eitaa logo
مهدي عاملي [کانال]
82 دنبال‌کننده
204 عکس
70 ویدیو
3 فایل
الـ‌ج‌َبَلیّات ٱلوُسعیٰ ـــــ آتي هناکم بشیئ مما فیه شیئ . آی‌دی بنده: @ameli_urmia . کانال دروس در تلگرام: https://t.me/urmia_arabi/566 . ضيقاها: https://eitaa.com/joinchat/4107206835Cc896182a4c
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ آتمیشوق اَل او سوسوز پادشهون دامنینه قورموشوق بزمِ عزا لاله‌سینه سوسَنینه سِیرِ روحی ائلَماق کرب و بلا گُلشَنینه بیر سَفَردور که مَلَک شهپری حامل‌دی بیزه رهنمادور بیزه عشقْ عالَمی شاهِ شهداء اونون آدیله حسینی‌لره وار ارج و بهاء دوز حسینون یولینی طیّ ائلیاق اهل عزا اونا خاطر بو قَدَر حرمتی قائل‌دی بیزه مکتب خون و شهادت‌دی بیزیم مکتبیمیز مرکزِ رَشکِ سلاطین‌دی گوزل منصَبیمیز استقامت‌ده مُدرّس‌دی بیزه زینبیمیز چون رسا خطبه‌لری عینِ رسائل‌دی بیزه جاری بر قریحه‌ی مرحوم تقائی اردبیلی رضوان الله تعالی علیه ‌
‌ همهْ آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت آنچه در خواب نشد، چشمِ من و فکرِ تو بود .. ‌
ثمّ بسطت يدَيها تحت بدنه المقدّس و رفَعَته نحوَ السّماء، و قالت: «إِلـٰهي، تَقَبَّلْ مِنّا هـٰذَا الْقُربانَ» و في رواية أخرى: «اللّهُمَّ تَقَبَّلْ هـٰذَا الْقُربانَ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ». سپس دو دست‌اش را زیرِ بدنِ مقدسِ سیدالشهداء بُرد و به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خدایا، این قربانی را از ما قبول کن. و طبقِ روایتی دیگر، فرمود: خدایا، این قربانی را از آلِ محمد قبول کن. مقتل الحسين (مقرم) ص 307 الكبريت الأحمر 3 ص 13، عن الطراز المذهّب ‌ صلّی الله علی محمد و علی آل محمد و علی شیعة آل محمد ‌‌ ‌‌
دنیانین باشینا کول اولسون ..
مهدي عاملي [کانال]
دنیانین باشینا کول اولسون ..
. لا أضحک اللَّه سنّ الدهر إن ضحکت و آل أحمد مظلومون قد قُهروا .. ‌
مهدي عاملي [کانال]
‌ همهْ آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت آنچه در خواب نشد، چشمِ من و فکرِ تو بود .. ‌
‌. چه غم از سینه‌ی ریش و دلِ افگار مرا؟ سینه‌ریش‌ای که دل‌افگارِ تو باشد چه کند؟ ای طبیبِ دل بیمار، بگو بهرِ خدا کآن جِگَرخَسته که بیمارِ تو باشد چه کند؟‌ ‌
مهدي عاملي [کانال]
‌. چه غم از سینه‌ی ریش و دلِ افگار مرا؟ سینه‌ریش‌ای که دل‌افگارِ تو باشد چه کند؟ ای طبیبِ دل بیمار
.. ‏سینه را سوراخ‌ها کردی به پیکانِ غم‌ات خوب کردی؛ کلبه‌ی تاریکِ ما روزَن نداشت ‌
435.2K
‌یا حسین، مدت‌دی سفره‌نده نمک‌گیر اولموشام ظاهراً گرچه جوان‌ام، باطناً پیر اولموشام مین گناهیلن آقا گلدیم سیخیلدم سایه‌وه شکر لله گوشه‌ی چشمون‌له نخجیر اولموشام کلبِ سرگردانیدیم، دوتدوم مطهّر دامَنون دامَنون‌دن اَل‌ دوتان گون‌دن‌دی تطهیر اولموشام یازماقی پای ورمیسن من‌ده یازام بی‌واهمه دشمنین اندامینه خامه‌م‌له شمشیر اولموشام دورموشام فتنه‌سالان روبَه‌لری‌لن رو به رو «یا أبا الفضل» سسلییب، قوّت تاپیب، شیر اولموشام تیزدور شمشیردن خامه‌م کسه ناحق‌لری یوخ اجازه‌م یازماقا؛ حق اوسته زنجیر اولموشام مجلس یاسینده تاپدیم واقعی عشقین یولون گورموشم من چوخ مَجازی عشق‌لر، سیر اولموشام سایه‌وی کسمه باشیمدان، قالمییم منّت‌لره اوندا بیگانه گولر گورسه زمین‌گیر اولموشام ‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ مریضْ مصلحتِ خویش را نمی‌داند به تلخ و شورِ طبیبِ زمانه راضی باش ‌‌
مهدي عاملي [کانال]
‌ ‌ ‌ فقال النبيُّ صلی الله علیه و آله: ‌ .. یـٰا عَـلـيُّ أنْـتَ أَصـلُ الـدّیٖـنِ ‌
‌. رسول خدا آب‌ای برای وضوء خواستند، و پس از اینکه [از وضوء‌گرفتن] فارغ شدند، دستِ عليّ را در دستِ خود گرفتند و سپس فرمودند ... . [و فیه آیاتٌ للسائلین] ‌‌
مهدي عاملي [کانال]
‌ ‌ ‌ فقال النبيُّ صلی الله علیه و آله: ‌ .. یـٰا عَـلـيُّ أنْـتَ أَصـلُ الـدّیٖـنِ ‌
‌ أنت مَنار الإیمان منار، اسم مکان از نور است؛ یعنی محلّ‌ِ نور. ای علی، تو جایگاهِ درخششِ ایمان هستی. تو کسی هستی که با ولایتِ تو نورِ ایمانْ تابیدن می‌گیرد. اگر اعتقاد به ولایتِ تو نباشد، ایمانِ هیچ بنده‌ای برای‌اش نور و ثمر و هدایت‌ ندارد. ‌‌
‌ گرچه خاکسترِ شبْ صیقلِ زَنگارِ دل است در صَفاکاریِ دلْ دستِ دگر دارد صبح ‌‌
‌ التفکّرُ حیاةُ قلبِ البصیر ‌سبحان الله، ثمّ سبحان الله چقدر این فرمایشِ حضرت أبي‌محمد الزکیّ، سیدنا و مولانا الإمام المجتبیٰ علیه‌السلام، عمیق و زیبا است. فکرکردن، زندگیِ قلبِ [انسانِ] بصیر است. انسانِ بینا و بیدار، قلب‌اش با تفکر زنده می‌مانَد. تفکر است که دل‌های انسان‌های آگاه را زنده نگه می‌دارد. ‌ جز همین ترجمه، هرچه بگوییم و هر شرح‌ای بدهیم، زیاده است. ‌‌
‌ به‌قولِ شیخنا الحبیب، حضرت استاد عباسعلی‌پور (الذي لا تکاد تجد نظیرَه، لاسیما في حسن السریرة) حفظه‌الله‌تعالی، که تکیه‌کلام‌شان است گویا (و نعم الکلام) «آی گوزل آللاه». بالوجدان حق است و حقیقت؛ که خدا واقعا زیبا است. حکمت‌اش محکم است؛ با هر عسری یسری نهاده. اگر دری را بسته، درهایی را باز کرده. اگر نعمتی را گرفته، بهتر از آن را عطاء کرده. القصه، دو شبِ گذشته را با دوست‌ام شیخ‌شهاب (زادَه‌ الله حبّاً لمولاه) میزبانِ یک انسان شریف بودیم. کسی که از اخلاق زیبا و خاکی و از دانشِ وافرش بهره‌ها بردیم. کسی که از بزرگ‌ترین شاهدها است بر اینکه می‌شود تبریزی بود و در عینِ‌حالْ دوست‌داشتنی. حاج‌آقا قبله (صانه الله تعالی عن الحدثان) از آنها است که صائب در وصف‌شان گفته: صحبتِ خوش‌نفَسان می‌بَرد از دلْ تنگی غنچهْ دردِ دلِ خود را به صبا می‌گوید . خدا را بابتِ آشنایی با این دو بزرگوار فوق‌الذکر، و هم البته دیگرانی که یادشان چراغِ قلبِ تاریک‌ام هست و نیاز به ذکر و تَعدادشان نیست، هزار هزار بار شاکر و حامد و ممنون‌ام. نعمتِ خدا، فقط نان و آب و ریال نیست. ‌نعمتِ بزرگِ خدا، گاهی عبارت است از «مصاحبت با بندگانِ صالحِ خدا». که خیلی‌ها از آن محروم‌اند؛ چنانکه دانم و دانی و مشهود است. و الحمد لولیّه ‌
‌ آدی معطّر ائدوب آغزیمی گلاب‌دن آرتیخ «حسین‌ حسین» دئمه‌سم، بو زبانین ارزشی یوخدی ‌
مهدي عاملي [کانال]
‌ آدی معطّر ائدوب آغزیمی گلاب‌دن آرتیخ «حسین‌ حسین» دئمه‌سم، بو زبانین ارزشی یوخدی ‌
‌. باشیم اوجال‌سا جِـدایه، «حسین‌ حسین» دِیَـه‌جاخ کولوم سَپیلْسه هَوایه «حسین‌ حسین» دیه‌جاخ ‌‌
‏اگر طهور شود مُنَجَّس‌ای به آبِ مُضاف‌ای رسد عَدویِ علی از عداوت‌اش سوی صافی [ببند کام و مزن نزدِ شاهْ حرفِ اضافی «بحار» و «مُختصر» و «عروه» و «مکاسب» و «کافی» عریضه‌ای‌ست که افتاده در بحارِ تو هر پنج] ‎ ‌