ...
💐(( به سید ابن طاووس فرمود :
سیدابن طاووس سلام منو به شیعیانم برسان، بگو برا فرج من دعا کنند ،،منم برای اونا دعا میکنم، خدا حاجتشونو بده…))
❣برای ظهورت٬ دعا می کنم من
❣تو را جان مولا، برایم دعا کن…
❣ببین که برایت دعا میکنم من
❣تو هم در دعایت برایم دعا کن
💐یا صاحب الزمان…
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
@Mahdi110Ahmadi
عمریست که سربار توام یوسف زهرا
تو یاری و من عار توام یوسف زهرا
سرمایه ام اشکیست که آن هم کرم توست
بی مایه خریدار توام یوسف زهرا
با آنکه به زنجیر گنه بسته وجودم
یک عمر گرفتار توام یوسف زهرا
نام و نسب و شان و مقامم همه این است
خاک ره زوار توام یوسف زهرا
مگذار گنه پرده کشد بین من و تو
من تشنه ی دیدار توام یوسف زهرا
یابن الحسن
بر سلطنت هر دو جهان ناز فروشم
تا سائل بازار توام یوسف زهرا
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
@Mahdi110Ahmadi
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
عمه جون بیا فصل ریحونه
بابا اومده کنج ویرونه
ببین عمه نور چشمونم
لبای زخمش غرق در خونه
عمه جون بیا گل به صحرا شد
آخر از کار مو گره وا شد
بیا که گم شگشته پیدا شد
شوی تارم شام یلدا شد
به لب اومه از غمش جونم
منو کشته تازه مهمونم
عمه جون بیا اومده با سر
کنج ویرونه زاده حیدر
بیا که با دیدن رویش
گل عمر من شده پرپر
▪️به لب اومه از غمش جونم
▪️منو کشته تازه مهمونم
عمه جون بیا فصل ریحونه..
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
@Mahdi110Ahmadi
نوحه حضرت رقیه
بیا و ببین دختر تو چه شبها كه خوابش نبرده
چه شبها كه جای ستاره فقط زخم خود را شمرده
نوازش نشد جز به سیلی كه رنگی نمانده به رویش
كسی هم نزد بعد تو آه بجز شعله شانه به مویش
امان از یتیمی، امان از اسیری
قیامت شد و من رسیدم به پیری
دل تنگم، آه ای بابا
بماند چه ها كه ندیدم، بماند چه ها كه شنیدم
چه گویم از این روی نیلی چه گویم ز موی سپیدم
بگو مادرت را كه من هم كمی از غمش را كشیدم
كه من ضرب دست عدو را چشیدم چشیدم چشیدم
ببر با خود امشب مرا هم از اینجا
ببر با خود آری به دیدار زهرا
دل تنگم، آه ای بابا
خدایا به عشق و به سوز غم مادران شهیدان
به صبر و به اشك و به آه دل همسران شهیدان
كه یك دم مگیر از دل ما ره مهر و رسم وفا را
مبادا كسی بشكند آه دل پاك آلاله ها را
كه خون شهیدان به ما آبرو داد
كه یاد شهیدان به دل رنگ و بو داد
یا حسین، یابن الزهرا
موضوع: #حضرت_رقیه
سبک: #کنار_قدمهای_جابر
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
@Mahdi110Ahmadi
May 11
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#روضه اما حسن(ع)
#گریز حضرت رقیه(س)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ
🔶جانم فدای آن بنایی که نداری
🔶قربان آن گلدستههایی که نداری
🔶هرجا حرم دیدم سرودم زیر لب از
🔶دلتنگی گنبد طلایی که نداری
🔶بابالرضا رفتم نشستم گریه کردم
🔶با یاد بابالمجتبایی که نداری
🔶قالیچهی ارثیهی مادر بزرگم
🔶نذر تو و صحن و سرایی که نداری
🔶من هر شب جمعه سلامی میدهم به
🔶ششگوشهی کرببلایی که نداری
🔶ما سینهزنهایت حسن کم گفتهایم آه
🔶در مجلس دارالبکایی که نداری
🔶دردی که داری در خودت میریزی آقا
🔶حق میدهم درد آشنایی که نداری
⬅️آه گرفتارها آه مریض دارها حاجت مندان جوون دارها امشب دلها را روانه کنید مدینه منوره کنار تربت بی سایبان امام مجتبی انشاالله به پاره های جگر امام حسن(ع) درهرگوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روابشید شفای همه مریضها انشاالله همه اموات فیض ببرند
یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله
🔸دلی پر زتب و پرازغم
🔸نه طبیب ونه دعوایی
🔸چه کند غریب و بی کس
🔸که ندارد آشنایی
حتی در خونه اش هم غریب بود امام حسن دعا کرد آشناش بیاد میدونی اشنا امام حسن که بود خواهرش زینب بود وقتی که زینب دید حال برادر مقلب شده این جا خواهر نگران شد رفت تمام برادران را صدا زدعباسم
حسین جان بیاید برادر
چه شده خواهر نگرانی زینب فرمود حال برادرمان حسن منقلب شده این جا براداران امدند اما همین که امام حسین دید حال برادر خوب نیست امام حسین نشست کنار برادر آن قدر گریه کرد که امام حسن فرمود حسین جان عزیز مادر
مکن گریه ز مرگم ای برادر
مریز از دیدگان اشکت چه گوهر
گفت عزیز مادر مرا باشد پرستاران بسیار امروز کنار بستر من عده ای زیادی نشسته اند برادران و خواهران همه هستند پرستار من امام حسن
اخ مرا باشدپرستاران بسیار
اما حسین جان پرستار یک زینب آن هم گرفتار
پرستار تو روز عاشورا یک زینب وان هم گرفتار
اخ امان از دل زینب که خون شد دل زینب😭
زینبی که یک روزی در مدینه پاره های جگر برادر حسن را می بیند اما یک روزی هم در شهر شام همین زینب ببیند نازنین سر بریده حسین
یا حسین یا حسین یا حسین
درآن مجلس بزم یزیدزینب یک صحنه ای را انشاالله هیچ خواهری به مثل زینب غم نبیند
مگر چه دید زینب دران مجلس بزم یزید زینب دید ملعون به یک دست جام شراب گرفته به یک دست هم چوب خیزران ای داره با چوب برلب ودندان برادر می زنه
🔸یزیدا چوب مزن آخ برلب برادرجان
🔸سر بریده چه کرده است باتو خواهان پرپرمن
🔸سرش بریده ای بادو صد خواری
🔸هنوز دست از سر او بر نمی داری
(یا بقیه الله امام زمان )
🔸سری که درمقابل تو است نور عین من است
🔸خدا نکرده امام تو حسین من است
⏪گفت نانجیب این لب و دندان را با چوب می زنی اما لب و دندان رایک روزی پیمبر خدا بوسید این لب ودهان رابابام علی مادرم زهرا بوسید
🔸مزن ظالم حسین مادر ندارد
🔸آخ مزن ظالم که خواهر دل ندارد
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد حالا دلها روانه کنید خرابه شام اگر با
ابی عبدالله کار داری امشب.
آقا رو به نازدانه اش قسم بده.
اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری،
اگه کربلا میخواهی.
بگو حسین جان.
تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم.
امشب دیگه دست خالی ردمون نکن..
🔸طواف شمع چون پروانه می کرد
🔸به دستش موی بابا شانه می کرد
تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا.😭
چه بلایی سرت آوردن...بابا.
🔸سر و روی پدر را پاک می کرد
🔸برایش عقده ی دل باز می کرد
صدا زد بابای خوبم..😭.
🔸به قربان سر نورانی تو
🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو
🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا
🔸لبان تو چرا نیلی است بابا
بابا کی با چوب به لب و دندانت زده..
اما میخام بگم.
بابای خوبم...😭
🔸تو از چوب جفا داری نشانه
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
اگه با چوب به لب و دندان تو زدن.
اما به منم تازیانه زدن
🔸مرا باشد نشان از تازیانه😭
بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم.
طاقت سیلی خوردن ندارم.
طاقت سنگ خوردن ندارم.
🔸ز تو دارم تمنا جان بابا
🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا
حسین آرام جانم..حسین روح وروانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
@Mahdi110Ahmadi
.
#پنجم_صفر
السلام علیکِ یا مولاتی رقیه یا بنت الحسین
هستیِ خودت به دست جانان دادی
تو دار و ندار خود به مهمان دادی
تا رأس پدر به دامنت مهمان شد
با بوسه به خونِ لب او جان دادی
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
#محمدعلی_شهاب 🎤
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
@Mahdi110Ahmadi
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
زجری که من کشیده ام
از دستهای زجر
( توو این یه بیت ، اون سیلی معنا میده ... )
#بابا
زجری که من کشیده ام
از دستهای زجر
عکسی کبود از رخِ دُردانه
قاب کرد
گفتم نزن که بال و پَرم
درد میکند
( خواهر کوچولو داری ؟ اگه یکی سیلی بهش بزنه ، چه کار میکنی ؟ )
گفتم نزن
که بال و پَرم درد میکند
اما چه سود
خواهش من را جواب کرد
#بابا
من نذر کرده ام
که ببوسم لب تورا
( گفتم اگه بابامو ببینم ، لباشو می بوسم ، ... گفت امشب به حاجتم رسیم بابا ... )
من نذر کرده ام
که ببوسم لب تورا
حالا خدا
دعای مرا مستجاب کرد
#شاعر_مجتبی_عسکری
قربونِ اون لبای کوچولویی برم ، که رو لب های بابا گذاشت ...
از شهر کوفه تا به شام
سنگم زدند از روی بام
( هان اینم برای اونا که گریه نکردند هنوز ... گریه حضرت رقیه ، از دست ندی امشب ... بابا بابا بابا ... )
از شهر کوفه تا به شام
سنگم زدند از روی بام
اینقدر بهم سیلی نزن
دیگه نمی بینه چشام
یکی بگه این دختره
نزن نزن نزن ..
ضرب لگد ، زجر آوره
نزن نزن نزن ..
حالا که اومدی بابا
گوش بده درد دلمو
زخمای روی بدنم
سرمی بره حوصلمو
خسته شدم از قافله
بابا بابا بابا ..
پاهام شده پُر آبله
بابا بابا بابا ..
وای از سنان و حرمله
بابا بابا بابا ..
( بابا ، حرمله منو میزد ، بابا ، ... بابا بابا بابا بابا ... توو همین اشکات ، هرچی میخواهی ازش بخواه ، بی بی دست کسی رو خالی رد نمیکنه ، ... بابا بابا بابا بابا ... بابا همیشه تو منو روی زانوت می نشوندی ، بابا ... اما امشب که مهمونم شدی ، میخوام تلافی کنم بابا ، امشب میخوام ، من سرت رو روی زانو بگذارم بابا ، ... اما بابا دستام توان نداره ، بابا ... )
اونقدر زخم به پیکر دارم
نتوانم که سرت بردارم
( یا اَبَتا یا حسین ) تکرار
#روضه_شب_سوم_محرم
کانالی برای مداحی
#متن_نوحه
#شعر_مرثیه
#همراه_با_سبک
@Mahdi110Ahmadi