eitaa logo
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
1.7هزار دنبال‌کننده
835 عکس
98 ویدیو
15 فایل
دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی پژوهشگر مطالعات جنسیت و جامعه کانال‌ها و صفحات من⬇️ https://zil.ink/mimte
مشاهده در ایتا
دانلود
نه آرمان مدیا و نه واقعیت مدیا من شمقدری را به خاطر تلاش برای جذاب سازی مستندهایش نکوهش نمی‌کنم. سر رشته‌ی ذهن مخاطب را با داستان، همراه کردن هم مهارت است و هم برای جامعه ما الزام دارد. هر چند معتقدم او در این جذاب سازی به ویژه در مستند جدیدش، کم از وقار و نجابت و اعتدال نیفتاده است. به علاوه در مورد این که آیا او تاجر و کاسب است، نفیاً و اثباتاً موضعی نمیگیرم اما اعتقاد دارم او به رغم این که کارگردان و مستندساز خوبی است، به شدت از کم سوادی در حوزه مسائل اجتماعی رنج می برد. دیوار پژوهش ها و مداقه های علمی و نظری او به شدت سست و ادبیاتش به طرز مبتذلی عامیانه است و من را در کنار نظرسنجی های اینستاگرامی اش در مورد میزان فحشا در ایران همنشین و همگون می بینم. حتی با ارفاق هم نمیتوان این سبک مواجهه با پدیده های اجتماعی را در عداد برخوردهای علمی مقوله بندی کرد. به نظر، تنها ادبیات گونه می‌تواند برای بیان کاستی ها و ضعف های انقلاب جنسی 4 حق مطلب را ادا کند. من اما از ساحت نقد عبور کرده و وارد مناقشه می شوم. شمقدری در مستند اخیرش، روی مساله دست می گذارد. دغدغه اش بی تعارف با روبرو شدن و پرهیز از سانسور است. مرحبا بناصرنا، اما شناخت علمی واقعیت به دور از هیجان زدگی و عرفی گری، آن قدر قبای گشادی است که به تن شمقدری و همکارانش زار می زند. انقلاب جنسی روایت کلانی از موضوع به دست نمی دهد. وجه تاریخی عاملیت ها نیز از قلم افتاده و یک طرفه به قاضی رفته است. شکستن تمام کاسه و کوزه ها بر سر ، دم دستی ترین و نخ نماترین مطلع برای آغاز بحث های حوزه حجاب است. انتقاد کردن از قانونی بودن حجاب و قفایی زدن به ایده ی اصلا کار سختی نیست. چون اساساً کس دیگری برای مساله قدم از قدم بر نمی دارد که بخواهیم از کارش ایراد بگیریم و روپوش اپوزوسیون به تن کنیم! من در تمام پنجاه دقیقه ای که مستند را تماشا میکردم، احساس میکردم شمقدری تازه با جمهوری اسلامی آشنا شده و مانند یک تازه وارد خبر از خیلی چیزها ندارد. او سیاست های جمهوری اسلامی در حوزه حجاب را شکست خورده تصویر میکند اما گویا خبر ندارد که جمهوری اسلامی سیاست و برنامه راهبردی واحدی در این باره روی میز نگذاشته است. بعد از 41 سال هنوز مناقشات در رده های بالای حکومتی این است: فرهنگ چقدر مهم است؟! القصه نه تنها نسبتی با آرمانگرایی ندارد بلکه در ترسیم واقعیت هم حسابی کمیت اش لنگ است. این ادبیات مغالطه آمیز و عجولانه را خیلی تندتر به کار می برد، نیاز به هزینه و زحمت سفر به این سو و آن سو نداشت. 囧 @Segerme
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
به حاج قاسم من دست نزن! بستر اندیشه ورزی در جامعه ما از سیاست زدگی رنج می برد. پیش از آن که اندیشه ها به موعد مواجهه و تعامل برسند، قشربندی های اجتماعی نسخه یکدیگر را پیچیده و فرصت مباحثه به تهدید مجادله تبدیل می شود. این که اندیشه ها عقیم و محصور باقی می مانند و تضاعف و تزاید شکل نمیگیرد تنها بخشی از آسیب است. آسیب بالاتر آنجاست که همزیستی اجتماعی و امکان اصلاح آن نیز به مخاطره می افتد. «حزب اللهی» و «ضد انقلاب» و دوگانه های از این قبیل بار معنایی سیاست زده تری گرفته و بیش از گذشته مصرف و برچسب می شوند. برخلاف آنها که تصور میکنند سیاست های جمهوری اسلامی در موضوع حجاب شکست خورده، من معتقدم جمهوری اسلامی از بی سیاستی رنج می برد. و در این شرایط، حجاب به مثابه وجه انضمامی و بیرونی‌ترِ سبک زندگی، به خوبی مستعد آن می شود که معیار قشربندی ها و لشگرکشی های اجتماعی قرار گیرد. بدحجاب و باحجاب میتوانند دوقطب یک تقابل اساسی را ایفای نقش و در فضایی خالی از مفاهمه آتش افروزی کنند؛ شبیه به آنچه که در سال ۸۸، این سو و آن سوی خیابان ها می دیدیم. یک ما و شمای تا اندازه ی خوبی کاذب! باید برای تجمعات پاسدارانه حجاب و البته سایر ارزش ها و قوانین فکری اساسی کرد. برای محجبه ها، تنها حجاب شرعی از آزمون حجاب سربلند بیرون می آید و در بدنه متکثر خانمهایی که پوشش غیرشرعی دارند، همان حجابی است که احساس میکنند باید رعایت کرده و می‌کنند. تجمعات سلحشورانه‌ی این چنینی، این اختلاف ارتکازی در مفهوم حجاب را نادیده می گیرد، طرف مقابل را از انتفاع از ارزش ها و نمادهای ارزشی مسلوب و مخلوع کرده و طیف گسترده ی بدپوشش های خاکستری را به انتهای طیف آسیبهای و اخلاقی هل میدهد. ادبیات قبیله ای و تنش زا که شکاف های اجتماعی را پررنگ تر میکند در طرف مقابل میشود همان زبان تند و گزنده و زبان تند و طنز کوزوکو و غیره که آنها نیز در گل آلود نمودن آب گفتگو، سهیم و یا مأمورند. وقتی که به طرد بدپوششها معترض بود، به خوبی قواعد مدیریت اجتماعی رهبری را فهمیده بود. رهبری چندی بعد از تنگ کردن دایره انقلابی گری هم گلایه کردند. واقعیت این است که مسائل بیشتر از آن چه که باید در جامعه ما تب دار می شود. در مجموع، من قاطعانه ایده ی را در مدیریت فرهنگ بسیار مؤثر و مفید تصور میکنم، اما به نظر می رسد در شرایطی که دستگاه های مسئول در خواب چهارفصل به سر می برند، ضعف های جدی جریانهای مردمی را هم باید همینگونه آتش به اختیارانه مرتفع نمود.