eitaa logo
مهدی یزدانی۲۲
2 دنبال‌کننده
17 عکس
16 ویدیو
2 فایل
مناجات و مرثیه
مشاهده در ایتا
دانلود
مجتبی موسوی ونهری: . در حرم سلطان علی بن موسی الرضا علیه السلام دعاگوی شما هستم رضا جان ای غریب ساکن مشهد کبوتر شد دلم تا کوی تو پر زد آقا ممنون دوباره داده ای راهم ببخش آقا که من خیلی گنهکارم خطا کارم نبودم لایق لطفت رئوفی تو بازم کردی منو دعوت دوست دارم اگر چه نوکری پستم شدم مدیون گرفتی از کرم دستم شد از حُبّت خرابی دلم آباد با مِهر تو شدم از بند غم آزاد میام آقا حالا با دستای خالی نگاهم کن تویی که احسن الحالی رضا جانم دل خشکم رو دریا کن منو آقا سگ دربار زهرا کن شدی مسموم تو هم مظلوم زهرایی بمیرم که اسیر بغض اعدایی چقدر سخته تا حجره رفتنت با درد زمین خوردی چرا از بغض اون نامرد منو کشته با ناله رفتنت آقا توی حجره به خود پیچیدنت آقا خدارو شکر جواد اومد به بالینت تا که باشه دم مرگ تو تسکینت خدا رو شکر نشد رأست جدا آقا نشد دیگه رها جسمت توی صحرا نرفت رأست به روی نیزه ی اعدا نرفت جسمت به زیر سُمِّ مرکبها رضا جانم دلم رو باز هوایی کن منو آقا دوباره کربلایی کن ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
چقدر این مـاه شیریـن بـود چقدر بہ خـدا نزدیک بودیـم و چقدر بار گناهانمـان را سبک کردیم چه خوب بود ڪه شـرم روزه ما را کمی از گناه و غفلت باز می‌داشت دعایمان بہ استجابت نزدیکتر و عـطر حضـور امـام زمـان در زندگی‌مان بیشتـر بود ایکاش همیشه مثل رمضـان دستمـان بہ دعـا و مناجات بلنـد باشد و لبمان بہ ذڪر اماممـان مشغول و شیطان، این دشمن آشکار و قسم خورده برای همیشه در تاریکی فرو رود و محو شود اما افسوس ڪه گناهانمان زنجیریست ڪه میان ما و ظهـور فاصله انداخته مـولای مـن! چقدر روز ظهـور شمـا بہ رمضـان شبیـه اسـت روزی ڪه بیایی شیطان برای همیشه از دنیـای ما حـذف می‌شـود انگار رمضـان جلوه‌ای از ظهـور شماست عیـد فطـر آمـد خدا کند چشیدن طعـم شیرین رمضان و دنیـای بدون شیطان ما را بہ سمـت زمینـه سازی ظهـور هدایت کنـد کاش بفهمیـم فرق بیـن روزهای خوش ظهـور و روزهای سخت غیبـت مانند فرق رمضـان با دیگر ایام سال است. 🍃اَلّلھُـمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِّـڪْ الْفَـرَج🍃 ─┅─═इई🌸🌺🌸ईइ═─┅─     
عج آبرویم را سرِ این نفس، آسان می برم مرگ را از خاطرم هنگام عصیان می برم تشنه ی معرفتم، این سو و آن سو می روم بهره ای اصلا از این دریای قرآن می برم؟! بنده ای حیرانم و جای کلام صاحبم از کلام دیگران بی فکر، فرمان می برم لوح دل، بی آب دیده از گنه عاری نشد اشک را با غفلتم از کوی مژگان می برم بعد از این حالا که یوسف هم خریدارم نشد چون زلیخا، خون جگر، سر در گریبان می برم من نمی بینم، نمی دانم، نمی فهمم ولی بهره ها از او در این دوران هجران می برم گرچه در هفته فقط یک جمعه یادش می کنم از دعایش روز و شب سود فراوان می برم بی پناهم، هر کجا رفتم جوابم کرده اند پس پناهم را به دربار خراسان می برم جام جانان را همیشه با وضو سر می کشم نام سلطان را فقط با چشم گریان می برم کربلا می خواهم و با صد امید و آرزو حاجتم را محضر آقا رضاجان می برم با توسل بر غم زهرا به مشهد می روم با توسل راه در دربار سلطان می برم ننگ بر اهل مدینه که علی فرموده است: همسرم را با قد خم بیت الاحزان می برم محمدجواد شیرازی
تمرین آواز افشاری1.mp3
1.23M
یابن الحسن کجایی ای داد از این جدایی من آمدم به سویت لطفی به من نمایی یابن الحسن کجایی کی می شود بیایی
4_6014961248322453560.mp3
4.86M
شوربسیار زیبای خانوم حضرت زینب سلام الله علیه 🎤بانوای کربلایی محمد حسن پور
. نا جوانمردان از اینجا صحن را برداشتند کاش می گفتند گنبد را چرا برداشتند زائری آمد کنار قبر آقایش نشست با کتک او را ز قبرمجتبی برداشتند خاک اینجا برتر از خاک تمام عالم است خاک اینجا را همه بهر شفابرداشتند تا که خاک کربلا هم مادری باشد کمی... ازهمین ها را برای کربلا برداشتند خواستند آثار جرم شهر مخفی ترشود ازمیان نقشه اسم کوچه را برداشتند آنقدر با گریه مردی بر رخ خود لطمه زد تا که از قبر امام شیعه پا برداشتند یک مفاتیح الجنان آورده بودیم،ازچه رو دو نگهبان آمدند ازپیش ما برداشتند!   خاک اینجا بوی سیلی مکرر می دهد بوی گریه های دختر بهر مادر می دهد   آخرش این خاک ایوانش طلایی می شود گنبد و گلدسته های باصفایی می شود این حرم با چار گنبد می شود بیت الحسن هرکسی اینجا بیاید مجتبایی می شود پنجره فولاد اینجا چه قیامت می کند واقعاً اینجاعجب دارالشفایی می شود نقشه ی این صحن را باید که از زهرا گرفت نقشه را مادر دهد وه چه بنایی می شود گنبد صادق ضریح باقر و صحن حسن پرچم سجاد، دارد دل هوایی می شود! حتم دارم ساخت و ساز حرم های بقیع ازهمان لحظه که آقا تو میایی می شود می رسد روزی که با دستان پر مهر شما از رواق و صحن اینجا رونمایی می شود   آخرش من مطمئنم این گره وا می شود این حرم زیباترین تصویر دنیا می شود     هرچه خواندم در بقیع، از سینه عقده وانشد هرچه گشتم قبر زهرا مادرم پیدا نشد راه ما را بسته بودند هرچه من می خواستم... تا روم درپیش قبر مادر سقا نشد سربه دیوارش نهادم روضه ها خواندم ولی هیچ یک از روضه هایم روضه زهرا نشد "کوچه ای تنگ ودلی سنگ وصدای ضرب دست" بعد از آن سیلی دگر چشمان زهرا وانشد از همان شب که علی تابوت را برشانه برد زائر زهرا شدن جز نیمه ی شبها نشد بعد زهرا مرتضی ماند و غم زخم زبان هیچ کس جز درد پهلو همدم مولا نشد زینبش می گفت من دیدم میان شعله ها مادرم افتاد پشت در و دیگر پا نشد سالها رفت و غروبی خیمه ها آتش گرفت هیچ جایی مثل دشت کربلا غوغا نشد هیچ جایی خواهری داغی به این سختی ندید هیچ جایی بر سر پیراهنی دعوا  نشد مهدی نظری
‍ 🌹زمزمه مناجات با امام زمان (عج) 🌹 سه شنبه ها و فراق یار بسبک: دوباره مرغ روحم سه شنبه هاکه میشه دلم خدایی میشه برای جمکرانِ آقا هوایی می شه پرستوی وجودم کشیده پر دوباره شعله ی عشق تو زد قلب منو شراره یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی الهی که همیشه نوکر تو بمونم از در خونه ی خود دست خالی نرونم خداکنه فدات شم فدای خاک پات شم تو راه جمکرانت فدای نوکرات شم یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی اگه دعاکنی تو برای من همیشه این دل عاشق من از تو جدا نمیشه جامونده ام ز عشقت آقا منو نیگا کن به این غلام سیاهت یه کربلا عطا کن یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی 🔶 مرتضی شاهمندی 🔶 .👇
مینویسم کمی از لحنِ گرفتارِ بقیع کمی از حالِ خودم ، ساحتِ خونبارِ بقیع زائری خسته و سَرگشته و بیمارِ بقیع میگذارد سَرِ خود را ، سَرِ دیوارِ بقیع لَعنتُ اللّه به اولادِ ابوسفیان ها شِمرها ، حرمله ها ، در همه ی دوران ها خواست آرام بگیرد دلِ بارانیِ او رنگِ اِحرام بگیرد دلِ بارانیِ او زِ لبش کام بگیرد دلِ بارانیِ او ختمِ انعام بگیرد دلِ بارانیِ او چوبِ نامرد رسید و به سَرَش خورد ولی... دست کوتاه نکرد از کَرَمِ خوانِ علی باز هم رو به بقیع ، گریه کنان... بی تابی دست بَر سینه ، دو تا چَشم ، پُر از بی خوابی نه حَرَم ، گنبد و گلدسته ، نه حوضِ آبی قبرِ اولادِ علی بود و شبی مهتابی اشک میریخت ، به لب ذِکرِ ”حسن جانی” داشت خاطراتی زِ سَفَرهای خراسانی داشت ناگهان مرغِ دلش راهیِ مشهد شد و بعد... از دَرِ "شیخِ طبرسی"ِ حَرَم رَد شد و بعد... سخت ، مشغولِ «أَأَدْخُلْ به محمد؟» شد و بعد... اشک ، بینِ حَرَم و چَشمِ تَرَش سَد شد و بعد... السّلام حضرتِ سلطان ، به فدایت پدرم سال ها در پِیِ این بارگهت دَر به دَرَم اشک میریخت ، کمی دردِ دلش وا میکرد وسطِ گریه ی خود ، طرحِ معمّا میکرد زیرِ لب "آمدم ای شاه" که نجوا میکرد... دلش آرام شد و خوب تماشا میکرد چه حریمی و عجب صحن و سرایی آقا تو مُلَقّب به غَریبُ الغُرَبایی آقا...؟ نوبتِ جامعه شد ، لحظه ی دیدار رسید وقتِ دل دادنِ بَر حضرتِ دلدار رسید راه را باز کن ای گُل ، به دَرَت خار رسید باز هم زائرِ آلوده ی هر بار رسید... بینِ این جامعه ی گرم ، دلش پَرپَر شد بُرد نامِ حسن و... باز دو چشمش تَر شد داشت اطرافِ حَرَم ، مرثیه خوانی میکرد اشک ها از دلِ او خانه تکانی میکرد وسطِ گریه کمی یادِ جوانی میکرد پیشِ اربابِ خودش چربْ زبانی میکرد دست دَر پنجره انداخت ، که آرام شود مثلِ یک مرغِ نشسته به سَرِ بام شود... آه... از خواب پرید و جگرش تیر کشید چند تا صورتِ قبری که به تصویر کشید... فکر او دستِ قضا بود ، به تقدیر کشید خواب هایش همه انگار به تعبیر کشید زیرِ لب گفت: «حسن جان به خداوند قسم، میشوی صاحبِ یک گنبدِ زیبا و حَرَم...» پوریا باقری
از صفای ضریح دم نزنید حرفی از بیرق و علم نزنید گریه‌های بلند ممنوع است روضه که هیچ سینه هم نزنید کربلا رفته‌ها کنار بقیع حرفی از صحن و از حرم نزنید زائری خسته ام نگهبانان… …به خدا زود می‌روم نزنید زائری داد زد که نا مردان تازیانه به مادرم نزنید غربت ما بدون خاتمه است مادر ما همیشه فاطمه است کاش در‌های صحن وا بشود شوق در سینه‌ها به پا بشود کاش با دست حضرت مهدی این حرم نیز با صفا بشود کاش با نغمه حسین حسین این حرم مثل کربلا بشود در کنار مزار ام بنین طرحی ازعلقمه بنا بشود پس بسازیم پنجره فولاد هر قدر عقده هست وا بشود چارتا گنبد طلایی رنگ چارتا مشهد الرضا بشود این بقیعی که این چنین خاکی است رشک پروانه‌های افلاکی است در هوایش ستاره می‌سوزد سینه با هر نظاره می‌سوزد هشت شوال آسمان لرزید دید صحن و مناره می‌سوزد بارگاه بقیع ویران شد دل بی راه و چاره می‌سوزد این حرم مثل چادر زهراست که در اینجا دوباره می‌سوزد این حرم مثل خیمه‌ی زینب که در اوج شراره می‌سوزد سال‌ها بعد قدری آن سو‌تر چند قرآن پاره می‌سوزد مجید تال .
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
|⇦• تقدیم به ساحت مقدس سیدالشهدا علیه السلام به نفس آقا سید مهدی حسینی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ سلام می کنم محضرِ تو عرض احترام می کنم خودمُ با خدا هم کلام می کنم دردمُ با گریه التیام می کنم سلام می کنم اسمتُ آشنا با لبام می کنم خودمُ تو نوکرا به نام می کنم خاک پاتُ سرمۀ چشام می کنم عالم در یدِ پادشهِ بی کفنِ حسین عصارۀ ، فضیلتایِ پنج تنِ فقط بگو حسین ، حسین عشقِ حسنِ ثواب می کنم تو رو معشوقِ خودم خطاب می کنم منو مسپر به خودم خراب می کنم عکستُ میونِ سینه قاب می کنم ثواب می کنم روضه تُ مثلِ حرم حساب می کنم یا حسین میگمُ انقلاب می کنم لبمُ خوش بو تر از گلاب می کنم سلام می کنم محضرِ تو عرض احترام می کنم خودمُ با خدا هم کلام می کنم دردمُ با گریه التیام می کنم سلام می کنم اسمتُ آشنا با لبام می کنم خودمُ تو نوکرا به نام می کنم خاک پاتُ سرمۀ چشام می کنم جایِ تو تو دلم ، تو دلِ تو جایِ منِ کربُبَلایِ تو ، برام مثه یک وطنِ فقط بگو حسین ، حسین عشقِ حسنِ صدات می کنم دعوتم‌کنی حرم دعات می کنم پدر و مادرمُ فدات می کنم خرجِ این مجالسِ عزات می کنم حسِ جنونِ من ، حس به تو رسیدنِ نوکرِ فاطمه ست ، هرکی به سینه میزنه فقط بگو حسین ، حسین عشقِ حسنِ ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ _________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net