جامعه متعادل | مهدی تکلّو
کلیشه ی کلیشه زدایی
جنبش های مدرنیستی در غرب با تردید آغاز و با نفی، در مسیر تکوین قرار گرفت. نفی چه؟ نفی هر وضعیتی که تا به آن روز حاکم بوده. دنیای جدید بر مبنای یک ضدیت و ستیز سازمان می یافت و آن چیزی که باید به هر طریق کنار میرفت، نامش «#سنّت» بود.
سنت ستیزی رمز عملیات مشترک خیلی از تحولات آن دوران بوده است. خیلی از علوم جدید هم در این خاک تأسیس شده. روشنفکران ایام مشروطه هم که فرنگ فرنگ از لسانشان نمی افتاد، چهره رادیکال تر این تفکر دوگانه ای بودند. آنها جامعه ایرانی را در تار عنکبوت «سنت» می دیدند و میخواستند ما «از نوک پا تا فرق سر» غربی شویم. این تفکر نیرومندِ صفر و یکی که تا به امروز هم از سپهر اندیشه جامعه ما سایه برنچیده، اجازه تفکر برهانی را از متفکر میگیرد، چرا که سنت، تنها نام برهه ای از تاریخ که دورانش گذشته نیست؛ بلکه سنت، یک ناسزا و بد و بیراه فرهنگی - جامعه شناختی است که دال پنهان خیلی از اندیشه ورزی های امروز است.
اما کلیشه ها! کلیشه ها میراث دوران ماضی بودند که در پاستوریزاسیون مدرنیسم، از بافت فرهنگی جامعه دستشان کوتاه نشد. بنابراین #کلیشه_زدایی در دستور کار قرار گرفت. سنت ستیزی و کلیشه زدایی اما در غرب به نظر موفقیت آمیزتر عملیاتی شد، حال آن که در جامعه پیچیده ی ایرانی، که در دوگانه جامعه شناسب غربی ها، معلوم نیست کجای الاکلنگ نشسته، کلیشه زدایی میتواند بازارش حسابی سکه باشد.
باید درنظر داشت که جامعه ایرانی مفطور و مخلوط با اندیشه های دینی بوده و هست و اگر بنا به مدرنیزاسیون باشد، لاجرم تر و خشکِ باورهای دینی و غیردینی با هم می سوزند. بی آن که جریان سنت ستیز، فارغ از این دوگانه ی تهی از منطق، پرسشگرانه و محققانه مزایای دورانی که «سنتی و قدیمی» صدایش میکنند را بررسی و گزینش کنند.
من معتقدم در #بازیابی_هویت_زن، نان کلیشه زدایی بیشتر در روغن است. اگر بگوئی سیمای زن را ترسیم کنند، میگویند فعلاً برای شروع، زن سنتی نباشد، حالا بقیه اش را یک کاری اش میکنیم. همانطور که #مارکس، مسیحیت ضدعقلانیت را به مفهوم کلی دین تعمیم داد و بی مطالعه نسخه تمام ادیان را پیچید، اندیشه های مدرن نیز در نهاد خود، هر چه که در گذشته جریان داشته را میخواهد بشورد و ببرد. حال چه منبعث از اندیشه های دینی باشد، چه حقیقتاً خرافه های غیرعقلانی! سنت ستیزی ما را رها نمیکند! از تعریف هویت زن تا جزئی ترین مصادیق نظیر خواستگاری سنتی! و بیم آن می رود که کلیشه زدایی، خودش در لباس یک کلیشه ی مدرن، بی رحمانه اجازه تفکر را از اندیشمندان و پژوهشگران مسلمان جامعه ما، سلب کند.