eitaa logo
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
1.7هزار دنبال‌کننده
835 عکس
98 ویدیو
15 فایل
دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی پژوهشگر مطالعات جنسیت و جامعه کانال‌ها و صفحات من⬇️ https://zil.ink/mimte
مشاهده در ایتا
دانلود
ب یک سال و خرده ای می شود که به بهانه مواجهه با نوجوان ها دهه هشتادی (حالا نگویم کار تربیتی) ، پایم به آموزش و پروش باز شده و سمپادی شده ام. به اسم مشاوره تحصیلی دغدغه های فرهنگی-اجتماعی ام را هر بار به خط میکنم و می شمارم. چند روز پیش از هسته ی گزینش آموزش و پرورش تماس گرفتند و دعوت کردند برای مصاحبه! از کارهای اداری حضوری زورم می آید اما رفتم. داخل ساختمان شدم و اتاق مصاحبه را نشانم دادند. خودم را برای سوالات تخصصی مشاوره تحصیلی آماده میکردم و سعی داشتم سوالات مصاحبه گر را حدس بزنم. به پشت در رسیدم، در زدم و داخل شدم گفتند نیم ساعت دیگر تحمل کن.. غرولند کردم و تیکه هایم را نثارشان کردم، اما دست آخر صبر کردم تا نوبتم بشود. نوبت من شد. ابتدا از اطلاعات شخصی و تحصیلی سوال کرد. مشتاق همان سوالات تخصصی بودم و میخواستم قُدبازی ام را در مسائل فرهنگی هم به رخ بکشم. سوالات بعدی شروع شد . برخلاف تصور اما با سوالات اعتقادی و احکام مواجه شدم! مجبور بودم در مورد ولایت فقیه توضیح بدهم، باید میگفتم چند وقت یکبار نماز جماعت میخوانم یا آخرین باری که نماز جمعه رفتم کِی بود. دو سه آیه هم ترتیل خواندم تا مطمئن بشوند من مشاور خوبی هستم! حتی برایشان توضیح دادم که اگر به رکعت سوم نماز جماعت برسی باید چه کنی! اما من و انتظاراتم خشکمان زده بود! مصاحبه تمام شد و من که هایم در هم شده بود داشتم به این فکر میکردم که شایسته سالاری چطور با ظاهربسندگی حزب اللهی و انقلابی در این سالها بازی خورده است. من شاید وقت نکنم هر هفته یا هر دو هفته نماز جمعه بروم ولو با دلایل غیر قانع کننده ، یا حتی شاید دقت نکرده باشم آقای امامی کاشانی معمولا از چه سوره هایی در نماز استفاده میکنند! اما این سبک گزینش های نخ نما و پوسیده نباید خیال ما را از کادر اجرایی آموزش و پرورش راحت کند. دوست داشتم از من در مورد سند تحول آموزش و پروش بپرسند. دوست داشتم سیاق مشاوره ی فردی بندی را محک بزنند و میخواستم ایده هایم در موردِ ارتقای نشاط تحصیلی در بدنه دانش آموزان سمپادی مورد سوال واقع شود! همین ها را هم در آخر بهشان گفتم. گفتند چنین گزینشی متاسفانه وجود ندارد... این قصه ها را در سالهای ابتدایی انقلاب سراغ داشتم.. اما در آستانه چهل سالگی انقلاب نباید تلازم تعهد و تخصص برای مان ناملموس باشد. آن هم در سطح یک وزارت خانه ی اساسی! 囧 @segerme
جای مردان سیاست بنشانید مردان تا هوا تازه شود «فرهنگ هواست..» 囧 @segerme
حجاب مهم تر است یا چه؟👇👇👇
✅ حجاب مهم تر است یا چه؟ یکی از نکاتی باید مثل سایه دنبال کارهای فرهنگی مان بیاید مخاطب شناسی ست. به جرأت می شود گفت یکی از کُمیت های لنگ فعالیت های فرهنگی ما در این سالها به ویژه آنجا که کنش های اجتماعی با لایه های پیچیده ی روانشناختی در آمیخته می شده، کم دقمتی در بررسی واقعیت های رفتاری منسوب به گروه مخاطب بوده است. بایستی زاویه خطی و تک بعدی را کنار گذاشته و سطوح مختلف تحلیل را به میانه آوریم. شاید آن روز که حضرت آقا در دیدار با مردم خراسان شمالی در مورد خانم های به بیان عرف « بدحجاب » صحبت میکردند و از دل یک تناقض ظاهری ، نحوه برخورد با ایشان را توضیح می دادند، میخواستند به نحوی این سطوح لایه لایه ی تحلیل را به ما آموزش بدهند. چه تناقضی ؟ این که می بینیم یک خانم بدحجاب که در بسیاری از مولفه ها که جلوتر عرض میکنم به آنچه که باید، متخلق ست و به تعبیر رهبری دل در گروه این مرزبندی دارد اما در ظاهر یک نقص دارد آن هم کم توجهی به حجاب... به راستی با محجبه ها و چادری هایی که آخرش تو زرد از آب در می آیند و بالعکس بدحجاب هایی که تا آخر خط بر یک سری اصول اساسی می مانند چه باید بکنیم.. و تبعا این سوال رخ می نماید که بالاخره حجاب چقدر مهم است؟ این قالب متناقض نما را به عینه در ، دختر 16 ساله ای فلسطینی که به علت مبارزه و مخالفت با سربازهای رژیم صهیونیستی اکنون بازداشت و تحت محاکمه است، می بینیم. این گونه به نظر می رسد که برای پاسخ به این سوال و همچنین برای تعمیم به مقیاس های کلان تر باید مخاطب را با لایه های ارزش گذاری شده نگریست. آن شاخصه که در لایه های درونی تر و عمیق تر قرار گرفته و در این نظام ارزش گذاری ، اولویت بالاتری میگیرد جهان بینی و به تعبیر خلاصه توجه به مرزبندی جبهه حق و باطل است. ابتدا به ساکن باید بررسی نمود که موضوع و مخاطب ما در کجای این مرزبندی قرار گرفته سپس لایه های بیرونی تر با درنظرداشت این لایه واکاوی کرد. قرارگیری در جبهه ی حق در مقابل جهبه باطل که امروز در جبهه مقاومت در مقابل استکبار جهانی تعیّن پیدا کرده است را در سطر اول بررسی کرد سپس گفت نقطه سر خط. عهدالتمیمی در خط مقدم مبارزه با استکبار به نظر می رسد که میشود با بی حجابی اش هم کنار آمد و مدارا کرد (فعلا)؛ یا نمونه ی مشابه اش راشل کوری که زیر بولدوزرهای رژیم اشغالگر به شهادت رسید. و همینجا البته در آن سوی مرزبندی، چادری هایی که چادرشان قرآن سر نیزه است. 囧 @segerme
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
✅ حجاب مهم تر است یا چه؟ یکی از نکاتی باید مثل سایه دنبال کارهای فرهنگی مان بیاید مخاطب شناسی ست. ب
🔆 جهت بازخوانی و تبرک: «بعضى از همین هائى که در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقاى مهمان‌نواز، هم بقیه‌ى آقایان - الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانم هائى بودند که در عرف معمولى به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ى به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى این حقیر باطن است؛ نمى‌بینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئى هستم / آیا تو چنان که مینمائى هستى؟». ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهى از منکر هم میکند؛ نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت. (مهر 91) » 囧 @segerme
⏬ دیوارِ از همه کوتاه ترِ حجاب اجباری (قسمت 1) ✅ مخالفین حجاب اجباری دو دسته اند: اول عامد معاند و دوم دلسوز جاهل 1️⃣ دسته اول که در این نگاره بدان می پردازم، آن دستِ آشکار و نهانی است که برای افساد ، استحاله و سپس تسلط فرهنگی بر جمهوری اسلامی، اگر از در بیرون برود، باز از پنجره داخل می آید. این جریان امروز پیراهن حجاب اجباری را سر نیزه کرده است، لیکن هدف همان است: استعمار فرهنگی این ملت ! این هم ابتدای مسیر است. عروسک های خیمه شب بازی که توسط این دست هدایت میشوند دو قل خارج نشین و داخل نشین دارند. خارج نشین ها اخیراً ادعا میکنند با حجاب مخالف نیستند، و جهت مخالفتشان را هم فقط قانون حجاب اجباری است. این بار قانون حجاب که از لوازم و الزامات حکومت اسلامی است را هدف گرفته اند؛ اما این، سنگری از سناریوی فتح سنگر به سنگر است. آنهایی که به نان باگت های واشنگتن و پاریس و لندن عادت و ارادت دارند، اگر راست می گویند و به روضه ی «نقض آزادی زن» گریه شان در می آید، یک فحش هم نثار حکومت هایی کنند که حجاب و محجبه ها را محدود می‌نمایند و تحت آزار قرار میدهند. این قماش، دستشان به قدرت برسد ، سر از تن حجاب هم جدا میکنند. اما قسم داخل نشین هم اگر آروغ روشنفکری می زنند، نانشان امروز در این روغن است؛ شما ردپای دانه درشت هایشان در « -یاسر »ها می بنید، و دانه ریزهایشان هم که دارند بر سر «توييتی چند؟» چانه میزنند. از بعضی دخترهای پست برق نشین و سلبریتی های بیسواد گرفته تا مسئولین یقه سفید و چادری لیبرال مسلک! القصه امروز بیش از آن که نفی یا رد قانون بماهو یک مساله ی حقوقی، قضایی و اجتماعی موضوعیت داشته باشد، طریقیت یافته است. و می بینیم در مقابل تهاجم ها، قانون بدیهی حجاب است که سینه سپر کرده است. اما بی شک از روی جنازه ی این قانون عبور کنند، گام های بعدی را تا برهنگی و شیء شدگی زن و الخ خواهند رفت. پشت این چهره ی بزک کرده ی مظلوم نمای آزادی طلب، یک جاهلیت متجدد است که به لحاظ محتوا همان جاهلیت اولی است، هرچند که فن بیانش با کلاس تر و ظاهرش اتوکشیده تر شده باشد. (ادامه دارد...) 囧 @segerme
⏬ دیوارِ از همه کوتاه ترِ حجاب اجباری (قسمت 2) در این قسمت به آن دسته از مخالفین حجاب اجباری می پردازم که دلسوز و هستند و از قضا با ریش یا با ( و یا حتی با عبا و عمامه )، روی دیگر سکه ی این ماجرا را تشکیل داده اند. به زعم ایشان حجاب اجباری یک ضد تبلیغ است و اگر از همان اول حجاب آزاد بود، بی حجاب و باحجاب در کنار هم در کمال صلح زندگی میکردند. گمان میکنند قانون حجاب اجباری استبدادی ست و غیر عقلانی! و در مواضعی با مروجان ِ « حجاب هر کس به خودش ربط داره » هم قطار می شوند. چند اشتباه مساله شناختی در این عده به شرح اجمل : 1️⃣ فهم غلط ماهوی از حجاب : حجاب یک امر اعتقادی و فردی صرف نیست. حجاب بروز رفتاری یک جهان بینی در صحنه اجتماع است. حال، یا این جهان بینی به زادگاه اصلی اش یعنی دین، منطبق است، و یا بر اساس معقولات شخصی به مفاهیم دینی شباهت و نزدیکی پیدا کرده است. اجبار اگر در امور ذهنی و فردی مذموم باشد، حکومت اسلامی وظیفه دارد رفتار اجتماعی جامعه را بر اساس موازین اسلامی تنظیم و ایشان را تربیت کند. ( تاکید میکنم که این نگاره ناظر به علاقه مندان و معتقدان به اصل رعایت حجاب است ) 2️⃣ فهم غلط مخاطب شناسانه : در جامعه ی سرشار از آنومی اجتماعی ما تفسیر کردن مخاطبین به میل خود ( و به تعبیری یارکشی کردن ) غیر علمی ست. نه هر کس که است با اصل مخالف است، نظام را قبول ندارد و در حال نافرمانی مدنی است، و نه هر کس که حجاب را قبول کرده و انجامش میدهد، به تمامی مبانی اسلامی مسلط و مقید است. باید تنوع و تکثر ریشه های رفتاری مخاطب را مد نظر قرار بدهیم و از شیوه های صحیح آماری استفاده کنیم. 3️⃣ دیوار کوتاه حجاب اجباری : باید کارکرد هر کدام از ساختارها را در جامعه بدانیم. حکومتی یک نقشی دارد، یک نقشی دارد، هنجارها و عرف نقش دیگر. اولاً نباید بنابر نکته ی قبل ، بدحجابی را به پای دین ستیزی و دین گریزی بنویسیم و ثانیا نباید تمام تقصیر ها را از رشد بدحجابی به گردن بیندازیم. قانون بازدارنده حکومتی آخرین سهم را در این زمینه دارد. ریشه مشکل را از متولیان و مسئولین ذی ربط بیست و چند نهاد فرهنگی ِ مرتبط با حجاب بپرسید. ریشه ی مشکلات را در جیب تاجرانی که چشم بازار را با هر پوشاک خوب و بدی که می شد کور کرده اند جستجو کنید. سهمی از این مشکلات را به گردن هزاران فیلم و سریال و کانال و برنامه ماهواره ای و چه چه بدانید. و الخ. این عرض بنده همان فرمایش است که « در زمینه فرهنگ احساس ولنگاری میکنم ». 4️⃣ تفسیر و ایستا از جامعه : این عزیزان تصور میکنند اگر حجاب بود هر کس به هر رویه ای که اعتقاد داشت عمل میکرد و آب از آب هم تکان نمیخورد. باید پرسید چگونه می شود تغییرات تدریجی در سطح فرد و اجتماع در نظر نگرفت؟ چگونه می شود بی حجاب و با حجاب ها را منزوی تصور کرد و تبادلات و تاثیر و تاثرات این دو را به یکدیگر از گوشه چشم انداخت؟ این نگاه که به بیشتر به یک شوخی می نماید را، باید ناآگاهانه در مسیر اسلام زدایی قرار گرفتن دانست. غرب هم به لحاظ مقیدات فرهنگی خود، از 100 سال پیش تا کنون به شدت با امروز متفاوت است. یک روز روشنفکران با ادعای تساوی تحصیلی و شغلی زن قیام کردند و امروز ماجرا از شیوع هم جنس گرایی (بازی) و چه و چه، به تن فروشی مردان و ... رسیده است. 囧 @segerme
چه رمزی در این میان است ، که عموم اين چادری های سانتی مانتال و جلوه گر (به مثابه یک پدیده جالب اجتماعی) در ورطه سیاست هم، مشی اصلاحطلبان و غرب گرایان را پسند و انتخاب کرده اند؟ @segerme
🔳 مسئولین را شطرنجی کنید یادداشتی در رابطه با برخوردهای اخیر قوه قضائیه
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
🔳 مسئولین را شطرنجی کنید یادداشتی در رابطه با برخوردهای اخیر قوه قضائیه
🔳 مسئولین را شطرنجی کنید 🔳 در نمی شود یک مهره را قطع نظر از مهره های دیگر و فارغ از واقعیت های کلان بازی حرکت داد. نگاه و تصمیم گیری در خلأ، بدون در نظر گرفتن پیوستگی مهره ها، سرنوشت بازی را به شکست مختوم میکند. 🔳 مسائل اجتماعی نیز چنین است. اگر تنها از یک زاویه به موضوع نگاه شود، و مسائل درهم تنیده با آن در نظر گرفته نشود، اقداماتی که در حوزه سیاست گذاری و تصمیم گیری برای رفع یک پدیده اتخاذ می شود، ممکن است، خود منجر به مسائل و عوارض اجتماعی دیگر شود. تصمیم گیری در خلأ و نگاه تک زاویه ای، کم عمق و غیر کلان، مثل آن می ماند که در بازی شطرنج، با فیل، اسب را بزنی اما پس از آن در شرایط کیش و مات قرار بگیری! 🔳 برای آنکه از مقدمه عبور کنم، بگذارید از ماجرای این روزهای قوه قضائیه مثال بزنم. میخواهم از برخورد اخیر قوه قضائیه با را بگویم. و قبل از آن خبرهای کمرنگ و پررنگ به نقل از دادستانی برای فیلترینگ اینستاگرام. دستگیری دختر رقاص همراه با اعتراف گیری تلویزیونی اش، در شرایطی که اذهان مردم به التهاب ، و و مسائل معطوف است، واکنش های عمومی را در معرض یک دوقطبی قرار داد: « دوقطبی فساد اخلاقی یا فساد اقتصادی » 🔳 در شرایطی که مردم باخبر میشوند یک جوان 31 ساله، 38 هزار سکه طلا را خریداری کرده و در شرایطی که اسامی وارداتچی هایی که با ارز دولتی جنس آورده اند ولی با ارز رایج فروش میکنند، اسامی شان با حروف الفبا هم منتشر نمیشود، برخورد قاطع با دختر رقاص ، جامعه را ناخودآگاه به ورطه ی انتخاب یکی از دوگانه ی فساد فرهنگی و فساد اقتصادی را به عنوان اولویت اصلی قرار می کشاند. و این گونه بدنه جامعه که شبانه روز با کلیپ های نابهنجار بصری چه در و چه در فضای حقیقی عادت کرده، در این تقابل با مهم دانستن برخورد قاطع با مفسد اقتصادی، خود به خود اهمیت فساد اخلاقی را که گریبانگیر جامعه است، به حاشیه می راند. 🔳 هر دوی این مفاسد باید به جای خودش شمرده و با هر کدام به سهم خودش باید برخورد می شد. اما وقتی این دو را در معرض انتخابِ یکی به جای دیگری قرار میدهیم، طبیعی ست که قبح ذاتی یکی با مهم تر شمردن دیگری، خفیف جلوه میکند. این گونه، اقدامات اتخاذ شده برای کاهش جرائم فرهنگی، خود مسبب شیوع جرائم فرهنگی جدید میشود. به این دلیل که قباحت و زشتی این عمل یک روزی، یک جایی، در یک مقایسه ای، ناچیز جلوه شد. میخواستیم فساد اخلاقی را در فضای مجازی کنترل کنیم، اعتراف هم گرفتیم که قبح این اعمال ثابت شود، با این اقدام بدموقع و نسنجیده قبح این اعمال ریخت! 🔳 مسئولین متحجری که زبان مردم را نفهمیده اند، با این نارضایتی های به بار آورده شان، باید چشم انتظار کمپین هایی باشند که از لجاجت با حکومت و نظام، کاروان راه می اندازند. پس لطفا این مسئولین را شطرنجی کنید. 囧 @segerme
انتقام 👊 یادداشتی در باب برنامه های هفته عفاف و حجاب👇 囧 @segerme
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
انتقام 👊 یادداشتی در باب برنامه های هفته عفاف و حجاب👇 囧 @segerme
انتقام👊 میخواستم قبل از رسیدن هفته و ، در مورد برنامه های مناسبتی این ایام مطلبی را بنویسم، فرصت نکردم؛ اما با گذشت این روزها سوژه های مناسبتری برای این موضوع جفت و جور شد. سالهاست که موضوع از سبد مسائل اجتماعی - فرهنگی خارج و به یک موضوع سیاسی بلکه امنیتی بدل شده است. به طور خلاصه میتوانم، دستپاچگی مدیران فرهنگی (اعم از مردم و مسئولین) و عطف جریان مهاجم فرهنگی به را به عنوان دلایل عمده فهرست کنم. اما به نظر می رسد، موضوع در این سالها بیشتر از این که خودش اصل باشد، قرار است پازل مبارزه علیه را تکمیل کند. وگرنه اجبارِ حداقل میزان حجاب در یک حکومت اسلامی بدیهی ست. کما این که حکومت اسلامی در مورد سایر مفاسد اجتماعی ملزم به واکنش است. پس معلوم می شود، مبارزه علیه حجاب اجباری همان مبارزه با جمهوری اسلامی ست در بسته بندی جدید. لذا وقتی جمهوری اسلامی نشانه باشد، حکماً هر گونه انشقاق و افتراق و میان مردم، از آن جایی که موجب تضعیف نظام خواهد شد میتواند خودش هم یک هدف باشد. تحریک های اجتماعی در دستور کار است. مبارزه یا رسانه ای علیه حجاب اجباری که این روزها پرچمش را با دلارهای آمریکایی به دست گرفته از همین قبیل است. قرار است جامعه زنان و مردان را به ورطه دو قطبی دیگری بکشانند. قرار است مخالفین و موافق حجاب ( ِ اجباری) مانند تقابل استقلال و پرسپولیس به جان هم بیفتند. رقص دختر کشف حجاب کرده در شب شهادت امام صادق (ع) جلوی درب مسجد را در این بستر و از این عینک معنا کنید. هر چه مساله ی حجاب بیشتر به ی حجاب تبدیل شود و هر چه در آتش این ماجرا ، هیزم بیشتری ریخته شود، به نفع جریان معاند است. هر چه بیشتر بدحجاب و باحجاب در وضعیت تقابل و نفرت قرار بگیرند، هر چه بیشتر این دوگانه شدت بگیرد و تلقی دشمن انگاریانه طرفین از یکدیگر جدی تر شود، اتفاقاً حل مساله ی هم مشکل تر می شود. حال مع الاسف اقدامات مدیران و دست اندرکاران فرهنگی هم در همین زمین بازی رقم میخورد. اقدامات علیه فحشا را در مبارزه با مسیح علینژاد خلاصه میکنند و برای اثبات پوچی نظر وی، دنبال سند و مدرک برای ابتذال او می گردند. انگار اگر معلوم شود او قبل از ازدواج تجربه بارداری داشته یا فلان سال با فلان نماینده مجلس صیغه بوده، استدلال های (مغالطه های) او هم پاسخ داده خواهد شد. حاشا که بعد از این باید منتظر او جذبش جدیدش باشند. فلذا طبیعی ست که این دست اندرکاران فرهنگی ، برای هفته حجاب و عفاف، منتظر باشند تا همایش بگیرند بلکه با این کار اردوکشی کرده و تعداد چادری ها و مذهبی ها را به رخ بکشانند! سالن همایش هم اگر کوچک باشد تا عده ی زیادی بیرون بمانند چه بهتر! این بزرگواران هم ناخواسته بازیچه شده اند و عرصه خطیر را با میدان جنگ و عرصه ی اشتباه گرفته اند. این اردوکشی ها و لشکرکشی ها ضمن این که به نظر میرسد بیشتر به جهت تخلیه عصبانیت باشد، در آتش نفرت این دوقطبی بیشتر می دمد. چند خانم که شاید حجاب مناسبی هم نداشته باشند در این ها حضور پیدا میکنند؟ در راهپیماییهای حجاب که انگار میخواهند سر به تن دیگر زنان نباشند چند دختر اصطلاحاً بدحجاب شرکت میکند؟ جریان حزب اللهی تصور می کند تمام آنچه که باید با آن مبارزه کند، از تمامی مفاسد فقط حجاب است و آن را هم در مبارزه با اشخاص خلاصه میکند. برای همین فکر میکند اگر خواهر علینژاد را بیاورد و رجز بخواند انتقام خودش را گرفته و حساب بدحجاب ها را کف دستشان گذاشته است. و با دست خود تمام بدحجاب ها را در صف مخالفین جمهوری اسلامی معنا میکند. حال آن که پرداختن به مساله ی حجاب بماهو حجاب بزرگترین اشتباه راهبردی این سی و خرده ای سال ماست. حجاب انعکاس سبک زندگی و نظام عقاید و منظومه ی گرایشهای زن است. برای نجات مردم از آتش سوزی دود را از پنجره بیرون نمیکنند! باید آتش را خاموش کرد. برخورد ناصواب جریان فرهنگی مذهبی کشور که عملاً بازیچه ی جریان مقابل شده را یک طرف بگذارید. اما برخورد رهبری با پدیده دقیقا عکس چنین برخوردی ست . یعنی تقلیل موضوع به یک موضوع ساده ی فرهنگی. رهبری پرداختن به این مسائل رو بنایی را و فرعی میداند و ظاهر نامناسب زن را در کنار همه ی نقایص ظاهر و باطن انسان تصویر میکند. 囧 @segerme
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
⏬ دیوارِ از همه کوتاه ترِ حجاب اجباری (قسمت 2) در این قسمت به آن دسته از مخالفین حجاب اجباری می پ
⏬ دیوارِ از همه کوتاه ترِ حجاب اجباری (قسمت 3) در ارتباطات میان فردی کشور ، چه در فضای حقیقی و چه در فضای مجازی ، مغالطه موج می زند. در شرایطی که عموم مردم، هم در مرتبه ابراز استدلال به مغالطات گوناگون دچار هستند و هم در مرتبه ی مواجهه با استدلال حضور پررنگ این مغالطه های رسانه ای را لمس نمیکنند، بدیهی ست بازار شبهات داغ و بدفهمی رایج باشد. که به نظر می رسد بیش و پیش از همه باید یقه ی آموزش و پرورش را در این زمینه بگیریم! یکی از مغالطه های رایج که به نوبه ی خودش قوت غالب فضای ارتباطاتی ماست، مغالطه ی و تحلیل و تفسیر انتزاعی و مغرضانه است. ما در طول شبانه روز در توجیه و تحلیل پدیده های اجتماعی، سیاسی ، اقتصادی و... به شدت با این مغالطه مانوس هستیم. عوامل ایجاد پدیده ها و پیامدهایشان را آن گونه که می خواهیم و می پسندیم تفسیر میکنیم. به نوعی علت پدیده ها را به میل خود، جعل میکنیم. یکی از نمونه های پرتکرارش هم این ادعاست که « وضع نامطلوب حجاب در کشور نتیجه اجبار و تحمیل حجاب ()‌ است.» در صورتی که گزاره های تفسیرگرایانه به ویژه در گزاره های اجتماعی نیازمند پژوهش های علمی دقیق و بی طرفانه نسبت به موضوع است. اعتبار این گزاره منوط است به استناد به اعتبار پژوهش های اجتماعی انجام شده و از این مجراست که علل ( نه علت ) شکل گیری پدیده های اجتماعی و سهم هر کدام مشخص می شود. و از قضا شما را به این نکته توجه بدهم که، خواسته یا ناخواسته یکی از پیامدهای فعالیت رسانه ای علینژاد در کمپین نه به حجاب اجباری، دمیدن در آتش این مغالطه و القای این نکته که : « ایده ی حجاب اجباری شکست خورده است » در میان دلسوزان عرصه حجاب و در نهایت مدیران جامعه است. در حالیکه با نگاهی به وضعیت فعالیت های فرهنگی در کشور و سابقه آن در چهل سال گذشته، به نظر می رسد طرح چنین مدعایی وجاهت علمی نداشته باشد. وضعیت فعالیت ها و سیاست های فرهنگی کشور در این سالها وضعیت ست. نه در عرصه بلکه در بسیاری از مسائل فرهنگی کشور، شرایط مطلوب حاصل نشده است. علاوه بر مساله حجاب، فرهنگ رانندگی و ترافیک، جنون مصرف گرایی، مصائب فضای مجازی، استعمال فراگیر فحش و کلمات رکیک، آمار پایین کتابخوانی، میل به تجمل گرایی، بهداشت عمومی در زندگی اجتماعی و بسیار مسائل دیگر نیز به عنوان چالش ها و مسائل فرهنگی، همچنان روی میز مدیران فرهنگی ست. این یکنواختی و همگونی مولفه های فرهنگی کشور بیشتر، ناشی از همان در ساحت مهندسی فرهنگی به نظر می رسد. لذا این گونه تحلیل های تک سببیِ مغرضانه از اساس نیازمند تجدید نظر است. http://3germe.blog.ir/post/5@segerme
👥 چند نفر دیگه به جز #مسیح_علی_نژاد... یادداشتی درباره قهرمانی تیم ملی کبدی زنان در مسابقات آسیایی... 囧 @segerme