eitaa logo
مهدی قاسم زاده
687 دنبال‌کننده
18هزار عکس
335 ویدیو
0 فایل
ارتباط با ادمین: @m_gh_026 👤آدرس ما‌ در شبکه های مجازی ✅تلگرام t.me/mahdi_ghasemzadeh ✅سروش sapp.ir/mahdi_ghasemzadeh ✅آی گپ Igap.net/mahdi_ghasemzadeh ✅توییتر twitter.com/mghasemzadeh61 ✅ بله ble.im/mahdi_ghasemzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 واقعیت معجزه‌ی اقتصادی ...(۳) .... معجزه‌ی اقتصادی کره حاصل آمیزه‌ای هوشمندانه و عملگرایانه از انگیزه‌های بازار و بود؛ برخلاف کشورهای کمونیستی، دولتِ کره بازار را از بین نبرد، اما به باور کورکورانه هم نداشت... راهبرد کره، با آنکه بازار را جدی میگرفت، اما اغلب لازم می دانست که با استفاده از دخالت‌های دولتیِ مبتنی بر سیاست‌های اقتصادی، بازار اصلاح شود؛ با اینهمه، اگر فقط کره بود که با استفاده از اینگونه سیاست‌های "ارتدادی" ثروتمند شده بود، مرشدهای بازار آزاد شاید میتوانستند مورد کره را بعنوان یک مردود شناسند اما عملاً تمام کشورهای توسعه یافته‌ی امروز، از جمله بریتانیا و ایالات متحده، یعنی کشورهایی که زادگاه بازار آزاد و تجارت خارجی آزاد پنداشته میشوند هم براساس سیاست‌هایی ثروتمند شده‌اند که با در تضاد است... ترفند هوشمندانه ای که بسیار باب شده این است که وقتی کسی به قله‌ی رفیع عظمت رسید، لگد میزند و را دور می افکند؛ همان نردبامی که خود پیش تر از آن صعود کرده بود تا، با این عمل، دیگران را از وسیله صعود محروم کند... امروزه در کشورهای ثروتمند، مطمئناً کسانی هستند که بازار آزاد و تجارت خارجی را بااین هدف به کشورهای تنگدست موعظه میکنند که سهم بیشتری از بازارهای کشورهای مزبور را به چنگ آورند و از ظهور پیشگیری کنند؛ اینها میگویند "آن کاری را بکنید که میگوئیم، نه همان کاری را که ما پیش تر می‌کردیم" !! 📚 نیکوکاران نابکار @mahdi_ghasemzadeh
🔴 کشورهای ثروتمند چگونه ثروتمند شدند؟! تا پیش از دوران سلسله تیودور، اقتصاد نسبتاً عقب مانده‌ای داشت و برای تأمین مالی وارداتش، به صادرات اتکا میکرد؛ بریتانیا پشم خامش را صادر میکرد و سود مناسبی بدست می‌آورد اما خارجی‌ها که میدانستند چطور پشم را به تبدیل کنند سود بیشتری به کف می‌آوردند... این وضعیت بریتانیا در اواخر قرن پانزدهم بود که میخواست تغییرش دهد... هنری هفتم، هیئت هایی سلطنتی را گسیل کرد تا محلهایی را که مناسب محصولات پشمی است شناسایی کنند، بر صادرات پشم خام را افزایش داد و حتی با هدف فرآوری بیشترِ پشم خام در بریتانیا موقتاً آن را ممنوع کرد؛ در سال ۱۴۸۹، برای ارتقای فرآوری بیشتر در داخل کشور، صادرات پارچه تکمیل نشده، به جز پارچه هایی زمخت و ارزان تر از یک حد مشخص را نیز ممنوع کرد... هنری هشتم ممنوعیت صادرات پشم خام را موقعی سریعاً لغو کرد که مشخص شد بریتانیا ظرفیت فرآوری تمام محصول پشم خود را ندارد؛ تقریباً ۱۰۰ سال پس از آغاز "سیاستِ صنعتیِ جایگزینی واردات" در سال ۱۴۸۹ از سوی هنری هفتم، بریتانیا از چنان ظرفیت فرآوری برخوردار شده بود که صادرات پشم خام را بطور کامل ممنوع کرد و این ممنوعیت، تولید کنندگان رقیب در کشورهای خارجی را که حالا دیگر از مواد خام مورد نیازشان محروم شده بودند، به ورطه نابودی کشاند... به این ترتیب تولید محصولات پشمینه مهم ترین صنعت صادراتی بریتانیا شد و درآمد ناشی از آن در تامین مالی وارداتِ گسترده‌ی مواد خام و مواد غذایی ای که را تغذیه میکرد بیشترین سهم را در کل درآمد صادراتی بریتانیا داشت... این نه بلکه حمایت‌ها و یارانه‌های دولتی بود که صنعت تولید محصولات پشمی بریتانیا را ایجاد کرد؛ هنری هفتم با سرپیچی از علائمِ بازار مبنی بر اینکه کشورش در تولید پشم خام کارآمد است و باید وضع موجود را حفظ کند، سیاستهایی را برای دگرگونیِ عامدانه این حقایقِ نامطلوب بکار گرفت و با این روند سرانجام بریتانیا را به کشوری پیشگام در عرصه تبدیل کرد... 📚 نیکوکاران نابکار ✍ پرفسور هاجون چنگ @mahdi_ghasemzadeh
🔴 رابطه دموکراسی با توسعه اقتصادی.... برخی معتقدند که برای توسعه اقتصادی ضرورت دارد، زیرا در برابر حاکمانی که اموال مردم را خودسرانه مصادره میکنند، حافظ شهروندان است اما برخی دیگر بر این باورند که در دفاع از ، دموکراسی را میتوان در صورت لزوم فدا کرد همانطور که برخی از اقتصاددانان لیبرال از دیکتاتوری پینوشه در شیلی شدیداً پشتیبانی کردند و برخی دیگر معتقدند که با ، دموکراسی نیز به نحو طبیعی شکل میگیرد زیرا توسعه اقتصادی باعث آفرینش طبقه متوسط تحصیل کرده‌ای خواهد شد که طبیعتاً خواستار دموکراسی است... برخلاف گفته‌ی نولیبرالها، بازار و دموکراسی از بنیاد در تضادند چون دموکراسی معطوف است به اصلِ "یک نفر، یک رأی"، درحالیکه معطوف است به اصلِ "یک دلار، یک رأی"؛ صرف نظر از میزانِ پولِ افراد، اصل اول وزنی مساوی به افراد میدهد و اصل دوم وزن بیشتری به پولدارها !! هر قدر هم که منطقِ بازار از برخی جنبه‌ها مثبت باشد اما قطعاً نباید و نمیتوان فقط بر اصل آن جامعه را اداره کرد چون سپردن همه چیز به سازوکار بازار بدان معناست که بینوایان شاید نتوانند حتی زندگی بخور و نمیری را سر کنند، درحالیکه میتوانند همه هوسها، حتی سطحی ترینشان را برآورده کنند؛ شاید برای همین است که جهان، برای پژوهش روی داروهای لاغر کننده بیست برابر بیشتر از پژوهش روی بیماری که سالانه بیش از یک میلیون نفر را میکشد، هزینه میکند... بنظر میرسد دموکراسی و بازار دو بنای بنیادین در یک جامعه‌ی بایسته و خوب است اما این دو بنا با هم در تضادند و باید میانشان توازن برقرار کرد؛ مشارکت در فرآیندهای دموکراتیکِ سیاسی دارای ارزشی ذاتی است که نمیتوان به آسانی برای آن ارزش، مبلغی تعیین کرد بنابراین حتی اگر دموکراسی بر اثری منفی بگذارد بازهم میتوان بخاطر ارزش ذاتیِ آن از دموکراسی حمایت کرد و نباید این واقعیت را پنهان کرد که برای دموکراسی باید مبارزه کرد و خود به خود از رونقِ اقتصادی زاده نمیشود هرچند که نولیبرالها، دموکراسی را فقط تا جایی می‌پذیرند که با بازار آزاد تقابل نکند و این بدین معناست که آنها فقط در صورتی دموکراسی را میخواهند که فاقد قدرت باشد.... 📚 نیکوکاران نابکار ✍ پروفسور هاجون چنگ @mahdi_ghasemzadeh
🔴 راز رشد کشورهای تنگدست؛ "سرپیچی از گرایش بازار" ... اقتصاددانان استدلال میکنند اگر شرکت فولکس واگن تمام نقشه‌ها و دستورالعمل‌های تولید فولکس قورباغه‌ای را حتی به یک تعمیرگاه زیرپله‌ای در ماپوتو (پایتخت موزامبیک) بدهد، آن تعمیرگاه باز هم نمیتواند را تولید کند، زیرا فاقد توانمندی‌های فناورانه و تشکیلاتی است که شرکت فولکس واگن در اختیار دارد؛ به همین دلیل موزامبیکی ها باید واقع بین باشند و سراغ چیزهایی مانند خودرو نروند و بجای آن باید بر کارهایی تمرکز کنند که، از پیش، در آنها مهارت یافته‌اند مثلاً کشت بادام هندی!! توصیه‌های بازار آزاد شاید در کوتاه مدت درست باشد اما این بدان معنا نیست که موزامبیکی ها، یک روزی نباید چیزی مانند فولکس واگن قورباغه‌ای تولید کنند؛ در واقع اگر خواستار پیشرفتند، باید این کار را بکنند، و البته به شرط برخورداری از و سرمایه‌گذاری مناسب برای فراهم آوردنِ توانمندی‌های لازم، خواهند توانست فولکس واگن را تولید کنند، هرچه نباشد هیوندای کره نیز کارش را از یک تعمیرگاه زیرپله‌ای در دهه ۱۹۴۰ آغاز کرد... با استناد به اصل ساده اما محکمِ "حال را فدای آینده کردن" بود که آمریکایی‌ها از اجرای در سده ۱۹ خودداری میکردند، فنلاندی ها تا همین اواخر درپی جذب نبودند، کره ای ها برغم مخالفت‌های ، کارخانه فولاد ایجاد کردند، سوئیسی ها پروانه انحصاری صادر نمیکردند و آمریکایی‌ها از خارجی‌ها حمایت نمیکردند و اینکه ما، فرزندانِ خردسالمان را بجای فرستادن پیِ کار و معاش، به دبستان می فرستیم.... تویوتا بیش از ۳۰ سال از و یارانه‌ای بهره بُرد تا توانست در بازار بین المللی خودروسازی، آنهم در کلاس پایین، قابلیت رقابت پیدا کند، از زمان هنری هفتم تقریباً صد سال طول کشید تا بریتانیا در تولید پوشاک پشمی به پای کشورهای اروپای سُفلا رسید و ۱۳۰ سال سپری شد تا ایالات متحده به آن حدی از دست یافت که با خاطری آسوده دیوار تعرفه گمرکی را برچید؛ بدون داشتن افق‌های دور و دراز، احتمالاً ژاپن همچنان صادر کننده عمده‌ی ابریشم، بریتانیا همچنان صادرکننده پشم و آمریکا صادرکننده پنبه باقی میماندند و همه‌ی اینها درحالیست که تجارت آزاد از کشورهای تنگدست میخواهد که با تولیدکنندگان پیشرفته خارجی بی‌درنگ به رقابت برخیزند!! 📚 نیکوکاران نابکار ✍ پروفسور هاجون چَنگ @mahdi_ghasemzadeh
🔴صرفا جهت تأمل... ‏مقابله با بلیط از سوی باشگاه آژاکس: 25 نفر از هواداران رسمی باشگاه که قصد داشتند بلیط بازی مقابل دورتموند را با قیمت بالاتر بفروشند، به پرداخت 450 یورو و محرومیت 18 ماهه از حضور در ورزشگاه خانگی محکوم شدند... در هلند خبری از نیست؟! 💬میرهادی رهگشای @mahdi_ghasemzadeh