#پری_طلعتان (۲۷)
حاجی اشرفی هم پهلوان شریعت بود هم عارفی در مسیر عشق و کمال.
حمایت از آبروی مؤمن
مهمانی بیمار دل چیزی شبیه فضله موش را از ظرف غذا بیرون کشید و به همه مهمانان نشان داد. همه چهره در هم کشیدند و میزبان شرمنده شد. حاجی اشرفی رو به آن شخص کرد و گفت: دستی به محاسن خود بکش، شاید مشکل از تو باشد. دستی به محاسنش کشید. چیزی شبیه فضله موش در دستش بود. حاجی رو به حضار کرد و گفت: طعامتان را میل کنید، هیچ مشکلی نیست.
@mahdi_domeiri
#پری_طلعتان (۲۸)
آزمایش علمی
گاهی بعد از پایان درس از شاگردان می پرسید: آیا ادامه دهم؟. عده ای مخالف بودند، اما عده ای هم با شوق می گفتند: ادامه بدهید. اینطور شاگرد تنبل و شاگرد درس خوان را تشخیص می داد. آنهایی که خوب در کلاس گوش می دادند و به فکر مطالعه بعد از کلاس هم بودند، با ادامه درس مخالفت می کردند. اما آنها که اهل مطالعه نبودند، برایشان مهم نبود که استاد چه مقدار تدریس کند.
@mahdi_domeiri
#پری_طلعتان (۲۹)
به امر مولایم ...
ورشکسته شده بود . با یک قطعه زمین وقفی – با حفظ موازین شرعی – اموراتش را لنگان لنگان پیش می برد. اما تاجری دیگر ادعای مالکیت آن زمین را نمود و مدارک لازم را نیز فراهم کرد. تاجر ورشکسته چاره ای جز توسل به امام غائب ندید. بیرون از شهر در بیابان دو رکعت نماز استغاثه خواند و با اشک و آه، ملتمسانه کمک خواست. مردی در لباس روستائیان نزدیکش آمد و به او گفت: به شهر برگرد و خدمت حاج اشرف شرفیاب شو و بگو از شخص بزرگی مأموری حکم به وقف بودن این مکان کنی. گفت: من هیچ مدرکی ندارم. چطور ایشان چنین حکمی می کند؟. فرمود: به ایشان از طرف من بگو: ما امثال شما را تأیید می کنیم تا در حکم و فتوا خطا نکنید. حکم به وقفیت زمین صحیح است نشان به آن نشان که در سفر حج که در مقام ابراهیم نماز می خواندی و فلان دعا را اشتباه خواندی، شخصی آهسته در گوشت صحیحش را زمزمه کرد.
مرد خدمت مقدس اشرفی رسید و شرح ما وقع داد. گریه امان از حاجی ربود. صبح روز بعد پس از قرائت خطبه ای جانسوز آستین های پیراهن سفیدش را بالا زد و فرمود: به امر مولایم حجة بن الحسن العسکری حَکَمَتُ بِوَقفِ هذا المِلک.
@mahdi_domeiri
#پری_طلعتان (۳۰)
بهترین افتخارات و بهترین نعمت هایی که خدا به این شهر [ بابل] عطا کرده وجود شخص شخیص حاجی اشرفی است.
طلب باران
مدت ها بود که باران نباریده بود. احتمال خشکسالی و قحطی، شمال کشور را تهدید می کرد. دعای مردم هم راه به جایی نمی برد. به مقدس اشرفی رو آوردند و تقاضای نماز استسقاء کردند. پذیرفت و راهی صحرا شد و مردم به دنبالش. بعد از نماز دست به دعا برداشت و تضرع کرد. هنوز مشغول دعا بود که ابرها آسمان را پوشاندند و باران باریدن گرفت.
@mahdi_domeiri
#پری_طلعتان (۳۱)
اشرفی و اشرفی
برای نماز شب برخاست. سطل آبی که برای وضو مهیا کرده بود پر از اشرفی شد. رو به آسمان عرض کرد: خدایا، اشرفی از تو اشرفی نخواست، آب خواست.
@mahdi_domeiri
#پری_طلعتان (۳۲)
از متقدمین شیخ مفید، شیخ طوسی و سید مرتضی و از متأخرین شیخ مرتضی انصاری و ملا محمد اشرفی در غیبت کبری حضور امام غائب مشرف شدند.
کور باد چشمی که...
تاجری برای حساب خمس اموالش خدمت حاجی رسید. اطرافیان او را از این کار منع کردند و گفتند: روحانی محل هم می تواند این کار را بکند. وقت حاجی را بیهوده تلف نکن. تاجر برگشت اما دلخور شد و به امام زمان شکایت کرد. شب در عالم رؤیا خدمت حضرت شرفیاب می شود. حضرت می فرماید: برو به ملا محمد اشرفی بگو: آنکه در بین صفا و مروه دست بر شانه ات گذاشته و گفت: شکَّر الله سعیَک، مرا فرستاده تا خمس مالم را حساب کنی. خوابش را خدمت حاجی تعریف کرد. با سوزی جانگداز فرمود: کور باد کسی که امام زمان خود را نشناخته، و سخت گریست. شاید سبب نابینائیش همین دعا بود تا چشم باطنیش باز شود.
@mahdi_domeiri
#پری_طلعتان (۳۳)
پناه مردم
شیخ عبدالله مازندرانی یکی از سه رهبر مشروطه افتخار شاگردیش را داشت. در مورد استادش می گوید:
خانه ایشان پناهگاه مظلومان و محرومان بود. مردم نیاز و حوائج خود را به ایشان عرضه می کردند. بیماران شفای خود را به ایشان تبرک و جهت رفع ظلم از ایشان استمداد می جستند.
@mahdi_domeiri
#پری_طلعتان (۳۴)
قلیان
در نجف که بودم زیاد به حرم شرفیاب می شدم. گاهی برای رفع خستگی از کار روزانه قلیان هم می کشیدم. شبی هنگام غذا پیاز تناول کردم و به احترام حضرت امیر علیه السلام به حرم نرفتم. از همان حجره عرض ادبی کردم و زیارتی خواندم. شب در خواب امیرالمؤمنین را دیدم که می فرماید:« ملا محمد، ما با بوی قلیان شما در نهایت ساختیم و امشب به بهانه خوردن پیاز نزد ما نیامدی؟». از خواب پریدم و عزم زیارت کردم. از آن پس هرگز قلیان نکشیدم.
@mahdi_domeiri
#پری_طلعتان (۳۵)
شمایل دوران پیری
حاجی اشرفی مردی متوسط اندام و دارای محاسنی سفید و صورتی کشیده و لاغر بود و عمامه ای کوچک بر سر می نهاد. مژگان سفید و بلندش چشمانش را فرا گرفته بود. در محضرش همه وقت گروه زیادی حضور یافته و استفاده می نمودند.
@mahdi_domeiri
#پری_طلعتان (۳۶)
دیدار حضرت دوست
سه شب قبل از رحلتش در خواب دید که منادی ندا می دهد: هر کس می خواهد در تشییع جنازه ملا محمد اشرفی شرکت کند به مسجد کاظم بیگ بشتابد. بعد از بیداری و تعریف خوابش گفت: به زودی به مهمانی خدا می روم.
بعد از 95 سال عمر با خیر و برکت در روز دوشنبه، غره ماه رمضان 1315 ه. ق روح مطهرش به ملکوت پر کشید. تاریخ وفاتش به حروف ابجد می شود: إنَّ العاقبةَ لِلمتّقین.
@mahdi_domeiri
#پری_طلعتان (۳۷)
وصف حال
لسان الاطباء عارف و شاگرد حاجی اشرفی در وصفش چنین سروده:
ای فدای تو هم دل و هم جان
ای نثار رهت هم این و هم آن
به مدیحت چه بیان آرم
مادح ذات تو است صد جان
من چه بگویم به وصف آن ذاتی
که بوَد نائب امام زمان
علم کسبی وصف او باشد
علم او کشفی و لدنی دان
زین سبب گشته حجة الاسلام
زین جهت شد ستودۀ دو جهان
@mahdi_domeiri
#پری_طلعتان
عکس متعلق به ثقة الإسلام، آیة الله ملا محمد اشرفی بارفروشی است که چند شب داستان زندگی این بزرگمرد را در کانال با شما به اشتراک گذاشتیم. عالمی که هم در امور فردی اسوه و الگو بود و هم در امور اجتماعی جلودار و رهبر. هم در برابر ظالم ایستادگی می کرد و هم پناهگاه مستضعفین بود. هم امام خوبی برای ایتام آل محمد صلی الله علیه و علیهم اجمعین بود و هم شیعهٔ خوبی برای امام زمانش روحی له الفداء.
در دوران تحصیل در شهرستان بابل، با مقبرهٔ این عالم کم نظیر انس ها داشتم و دائما دلتنگی هایم را کنار قبر شریف ایشان ( که در آن زمان قرار بر مرمتش بود و هنوز تعمیر نشده بود ) می بردم.
در همان دوران تصمیم گرفتم اطلاعات کمی که از زندگی این مرد بزرگ در لابلای کتاب ها در دسترس بود را به صورتی جذاب و بدون حواشی زائد، برای عموم جامعه به رشته تحریر در آورم که مجموعهٔ مختصر #پری_طلعتان برایند آن تصمیم است.
امیدواریم خداوند ما را از برکات و فیوضات روح قدسی این عالمِ عامل، بهرمند سازد ان شاء الله.
@mahdi_domeiri