eitaa logo
حجت الاسلام دومیری
744 دنبال‌کننده
2هزار عکس
288 ویدیو
110 فایل
بیانات و بنانات حجة الاسلام مهدی دومیری گنجی ارتباط با ادمین: @ganji_65
مشاهده در ایتا
دانلود
درس های سلوک و همسرداری جلسۀ 17.mp3
2.14M
درس های سلوک و همسرداری، جلسۀ 17 با ما همراه باشید... @mahdi_domeiri آدرس اینستاگرام instagram.com/mahdi_domeiri
عشق عزّ و جلّ 14 عاشق که باشی، معشوق نگاهت می کند، توجّه می کند به تو. فرق داری با آنها که بیگانه از عشق اند و معشوق نیز بیگانه از آنها. نگاه معشوق که به تو افتاد، اگر از تو خبری باشد، اگر در تو « تو » را بیابد، اگر منیّتَت پا برجا باشد، نمی پسندد، اخم می آورد به ابرو، دوری می کند از تو. اگر تو خودت باشی و همه ات معشوق نباشی، یار رو بر می گرداند، چشم و ابرو نازک می کند، ناز می کند. از تو دل می بَرَد و رو بر می گرداند، دلبری می کند از تو. آنقدر باید بخری نازَش را که همه ات او شوی. با هر نازَش فرو می ریزد بخشی از کاخِ خودپسندی ات. باید ویران شوی، تا او بسازدَت. غمزه و نازِ معشوق هر آنچه غیر از عشق را از بیخ و بُن بر می کَند. عاشق که باشی، خودپسندی که نداشته باشی، غمِ ویرانی نداری. معشوق اگر نازی می کند، نه برای ویرانی تو، که برای شیرینیِ کام ِ تو است. غمزه می کند و لذّت می بری از دلبریِ یار. ناز می کند و در هر نازی تجلّیِ تازه ای می کند برایَت، با هر عشوه ای بیشتر زِ رخ نقاب می افکند. ناز می کند و با هر نازی عاشق تر می شوی و عاشق تر که شدی بیشتر می بینی و عاشق تر می شوی و بیشتر می بینی و عاشق تر می شوی و ... . عاشق که باشی، عاشق تر می شوی .... غمزه کردی هر چه غیر از عشق را بنیان فِکَندی غمزه کن بر من که غیر از عشق بنیانی ندارم ( امام خمینی ) با ما همراه باشید... @mahdi_domeiri آدرس اینستاگرام instagram.com/mahdi_domeiri
درس های سلوک و همسرداری جلسۀ 18.mp3
3.03M
درس های سلوک و همسرداری، جلسۀ 18 با ما همراه باشید... @mahdi_domeiri آدرس اینستاگرام instagram.com/mahdi_domeiri
حجت الاسلام دومیری
عشق عزّ و جلّ 14 عاشق که باشی، معشوق نگاهت می کند، توجّه می کند به تو. فرق داری با آنها که بیگ
عشق عزّ و جلّ 15 عاشقی که پیشه ات شده باشد، سرگردانی و حیران، هیجان زده ای و ناآرام. در جستجویی. در پیِ یافتنِ دیارِ یاری. بویِ یار را استشمام می کنی و در پیِ کویِ یار می شتابی. سر می نهی در کویِ یار که کوی عشق است. تا نرسی به یار، در راهی، در راهِ رسیدن. در این راه خطر است، رهزن است، مانع است. اما تو برای رسیدن به خانۀ یار سر از پا نمی شناسی. حاضری جان بدهی، اما یک لحظه بدون تکاپو برای وصالِ او سپری نشود. سر به کوی معشوق می گذاری و جان در گرو وصالش می بازی و با این جانبازی، لذّت می بری. لذّت می بری و عاشقی می کنی و عشق می ورزی و ... . عاشق که شده باشی، عاشقی برایت مقام شده باشد، ملکه شده باشد، معشوق همۀ وجودت را فرا می گیرد. هر آنچه هست معشوق است و تو نیستی. معشوق در دلَت نشسته و خانۀ دلَت شده کویِ یار. به معشوق زنده ای و با معشوق زندگانی می گذرانی. هر چه داری و نداری، معشوق است.سر نداری که به کویِ یار در پایش بیفکنی. جان نداری که نثارش کنی. عاشق که شده باشی، ادبِ عاشقی را فرا می گیری، از خود سخن نمی گویی که سخن از خود در مسیر عاشقی، کفر است و شرک. عاشق که شده باشی، رها می کنی خویشتنِ خود را، آزاد می شوی و رها و آنچه می ماند معشوق است و عشق .... سر نَهَم در کوی عشقَت، جان دهم در راهِ عشقَت من چه می گویم که جز عشقَت سر و جانی ندارم ( امام خمینی ) با ما همراه باشید... @mahdi_domeiri آدرس اینستاگرام instagram.com/mahdi_domeiri
عشق عزّ و جلّ 16 عاشق که باشی، تمامِ فکر و ذکرت می شود معشوق. تمامِ لحظات زندگی ات را پر می کند یادِ معشوق. ذهنَت درگیرِ عشق است، قلبَت درگیرِ عشق است، جانَت در گیرِ عشق است. لحظه لحظه تنفّس می کنی عشق را، می گویی عشق را، می شنوی عشق را، می بویی عشق را. عاشق که بشوی، زندگی می کنی عشق را. عاشق که باشی، عشق می شود زندگی ات، عشقِ به معشوق. زندگی ات را باید در آغوش کشی، باید سفت نگهش داری که نرود از دستت. باید رها کنی هر آنچه غیر عشق است را تا بتوانی عشق را در بَر گیری. دستانَت خالی است از غیر و پُر است از عشق. دو دستَت را حلقه می کنی دورِ عشق و در آغوشَت می فشاری همه دارائیِ خود را. از اغیار تُهی هستی و از عشق سرشار. عاشق که باشی، عشق که در قلبَت آشیانه کرده باشد، چه می فهمند دگران که تو عاشقی؟. عشق در تار و پودَت جریان یافته و با تمامِ وجودَت درکش می کنی، می فهمی اش، اما جز تو، کسی خبری ندارد. معشوق از تو عشق می خواهد و به کمتر از عشق رضایت نمی دهد. چگونه اثبات می کنی عشقَت را به او؟. مگر می شود عشق را ثابت کرد؟، با چه؟. عشق را تنها اثبات، خودش است و بس. می خواهی خودت را، عشقَت را، به معشوق ثابت کنی، سرِ دست بگیر عشقت را و نشانَش بده. مگر می شود غیر عشق را دلیل عشق آورد؟. مگر غیر از عشق چیزی دیگر هست که بتوان دلیل عشق اش قرار داد؟. عاشق که باشی، تنها عشق را می بینی و بس، تنها عشق را می دانی و بس، تنها عشق را، تنها عشق را. عاشق که باشی، عشقَت را دلیلِ عشقَت می آوری که: آفتاب آمد دلیل آفتاب .... عاشقم، جز عشقِ تو در دستِ من چیزی نباشد عاشقم، جز عشقِ تو بر عشق برهانی ندارم ( امام خمینی ) با ما همراه باشید... @mahdi_domeiri آدرس اینستاگرام instagram.com/mahdi_domeiri
درس های سلوک و همسرداری جلسۀ 19.mp3
3.93M
درس های سلوک و همسرداری، جلسۀ 19 با ما همراه باشید... @mahdi_domeiri آدرس اینستاگرام instagram.com/mahdi_domeiri
جوادی: بسم الله الرحمن الرحیم ⚠️ای که دستت می‌رسد، دستی بگیر 🚫خانم بی‌سرپرست و نیازمندی هستند که در گرمای تابستان کولر مناسبی ندارند. ⭕قیمت کولر آبی حدود سه میلیون تومان است... 🔰دوستانی که تمایل به کمک دارند، کمک‌های نقدی خود را به شماره حساب زیر بفرستید... 6104337392846711 مهدی دومیری گنجی بانک ملت اینم شماره کارت پ.ن: به گروه جهادی وکالت دهید تا مازاد را در کارهای خیر دیگر هزینه کند. 🔔لطفا رسانه باشید... با ما همراه باشید... @mahdi_domeiri آدرس اینستاگرام instagram.com/mahdi_domeiri
درس های سلوک و همسرداری جلسۀ 20.mp3
4.06M
درس های سلوک و همسرداری، جلسۀ 20 با ما همراه باشید... @mahdi_domeiri آدرس اینستاگرام instagram.com/mahdi_domeiri
عشق عزّ و جلّ 17 عاشق که باشی، نمی نشینی، که عاشقی و در پیِ معشوق. عاشق بیزار است از نشستن، از در جا زدن، از توقف. نمی شود مدّعیِ عشق شد و جریان نداشت.آنان که پذیرای سکون هستند، عاشق نیستند که مدعی اند. عاشق که باشی، دلَت را که به یار سپرده باشی و دلدارَت شده باشد، می خروشی و در پیِ یار روانه می شوی. می خواهی بجویی دلدارَت را، بیابی اش. در هر کجا، در هر زمان، در هر موقعیّت، تنها و تنها یار را می بینی و یار را می جویی. دیرَت می شود که به وصالَش برسی و در آغوشش گُم شوی. عاشق که باشی، می روی در پی اَش، در پیِ یار. عاشق که باشی، به دنبالِ یار که باشی، سَرَک می کشی همه جای عالَم را. هر چه بیشتر می جویی، کمتر می یابی. خسته می شوی، سر به درون فرو می بری و به ناگه جلوۀ آشنا می بینی، بوی آشنا استشمام می کنی، صدای آشنا می شنوی. آری، یار را باید در منزلِ یار جُست و خانۀ دوست همین جا است، قلبِ تو، که گفته اند:« قلب المؤمن حرمُ الله ». یار در دل است و تو دورِ جهان دورِ باطل می زدی. اکنون بی قرارِ دیداری، بر درِ دل کشیک می کشی که یار کی پنجره بگشاید و چهره نماید. روز و شب منتظری، منتظر جلوه ای دیگر. جلوه می کند و سرمست می شوی از عشق، از عشقَش. جلوه ای بر آمده از دل که لاجَرَم می نشیند بر دل. عاشق که باشی، منتظری، منتظر شربِ پیاپی از میِ رُخِ معشوق، وَ می نوشی و مست می شوی، مستِ مستِ مست، زبانِ حال و قالت فریاد می زند: ساقی ساقی ای ساقی، جامِ بادۀ باقی هِی بریز و مستم کن، از شرابِ مشتاقی بادۀ پیاپی ریز، جامِ باده کن لبریز ساقیا نشاط آور، مطربا طرب انگیز .... ای دل اگر عاشقی، در پیِ دلدار باش بر درِ دل روز و شب، منتظرِ یار باش ( عطار نیشابوری ) با ما همراه باشید... @mahdi_domeiri آدرس اینستاگرام instagram.com/mahdi_domeiri
درس های سلوک و همسرداری جلسۀ 21.mp3
2.78M
درس های سلوک و همسرداری، جلسۀ 21 با ما همراه باشید... @mahdi_domeiri آدرس اینستاگرام instagram.com/mahdi_domeiri